در سه هفتهای که از درخواست رئیس جمهور از منتقدان و مخالفان دولت برای ارائه شناسنامه خود پیش از انتقاد میگذرد، آنها معمولا به ارائه مشخصات سجلی خود پرداختهاند ولی گویا هدف فعلی بخشی از هواداران دولت، یافتن منبع تامین مالی انتقادات از دولت است.
شهدای ایران: رسانههای نزدیک به دولت یازدهم تفسیر جدیدی از سخنان رئیس جمهور در مورد شناسنامه منتقدان و مخالفان رئیس جمهور را مورد توجه قرار داده و به بررسی صورت حساب هزینههای مخالفت با دولت پرداختهاند.
دولت یازدهم قبل از شروع پایان سال اول کار خود با چنان انتقادات، اعتراضات و مخالفتهای شدیدی از بخشی از فضای سیاسی ایران مواجه شد که مجبور شد نه تنها به این وقایع واکنش نشان دهد بلکه مجموعهای از پرسشها و مباحث جدید را در مورد نقد و نقدپذیری مطرح کند تا در آینده دست بازتری برای پرداختن به این مخالفتها و انتقادها داشته باشد.
یکی از اولین انتقادات دولت از منتقدان آن بود که عدهای از منتقدین دولت در حوزههای خارج از تخصص خود وارد شدهاند. تعبیر «بیسواد» که رئیس جمهور در این باره مورد استفاده قرار داد بعدا با انتقادات بیشتری مواجه شد.
در مرحله بعد رئیس جمهور، کمتر از سه هفته پیش از این و در مراسم افتتاحیه جشنواره کتاب تهران از منتقدان خود درخواست ارائه شناسنامه کرد. روحانی پس از مقدمهای در مورد حق نقد و ضرورت آن اظهار داشت: «اما آنچه پسندیده نیست آنکه با پول مردم و با بیتالمال مردم از دولتی که منتخب مردم است و با رأی اکثریت مردم فعالیت خود را آغاز کرده است، کسی بخواهد به جای نقد، تخریب را پیشه گیرد، این امری است که دولت نمیپسندد، ما از همه میخواهیم با شناسنامه سخن بگویند، بگویند از کجا هستند، بگویند وابسته به کدام جناح هستند.»
اگر چه سخنان روحانی ظاهرا هم وابستگیهای مالی و هم وابستگیهای سیاسی-جناحی منتقدین دولت را هدف قرار داده بود، ولی تحولات چند هفته اخیر نشان میدهد که در حالی که بخشی از منتقدین دولتی ترجیح دادهاند به تعیین و تبیین موقعیت خود در فضای سیاسی کشور بپردازند، بخشی از طرفداران رئیس ترجیح دادهاند وابستگی مالی منتقدین دولت را هدف قرار دهند.
اخبار یکی دو هفته اخیر فضای سیاسی ایران به شدت تحت تاثیر انتشار مستندی با نام «من روحانی هستم» قرار داشت و پنجشنبه شب 25 اردیبهشت 93 وقتی که سیمای جمهوری اسلامی شاهد حضور حمیدرضا مقدمفر معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه و حسین انتظامی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه هفتگی «دیروز، امروز، فردا» بود نماینده وزارت ارشاد که البته بارها بر شان کارشناسی و سابقه مطبوعاتی خود اشاره کرد وقتی در مقابل پرسش مجری برنامه در مورد مفهوم شناسنامهدار بودن منتقدان قرار گرفت، اظهار داشت: «شناسنامه دار بودن رسانه ها یک امر الزامی است. بعضی از سایت ها نقش شبنامه را ایفا می کنند که باید جلوی آن ها گرفته شود. سایت ها باید همگی شناسنامه داشته باشند تا اعتماد و اطمینان به وجود بیاید.»
نشریه صدا که خود را هفته نامه اعتدالیون مینامد در آخرین شماره خود و در مطلبی با عنوان «هزینههای دلواپسی» صریحا به این پرسش پرداخته است که سالانه چقدر از درآمدهای کشور برای راهاندازی سایتها و ساخت فیلمهای مستند هزینه میشود؟
این شواهد نشان میدهد که طرفداران دولت اکنون هدفی شفافتر یعنی منابع مالی منتقدین و یا مخالفان دولت را هدف قرار دادهاند.
نشریه صدا در این باره نوشته است که «راهاندازی یک سایت خبری تحلیلی به طور متوسط ماهانه بین هشت تا میلیون تومان هزینه به همراه دارد. ساخت یک فیلم مستند تلویزیونی بدون فیلمبرداری و امکانات سینمایی هم حداقل 15 تا 20 میلیون تومان برای سازندگانش خرج دارد... در حال حاضر حداقل ده سایت و دو خبرگزاری به صورت مستقیم و بدون واسطه به منتقدان دولت بدل شده است.... برخی خبرها نشان میدهد بودجه یکی از خبرگزاریهای منتقد دولت سالانه 11 میلیارد تومان است. خبرگزاری دیگر وابسته به ارگانهای نظامی نیز سالانه بیش از 8 میلیارد تومان بودجه جاری نیاز دارد.»
این نشریه سپس با مرور بودجه سالانه نهادهای نظامی و حاکمیتی مدعی شده است که حداقل تعدادی از تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند بخشی از بودجههای نهادهای نظامی برای فعالیتهای فرهنگی هزینه میشود که در نهایت به انتقاد از دولت میانجامد.
مشخص نیست اعتراض هواداران دولت از هزینههای مالی مخالفان و منتقدان دولت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و تا چه حد تاثیرگذار خواهد بود ولی روند توجه بیش از پیش انها به این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت.
دولت یازدهم قبل از شروع پایان سال اول کار خود با چنان انتقادات، اعتراضات و مخالفتهای شدیدی از بخشی از فضای سیاسی ایران مواجه شد که مجبور شد نه تنها به این وقایع واکنش نشان دهد بلکه مجموعهای از پرسشها و مباحث جدید را در مورد نقد و نقدپذیری مطرح کند تا در آینده دست بازتری برای پرداختن به این مخالفتها و انتقادها داشته باشد.
یکی از اولین انتقادات دولت از منتقدان آن بود که عدهای از منتقدین دولت در حوزههای خارج از تخصص خود وارد شدهاند. تعبیر «بیسواد» که رئیس جمهور در این باره مورد استفاده قرار داد بعدا با انتقادات بیشتری مواجه شد.
در مرحله بعد رئیس جمهور، کمتر از سه هفته پیش از این و در مراسم افتتاحیه جشنواره کتاب تهران از منتقدان خود درخواست ارائه شناسنامه کرد. روحانی پس از مقدمهای در مورد حق نقد و ضرورت آن اظهار داشت: «اما آنچه پسندیده نیست آنکه با پول مردم و با بیتالمال مردم از دولتی که منتخب مردم است و با رأی اکثریت مردم فعالیت خود را آغاز کرده است، کسی بخواهد به جای نقد، تخریب را پیشه گیرد، این امری است که دولت نمیپسندد، ما از همه میخواهیم با شناسنامه سخن بگویند، بگویند از کجا هستند، بگویند وابسته به کدام جناح هستند.»
اگر چه سخنان روحانی ظاهرا هم وابستگیهای مالی و هم وابستگیهای سیاسی-جناحی منتقدین دولت را هدف قرار داده بود، ولی تحولات چند هفته اخیر نشان میدهد که در حالی که بخشی از منتقدین دولتی ترجیح دادهاند به تعیین و تبیین موقعیت خود در فضای سیاسی کشور بپردازند، بخشی از طرفداران رئیس ترجیح دادهاند وابستگی مالی منتقدین دولت را هدف قرار دهند.
اخبار یکی دو هفته اخیر فضای سیاسی ایران به شدت تحت تاثیر انتشار مستندی با نام «من روحانی هستم» قرار داشت و پنجشنبه شب 25 اردیبهشت 93 وقتی که سیمای جمهوری اسلامی شاهد حضور حمیدرضا مقدمفر معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه و حسین انتظامی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه هفتگی «دیروز، امروز، فردا» بود نماینده وزارت ارشاد که البته بارها بر شان کارشناسی و سابقه مطبوعاتی خود اشاره کرد وقتی در مقابل پرسش مجری برنامه در مورد مفهوم شناسنامهدار بودن منتقدان قرار گرفت، اظهار داشت: «شناسنامه دار بودن رسانه ها یک امر الزامی است. بعضی از سایت ها نقش شبنامه را ایفا می کنند که باید جلوی آن ها گرفته شود. سایت ها باید همگی شناسنامه داشته باشند تا اعتماد و اطمینان به وجود بیاید.»
نشریه صدا که خود را هفته نامه اعتدالیون مینامد در آخرین شماره خود و در مطلبی با عنوان «هزینههای دلواپسی» صریحا به این پرسش پرداخته است که سالانه چقدر از درآمدهای کشور برای راهاندازی سایتها و ساخت فیلمهای مستند هزینه میشود؟
این شواهد نشان میدهد که طرفداران دولت اکنون هدفی شفافتر یعنی منابع مالی منتقدین و یا مخالفان دولت را هدف قرار دادهاند.
نشریه صدا در این باره نوشته است که «راهاندازی یک سایت خبری تحلیلی به طور متوسط ماهانه بین هشت تا میلیون تومان هزینه به همراه دارد. ساخت یک فیلم مستند تلویزیونی بدون فیلمبرداری و امکانات سینمایی هم حداقل 15 تا 20 میلیون تومان برای سازندگانش خرج دارد... در حال حاضر حداقل ده سایت و دو خبرگزاری به صورت مستقیم و بدون واسطه به منتقدان دولت بدل شده است.... برخی خبرها نشان میدهد بودجه یکی از خبرگزاریهای منتقد دولت سالانه 11 میلیارد تومان است. خبرگزاری دیگر وابسته به ارگانهای نظامی نیز سالانه بیش از 8 میلیارد تومان بودجه جاری نیاز دارد.»
این نشریه سپس با مرور بودجه سالانه نهادهای نظامی و حاکمیتی مدعی شده است که حداقل تعدادی از تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند بخشی از بودجههای نهادهای نظامی برای فعالیتهای فرهنگی هزینه میشود که در نهایت به انتقاد از دولت میانجامد.
مشخص نیست اعتراض هواداران دولت از هزینههای مالی مخالفان و منتقدان دولت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و تا چه حد تاثیرگذار خواهد بود ولی روند توجه بیش از پیش انها به این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت.