شیب تند اظهار تمایل برای توسعه روابط با مو بور های اروپایی و دشمن دیرینه مردم ایران (ایالات متحده) به گونه ای بود که آقای روحانی در آخرین روز از اولین سفر خود به آمریکا برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل نتوانست دست رد بر دکمه تماس تلفنی اوباما بگذارد. البته اگر پیش فرض برقراری تماس از سوی کاخ سفید را پذیرفته باشیم.
در حوزه نقد و بررسی خطاهای راهبردی دولت یازدهم یکی از موضوعات اساسی که به آن پرداخته شد (اینجا کلیک کنید) گره زدن همه سرنوشت دولت بنفش با آینده روابط خارجی با غرب بود. موضوعی که با تبدیل شدن به مسئله آبرویی و مرگ و زندگی برای دولت مردان باعث شده است بیشترین انفعال ها از سوی هیئت دیپلماتیک ایران در مقابل بی سابقه ترین بی احترامی ها را شاهد باشیم.
به عنوان مثال رفتارهای سبک جان کری در اولین دیدار با ظریف، توضیح خواستن از وزیر امور خارجه کشورمان به خاطر ادای احترام به مجاهدان حزب الله، بی احترامی بی سابقه رئیس هیئت پارلمانی اروپا به آیت الله هاشمی رفسنجانی، کشف حجاب وزیر خارجه ایتالیا در فرودگاه تهران و نقض پروتکول های رسمی کشور، سفر اشتون به ایران و دیدار های مخفیانه با عناصر معاند با نظام، تفسیر های دوگانه و ناجوانمردانه از متن معاهده ژنو، دامن زدن به برخی تحریم ها برخلاف توافقنامه، عدم تمکین به حق غنی سازی ایران در تفسیرهای ارائه شده از قرارداد ژنو و… همه و همه تنها گوشه ای از مواردی هستند که دلسوزان نظام را دلواپس آینده مذاکرات کرده است.
یک دلواپسی نشأت گرفته از اینکه نکند دولت به خاطر شکست سیاسی در داخل به دلیل ذات خصمانه طرف مقابل در اعمال دشمنی علیه ایران، نتواند واکنش های به موقع، دقیق و قاطعی در برابر گستاخی ها از خود نشان داده و دفاع از حقوق حقه ملت بر زمین بماند.
به فرموده مقام معظم رهبری به دلیل تجربیات گذشته و اختلافات بنیادین ایران و غرب و همچنین ذات بهانه جو و کینه توز اروپا و آمریکا و نشان دادن حسن نیت بیش از حد در این روزها به آینده مذاکرات خوش بین نیستیم اما به هر حال به دیپلمات های کشورمان در عین دلواپسی برای آینده کشور، اطمینان داریم.
اما در این میان برخی از چهره های سیاسی وابسته به جریان اصلاحات و بعضا جریان براندازی ۸۸ در اقدامی مضحک و خنده دار در مقابل بیان دلواپسی های دلسوزان نظام به خود لقب دلاور داده و به اصطلاح امروزی ها کمی از نوشابه هایی که متعلق به آنها نیست برای خود تناول کرده اند.
افرادی که معمولا دلاوری آنها در دلدادگی به مبانی غرب و ذوب شدن در مدرنیته بدون در نظر گرفتن انحطاط خانمان سوز مبانی لیبرالی است. برای نمونه و البته زدن مهر تأیید بر دلواپسی دلسوزان نظام بد نیست نگاهی بسیار مجمل به دلاوران مدافع سبک مذاکره فعلی با غرب و آمریکا داشته باشیم.
دلاور شماره یک: الهه کولایی
الهه کولایی در سال ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. او در رشته روابط بینالملل در دانشگاه تربیت مدرس تحصیلکرده و در این رشته دکترا گرفت. سپس مدتی در روزنامه اطلاعات روزنامهنگاری کرد و بعد در اوایل دهه ۷۰ به مدت ۲ سال با اداره روابط عمومی وزارت امور خارجه همکاری مشاورهای داشت. پس از آن مدیر آموزش و معاون آموزشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد و همزمان در چند دانشگاه دیگر نیز تدریس کرد.
وی تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضویت در شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاحطلب و عضویت در حزب منحل شده مشارکت را در کارنامه خود دارد. حزبی که بعد از فتنه ۸۸ به دلیل اقدامات ضد ملی و اسلامی خود منحل شد. او به همراه تنی چند از اعضای این حزب، شورای مرکزی مشارکت را تشکیل میدادند.
دلاوری که سخنان خود را از ترس تکذیب کرد
اخر مهرماه سال ۱۳۸۸، خبری با عنوان «تندروی ها زمینه ساز شکست اصلاحات شد» به نقل از الهه کولایی، عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت، در خبرگزاری فارس منتشر شد که وی در آن به صراحت تندروی اصلاحطلبان را عامل شکست معین در انتخابات ۸۴ دانسته بود. بعد از انتشار این خبر، کولایی با ارسال توضیحی بسیار کوتاه اعلام کرد: «خبر روز جمعه یکم آبان ۸۸ دروغ است. امیدواریم که به اصول و مبانی خبررسانی پایبند باشید.» وی همچنین اظهار کرد که «بنده به هیچوجه با خبرگزاری فارس مصاحبه نکردهام.»
با این تکذیب کولایی، خبرگزاری فارس با توجه به دراختیار داشتن نوار این گفتگو اقدام به انتشار متن بسیار مبسوط این مصاحبه به همراه فایل صوتی آن نمود. فارس همچنین خبر داد که کولایی گفته است انتشار این مصاحبه باعث فشار دوستان اصلاحطلب بر وی شده است. قسمتهایی از این مصاحبه به شرح ذیل است:
اهانت به مردم!
با انتشار متن کامل این مصاحبه مشخص شد کولایی علاوه بر افشاگری علیه دوستان اصلاحطلب خود به اهانت و هتاکی به مردم نیز دست زده است. وی در سخنانی علیه مردم در این مصاحبه میگوید: «من همیشه به بچهها میگویم که ما ملتی هستیم که وقتی میگویند بروید کلاه را بیاورید، میرویم کله را میکنیم و میآوریم…خیلی از چیزهایی که من و شما فکر میکنیم، برای مردم جور دیگری ممکن است انعکاس پیدا کند…»
توجیهه شکست اصلاحطلبان و سرزنش مردم
وی در توجیه شکست اصلاحطلبان، مردم را سرزنش کرده و یادآور شده است: «28 مرداد نشستیم در خانههایمان. بعدش همهمان گفتیم مصدق این اشتباهات را کرد اما مصدق مستحق خانه نشستن ما نبود ولی ما او را تنها گذاشتیم. خاتمی مستحق تنها گذاشتن نبود. اصلاحطلبان هم همین طور. خیلی هم اشتباهات کردیم. جوابش هم همین است. ببینید ما از کجا به کجا رسیدیم.» وی در ادامه افزود: «ما شب بذر را میکاریم، صبح بلند میشویم میگوییم کجاست آن درخت تناوری که دیشب بذرش را کاشتیم.»
وی مشکل اصلاحطلبان را عدم ارتباط با عوام، روستاها و شهرهای کوچک دانست: «یک مشکلی هست ما یک جامعه عام داریم نصف شهرهای کوچک و روستاها این شهرهای کوچک با اصلاحطلبان ارتباط ندارند.» وی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه «اگر میرحسین رئیسجمهور میشد…» شفاف میگوید: «معجزهای اتفاق نمیافتاد.»
مجلس ششم مجلس اصلاحطلبان نبود!
این نماینده مجلس ششم در اظهاراتی خلاف واقع، مجلس ششم را مجلس اصلاحطلبان ندانسته و گفت: "مجلس اصلاحات مجلس دو بخشی است من این پایاننامههای دانشجوهای دکترا را میبینم این اشتباهات در آن هست. میگویند مجلس دست اصلاحطلبان است. چه کسی گفت مجلس دست اصلاحطلبان بود؟"
دلاور شماره دو: سعید لیلاز
وی در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ دستگیر و به ۹ سال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال کاهش یافت و در تیر ۱۳۹۲ نیز با توقف حکمش، آزاد شد.
لیلاز در هفته اول پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم بازداشت شد. وی فردای انتخابات در مصاحبهای نتیجهٔ رسمی انتخابات را انتخاب تاریخی رهبر توصیف کردهبود.[۲] لیلاز در دادگاه معروف به متهمان پرونده کودتای مخملی محاکمه شد و در آذرماه به ۹ سال حبس محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال حبس کاهش یافت. اتهامات وی «فعالیت تبلیغی علیه نظام، نگهداری اسناد طبقهبندی شده و ارتباط با بیگانگان» بود.
امروز سعید لیلاز از پس سالهای فتنه و زندان به اتهام ارتباط با بیگانگان و نگهداری اسناد طبقه بندی شده، در ماجرای دلواپسی دلسوزان انقلاب برای حفظ استقلال و عزت کشور در مذاکرات، دلاور شده است.
دلاور شمار سه: صادق زیبا کلام
در خصوص صادق زیبا کلام به دلیل روشن بودن مواضع و سیستم رفتاری و گفتاری او چندان نیاز نیست که تلاش کرد تا دلاوری هایی او بیان شود.
شاید در سالهای اخیر دفاع تمام قد زیباکلام از دیکتاتور دست نشانده اروپا در ایران به نام رضاخان پهلوی که فرهنگ و استقلال کشور از کشف حجاب گرفته تا خروج دلاورانه اش از کشور را همه تاریخ ثبت کرده است، عیار دلاوری آقای زیبا کلام را نیز عیان کرده باشد.
او همچنین صراحتا تمام سلولهای بدن خود را لیبرال می داند و باید دید چنین فردی در برابر سردمداران لیبرالیسم چه دلاوری خاصی می تواند داشته باشد و اساسا تا کنون داشته است.
صادق زیباکلام دلاوری است که توسط رژیم شاه به اتهام ارتباز با مجاهدین خلق باداشت می شود و در جریان مذاکرات چمران برای برای حل مشکلات کردستان نیز حضور داشته است. اما شکی که به او در خصوص ارتباطش با دموکراتها و نفوذی بودنش برده شد باعث شد که از این سیکل کنار گذاشته شود.
زیبا کلام در سال ۹۲ نیز سبد آرا روحانی را ۲ میلیون نفر تخمین زد.
امروز او به جرگه دلاوران پیوسته است.
دلاور شماره چهار: محمد جواد حق شناس
وی در دولت محمد خاتمی مشاور وزیر و مدیر کل سیاسی وزارت کشور و معاون حقوقی، پارلمانی و امور استانها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است وی در دوره اصلاحات عضو و دبیر کمسیون ماده۱۰احزاب بود. او دارای دکترای روابط بینالملل است.او به همراه مهدی کروبی از موسسین حزب اعتماد ملی به شمار می رود. پس از تاسیس حزب اعتماد ملی عضو شورای مرکزی، دفتر سیاسی، کمیته بین الملل و اتاق فکر این حزب بود و مدتی بعد از سوی مهدی کروبی صاحب امتیاز روزنامه بعنوان مدیر مسئول روزنامه اعتماد ملی انتخاب شد.
در شهریورماه ۱۳۸۸ شعبه ۱۳ بازپرسى کارکنان دولت به ریاست قاضی مقدمى، برای حسین کروبی فرزند مهدی کروبی و محمد جواد حق شناس قرار کفالت صادر نمود.در این جلسه اتهامات حق شناس، پخش شایعه، اشاعه فحشا، افتراء علیه نظام و ارگان ها در خصوص تجاوز و آزار جنسی اعلام شد.
باید دید کسی که در برابر توطئه ها و دسیسه های روشن و آشکار دشمنان ملت ایران در سالهای فتنه ۸۸ می تواند به نظام اسلامی تهمت تجاوز و آزار جنسی زده و اشاعه فحشا کند چگونه می تواند در رویارویی های دغدغه برانگیز دیپلماسی اخیر داعیه دلاوری داشته باشد؟
جواد حقشناس در این مدت نشان دادست که می توند برای چه کسانی و یا چه طیف و گروهی دلاور باشد دل بیاورد…
او همچنین در ماه های اخیر در یک گاف خبری در گفتگو با تسنیم نتایج انتخابات هیئت رئیسه ستاد ائتلاف اصلاح طلبان کشور را رد کرده بود.
دلاور شماره ۵: فائزه هاشمی
فائزه هاشمی رفسنجانی (زاده ۱۷ دی ۱۳۴۱ در قم) دومین دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، مدیرمسئول سابق روزنامه زن، فعال سیاسی، نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره پنجم، عضو حزب کارگزاران سازندگی است.
او در سال ۱۳۷۷ خورشیدی اولین روزنامهٔ مربوط به زنان یعنی روزنامه زن را منتشر کرد و مدیر مسئول آن بود. روزنامه زن به دلیل درج اخبار سیاسی، نقد حجاب اسلامی، حمایت از فمنیسم، چاپ کاریکاتوری از آروین پیرامون دیه زنان و خبری درباره فرح پهلوی ابتدا در بهمن ۱۳۷۷ به مدت دو هفته و بار دیگر در ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ برای همیشه توقیف شد.
وی از سردمداران جدی فتنه ۸۸ بود که در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از میرحسین موسوی حمایت کرد. در اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ حضور فعالی داشت و حتی در تظاهرات روز ۳۰ خرداد برای مدت کوتاهی دستگیر شد. همچنین در روز اعتراضات جنبش سبز در ۱ اسفند ۱۳۸۹، وی در خیابان ولیعصر بالاتر از تقاطع فاطمی بازداشت و مجدداً آزاد شد.
حسن لاهوتی؛ فرزند فائزه هاشمی رفسنجانی نیز در ۲ فروردین ۱۳۸۹، در بدو ورود به ایران بازداشت شد. دادستان تهران در ۳ فروردین ۱۳۸۹، درباره بازداشت لاهوتی گفت: "لاهوتی با پذیرش تودیع وثیقه ۷۳ میلیون تومانی به دستور بازپرس و تأیید دادستان تهران از زندان آزاد شد. پرونده اتهامی حسن لاهوتی با تکمیل تحقیقات به دادگاه نیز ارسال خواهد شد."
مصاحبه های جنجالی
مصاحبه های او با شبکه های تلویزیونی، سایتها و مطبوعات بارها موجب جنجال آفرینی شده است.
مصاحبه فائزه هاشمی با شبکه دو صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در اردیبهشت ۱۳۸۸، درباره حجاب اسلامی، چادر مشکی و وضعیت زنان جنجال آفرین شد. سخنان بی سابقه او در باره چادر زنان ایرانی با واکنش های زیادی مواجه شد.
فائزه هاشمی در اعتراض به تغییر مصاحبهاش با ماهنامه نسیم بیداری در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، گفت : ” هرگز به خمینی امام و به خامنه ای مقام معظم رهبری نمیگویم و اصلاً قبول ندارم که آقای هاشمی، یار آقای خمینی بودند، بلکه میگم همراه آقای خمینی بودن و به ایشون کمک کردند.
او هم چنین در فروردین ۱۳۹۰ در گفتگو با سایت ضد انقلاب روزآنلاین گفته بود که مملکت به دست اراذل و اوباش افتاده است.
پس از این مصاحبه محسنی اژهای دادستان کل کشور در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، از تشکیل پرونده قضایی برای فائزه هاشمی به اتهام مصاحبه با سایت روزآنلاین خبر داد.
احضار به دادگاه
پس از تشکیل پرونده قضایی برای فائزه هاشمی به اتهام مصاحبه با سایت ضد انقلاب روزآنلاین، جلسه دادگاه او روز ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ اعلام شد، که پس از درخواست استمهال از سوی وکیل فائزه هاشمی به روز ۲۱ شهریور ۱۳۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی به تاخیر افتاد.
پس از درخواست مجدد وکیل هاشمی برای تدارک دفاع و موافقت دادگاه با این درخواست، جلسه دادگاه به ۳ دی ۱۳۹۰ به تاخیر افتاد و وقت رسیدگی تجدید شد. او پیش از این نیز در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۲ در جریان توقیف روزنامه زن به دادگاه احضار شده بود. فائزه هاشمی در تاریخ ۳ دی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی، محاکمه غیرعلنی شد.
شش ماه زندان
حکم دادگاه بدوی فائزه هاشمی در ۱۳ دی ماه ۱۳۹۰، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به ریاحی وکیل وی ابلاغ شد.
فائزه هاشمی برابر حکم دادگاه به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد.