حزب اسلامی کار در بیانیه خود به مناسبت هفته کارگر نوشت: در برخی خانوارهای کارگری ایران دریافت سبد کالا و یارانه نقدی به شاهرگ معیشت آنها تبدیل شده است.
به گزارش شهدای ایران؛ حزب اسلامی کار به مناسبت هفته کارگر بیانیهای را صادر کرد.
متن این بیانیه بدین شرح است:
بیانیه حزب اسلامی کار به مناسبت روز جهانی کارگر
بسم الله الرحمن الرحیم
با تغییر ماهیت روابط اقتصادی دریک سده گذشته روابط کارگر و کارفرما نیز دچار دگرگونیهای زیربنایی شد. اشکال مختلف استثمار و بهرهکشی و بیتوجهی به جامعه کارگری از سوی کارفرماها و حکومتهای وابسته به نظام سرمایهداری سالهاست که دچار دگردیسی شده است. امروز نیروی کار اهرم و شاکله اصلی روند و فرآیند توسعه محسوب میشود.
منافع طبقه کارگر به گونهای شگفت آور با منافع کارفرمایان و حکومتها گره خورده است چرا که در قرن بیستم مبنای قدرت از نظامی یا قدرت سخت به قدرت اقتصادی و دانش فنی یا قدرت نرم تغییر ماهیت داد. در سایه این دگردیسی اجتماعی و اقتصادی رفتارهای خشن و توأم با قوای قهریه با جامعه کارگری به رفتاری مودبانه گفتوگو محور تغییر شکل داده است. امروزه کارفرمایان و مدیران ارشد بنگاهها و کارتلهای بزرگ اقتصادی به خوبی میدانند که اساس و بن مایه رشد و بهره وری و نیز افزایش ارزش افزوده در واحدهای تحت مدیریتشان جز در سایه گفتوگو محوری و تامین منافع حداقلی جامعه کارگری قابل حصول و دست یافتن نیست. جامعه کارگری نیز به یک خود آگاهی دست یافته است؛ همگرایی و هم اندیشی کارگران در اقصی نقاط جهان با هر دین و مذهب، قومیت و نژاد و آب و خاک راه برون رفت از استثمار و بهره کشی مدرن است. از سوی دیگر کارگران قرن بیستم و به طریق اولی فعالان جامعه کارگری در قرن جاری به خوبی دریافتهاند که کارفرمایان نیز در اندیشه بقای سرمایه انباشته و نیز افزایش ارزش افزوده خویشاند؛ بنابراین تشکلها، کنفدراسیونها و احزاب کارگری دست تعامل به سوی کارفرمایان دراز میکنند و پشت یک میز به سنجش و تضمین منافع جمعی مینشینند. این همه در حالی است که متاسفانه در کشور ما به رغم آنکه جامعه کارگری در طول دوران پیروزی انقلاب و پس از آن در زمان دفاع مقدس و دوران سازندگی همواره یار و یاور نظام جمهوری اسلامی ایران بودهاند و از آرمانها وبرنامههای توسعهای حمایت کردهاند، اما اکنون با توجه به اجرای برنامههای تعدیل اقتصادی در زمره آسیبپذیرترین طبقه اقتصادی و اجتماعی قرار دارند. خوب به یاد داریم که جامعه کارگری و کارگران انقلابی ایران در ماههای پایانی رژیم پهلوی با اعتصابات بزرگ در صنعت نفت چه ضربه مهلکی به پیکره رژیم گذشته زدند و همان کارگران در دوران جنگ تحمیلی با حضور در میادین جنگی و سازندگی و اداره موسسات نفتی که تحت شدیدترین بمبارانهای رژیم بعثی بود، سهم بسزایی در اداره کردن جامعه داشتند.
جامعه کارگری در دوران سازندگی و پس از آن نیز با نهایت اقتدار و از جان گذشتگی خود به آبادانی ایران همت گمارد اما متاسفانه امروز اندک موقعیت ناچیز اقتصادی و اجتماعی خود را در سایه نابرابریهای اجتماعی ازدست میدهد. در سالهای اخیر و به خصوص در سایه اجرای نادرست و نابسامان فاز نخست هدفمندی یارانهها کارگران شریف و زحمتکش ایران چشم به سبدکالا و یارانه نقدی دوختهاند. در برخی خانوارهای کارگری ایران دریافت سبدکالا و یارانه نقدی به شاهرگ معیشت آنها تبدیل شده است. کسانی که باید جامعه انسانی را به زعم معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) مدیریت کنند امروز نگران موقعیت خود هستند و حتی از مدیریت و اداره خانواده خود هم عاجز و ناتوان شده اند. این درحالی است که هرروز و شاید هرلحظه بر تعداد خانوارهای کارگری ناتوان از جبران افزایش قیمتها و افزایش تورم افزوده میشود.
متاسفانه دولت دهم درپناه همیاری مجلس هشتم و نهم چنان جامعه کارگری دچار تلاطم های اقتصادی کرد که امروز و به رغم تلاش های گسترده،کارگران هنوزنتوانسته اندازسایه سنگین وآوار نابسامان افزایش بهای کالاهای اساسی کمر راست کنند و به سازندگی مرزوبوم خود بنشینند.افزایش تعداد بیکاران وتعطیلی انبوهی ازکارخانه ها وکارگاههای تولیدی وبه تبع آن افزایش تعداد بیکاران موجب شده است همان اندک رمق خانوارهای کارگری نیزگرفته شود.نکته حائزاهمیت آن است که بخش اعظمی از بیکاران موجود درجامعه ایرانی تحت سرپرستی پدران ومادران کارگرقراردارند.این همه درحالی است که حکومت اسلامی بر اساس قوانین شرع مقدس و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موظف به تامین شغل و معاش برای آنان است.از سوی دیگرعدم پرداخت مقرری بیکاری ازیک سو وپرداخت میلیاردها تومان یارانه نقدی به خانوارهای غیرنیازمند ازسوی دیگر موجب رنجش افزون تربیکاران وخانواده های محروم ومستضعف جامعه شده است.
جامعه کارگری ایران در حالی از وجود مشاغل پایدار و دریافت حقوق مکفی محروم شده که مدعیان اداره و مدیریت جامعه در 8 سال گذشته نتوانستند پاسخگوی مطالبات و حتی اجرای تعهدات خود باشند.
آنانی که آن روزها ادعای اداره جامعه جهانی را داشتند امروز باید پاسخگوی این ناهنجاری ها و نابسامانی های جامعه کارگری باشند.
در این سالهای اخیر بسیاری از فرزندان رشید این مرز و بوم و جامعه کارگری به دلیل فشار سنگین اقتصادی و تورم ناشی از عملکرد ضعیف متولیان امور از ادامه تحصیل باز ماندهاند. برخی از آنان در نیمه راه تحصیل به دلیل عدم توان سرپرست خانوار در تامین نیازهای تحصیلی و هزینههای مترتب برآن، علم اندوزی را رها کردهاند و راه به سوی مشاغل کاذب و گوشهنشینی برده اند.
از سوی دیگر افزایش هزینههای درمان و سیستم ناتوان درمانی کشور اندوه خانوادههای جامعه کارگری را دو چندان کرده است. پرداخت هزینههای بستری و جراحی از یک سو و از کار افتادگی و یا اخراج پس از عملهای سنگین جراحی و ناتوانی درتامین هزینههای دارویی و بهداشتی از سوی دیگر عرصه را بر جامعه کارگری تنگ کرده است. اما این، همه آنچه بر جامعه کارگری میرود نیست. عدم رعایت موازین بهداشت محیط کار و ایمنی در مشاغل، ناامیدی نسبت به تامین نیازهای باز نشستگان کارگری، دستمزدهای پایین و عدم تناسب آنها با میزان تورم در جامعه، قراردادهای سفید امضاء و کوتاه مدت، نداشتن آموزش حرفهای و حین کار و بسیاری دیگر از معضلات پیش رو، جامعه کارگری را امیدوار به تدبیر و امید دولت یازدهم کرده است.
کارگران ایران چشم انتظار تحول در نظامهای اقتصادی و اجتماعی هستند. آنها منتظرند تا دولت جدید هم و غم خود را ابتدا معطوف به کنترل تورم و سپس جان بخشیدن دوباره به عرصه تولید کند.
جامعه کارگری به خوبی میداند تا کار فرما و صاحبان صنایع انگیزه و امکان تحرک و رونق تولید را نداشته باشند، منافع آنان نیز قابل تامین نخواهد بود. این درک و از خود گذشتگی و تعامل را در تعیین دستمزدهای سال جاری و نحوه تعامل و هماندیشی نمایندگان جامعه کارگری با کارفرمایان و دولت شاهد بودیم.
بنابراین کارگران ایران در سال 93 آمادگی خود را برای حرکت به سوی تولید ملی و اشتغال پایدار اعلام میکردند. حزب اسلامی کار نیز همچوی گذشته بر این باور است که صیانت از حقوق کارگران و توجه به تولید ملی و ایجاد اشتغال پایدار است که امکان رفع معضلات و تنگناهای اقتصادی کشور را فراهم میکند. بنابراین ضمن تبریک روز جهانی کارگر اعلام میدارد که در این مسیر پر فراز و نشیب همراه و همیار کارگران و کار فرمایان خواهد بود.
متن این بیانیه بدین شرح است:
بیانیه حزب اسلامی کار به مناسبت روز جهانی کارگر
بسم الله الرحمن الرحیم
با تغییر ماهیت روابط اقتصادی دریک سده گذشته روابط کارگر و کارفرما نیز دچار دگرگونیهای زیربنایی شد. اشکال مختلف استثمار و بهرهکشی و بیتوجهی به جامعه کارگری از سوی کارفرماها و حکومتهای وابسته به نظام سرمایهداری سالهاست که دچار دگردیسی شده است. امروز نیروی کار اهرم و شاکله اصلی روند و فرآیند توسعه محسوب میشود.
منافع طبقه کارگر به گونهای شگفت آور با منافع کارفرمایان و حکومتها گره خورده است چرا که در قرن بیستم مبنای قدرت از نظامی یا قدرت سخت به قدرت اقتصادی و دانش فنی یا قدرت نرم تغییر ماهیت داد. در سایه این دگردیسی اجتماعی و اقتصادی رفتارهای خشن و توأم با قوای قهریه با جامعه کارگری به رفتاری مودبانه گفتوگو محور تغییر شکل داده است. امروزه کارفرمایان و مدیران ارشد بنگاهها و کارتلهای بزرگ اقتصادی به خوبی میدانند که اساس و بن مایه رشد و بهره وری و نیز افزایش ارزش افزوده در واحدهای تحت مدیریتشان جز در سایه گفتوگو محوری و تامین منافع حداقلی جامعه کارگری قابل حصول و دست یافتن نیست. جامعه کارگری نیز به یک خود آگاهی دست یافته است؛ همگرایی و هم اندیشی کارگران در اقصی نقاط جهان با هر دین و مذهب، قومیت و نژاد و آب و خاک راه برون رفت از استثمار و بهره کشی مدرن است. از سوی دیگر کارگران قرن بیستم و به طریق اولی فعالان جامعه کارگری در قرن جاری به خوبی دریافتهاند که کارفرمایان نیز در اندیشه بقای سرمایه انباشته و نیز افزایش ارزش افزوده خویشاند؛ بنابراین تشکلها، کنفدراسیونها و احزاب کارگری دست تعامل به سوی کارفرمایان دراز میکنند و پشت یک میز به سنجش و تضمین منافع جمعی مینشینند. این همه در حالی است که متاسفانه در کشور ما به رغم آنکه جامعه کارگری در طول دوران پیروزی انقلاب و پس از آن در زمان دفاع مقدس و دوران سازندگی همواره یار و یاور نظام جمهوری اسلامی ایران بودهاند و از آرمانها وبرنامههای توسعهای حمایت کردهاند، اما اکنون با توجه به اجرای برنامههای تعدیل اقتصادی در زمره آسیبپذیرترین طبقه اقتصادی و اجتماعی قرار دارند. خوب به یاد داریم که جامعه کارگری و کارگران انقلابی ایران در ماههای پایانی رژیم پهلوی با اعتصابات بزرگ در صنعت نفت چه ضربه مهلکی به پیکره رژیم گذشته زدند و همان کارگران در دوران جنگ تحمیلی با حضور در میادین جنگی و سازندگی و اداره موسسات نفتی که تحت شدیدترین بمبارانهای رژیم بعثی بود، سهم بسزایی در اداره کردن جامعه داشتند.
جامعه کارگری در دوران سازندگی و پس از آن نیز با نهایت اقتدار و از جان گذشتگی خود به آبادانی ایران همت گمارد اما متاسفانه امروز اندک موقعیت ناچیز اقتصادی و اجتماعی خود را در سایه نابرابریهای اجتماعی ازدست میدهد. در سالهای اخیر و به خصوص در سایه اجرای نادرست و نابسامان فاز نخست هدفمندی یارانهها کارگران شریف و زحمتکش ایران چشم به سبدکالا و یارانه نقدی دوختهاند. در برخی خانوارهای کارگری ایران دریافت سبدکالا و یارانه نقدی به شاهرگ معیشت آنها تبدیل شده است. کسانی که باید جامعه انسانی را به زعم معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) مدیریت کنند امروز نگران موقعیت خود هستند و حتی از مدیریت و اداره خانواده خود هم عاجز و ناتوان شده اند. این درحالی است که هرروز و شاید هرلحظه بر تعداد خانوارهای کارگری ناتوان از جبران افزایش قیمتها و افزایش تورم افزوده میشود.
متاسفانه دولت دهم درپناه همیاری مجلس هشتم و نهم چنان جامعه کارگری دچار تلاطم های اقتصادی کرد که امروز و به رغم تلاش های گسترده،کارگران هنوزنتوانسته اندازسایه سنگین وآوار نابسامان افزایش بهای کالاهای اساسی کمر راست کنند و به سازندگی مرزوبوم خود بنشینند.افزایش تعداد بیکاران وتعطیلی انبوهی ازکارخانه ها وکارگاههای تولیدی وبه تبع آن افزایش تعداد بیکاران موجب شده است همان اندک رمق خانوارهای کارگری نیزگرفته شود.نکته حائزاهمیت آن است که بخش اعظمی از بیکاران موجود درجامعه ایرانی تحت سرپرستی پدران ومادران کارگرقراردارند.این همه درحالی است که حکومت اسلامی بر اساس قوانین شرع مقدس و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موظف به تامین شغل و معاش برای آنان است.از سوی دیگرعدم پرداخت مقرری بیکاری ازیک سو وپرداخت میلیاردها تومان یارانه نقدی به خانوارهای غیرنیازمند ازسوی دیگر موجب رنجش افزون تربیکاران وخانواده های محروم ومستضعف جامعه شده است.
جامعه کارگری ایران در حالی از وجود مشاغل پایدار و دریافت حقوق مکفی محروم شده که مدعیان اداره و مدیریت جامعه در 8 سال گذشته نتوانستند پاسخگوی مطالبات و حتی اجرای تعهدات خود باشند.
آنانی که آن روزها ادعای اداره جامعه جهانی را داشتند امروز باید پاسخگوی این ناهنجاری ها و نابسامانی های جامعه کارگری باشند.
در این سالهای اخیر بسیاری از فرزندان رشید این مرز و بوم و جامعه کارگری به دلیل فشار سنگین اقتصادی و تورم ناشی از عملکرد ضعیف متولیان امور از ادامه تحصیل باز ماندهاند. برخی از آنان در نیمه راه تحصیل به دلیل عدم توان سرپرست خانوار در تامین نیازهای تحصیلی و هزینههای مترتب برآن، علم اندوزی را رها کردهاند و راه به سوی مشاغل کاذب و گوشهنشینی برده اند.
از سوی دیگر افزایش هزینههای درمان و سیستم ناتوان درمانی کشور اندوه خانوادههای جامعه کارگری را دو چندان کرده است. پرداخت هزینههای بستری و جراحی از یک سو و از کار افتادگی و یا اخراج پس از عملهای سنگین جراحی و ناتوانی درتامین هزینههای دارویی و بهداشتی از سوی دیگر عرصه را بر جامعه کارگری تنگ کرده است. اما این، همه آنچه بر جامعه کارگری میرود نیست. عدم رعایت موازین بهداشت محیط کار و ایمنی در مشاغل، ناامیدی نسبت به تامین نیازهای باز نشستگان کارگری، دستمزدهای پایین و عدم تناسب آنها با میزان تورم در جامعه، قراردادهای سفید امضاء و کوتاه مدت، نداشتن آموزش حرفهای و حین کار و بسیاری دیگر از معضلات پیش رو، جامعه کارگری را امیدوار به تدبیر و امید دولت یازدهم کرده است.
کارگران ایران چشم انتظار تحول در نظامهای اقتصادی و اجتماعی هستند. آنها منتظرند تا دولت جدید هم و غم خود را ابتدا معطوف به کنترل تورم و سپس جان بخشیدن دوباره به عرصه تولید کند.
جامعه کارگری به خوبی میداند تا کار فرما و صاحبان صنایع انگیزه و امکان تحرک و رونق تولید را نداشته باشند، منافع آنان نیز قابل تامین نخواهد بود. این درک و از خود گذشتگی و تعامل را در تعیین دستمزدهای سال جاری و نحوه تعامل و هماندیشی نمایندگان جامعه کارگری با کارفرمایان و دولت شاهد بودیم.
بنابراین کارگران ایران در سال 93 آمادگی خود را برای حرکت به سوی تولید ملی و اشتغال پایدار اعلام میکردند. حزب اسلامی کار نیز همچوی گذشته بر این باور است که صیانت از حقوق کارگران و توجه به تولید ملی و ایجاد اشتغال پایدار است که امکان رفع معضلات و تنگناهای اقتصادی کشور را فراهم میکند. بنابراین ضمن تبریک روز جهانی کارگر اعلام میدارد که در این مسیر پر فراز و نشیب همراه و همیار کارگران و کار فرمایان خواهد بود.