انتشار حجم زیادی از مواد رادیواکتیو از تاسیسات هسته ای رژیم صهیونیستی در دیمونا منجر به افزایش روز افزون ابتلا به بیماری های خطرناک شده است و همین امر بار دیگر لزوم بازرسی های بین المللی از تاسیسات این رژیم را مورد تاکید قرار می دهد
به گزارش شهدای ایران به نقل از روزنامه اماراتی الخلیج :سازمان ملل و سازمان انرژی اتمی باید تاسیسات هسته ای این رژیم را بازرسی کنند.
الخلیج در پایگاه اینترنتی امروز خود در مقاله ای با عنوان «اردن و تشعشع هسته ای اسرائیل» به قلم محمد خلیفه نوشت: «اسرائیل» همچنان به عمد جامعه جهانی را نادیده می گیرد و برای تقویت برنامه هسته ای مخفیانه اش تلاش می کند و به آسیب هایی که ممکن است به کشورهای همسایه وارد شود، اهمیت نمی دهد.
منظور از این آسیب ها فقط آسیب های احتمالی ناشی از بمب ها و کلاهک های هسته ای نیست بلکه یک آسیب جدی تر مد نظر است و آن تشعشعاتی است که از تاسیسات هسته ای نشت می کند و از طریق هوا انسان را آلوده می کند و موجب بروز بیماری های خطرناکی مانند سرطان می شود.
در مناطق غربی اردن و مجاور دولت اشغالگر اسرائیل همزمان با افزایش حجم تشعشعات میانگین ابتلا به بیماری های خطرناک به طرز وحشتناکی افزایش یافته است.
خالد طوقان رئیس هیئت انرژی اتمی اردن گفت «مناطق غربی کشور به علت انتقال مواد رادیواکتیور از راکتورهای هسته ای «اسرائیل» توسط باد شاهد افزایش حجم تشعشعات است». وی افزود مواد رادیواکتیو از طریق باد از راکتورهای «اسرائیل» به اردن منتقل شده اند.
رئیس سازمان انرژی اتمی اردن حجم تشعشعات را در این مناطق مشخص نکرد اما بدون شک حجم آن ها زیاد است و علت این ادعا افزایش میزان ابتلا به برخی بیماری ها از جمله سرطان در طول سال های گذشته است. شایع شده است که علت این بیماری ها «انتقال تشعشعات از راکتور «دیمونا»ی اسرائیل در صحرای نفت به این مناطق است». به نظر می رسد این موضوع نیازمند تدابیر فوری بین المللی برای پرده برداشتن از علل آن است اما چگونه کاری انجام شود و حال آن که شورای امنیت سازمان ملل درخواست کشورهای منطقه را مبنی بر لزوم قرار دادن برنامه هسته ای «اسرائیل» نحت نظارت بین المللی به منظور پرهیز از وقوع هرگونه حادثه فاجعه بار نادیده می گیرد؟
رژیم «اسرائیل» از زمان شکل گیری در خاک فلسطین در سال هزار و نهصد و چهل و هشت احساس کرده بود امنیتش تنها از طریق دستیابی به سلاح های مرگباری تامین می شود که برتری نظامی، جاه طلبی های توسعه طلبانه اش را در خاک کشورهای عربی تضمین می کند بر این اساس اولین دغدغه حییم وایزمن اولین رئیس اسرائیل ایجاد اولین هیئت هسته ای «اسرائیل» بود.
در همان سال هزار و نهصد و چهل و هشت نام آن را «بخش تحقیقات و برنامه ریزی علمی» نهاد و در فضایی کاملا محرمانه آن را به وزارت جنگ ملحق کرد.
این امر را به ارنست دیوید برگمن نسبت داد این هیئت به اکتشاف اورانیوم در معادن فسفات صحرای نقب پرداخت. «اسرائیل» در سال هزار و نهصد و پنجاه و سه با فرانسه توافقنامه همکاری امضا کرد. با این که جزئیات این توافقنامه اعلام نشد اما فرانسه در سال هزار و نهصد و پنجاه و هفت با مجهز کردن «اسرائیل» به راکتوری با قدرت بیست و پنج مگاوات که از اورانیوم طبیعی و آب سنگین استفاده می کند، موافقت کرد. این راکتور که در دیمونا احداث شده و تاسیسات اطراف آن هیچ گاه توسط بارزرسان بین المللی بازرسی نشده اند.
«اسرائیل» به سرعت سیاست ابهام اتمی را در پیش گرفت تا این که حییم هرزوگ در سیزده نوامبر سال هزار و نهصد و نود در پیامی خطاب به دیوید شیسل عضو پارلمان انگلیس اعتراف کرد «اسرائیل» سلاح هسته ای دارد.
با بررسی پتانسیل ها و قابلیت های اسرائیل مشخص می شود که این دولت قدرت تولید بمب اتمی را برای استفاده در زمان های مناسب دارد و توانمندی تولید( بمب اتم) برای «اسرائیل» ، برای این رژیم ذخیره ای را ایجاد می کند که به لحاظ تئوری بین صد و سی و چهار تا صد و سی و شش بمب اتمی در پایان سال دو هزار در نوسان است.
پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که کشورهای خاورمیانه پیرامون «اسرائیل» تا کی در قبال اقدامات این دولت صبر خواهند کرد؟ این موضوع امروز با امنیت ملی- وجودی این کشورها گره خورده است زیرا به عنوان نمونه تشعشعاتی که از «اسرائیل» وارد خاک اردن می شوند، این کشور را تهدید می کنند. ما نمی دانیم، ممکن است در این دولت مشکل بزرگی وجود داشته باشد که به خاطر انگیزه های امنیتی و نظامی آن را کتمان می کند اما چرا اردن از آثار مخرب این تشعشعات پرده بر نداشته است؟
آیا قرار نیست جامعه جهانی به طرزی موثر دست به کار و مانع فرار کردن «اسرائیل» از قرار گرفتن فعالیت های هسته ای اش تحت نظارت بین المللی شود؟
این راکتورهای هسته ای یکسری تاسیسات رفاهی نیستند بلکه کارخانه های مرگ و تخریب هستند. این راکتورها به تعمیر، نگهداری و نیز پیگیری نیاز دارند. هیچ کس نمی داند که آیا «اسرائیل» به این موضوع اهمیت می دهد یا خیر به ویژه راکتور دیمونا در صحرای نقب که از احداث آن بیش از پنجاه سال می گذرد و هم اکنون دچار ترک خوردگی شده است و از آن تشعشعات به ویژه اشعه های مرگبار گاما نشت می شود.
ادامه سکوت کشورهای جهان به ویژه کشورهای غربی در قبال این فعالیت ها دیگر قابل قبول نیست و شورای امنیت سازمان ملل و سازمان انرژی اتمی باید تاسیسات هسته ای «اسرائیل» را بازرسی کنند و این تاسیسات فقط در دیمونا نیستند بلکه در المثلث و الجلیل نیز وجود دارند. قرار گرفتن این تاسیسات تحت نظارت بین المللی به کشورهای منطقه احساس امنیت و ثبات می دهد زیرا با نظارت دوره ای بر این تاسیسات وجود عیب و نقص یا نشت در آن ها مشخص می شود و فورا برطرف می شوند. به عنوان نمونه اگر فرض کنیم که در فلسطین اشغالی زلزله رخ دهد، که البته بعید نیست، سرنوشت این راکتورها چه خواهد شد؟ کشورهای جهان پیش از این شاهد بودند که در پی وقوع زلزله سال دو هزار و یازده در منطقه فوکوشیما چهار راکتور هسته ای در ژاپن منفجر شد و در پی آن بیش از ده هزار ژاپنی کشته شدند.
علاوه بر این اموال زیادی تخریب شد. تازه تاسیسات ژاپن تحت نظارت دوره ای بین المللی بودند اما راکتورهای مخفی «اسرائیل» چه سرنوشتی خواهند داشت؟ گناه ملت هایی که در همسایگی این دولت زندگی می کنند، چیست؟ آیا باید همیشه در ترس و هراس باشند و بهای اشتباهات «اسرائیل» را بپردازند؟
الخلیج در پایگاه اینترنتی امروز خود در مقاله ای با عنوان «اردن و تشعشع هسته ای اسرائیل» به قلم محمد خلیفه نوشت: «اسرائیل» همچنان به عمد جامعه جهانی را نادیده می گیرد و برای تقویت برنامه هسته ای مخفیانه اش تلاش می کند و به آسیب هایی که ممکن است به کشورهای همسایه وارد شود، اهمیت نمی دهد.
منظور از این آسیب ها فقط آسیب های احتمالی ناشی از بمب ها و کلاهک های هسته ای نیست بلکه یک آسیب جدی تر مد نظر است و آن تشعشعاتی است که از تاسیسات هسته ای نشت می کند و از طریق هوا انسان را آلوده می کند و موجب بروز بیماری های خطرناکی مانند سرطان می شود.
در مناطق غربی اردن و مجاور دولت اشغالگر اسرائیل همزمان با افزایش حجم تشعشعات میانگین ابتلا به بیماری های خطرناک به طرز وحشتناکی افزایش یافته است.
خالد طوقان رئیس هیئت انرژی اتمی اردن گفت «مناطق غربی کشور به علت انتقال مواد رادیواکتیور از راکتورهای هسته ای «اسرائیل» توسط باد شاهد افزایش حجم تشعشعات است». وی افزود مواد رادیواکتیو از طریق باد از راکتورهای «اسرائیل» به اردن منتقل شده اند.
رئیس سازمان انرژی اتمی اردن حجم تشعشعات را در این مناطق مشخص نکرد اما بدون شک حجم آن ها زیاد است و علت این ادعا افزایش میزان ابتلا به برخی بیماری ها از جمله سرطان در طول سال های گذشته است. شایع شده است که علت این بیماری ها «انتقال تشعشعات از راکتور «دیمونا»ی اسرائیل در صحرای نفت به این مناطق است». به نظر می رسد این موضوع نیازمند تدابیر فوری بین المللی برای پرده برداشتن از علل آن است اما چگونه کاری انجام شود و حال آن که شورای امنیت سازمان ملل درخواست کشورهای منطقه را مبنی بر لزوم قرار دادن برنامه هسته ای «اسرائیل» نحت نظارت بین المللی به منظور پرهیز از وقوع هرگونه حادثه فاجعه بار نادیده می گیرد؟
رژیم «اسرائیل» از زمان شکل گیری در خاک فلسطین در سال هزار و نهصد و چهل و هشت احساس کرده بود امنیتش تنها از طریق دستیابی به سلاح های مرگباری تامین می شود که برتری نظامی، جاه طلبی های توسعه طلبانه اش را در خاک کشورهای عربی تضمین می کند بر این اساس اولین دغدغه حییم وایزمن اولین رئیس اسرائیل ایجاد اولین هیئت هسته ای «اسرائیل» بود.
در همان سال هزار و نهصد و چهل و هشت نام آن را «بخش تحقیقات و برنامه ریزی علمی» نهاد و در فضایی کاملا محرمانه آن را به وزارت جنگ ملحق کرد.
این امر را به ارنست دیوید برگمن نسبت داد این هیئت به اکتشاف اورانیوم در معادن فسفات صحرای نقب پرداخت. «اسرائیل» در سال هزار و نهصد و پنجاه و سه با فرانسه توافقنامه همکاری امضا کرد. با این که جزئیات این توافقنامه اعلام نشد اما فرانسه در سال هزار و نهصد و پنجاه و هفت با مجهز کردن «اسرائیل» به راکتوری با قدرت بیست و پنج مگاوات که از اورانیوم طبیعی و آب سنگین استفاده می کند، موافقت کرد. این راکتور که در دیمونا احداث شده و تاسیسات اطراف آن هیچ گاه توسط بارزرسان بین المللی بازرسی نشده اند.
«اسرائیل» به سرعت سیاست ابهام اتمی را در پیش گرفت تا این که حییم هرزوگ در سیزده نوامبر سال هزار و نهصد و نود در پیامی خطاب به دیوید شیسل عضو پارلمان انگلیس اعتراف کرد «اسرائیل» سلاح هسته ای دارد.
با بررسی پتانسیل ها و قابلیت های اسرائیل مشخص می شود که این دولت قدرت تولید بمب اتمی را برای استفاده در زمان های مناسب دارد و توانمندی تولید( بمب اتم) برای «اسرائیل» ، برای این رژیم ذخیره ای را ایجاد می کند که به لحاظ تئوری بین صد و سی و چهار تا صد و سی و شش بمب اتمی در پایان سال دو هزار در نوسان است.
پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که کشورهای خاورمیانه پیرامون «اسرائیل» تا کی در قبال اقدامات این دولت صبر خواهند کرد؟ این موضوع امروز با امنیت ملی- وجودی این کشورها گره خورده است زیرا به عنوان نمونه تشعشعاتی که از «اسرائیل» وارد خاک اردن می شوند، این کشور را تهدید می کنند. ما نمی دانیم، ممکن است در این دولت مشکل بزرگی وجود داشته باشد که به خاطر انگیزه های امنیتی و نظامی آن را کتمان می کند اما چرا اردن از آثار مخرب این تشعشعات پرده بر نداشته است؟
آیا قرار نیست جامعه جهانی به طرزی موثر دست به کار و مانع فرار کردن «اسرائیل» از قرار گرفتن فعالیت های هسته ای اش تحت نظارت بین المللی شود؟
این راکتورهای هسته ای یکسری تاسیسات رفاهی نیستند بلکه کارخانه های مرگ و تخریب هستند. این راکتورها به تعمیر، نگهداری و نیز پیگیری نیاز دارند. هیچ کس نمی داند که آیا «اسرائیل» به این موضوع اهمیت می دهد یا خیر به ویژه راکتور دیمونا در صحرای نقب که از احداث آن بیش از پنجاه سال می گذرد و هم اکنون دچار ترک خوردگی شده است و از آن تشعشعات به ویژه اشعه های مرگبار گاما نشت می شود.
ادامه سکوت کشورهای جهان به ویژه کشورهای غربی در قبال این فعالیت ها دیگر قابل قبول نیست و شورای امنیت سازمان ملل و سازمان انرژی اتمی باید تاسیسات هسته ای «اسرائیل» را بازرسی کنند و این تاسیسات فقط در دیمونا نیستند بلکه در المثلث و الجلیل نیز وجود دارند. قرار گرفتن این تاسیسات تحت نظارت بین المللی به کشورهای منطقه احساس امنیت و ثبات می دهد زیرا با نظارت دوره ای بر این تاسیسات وجود عیب و نقص یا نشت در آن ها مشخص می شود و فورا برطرف می شوند. به عنوان نمونه اگر فرض کنیم که در فلسطین اشغالی زلزله رخ دهد، که البته بعید نیست، سرنوشت این راکتورها چه خواهد شد؟ کشورهای جهان پیش از این شاهد بودند که در پی وقوع زلزله سال دو هزار و یازده در منطقه فوکوشیما چهار راکتور هسته ای در ژاپن منفجر شد و در پی آن بیش از ده هزار ژاپنی کشته شدند.
علاوه بر این اموال زیادی تخریب شد. تازه تاسیسات ژاپن تحت نظارت دوره ای بین المللی بودند اما راکتورهای مخفی «اسرائیل» چه سرنوشتی خواهند داشت؟ گناه ملت هایی که در همسایگی این دولت زندگی می کنند، چیست؟ آیا باید همیشه در ترس و هراس باشند و بهای اشتباهات «اسرائیل» را بپردازند؟