ولادتهای اهل بیت و بزرگداشت آن بستری مناسب برای شناخت ائمه و کسب معرفت از پیشگاه آن بزرگواران است اما متاسفانه وعاظ و مبلغین به محدوده اندکی از سیره اهل بیت توجه میکنند و قسمت اعظمی از معارف ناگفته باقی میماند.
شهدای ایران: جشن گرفتن و بزرگداشت ولادت اهل بیت از جمله اموری هستند که نباید به یک روز و یک شب به آن اکتفا کرد؛ همان گونه که شیعیان در عزای اهل بیت اهتمام و سعی جدی دارند باید در ولادت ها نیز به گونه ای عمل کنند تا محدود به یک روز نباشد چرا که ولادت ها مانند زمان شهادت بستری هستند تا قدر و منزلت امام در جامعه بیشتر شناخته شود و از این رهگذر فرصتی به دست بیاید تا شیعیان بیشتر نیبت به امام زمان خویش معرفت پیدا کنند. میلاد مبارک امام باقر(ع) به عنوان پایه گذار فقه شیعه باید با جلال و شکوه بیشتری برگذار شود و موازی با همین موضوع واعظان و روحانیون سخنانی کاربردی و قابل فهم و صد البته غیر تکراری برای مخاطبان خویش آماده کنند.
متاسفانه در تحلیل و بررسی هایی که از زندگی ائمه ارائه می شود بیشتر وعاظ به تاریخ سیاسی زندگانی ائمه بسنده می کنند و تنها از یک جهت سعی در بررسی آن دارند؛ به عنوان نمونه بارها شاهد این تحلیل بوده ایم که در زمان امام باقر(ع) با توجه به اینکه اختناق شرایط سیاسی کمتر شده بود ایشان توانستند علوم اهل بیت را به جامعه عرضه کنند و فقه شیعه را پایه گذاری کنند؛ یا به لقب ایشان «باقر» به عنوان شکافنده علم اشاره می شود.در زمینه سیره حضرت نیز به داستان معروف مرد شامی که با اهانت با امام رفتار کرد و امام با جوابی آرام و متین وی را شرمنده ساخت؛ بسنده می شود.
حقیقت آن است که سرتاسر زندگانی اهل بیت آکنده از نکات و احادیثی است که به وسیله آن می توان راه را از بیراهه شناخت؛ اما متاسفانه کتب حدیثی شیعه که سرمایه گرانبهایی است مورد غفلت واقع می شود و تعمق مناسب و درخوری برای ارائه معارف دینی به مخاطبان نمی شود.
به عنوان نمونه می توان به موضوعات بسیاری اشاره کرد که در سیره اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی و عبادی امام باقر(ع) وجود دارد اما در جامعه مطرح نمی شود و توسط وعاظ و روحانیون به مردم انتقال داده نمی شود.
مسائل بسیار ظریف و جالبی که در سیره خانوادگی و اجتماعی امام باقر(ع) وجود دارد جای تامل و شگفتی دارد به گونه ای که انسان در یک نگاه کلی می پندارد که محال است در زندگانی امام به این موارد جزئی اهمیت داده شود. مالک بن اعین گفت خدمت حضرت باقر (ع) رسیدم دیدم روپوشى خیلى قرمز پوشیده لبخندى زدم. فرمود میدانم چرا میخندى از این جامه من خندهات گرفت. زنى از قبیله بنى ثقیف دارم که مرا مجبور به پوشیدن این لباس کرده من او را دوست دارم او هم به اجبار این لباس را بمن پوشانده ولى نماز در آن نمیخوانم شما هم در جامه خیلى قرمز نماز نخوانید. مالک گفت بعد باز خدمتش رسیدم آن زن را طلاق داده بود و فرمود دیدم از على بیزارى میجوید با این کار دیگر تاب نیاوردم که او را نگه دارم.« زندگانى امام سجاد(ع)و امام محمد باقر(ع)، ترجمه بحار الأنوار ،ص:208»
امام باقر(ع) به علت علاقه به همسر لباسی را بر تن کرده است که از دید دوستان وی نه تنها عجیب آمده بلکه به خنده افتاده اند و حضرت علت این پوشش را علاقه به همسر خویش بیان می کند نکته جالب تر آن است که امام به نحو واضح بیان می دارد که پوشیدن این لباس نیز به میل خود امام نبوده و همسر ایشان اجبار کرده اند.
همچنین حکم بن عتیبه می گوید خدمت حضرت باقر (ع) رسیدم دیدم در یک اطاق آراسته نشسته پیراهن تازهاى پوشیده است و یک بالاپوش رنگ شده بر خود انداخته که اثر رنگ روى شانهاش مانده است و شروع کردم به تماشاى خانه و سر و لباس امام. فرمود حکم چه میگوئى راجع به این وضع؟
عرض کردم چه بگویم شما که خود را باین وضع آراستهاید ما چنین مىپنداریم که این قبیل کارها مخصوص جوانان بىزن و شهوتران است.
فرمود حکم چه کسى حرام کرده زینت خدا را که به بندگانش اختصاص داده اما این خانه که مىبینى خانه عروس است و من تازه عروسى کردهام خانه خودم همان خانهایست که دیدهاى.
در این نقل تاریخی نیز پوشش امام و زینت وی برای همسر خویش نیز تا آنجا تمیز و به اصطلاح شیک بوده است که از امام تعبیر به جوانان بی زن و شهوتران شده است؛ زهد در زندگی امام جایگاه دارد اما زینت کردن برای همسر و رعایت شرایط موجود نیز در الویت قرار دارد.
همان اهل بیت نه تنها به همسر خویش علاقه داشتند بلکه رعایت اقتضاء و شرایط موقعیت آنان را نیز می کردند به عنوان نمونه اقتضای خانه عروس را برای مرتب بودن و زینت داشتن رعایت می کردند؛ اما با این حال با دقت در احادیث در می یابیم که دوست داشتن اهل بیت و محبت به نزدیکان و بستگان تنها در صورتی ممکن بود که آنان از جنبه اعتقادی نیز معیارهای لازم را داشتند.
امام باقر(ع) با اینکه حاضر شدند به خاطر علاقه به همسر خویش و خواسته وی لباسی با رنگ قرمز که یاران ایشان را به تعجب واداشت؛ بر تن کنند اما زمانی که متوجه شدند وی دشمن علی (ع) است دوستی و قرابت خویش را با او از بین بردند. این نکته باید در زندگی ما نیز به عنوان یک الگو قرار بگیرد که دوستان خود را از محبین اهل بیت انتخاب کنیم و افرادی که نسبت به اهل بیت دشمن هستند یا به آنان ارادت و محبت ندارند از دایره دوستان خود خارج کنیم. در همین راستا می توان گفت که انتخاب همسر به عنوان نزدیک ترین فرد و همدم در زندگی باید از این اصل پیروی کند که وی از دوستاران و محبین اهل بیت باشد.
متاسفانه در تحلیل و بررسی هایی که از زندگی ائمه ارائه می شود بیشتر وعاظ به تاریخ سیاسی زندگانی ائمه بسنده می کنند و تنها از یک جهت سعی در بررسی آن دارند؛ به عنوان نمونه بارها شاهد این تحلیل بوده ایم که در زمان امام باقر(ع) با توجه به اینکه اختناق شرایط سیاسی کمتر شده بود ایشان توانستند علوم اهل بیت را به جامعه عرضه کنند و فقه شیعه را پایه گذاری کنند؛ یا به لقب ایشان «باقر» به عنوان شکافنده علم اشاره می شود.در زمینه سیره حضرت نیز به داستان معروف مرد شامی که با اهانت با امام رفتار کرد و امام با جوابی آرام و متین وی را شرمنده ساخت؛ بسنده می شود.
حقیقت آن است که سرتاسر زندگانی اهل بیت آکنده از نکات و احادیثی است که به وسیله آن می توان راه را از بیراهه شناخت؛ اما متاسفانه کتب حدیثی شیعه که سرمایه گرانبهایی است مورد غفلت واقع می شود و تعمق مناسب و درخوری برای ارائه معارف دینی به مخاطبان نمی شود.
به عنوان نمونه می توان به موضوعات بسیاری اشاره کرد که در سیره اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی و عبادی امام باقر(ع) وجود دارد اما در جامعه مطرح نمی شود و توسط وعاظ و روحانیون به مردم انتقال داده نمی شود.
مسائل بسیار ظریف و جالبی که در سیره خانوادگی و اجتماعی امام باقر(ع) وجود دارد جای تامل و شگفتی دارد به گونه ای که انسان در یک نگاه کلی می پندارد که محال است در زندگانی امام به این موارد جزئی اهمیت داده شود. مالک بن اعین گفت خدمت حضرت باقر (ع) رسیدم دیدم روپوشى خیلى قرمز پوشیده لبخندى زدم. فرمود میدانم چرا میخندى از این جامه من خندهات گرفت. زنى از قبیله بنى ثقیف دارم که مرا مجبور به پوشیدن این لباس کرده من او را دوست دارم او هم به اجبار این لباس را بمن پوشانده ولى نماز در آن نمیخوانم شما هم در جامه خیلى قرمز نماز نخوانید. مالک گفت بعد باز خدمتش رسیدم آن زن را طلاق داده بود و فرمود دیدم از على بیزارى میجوید با این کار دیگر تاب نیاوردم که او را نگه دارم.« زندگانى امام سجاد(ع)و امام محمد باقر(ع)، ترجمه بحار الأنوار ،ص:208»
امام باقر(ع) به علت علاقه به همسر لباسی را بر تن کرده است که از دید دوستان وی نه تنها عجیب آمده بلکه به خنده افتاده اند و حضرت علت این پوشش را علاقه به همسر خویش بیان می کند نکته جالب تر آن است که امام به نحو واضح بیان می دارد که پوشیدن این لباس نیز به میل خود امام نبوده و همسر ایشان اجبار کرده اند.
همچنین حکم بن عتیبه می گوید خدمت حضرت باقر (ع) رسیدم دیدم در یک اطاق آراسته نشسته پیراهن تازهاى پوشیده است و یک بالاپوش رنگ شده بر خود انداخته که اثر رنگ روى شانهاش مانده است و شروع کردم به تماشاى خانه و سر و لباس امام. فرمود حکم چه میگوئى راجع به این وضع؟
عرض کردم چه بگویم شما که خود را باین وضع آراستهاید ما چنین مىپنداریم که این قبیل کارها مخصوص جوانان بىزن و شهوتران است.
فرمود حکم چه کسى حرام کرده زینت خدا را که به بندگانش اختصاص داده اما این خانه که مىبینى خانه عروس است و من تازه عروسى کردهام خانه خودم همان خانهایست که دیدهاى.
در این نقل تاریخی نیز پوشش امام و زینت وی برای همسر خویش نیز تا آنجا تمیز و به اصطلاح شیک بوده است که از امام تعبیر به جوانان بی زن و شهوتران شده است؛ زهد در زندگی امام جایگاه دارد اما زینت کردن برای همسر و رعایت شرایط موجود نیز در الویت قرار دارد.
همان اهل بیت نه تنها به همسر خویش علاقه داشتند بلکه رعایت اقتضاء و شرایط موقعیت آنان را نیز می کردند به عنوان نمونه اقتضای خانه عروس را برای مرتب بودن و زینت داشتن رعایت می کردند؛ اما با این حال با دقت در احادیث در می یابیم که دوست داشتن اهل بیت و محبت به نزدیکان و بستگان تنها در صورتی ممکن بود که آنان از جنبه اعتقادی نیز معیارهای لازم را داشتند.
امام باقر(ع) با اینکه حاضر شدند به خاطر علاقه به همسر خویش و خواسته وی لباسی با رنگ قرمز که یاران ایشان را به تعجب واداشت؛ بر تن کنند اما زمانی که متوجه شدند وی دشمن علی (ع) است دوستی و قرابت خویش را با او از بین بردند. این نکته باید در زندگی ما نیز به عنوان یک الگو قرار بگیرد که دوستان خود را از محبین اهل بیت انتخاب کنیم و افرادی که نسبت به اهل بیت دشمن هستند یا به آنان ارادت و محبت ندارند از دایره دوستان خود خارج کنیم. در همین راستا می توان گفت که انتخاب همسر به عنوان نزدیک ترین فرد و همدم در زندگی باید از این اصل پیروی کند که وی از دوستاران و محبین اهل بیت باشد.