با تاکید مسئولان دانشکده مرکزی نیومکزیکو:
«طارق بشیر» که پس از چهار سالِ سخت موفق به اخذ مدرک خود از دانشکده مرکزی نیومکزیکو شد به دلیل ضرورت استفاده از ویلچر نتوانست مدرک خود را مانند سایر دانشجویان روی سن بگیرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از سرویس «دانشگاهی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،:طارق بشیر فکر میکرد روز دریافت مدرکش شادترین روز زندگیاش باشد اما فکرش را نمیکرد در روزی که قرار است آرزویش محقق شود به او اجازه نخواهند داد که با ویلچر روی سن رفته و مدرکش را دریافت کند.
دو هفته قبل از اعطای مدرک، مشاورانِ مراسم به وی گفته بودند که به دلیل مسائل امنیتی او نمیتواند با ویلچر از رمپ کناری سن بالا برود تا مدرکش را دریافت کند. وی سپس این مشکل را به دفتر معلولان گوشزد و در پاسخ به درخواست خود ایمیلی با این مضمون دریافت میکند که به دلیل مسائل امنیتی نمیتواند با ویلچر خود روی صحنه برود. این در حالی است که در این گزارش به درستی مشخص نشده که منظور مشاوران دانشکده از مسائل امنیتی دقیقا چه بوده است.
بشیر که از این تصمیم بسیار ناراحت بود در گفتوگو با خبرنگاران گفت: چرا نباید بتوانم مثل بقیه دانشجویان در مهمترین لحظه زندگی خود روی سن بروم و مدرک تحصیلی خود را در بالای سن دریافت کنم؟ در حالی که مسئولان دانشکده حتی نخواستند دلیل این ممنوعیت را توضیح دهند.
وی افزود: نکته تاملبرانگیزتر این بود که حضار حتی اسم مرا هم نشنیدند و حتی وقتی مدرکم را میگرفتم مرا ندیدند.
دو هفته قبل از اعطای مدرک، مشاورانِ مراسم به وی گفته بودند که به دلیل مسائل امنیتی او نمیتواند با ویلچر از رمپ کناری سن بالا برود تا مدرکش را دریافت کند. وی سپس این مشکل را به دفتر معلولان گوشزد و در پاسخ به درخواست خود ایمیلی با این مضمون دریافت میکند که به دلیل مسائل امنیتی نمیتواند با ویلچر خود روی صحنه برود. این در حالی است که در این گزارش به درستی مشخص نشده که منظور مشاوران دانشکده از مسائل امنیتی دقیقا چه بوده است.
بشیر که از این تصمیم بسیار ناراحت بود در گفتوگو با خبرنگاران گفت: چرا نباید بتوانم مثل بقیه دانشجویان در مهمترین لحظه زندگی خود روی سن بروم و مدرک تحصیلی خود را در بالای سن دریافت کنم؟ در حالی که مسئولان دانشکده حتی نخواستند دلیل این ممنوعیت را توضیح دهند.
وی افزود: نکته تاملبرانگیزتر این بود که حضار حتی اسم مرا هم نشنیدند و حتی وقتی مدرکم را میگرفتم مرا ندیدند.