اما اكنون ما مي توانيم به خوبي مطمئن باشيم كه تفاوتي نمي كند دولت اسرائيل در كجا تشكيل شود. آرژانتين يا كنيا و يا جنوب تگزاس. همه اين كشورها تبديل به فلسطيني دوم خواهند شد. سرزميني اشغال شده.
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه 598، يكي از اركان اصلي ايدئولوژي صهيونيسم-چنان كه بنيانگذاران آن طرح ميكردند- توسعه مرزهاي جغرافيايي كشور اسرائيل است. در آرمان آنان” فلسطين” تنها نقطه شروعي براي حركتي گسترده تر بود. اكنون در درون مرزهاي آمريكا‘ زمزمه هايي مبني بر ايجاد دولت تازه اسرائيل در خاك آمريكا شنيده مي شود. آلكساندر گوتزمان در مقاله اي كه در پايگاه خبري-تحليلي گلوبال ريسرچ منتشر شده به بررسي ابعاد اين موضوع پرداخته است. به اعتقاد او طرح اوگاندا-توسعه مرزي اسرائيل- دوباره بر روي ميز قرار گرفته است و بايد منتظر نتايج آن بود. در ادامه ميتوانيد خواننده متن اين مقاله باشيد.
آلن لوانس يكي از كانديداهاي انتخابات كنگره در آمريكا اخيرا پيشنهاد كرده است كه براي حل مشكل دولت فلسطين و اسرائيل دولت يهودي جديدي در شرق تگزاس تاسيس شود. به گزارش روزنامه تايمز چاپ تل آويو پيشنهاد آقاي لوانس در صورت همكاري دولت آمريكا و عقب نشيني اسرائيل به زمين هاي قبل از جنگ شش روزه 1967 قابل اجرا است. اين گونه در دل خاك آمريكا اسرائيل دومي متولد خواهد شد.
بر اساس اين طرح حدود 800 هزار مايل مربع از اراضي كم جمعيت شرق ايالت تگزاس كه در طول خليج مكزيك قرار دارد به عنوان بخش دوم دولت اسرائيل به اين كشور داده خواهد شد. اما شرط اصلي چنين امري عقب نشيني اسرائيل به سرزمين هاي قبل از جنگ 6 روزه است.
البته واكنش مردم ايالت تگزاس به اين موضوع در نوع خود جالب خواهد بود. يكي از بزرگترين گروه هاي حامي اسرائيل در آمريكا در سن آنتونيوي تگزاس قرار دارد: جمعيت اتحادي مسيحيان براي اسرائيل(CUFI). اين گروه اقدامات گسترده اي براي تبليغ ايده دولتي اسرائيلي در قلب خاك آمريكا انجام داده است. در اعلاميه اي كه اين گروه در اين باره منتشر كرده آمده است:
در حالي كه ميليون ها مسيحي در سراسر جهان از ايده دولت اسرائيل حمايت ميكنند اما آن ها تا كنون هيچ اقدام عملي به نفع دولت اسرائيل انجام نداده اند. مسيحيان جهان هم بر اساس آموزه هاي كتاب مقدس و هم بر حسب وظيفه و تكليف اخلاقي بايد از تشكيل دولت دوم اسرائيل در درون مرزهاي آمريكا حمايت كنند.
لوانس اعتقاد دارد كه طرح او به نفع همه است. به گفته اواسرائيل پيروز اين طرح است چون اين كشور ميتواند قلمرو تازه اي براي خود هزاران مايل دورتر از خاور ميانه پيدا كند. دسترسي به سرزميني كه از نظر آب و هوايي بسيار شبيه فلسطين است و نيز امكان ورود در عرصه تجارت بين المللي از طريق خليج مكزيك از ديگر مزيت هاي اين طرح براي اسرائيل است. اين طرح به سود آمريكا نيز خواهد بود. در وضعيت فعلي آمريكا سالانه ميليارد ها دلار به اسرائيل كمك مي كند. اما با اين طرح نيازي به اقداماتي از اين دست نخواهد بود. مردم ايالت تگزاس هم از اين اتفاق سود فراوان خواهند برد. ساختن يك كشور تازه در منطقه اي كم جمعيت به معناي ايجاد ميليون ها شغل در اين ناحيه خواهد بود. فلسطيني ها هم ميتوانند در درون زمين هاي قبل از جنگ 6 روزه دولت خود را استقرار بخشند.
نكته جالب توجه اين است كه لوانس كانديداي حرب جمهوري خواه در دو ايالت هاوايي و جورجيا است و نه خود ايالت تگزاس.
تئودور هرتصل-بنيانگذار صهيونيسم سياسي- اعتقاد داشت كه دولت اسرائيل مي تواند در كشورهاي مانند آرژانتين اوگاندا و حتي آلاسكا نيز تاسيس شود. كما اينكه در طي سالهاي جنگ جهاني دوم تعدادي از يهوديان اروپايي توسط متفقين در آلاسكا اسكان داده شدند.
ايده تشكيل اسرائيل دوم ايده اي بسيار قديمي است. در آگوست1903 و در طي اجلاسي در بازل دولت مردان بريتانيا تصميم گرفتند كه بخشي از كشور اوگاندا را براي تاسيس دولت جديد اسرائيل به يهوديان بدهند.(البته اين منطقه امروز در داخل خاك كنيا قرار دارد) اين توافق به نام طرح اوگاندا شناخته مي شود. قرار بر اين شد كه در ابتدايي ترين مرحله طرح يهوديان روسيه به اين كشور انتقال داده شوند. اما طرح اوگاندا توسط كنگره جمعيت يهودي در سال 1905 رد شد.گرچه در همان زمان برخي خانواده هاي كنگره جمعيت يهودي به اوگاندا مهاجرت كردند و هنوز در همان منطقه ساكن هستند.
از نظرتاريخي اين احتمالي جالب توجه است. در صورتي كه يهوديان با ايجاد كشور يهودي در اوگاندا-شرق آفريقا-موافقت ميكردند چه اتفاقاتي مي افتاد و تاريخ سياسي قرن بيستم چه تفاوت هايي با اكنون ميداشت؟ اين عرصه گمان و ظن است. اما حداقل در يك چيز مي توان مطمئن بود. نژاد پرستي اسرائيليان گريبان مردم آفريقا را مي گرفت. به عنوان مثال بر اساس آمارهاي اعلام شده در سال 2012 حدود 125 هزار اتيوپيايي تبار در اسرائيل زندگي مي كنند اما شهروند درجه دوم محسوب شده و اساسي ترين حقوق شان توسط دولت به نحو سازمان يافته اي نقض مي شود. اين وضعيت اتيوپي تبارهاي اسرائيلي در قرن بيست و يكم است. حال شما مي توانيد تصوير بهتري از فرض فوق الذكر داشته باشيد. تئودور هرتسل زماني نوشت: « يهوديان دنيا بايد كدام سرزمين را انتخاب كنند؟ فلسطين يا آرژانتين را؟»
اما اكنون ما مي توانيم به خوبي مطمئن باشيم كه تفاوتي نمي كند دولت اسرائيل در كجا تشكيل شود. آرژانتين يا كنيا و يا جنوب تگزاس. همه اين كشورها تبديل به فلسطيني دوم خواهند شد. سرزميني اشغال شده.
درست است كه پيشنهاد لوانس فاصله زيادي تا اجرايي شدن دارد و طرحي بلند مدت محسوب مي شود. حتي اگر لوانس در انتخابات پيروز هم شود اين طرح به اين زودي ها جلو نخواهد رفت. اما پيشنهاد اين طرح سوالات جدي تري را براي ناظران بين المللي برانگيخته است. در صورت بروز جنگ در خاورميانه آمريكا و اتحاديه اروپا چه راهكاري براي نجات دولت اسرائيل در سر خواهند پروراند؟ اين جاست كه معناي پيشنهاداتي از قبيل پيشنهاد لوانس روشن تر مي شود.
آلن لوانس يكي از كانديداهاي انتخابات كنگره در آمريكا اخيرا پيشنهاد كرده است كه براي حل مشكل دولت فلسطين و اسرائيل دولت يهودي جديدي در شرق تگزاس تاسيس شود. به گزارش روزنامه تايمز چاپ تل آويو پيشنهاد آقاي لوانس در صورت همكاري دولت آمريكا و عقب نشيني اسرائيل به زمين هاي قبل از جنگ شش روزه 1967 قابل اجرا است. اين گونه در دل خاك آمريكا اسرائيل دومي متولد خواهد شد.
بر اساس اين طرح حدود 800 هزار مايل مربع از اراضي كم جمعيت شرق ايالت تگزاس كه در طول خليج مكزيك قرار دارد به عنوان بخش دوم دولت اسرائيل به اين كشور داده خواهد شد. اما شرط اصلي چنين امري عقب نشيني اسرائيل به سرزمين هاي قبل از جنگ 6 روزه است.
البته واكنش مردم ايالت تگزاس به اين موضوع در نوع خود جالب خواهد بود. يكي از بزرگترين گروه هاي حامي اسرائيل در آمريكا در سن آنتونيوي تگزاس قرار دارد: جمعيت اتحادي مسيحيان براي اسرائيل(CUFI). اين گروه اقدامات گسترده اي براي تبليغ ايده دولتي اسرائيلي در قلب خاك آمريكا انجام داده است. در اعلاميه اي كه اين گروه در اين باره منتشر كرده آمده است:
در حالي كه ميليون ها مسيحي در سراسر جهان از ايده دولت اسرائيل حمايت ميكنند اما آن ها تا كنون هيچ اقدام عملي به نفع دولت اسرائيل انجام نداده اند. مسيحيان جهان هم بر اساس آموزه هاي كتاب مقدس و هم بر حسب وظيفه و تكليف اخلاقي بايد از تشكيل دولت دوم اسرائيل در درون مرزهاي آمريكا حمايت كنند.
لوانس اعتقاد دارد كه طرح او به نفع همه است. به گفته اواسرائيل پيروز اين طرح است چون اين كشور ميتواند قلمرو تازه اي براي خود هزاران مايل دورتر از خاور ميانه پيدا كند. دسترسي به سرزميني كه از نظر آب و هوايي بسيار شبيه فلسطين است و نيز امكان ورود در عرصه تجارت بين المللي از طريق خليج مكزيك از ديگر مزيت هاي اين طرح براي اسرائيل است. اين طرح به سود آمريكا نيز خواهد بود. در وضعيت فعلي آمريكا سالانه ميليارد ها دلار به اسرائيل كمك مي كند. اما با اين طرح نيازي به اقداماتي از اين دست نخواهد بود. مردم ايالت تگزاس هم از اين اتفاق سود فراوان خواهند برد. ساختن يك كشور تازه در منطقه اي كم جمعيت به معناي ايجاد ميليون ها شغل در اين ناحيه خواهد بود. فلسطيني ها هم ميتوانند در درون زمين هاي قبل از جنگ 6 روزه دولت خود را استقرار بخشند.
نكته جالب توجه اين است كه لوانس كانديداي حرب جمهوري خواه در دو ايالت هاوايي و جورجيا است و نه خود ايالت تگزاس.
تئودور هرتصل-بنيانگذار صهيونيسم سياسي- اعتقاد داشت كه دولت اسرائيل مي تواند در كشورهاي مانند آرژانتين اوگاندا و حتي آلاسكا نيز تاسيس شود. كما اينكه در طي سالهاي جنگ جهاني دوم تعدادي از يهوديان اروپايي توسط متفقين در آلاسكا اسكان داده شدند.
ايده تشكيل اسرائيل دوم ايده اي بسيار قديمي است. در آگوست1903 و در طي اجلاسي در بازل دولت مردان بريتانيا تصميم گرفتند كه بخشي از كشور اوگاندا را براي تاسيس دولت جديد اسرائيل به يهوديان بدهند.(البته اين منطقه امروز در داخل خاك كنيا قرار دارد) اين توافق به نام طرح اوگاندا شناخته مي شود. قرار بر اين شد كه در ابتدايي ترين مرحله طرح يهوديان روسيه به اين كشور انتقال داده شوند. اما طرح اوگاندا توسط كنگره جمعيت يهودي در سال 1905 رد شد.گرچه در همان زمان برخي خانواده هاي كنگره جمعيت يهودي به اوگاندا مهاجرت كردند و هنوز در همان منطقه ساكن هستند.
از نظرتاريخي اين احتمالي جالب توجه است. در صورتي كه يهوديان با ايجاد كشور يهودي در اوگاندا-شرق آفريقا-موافقت ميكردند چه اتفاقاتي مي افتاد و تاريخ سياسي قرن بيستم چه تفاوت هايي با اكنون ميداشت؟ اين عرصه گمان و ظن است. اما حداقل در يك چيز مي توان مطمئن بود. نژاد پرستي اسرائيليان گريبان مردم آفريقا را مي گرفت. به عنوان مثال بر اساس آمارهاي اعلام شده در سال 2012 حدود 125 هزار اتيوپيايي تبار در اسرائيل زندگي مي كنند اما شهروند درجه دوم محسوب شده و اساسي ترين حقوق شان توسط دولت به نحو سازمان يافته اي نقض مي شود. اين وضعيت اتيوپي تبارهاي اسرائيلي در قرن بيست و يكم است. حال شما مي توانيد تصوير بهتري از فرض فوق الذكر داشته باشيد. تئودور هرتسل زماني نوشت: « يهوديان دنيا بايد كدام سرزمين را انتخاب كنند؟ فلسطين يا آرژانتين را؟»
اما اكنون ما مي توانيم به خوبي مطمئن باشيم كه تفاوتي نمي كند دولت اسرائيل در كجا تشكيل شود. آرژانتين يا كنيا و يا جنوب تگزاس. همه اين كشورها تبديل به فلسطيني دوم خواهند شد. سرزميني اشغال شده.
درست است كه پيشنهاد لوانس فاصله زيادي تا اجرايي شدن دارد و طرحي بلند مدت محسوب مي شود. حتي اگر لوانس در انتخابات پيروز هم شود اين طرح به اين زودي ها جلو نخواهد رفت. اما پيشنهاد اين طرح سوالات جدي تري را براي ناظران بين المللي برانگيخته است. در صورت بروز جنگ در خاورميانه آمريكا و اتحاديه اروپا چه راهكاري براي نجات دولت اسرائيل در سر خواهند پروراند؟ اين جاست كه معناي پيشنهاداتي از قبيل پيشنهاد لوانس روشن تر مي شود.