این شبه روشنفکران در تلاشند این چنین وانمود کنند که تسخیر لانه ای که در آن برای ضربه زدن به نهضت اسلامی برنامه ریزی و توطئه می شد اقدامی نادرست بوده است و سعی دارند دشمنی بیش از پنجاه ساله آمریکا با ملت ایران را نتیجه اقدام سی و پنج سال پیش دانشجویان خط امام جلوه دهند!
شهدای ایران:به گزارش ایران اسلامی، پروژه تغییر چهره یا بزک کردن آمریکا که توسط برخی گروه های تندرو در حال پیگری است علی رغم تلاش های گسترده به شکست انجامیده است. ترفند های متعددی برای این تغییر چهره انجام پذیرفت که می توان به تحریف برخی وقایع، عدم پوشش رسانه ای اقدامات خصمانه و تلاش برای کاهش حساسیت و غرور ملی اشاره کرد. اگر چه موفقیتی برای حامیان این نوع تفکر بدست نیامده اما همچنان بزک کردن چهره آمریکا در دستور کار برخی گروه ها قرار دارد.
کم آوردن در برابر منطق روشن کشورمان را می توان اصلی ترین دلیل بی اثر شدن تبلیغات فراوان دانست. اگر تا قبل از حضور نظامیان آمریکایی در خاورمیانه، خوش بینی به اقدامات آمریکا تا حدودی وجود داشت اما با ملموس شدن اختلاف عمیق بین شعار و عملکرد این کشور هر گونه تلاش برای توجیه کارنامه سیاه آمریکا از اساس مردود است.
در حالی که سردمداران کاخ سفید هیچ تغییر رویه ای نسبت به گذشته خود نداشته اند و حاضر به عذرخواهی از عملکرد خود نیستند، متاسفانه عده ای کاسه داغ تر از آش شده اند و تمام فکر و قلم خود را به کار گرفته اند تا با توجیه جنایات صورت گرفته ذره ای به اربابان خود خدمت کنند. این شبه روشنفکران در تلاشند این چنین وانمود کنند که تسخیر لانه ای که در آن برای ضربه زدن به نهضت اسلامی برنامه ریزی و توطئه می شد اقدامی نادرست بوده است و سعی دارند دشمنی بیش از پنجاه ساله آمریکا با ملت ایران را نتیجه اقدام سی و پنج سال پیش دانشجویان خط امام جلوه دهند!
در حالی که رسوایی اطلاعاتی آمریکا در شنود مکالمات رهبران اتحادیه اروپا تیتر مجلات و رسانه های گروهی را شبیه روزنامه های اوایل انقلاب کرده گروهی دیگر به جای اینکه با تاکید بر این موضوع از حقانیت مسیر پیموده شده انقلاب سخن بگویند، از باهوش بودن اوباما صحبت می کنند.
وقتی در بحران اوکراین شاهد بودیم که غرب به رهبری آمریکا برای تامین منافع با اولویت دسته چندم خود حاضر است در یک نبرد چند جانبه به دشمنی با روسیه برخیزد چطور انتظار می رود منافع اصلی کشورمان را با بزک کردن آمریکا از یاد ببریم.
در همین راستا شاید بتوان مذاکرات وین چهار را نقطه عطفی برای دیپلماسی لبخند به حساب آورد. هر چند عدم رضایت غربی ها نشان از ایستادگی تیم مذاکره کننده ایرانی در برابر زیاده خواهی آنان دارد و این در جایگاه خود شایسته تقدیر است اما تاریخ مبارزاتی انقلاب نشان داده هرگاه برای حفظ منافع ملی چشم به نظر مثبت دیگران داشته ایم از رسیدن به هدف بازمانده ایم.
تمام تلاش منتقدین این است تا به مسئولین سیاست خارجی این قوت قلب را بدهند که با تاکید بر منافع ملی دراز مدت و حفظ خطوط قرمز نظام هر گونه نتیجه ای بدست بیاید مورد حمایت مردم خواهد بود. یعنی بنا بر این نباشد که مذاکره کنیم تا حتما توافقی حاصل شود. و یقین داشته باشیم همان طور که جناب عراقچی بیان کردند در صورتی که توافق هم نشد اتفاقی نخواهد افتاد.