غلامحسین الهام در نشست «قصاص در سینمای ایران» گفت: یک دفعه موضوع عفو را چنان ترویج میکنیم که عمل قتل فراموش میشود و انگار قتل قبح ندارد و این قصاص است که قبیح است، در حالی که فردی که از قصاص میگذرد احسان کرده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، نشست قصاص در سینمای ایران با حضور حسین آقایینیا استاد دانشگاه، حسین طرحدست قاضی بازنشسته، غلامحسین الهام سخنگوی دولت دهم و جواد طوسی منتقد سینما و قاضی بازنشسته در دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد.
دکتر حسین آقایینیا در ابتدای این برنامه با انتقاد از عدم توجه به مسائل حقوقی در برخی فیلمهای سینمایی مانند «من مادر هستم» گفت: در قسمتهای مختلف فیلم، شاهد عدم توجه به نکات مختلف در زمینه حقوقی هستیم. در لیست اسامی آخرین فیلم آمده است که مشاور حقوقی داشته و من فکر کردم که چطور فیلمی مشاور حقوقی داشته است و این همه اشکالات حقوقی در آن وجود دارد. من تخصصی در سینما ندارم، اما وقتی یک فیلمی ساخته میشود باید از یک کادر حقوقی خوب و قوی برخوردار باشد، زیرا بعد از ساخت آن با یک افکار عمومی مواجهیم و مردم اتفاقات فیلم را باور میکنند و درنهایت به شکلی میشود که فکر کنند در جامعه ما با سه شماره حکم قصاص میدهند.
حسین طرحدست در بخشی از این نشست گفت: در رابطه با نقد فیلم، جنبه هنری از صلاحیت من خارج است، من به عنوان یک مخاطب میگویم که وقتی یک فیلم نمایش داده میشود، به عنوان رسانهای که قصد برجسته کردن موضوعی را دارد و در انتها میگوییم که چه اثری گذاشته است.
وی افزود: هنر متعهد باید جریانساز باشد و فرهنگسازی کند. من به عنوان یک مخاطب معتقدم که فیلم در برجستهسازی یک مفهوم ارزشی که مثلاً در فیلم «دهلیز» مفهوم گذشت و جلب رضایت اولیای دم است، نباید باعث تحقیر ارزش دیگری شود.
او خاطرنشان کرد: به خصوص در موضوع قصاص که قانونی است برای تنظیم روابط بین شهروندان و هم به عنوان اینکه منشأ این قانون، شرعی و فقهی و آیات و احکام است. پیام نباید در فیلم طوری منتقل شود که مخاطب یک ارزش را به باور بنشاند و نسبت به ارزش دیگری حس منفی پیدا کند، اما برای فرهنگسازی موضوعی مانند گذشت که کار خوبی است، نباید حس منفی نسبت به اجرای قانون اجرا گردد و بیشتر نسبت به اصل قصاص روحیه منفی پیدا شود.
وی ادامه داد: متأسفانه قواعد رعایت نمیشود. در هنر و سینما با توجه به تأثیرگذاری که پیدا کرده است، در موارد تخصصی حتماً باید از نظرات کارشناسی استفاده شود تا دیالوگهای فیلمها مخالف قانون نباشد.
دنیای استکبار برای ظلم، سینما را به خدمت گرفته و این نشانه تأثیرگذاری سینماست.
فضای سینما گسترده است و سینماگران ما باید تلاش کنند که در این حوزه مقابله کنند.
دکتر الهام در بخشهایی از این برنامه گفت: بنده به عنوان شهروند، این بحثها را به مثابه یک موضوع اساسی قبول دارم. هنر برای انتقال مفاهیم و ایجاد تغییر سبک زندگی است، پدیدهای است که وجود دارد و بر زندگی ما سیطره دارد. من خیلی فیلم و سریال نمیبینم، اما به این معنی نیست که بشود از آن گریزی داشت و تأثیرش را انکار کرد. سینما ابزار مؤثری در انتقال فرهنگ است.از اول انقلاب چالشی در مورد نسبت با انقلاب اسلامی وجود داشت و با توجه به بنیان سینمای قبل از انقلاب، این چالش بیشتر میشود که امام(ره) در پرسشی که ایشان داشت فرمودند؛ ما با ظواهر علم و هنر مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم؛ یعنی محتوا را پایه قرار دادهاند و قالب را قابل استفاده ارزیابی کردهاند. جمهوری اسلامی نشان داده که از قالب گریز ندارد و نهایت استفاده را از آن میکند، اما اینکه این قالب و محتوا باید با جامعه سنخیت داشته باشد، بحثی است که هیچ جامعه از آن گریز ندارد.
وی افزود: خیلی وقتها دعوا بر سر مصادیق است، هیچ جامعهای تولید و ترویج فیلمهای مستهجن را تبلیغ نمیکند، ممکن است کاملاً مهار نکرده باشد، اما حصارهایی را در آثار تربیتی آن در نظر گرفته است. اینکه در زمینه کنترل، ممیزی قبل از پخش فیلم باشد و یا بعد از آن، هزینههای متفاوتی دارد. اگر ما قبل از تولید و پخش، فیلمنامه را تأیید کنیم و بعد از اکران با مشکلی بربخورد، هیچ نهاد دیگری نمیتواند جلوی آن را بگیرد و از سویی اگر هزینههایی از سوی دولت به فیلم تحمیل شود، باید تقبل گردد، برای مثال فیلمی را اجازه دادند ساخته و پخش شود و بعد فکر شده اثر مخربی است و خواستهاند جلوی آن را بگیرند.
الهام در ادامه اظهار داشت: هزینههای ممیزی قبل از اکران ، سازوکاری میخواهد و کنترل قبل از پخش باید اعمال شود، اما اینکه فیلمنامه بعداً تغییرات زیادی کرده است و پس از تأیید، قلب فیلمنامه صورت گرفته، یک دعوای موضوعی است و باید دادگاههای تخصصی و ویژه برای اینها وجود داشته باشد.
وی افزود: طبق قانون ما آزادی بیان داریم و این موضوع به فیلمساز این شجاعت را میدهد که به نقد بپردازد. ما فیلمهایی داریم که در آن بسیار تند نقد کردهاند، اما فکر نمیکنم فشار کیفری خاصی روی فیلمساز ایجاد شده باشد و با فیلمسازی برخورد کیفری به خاطر ساخت فیلم نشده است، اما برخورد فرهنگی وجود دارد.
الهام در ادامه گفت: فیلمسازانی هستند که به اروپا میروند، برای خود امکان سیاسی ایجاد میکنند، خیلی از فیلمسازانی که در عرصه بینالمللی جایزه گرفتهاند، با اینکه ارزش هنریشان محفوظ است، اما ملاحظات سیاسی است که آنها را مورد حمایت قرار میدهد. نسبت هنر و سیاست باید تعریف شود. من معتقد نیستم که هنر با سیاست کاری نداشته باشد. هنر قطعاً مانند بخشهای دیگر جامعه به سیاست خواهد پرداخت و کسی هم نمیتواند آن را انکار کند، اما به آنچه که میپردازیم مبانی و ارزشهایی وجود دارد و باید رعایت شود.
او با ذکر مثالی گفت: در موضوع تاریخنگاری، هر کسی ممکن است ظرفیت تاریخنویسی را داشته باشد اما نباید دروغپردازی تاریخی انجام شود.
وی افزود: ورود به عرصه سیاسی و اجتماعی در سینما با هر کیفیتی مجاز نیست.
الهام در ادامه افزود: در دولت قبل، نگاه بستهای به رسانهها و سینما وجود نداشت، حمایتهای رئیسجمهور وقت هم از این حوزه انجام شد و من ندیدیم که فشاری روی آنها وجود داشته باشد و فضا بسته شود که این کار حتی از سویی دیگر باعث شد گروههایی با نگاه دیگر به ما اعتراض کنند.
الهام گفت: یا باید ممیزی قبل از تولید فیلم با مسئولیت مدنی و یا ممیزی بعد از پخش با مسئولیت تهیهکننده باشد که در پی آن سازوکارهای حرفهای و دادگاههای تخصصی نیاز است که البته به اعتقاد من بهتر است اساسشان رویه کیفری نباشد.
جواد طوسی در بخشهایی از این مراسم گفت: دو حالت وجود دارد؛ اگر ما به عرصه هنر محدود شویم، یک علامت سؤال است که چرا از دهه 20 تاکنون فیلمنامهنویسی و فیلمسازی صرفاً یک پوشش ملودرام را مدنظر قرار میدهیم، ممکن است برخی از ملودرام خوشششان بیاید اما کسانی که نگاه جدیتری دارند، واقعگرایی اجتماعی و نگاه مستند برایشان مهمتر است و این حلقه مفقوده سالهای اخیر است.
طوسی اضافه کرد: در زمان خدمت در دستگاه قضایی، چندبار به مناسبتهای مختلف به مسئولین رده بالا مطرح کردم که بیایید سیستم قضایی را در تأمیندادن موضوعات قضایی به حوزههای فرهنگی ـ هنری را نظام مند کنیم، بدون اینکه حالت کنترلکننده داشته باشد، اما نیروی انتظامی هوشمندی کرد و ناجی هنر راهاندازی شد و پس از آن در فیلمها همه چیز را به عهده ضابطین قضایی قرار میداد.
وی گفت: اکثر سریالها و فیلمها برای خالی نبودن عریضه و هزینه کمتر در مراحل پایانی کار یک وکیل را دعوت میکنند که فیلمنامه را بخواند و اشکالات را بررسی کند.
وی افزود: در امریکا با ساختاری هنرمندانه طوری فیلم میسازند که پیام مورد نظرشان را انتقال دهند، اما با شکلی عیان شعار میدهیم. کدامیک از حامیان فیلمسازی از بنیاد سینمایی فارابی گرفته تا حوزه هنری توانستند یک خوراک فرهنگی خوب ارائه دهند و پاسخ مناسبی به غرب که برخورد یکسویه با کشور ما دارد ارائه کند.
وی به فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» ساخته پوران درخشنده اشاره کرد و گفت: ما در این فیلم هم دوباره به سینمای ملودرام رسیدیم، البته در این فیلم نگاه درست و قابل پذیرشی با بازپرس و رئیس زندان و دادیار انجام گرفته است. در این فیلم سعی میشود قابلیتها قابل باور باشد و موج انسانیت در فیلم وجود داشته باشد. فیلم اینگونه روایت میکند که یک زن از بد حادثه در ساحت مجرمانهای قرار گرفته است، اما یک بزهکار مفسدهآمیز در بطن این آدم جا خوش نکرده است . این فیلم هم اشکالاتی در برخی مسائل قضایی دارد که البته من به برخی از این ایرادات در یک مجله تخصصی اشاره کردم، اما مشاور قضایی این فیلم سعی کرد با من مقابله به مثل کند و پاسخهایی را مطرح کرد که این نشان میدهد در جامعه ما هنوز از فضای مونولوگ به دیالوگ حرکت نکردهایم و اینکه اگر اشتباهی شده باید پذیرفته شود.
طوسی با اشاره به اینکه حلقه مفقوده دیگر، سیستم جرمشناسی است، افزود: ما باید علل فرد بزهکار را برای انجام بزه درنظر بگیریم و ببینیم دلیل او برای انجام این کار چه بوده است. باید این رابطه علت و معلولی در بافت قصه و بیان دراماتیک جا بیفتد، کاری که در سینمای جهان میشود همین است.
وی ادامه داد: کیشلوفسکی فیلمی در باره جرم ساخته که در آن طی طریق کارگردان کاملاً روانشناسانه است و رابطه علت و معلولی وجود دارد، باید دوران کودکی، جامعه و هر چیزی که در زندگی این فرد نقش داشته تا یک فرد آرام به بزهکار تبدیل شود بررسی گردد.
او در باره اینکه آیا فیلم ضدقصاص در سینمای ایران وجود دارد؟ گفت: علیرغم اشکالاتی که از برخی فیلمها گرفته میشود، باید بگویم که خیر. قصاص یک نگاه واقعبینانه است. اگر برخی فیلمها نگاهی واقعی به سیستم قضایی فعلی ما ندارد به کمکاریهای مربوط به ارتباط هنرمندان و حوزه قضایی است.
الهام در بخش دیگری از این نشست گفت: این بدبینی که بگوییم سینمای ایران میخواهد ضدقصاص باشد یا خیر را کنار بگذارد، اما واقعیت این است که موضوع قصاص اهمیت دارد، به خوبی به آن پرداخته نمیشود و ترویج نادرست و غلط از یک موضوع مهم حقوقی در کشور در حال انجام است.
وی افزود: در پیگیری سریالها گاهی یک حادثه رانندگی که قتل غیرعمد است مجازاتش به قصاص تبدیل میشود و مدتها روی این پرونده کار میکنند، یا درباره شیوههای قصاص در فیلمی پدر و مادر مقتول حضور دارند و میبخشند، اما یکی از اقوام درجه دو میآید و قصاص میخواهد.
الهام در ادامه گفت: یک دفعه موضوع عفو را چنان ترویج میکنیم که عمل قتل فراموش میشود و گونهای برداشت میشود که انگار قتل قبح ندارد و این قصاص است که قبیح است، در حالی که قتل قبیح است و در هر حال قاتل است و فردی که از قصاص میگذرد احسان کرده است.
وی افزود:من حتی در برنامههای ماه رمضان که تشویق به عفو میکند و ارزنده است دیدهام طوری قصاص تخطئه میشود که گویی حکم قصاص است که غیرانسانی است، در حالی که قتلی صورت گرفته است.
او خاطرنشان کرد: همه مناطق در کشور ما سیاستهای خاص منطقهای در حل دعاوی دارند که ما از آنها استفاده نمیکنیم. سینما و تلویزیون ما در بحث قصاص تحتالشعاع فرهنگ غرب است و با یک نگاه منفی نسبت به این مقوله میپردازد.
او درباره قانون قصاص با ارائه مثالی گفت: معنی قصاص در اسلام این است که قاتل میآید و تمکین میکند، قاضی طبق ادله با دقت درست حکم میدهد، دستگاه پلیسی کمک میکند که حق استیفا شود و یک وکیل هم نباید بگوید خونی ریخته شده است و انتقام گسترده گرفته شده و این جامع بودن قصاص است که باید مطرح شود.
جواد طوسی در بخش دیگری از این نشست با انتقاد از برخی مراسمهایی که به عنوان گلریزان برای تأمین دیه برگزار میشود، گفت: متأسفانه ما عادت داریم وقتی تریبونی پیدا میکنیم، بیشتر میخواهیم خود را تخلیه کنیم و یا خود را نشان دهیم، اینجا آن موضوع اصلی که استفاده از یک محبوبیت یک چهره برای تبلیغ مبلغ است فراموش میشود.
وی افزود: اگر خانواده مقتول در چنین جمعی حضور داشته باشد، ناخودآگاه فکر میکند که به تماشای یک شو آمده و یا یک فضای عاطفی و انسانی برای گذر از کانون بحران به وجود آمده است.
طوسی خاطرنشان کرد: برخی از هنرمندان قضیه را به یک مجلس شوخی تبدیل میکنند، هر چیز جای خود را دارد، تنها فردی که در مجموعه بازیگران به این مسائل هوشمندانه نگاه کرده، پرویز پرستویی است که شاید آن هم به پیشینه قضایی او باز میگردد و میداند چطور عمل کند. برخی از اهالی هنر قضیه را اشتباه میگیرند و تبدیل به حالتی میشود که خانواده اولیای دم از بخشش منصرف شود.
دکتر حسین آقایینیا در ابتدای این برنامه با انتقاد از عدم توجه به مسائل حقوقی در برخی فیلمهای سینمایی مانند «من مادر هستم» گفت: در قسمتهای مختلف فیلم، شاهد عدم توجه به نکات مختلف در زمینه حقوقی هستیم. در لیست اسامی آخرین فیلم آمده است که مشاور حقوقی داشته و من فکر کردم که چطور فیلمی مشاور حقوقی داشته است و این همه اشکالات حقوقی در آن وجود دارد. من تخصصی در سینما ندارم، اما وقتی یک فیلمی ساخته میشود باید از یک کادر حقوقی خوب و قوی برخوردار باشد، زیرا بعد از ساخت آن با یک افکار عمومی مواجهیم و مردم اتفاقات فیلم را باور میکنند و درنهایت به شکلی میشود که فکر کنند در جامعه ما با سه شماره حکم قصاص میدهند.
حسین طرحدست در بخشی از این نشست گفت: در رابطه با نقد فیلم، جنبه هنری از صلاحیت من خارج است، من به عنوان یک مخاطب میگویم که وقتی یک فیلم نمایش داده میشود، به عنوان رسانهای که قصد برجسته کردن موضوعی را دارد و در انتها میگوییم که چه اثری گذاشته است.
وی افزود: هنر متعهد باید جریانساز باشد و فرهنگسازی کند. من به عنوان یک مخاطب معتقدم که فیلم در برجستهسازی یک مفهوم ارزشی که مثلاً در فیلم «دهلیز» مفهوم گذشت و جلب رضایت اولیای دم است، نباید باعث تحقیر ارزش دیگری شود.
او خاطرنشان کرد: به خصوص در موضوع قصاص که قانونی است برای تنظیم روابط بین شهروندان و هم به عنوان اینکه منشأ این قانون، شرعی و فقهی و آیات و احکام است. پیام نباید در فیلم طوری منتقل شود که مخاطب یک ارزش را به باور بنشاند و نسبت به ارزش دیگری حس منفی پیدا کند، اما برای فرهنگسازی موضوعی مانند گذشت که کار خوبی است، نباید حس منفی نسبت به اجرای قانون اجرا گردد و بیشتر نسبت به اصل قصاص روحیه منفی پیدا شود.
وی ادامه داد: متأسفانه قواعد رعایت نمیشود. در هنر و سینما با توجه به تأثیرگذاری که پیدا کرده است، در موارد تخصصی حتماً باید از نظرات کارشناسی استفاده شود تا دیالوگهای فیلمها مخالف قانون نباشد.
دنیای استکبار برای ظلم، سینما را به خدمت گرفته و این نشانه تأثیرگذاری سینماست.
فضای سینما گسترده است و سینماگران ما باید تلاش کنند که در این حوزه مقابله کنند.
دکتر الهام در بخشهایی از این برنامه گفت: بنده به عنوان شهروند، این بحثها را به مثابه یک موضوع اساسی قبول دارم. هنر برای انتقال مفاهیم و ایجاد تغییر سبک زندگی است، پدیدهای است که وجود دارد و بر زندگی ما سیطره دارد. من خیلی فیلم و سریال نمیبینم، اما به این معنی نیست که بشود از آن گریزی داشت و تأثیرش را انکار کرد. سینما ابزار مؤثری در انتقال فرهنگ است.از اول انقلاب چالشی در مورد نسبت با انقلاب اسلامی وجود داشت و با توجه به بنیان سینمای قبل از انقلاب، این چالش بیشتر میشود که امام(ره) در پرسشی که ایشان داشت فرمودند؛ ما با ظواهر علم و هنر مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم؛ یعنی محتوا را پایه قرار دادهاند و قالب را قابل استفاده ارزیابی کردهاند. جمهوری اسلامی نشان داده که از قالب گریز ندارد و نهایت استفاده را از آن میکند، اما اینکه این قالب و محتوا باید با جامعه سنخیت داشته باشد، بحثی است که هیچ جامعه از آن گریز ندارد.
وی افزود: خیلی وقتها دعوا بر سر مصادیق است، هیچ جامعهای تولید و ترویج فیلمهای مستهجن را تبلیغ نمیکند، ممکن است کاملاً مهار نکرده باشد، اما حصارهایی را در آثار تربیتی آن در نظر گرفته است. اینکه در زمینه کنترل، ممیزی قبل از پخش فیلم باشد و یا بعد از آن، هزینههای متفاوتی دارد. اگر ما قبل از تولید و پخش، فیلمنامه را تأیید کنیم و بعد از اکران با مشکلی بربخورد، هیچ نهاد دیگری نمیتواند جلوی آن را بگیرد و از سویی اگر هزینههایی از سوی دولت به فیلم تحمیل شود، باید تقبل گردد، برای مثال فیلمی را اجازه دادند ساخته و پخش شود و بعد فکر شده اثر مخربی است و خواستهاند جلوی آن را بگیرند.
الهام در ادامه اظهار داشت: هزینههای ممیزی قبل از اکران ، سازوکاری میخواهد و کنترل قبل از پخش باید اعمال شود، اما اینکه فیلمنامه بعداً تغییرات زیادی کرده است و پس از تأیید، قلب فیلمنامه صورت گرفته، یک دعوای موضوعی است و باید دادگاههای تخصصی و ویژه برای اینها وجود داشته باشد.
وی افزود: طبق قانون ما آزادی بیان داریم و این موضوع به فیلمساز این شجاعت را میدهد که به نقد بپردازد. ما فیلمهایی داریم که در آن بسیار تند نقد کردهاند، اما فکر نمیکنم فشار کیفری خاصی روی فیلمساز ایجاد شده باشد و با فیلمسازی برخورد کیفری به خاطر ساخت فیلم نشده است، اما برخورد فرهنگی وجود دارد.
الهام در ادامه گفت: فیلمسازانی هستند که به اروپا میروند، برای خود امکان سیاسی ایجاد میکنند، خیلی از فیلمسازانی که در عرصه بینالمللی جایزه گرفتهاند، با اینکه ارزش هنریشان محفوظ است، اما ملاحظات سیاسی است که آنها را مورد حمایت قرار میدهد. نسبت هنر و سیاست باید تعریف شود. من معتقد نیستم که هنر با سیاست کاری نداشته باشد. هنر قطعاً مانند بخشهای دیگر جامعه به سیاست خواهد پرداخت و کسی هم نمیتواند آن را انکار کند، اما به آنچه که میپردازیم مبانی و ارزشهایی وجود دارد و باید رعایت شود.
او با ذکر مثالی گفت: در موضوع تاریخنگاری، هر کسی ممکن است ظرفیت تاریخنویسی را داشته باشد اما نباید دروغپردازی تاریخی انجام شود.
وی افزود: ورود به عرصه سیاسی و اجتماعی در سینما با هر کیفیتی مجاز نیست.
الهام در ادامه افزود: در دولت قبل، نگاه بستهای به رسانهها و سینما وجود نداشت، حمایتهای رئیسجمهور وقت هم از این حوزه انجام شد و من ندیدیم که فشاری روی آنها وجود داشته باشد و فضا بسته شود که این کار حتی از سویی دیگر باعث شد گروههایی با نگاه دیگر به ما اعتراض کنند.
الهام گفت: یا باید ممیزی قبل از تولید فیلم با مسئولیت مدنی و یا ممیزی بعد از پخش با مسئولیت تهیهکننده باشد که در پی آن سازوکارهای حرفهای و دادگاههای تخصصی نیاز است که البته به اعتقاد من بهتر است اساسشان رویه کیفری نباشد.
جواد طوسی در بخشهایی از این مراسم گفت: دو حالت وجود دارد؛ اگر ما به عرصه هنر محدود شویم، یک علامت سؤال است که چرا از دهه 20 تاکنون فیلمنامهنویسی و فیلمسازی صرفاً یک پوشش ملودرام را مدنظر قرار میدهیم، ممکن است برخی از ملودرام خوشششان بیاید اما کسانی که نگاه جدیتری دارند، واقعگرایی اجتماعی و نگاه مستند برایشان مهمتر است و این حلقه مفقوده سالهای اخیر است.
طوسی اضافه کرد: در زمان خدمت در دستگاه قضایی، چندبار به مناسبتهای مختلف به مسئولین رده بالا مطرح کردم که بیایید سیستم قضایی را در تأمیندادن موضوعات قضایی به حوزههای فرهنگی ـ هنری را نظام مند کنیم، بدون اینکه حالت کنترلکننده داشته باشد، اما نیروی انتظامی هوشمندی کرد و ناجی هنر راهاندازی شد و پس از آن در فیلمها همه چیز را به عهده ضابطین قضایی قرار میداد.
وی گفت: اکثر سریالها و فیلمها برای خالی نبودن عریضه و هزینه کمتر در مراحل پایانی کار یک وکیل را دعوت میکنند که فیلمنامه را بخواند و اشکالات را بررسی کند.
وی افزود: در امریکا با ساختاری هنرمندانه طوری فیلم میسازند که پیام مورد نظرشان را انتقال دهند، اما با شکلی عیان شعار میدهیم. کدامیک از حامیان فیلمسازی از بنیاد سینمایی فارابی گرفته تا حوزه هنری توانستند یک خوراک فرهنگی خوب ارائه دهند و پاسخ مناسبی به غرب که برخورد یکسویه با کشور ما دارد ارائه کند.
وی به فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» ساخته پوران درخشنده اشاره کرد و گفت: ما در این فیلم هم دوباره به سینمای ملودرام رسیدیم، البته در این فیلم نگاه درست و قابل پذیرشی با بازپرس و رئیس زندان و دادیار انجام گرفته است. در این فیلم سعی میشود قابلیتها قابل باور باشد و موج انسانیت در فیلم وجود داشته باشد. فیلم اینگونه روایت میکند که یک زن از بد حادثه در ساحت مجرمانهای قرار گرفته است، اما یک بزهکار مفسدهآمیز در بطن این آدم جا خوش نکرده است . این فیلم هم اشکالاتی در برخی مسائل قضایی دارد که البته من به برخی از این ایرادات در یک مجله تخصصی اشاره کردم، اما مشاور قضایی این فیلم سعی کرد با من مقابله به مثل کند و پاسخهایی را مطرح کرد که این نشان میدهد در جامعه ما هنوز از فضای مونولوگ به دیالوگ حرکت نکردهایم و اینکه اگر اشتباهی شده باید پذیرفته شود.
طوسی با اشاره به اینکه حلقه مفقوده دیگر، سیستم جرمشناسی است، افزود: ما باید علل فرد بزهکار را برای انجام بزه درنظر بگیریم و ببینیم دلیل او برای انجام این کار چه بوده است. باید این رابطه علت و معلولی در بافت قصه و بیان دراماتیک جا بیفتد، کاری که در سینمای جهان میشود همین است.
وی ادامه داد: کیشلوفسکی فیلمی در باره جرم ساخته که در آن طی طریق کارگردان کاملاً روانشناسانه است و رابطه علت و معلولی وجود دارد، باید دوران کودکی، جامعه و هر چیزی که در زندگی این فرد نقش داشته تا یک فرد آرام به بزهکار تبدیل شود بررسی گردد.
او در باره اینکه آیا فیلم ضدقصاص در سینمای ایران وجود دارد؟ گفت: علیرغم اشکالاتی که از برخی فیلمها گرفته میشود، باید بگویم که خیر. قصاص یک نگاه واقعبینانه است. اگر برخی فیلمها نگاهی واقعی به سیستم قضایی فعلی ما ندارد به کمکاریهای مربوط به ارتباط هنرمندان و حوزه قضایی است.
الهام در بخش دیگری از این نشست گفت: این بدبینی که بگوییم سینمای ایران میخواهد ضدقصاص باشد یا خیر را کنار بگذارد، اما واقعیت این است که موضوع قصاص اهمیت دارد، به خوبی به آن پرداخته نمیشود و ترویج نادرست و غلط از یک موضوع مهم حقوقی در کشور در حال انجام است.
وی افزود: در پیگیری سریالها گاهی یک حادثه رانندگی که قتل غیرعمد است مجازاتش به قصاص تبدیل میشود و مدتها روی این پرونده کار میکنند، یا درباره شیوههای قصاص در فیلمی پدر و مادر مقتول حضور دارند و میبخشند، اما یکی از اقوام درجه دو میآید و قصاص میخواهد.
الهام در ادامه گفت: یک دفعه موضوع عفو را چنان ترویج میکنیم که عمل قتل فراموش میشود و گونهای برداشت میشود که انگار قتل قبح ندارد و این قصاص است که قبیح است، در حالی که قتل قبیح است و در هر حال قاتل است و فردی که از قصاص میگذرد احسان کرده است.
وی افزود:من حتی در برنامههای ماه رمضان که تشویق به عفو میکند و ارزنده است دیدهام طوری قصاص تخطئه میشود که گویی حکم قصاص است که غیرانسانی است، در حالی که قتلی صورت گرفته است.
او خاطرنشان کرد: همه مناطق در کشور ما سیاستهای خاص منطقهای در حل دعاوی دارند که ما از آنها استفاده نمیکنیم. سینما و تلویزیون ما در بحث قصاص تحتالشعاع فرهنگ غرب است و با یک نگاه منفی نسبت به این مقوله میپردازد.
او درباره قانون قصاص با ارائه مثالی گفت: معنی قصاص در اسلام این است که قاتل میآید و تمکین میکند، قاضی طبق ادله با دقت درست حکم میدهد، دستگاه پلیسی کمک میکند که حق استیفا شود و یک وکیل هم نباید بگوید خونی ریخته شده است و انتقام گسترده گرفته شده و این جامع بودن قصاص است که باید مطرح شود.
جواد طوسی در بخش دیگری از این نشست با انتقاد از برخی مراسمهایی که به عنوان گلریزان برای تأمین دیه برگزار میشود، گفت: متأسفانه ما عادت داریم وقتی تریبونی پیدا میکنیم، بیشتر میخواهیم خود را تخلیه کنیم و یا خود را نشان دهیم، اینجا آن موضوع اصلی که استفاده از یک محبوبیت یک چهره برای تبلیغ مبلغ است فراموش میشود.
وی افزود: اگر خانواده مقتول در چنین جمعی حضور داشته باشد، ناخودآگاه فکر میکند که به تماشای یک شو آمده و یا یک فضای عاطفی و انسانی برای گذر از کانون بحران به وجود آمده است.
طوسی خاطرنشان کرد: برخی از هنرمندان قضیه را به یک مجلس شوخی تبدیل میکنند، هر چیز جای خود را دارد، تنها فردی که در مجموعه بازیگران به این مسائل هوشمندانه نگاه کرده، پرویز پرستویی است که شاید آن هم به پیشینه قضایی او باز میگردد و میداند چطور عمل کند. برخی از اهالی هنر قضیه را اشتباه میگیرند و تبدیل به حالتی میشود که خانواده اولیای دم از بخشش منصرف شود.