در حالی که در پایتخت و اغلب کلانشهرهای کشور، گاهی چند مطب پزشک متخصص در یک خیابان وجود دارد، اما هماکنون نیمی از روستاهای کشور فاقد پزشک است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رجا، در حالی که در پایتخت
و اغلب کلانشهرهای کشور، گاهی چند مطب پزشک متخصص در یک خیابان وجود
دارد، اما هماکنون نیمی از روستاهای کشور فاقد پزشک است.
این آمارها نه از سوی منابع غیر رسمی، بلکه از سوی وزیر بهداشت اعلام شده است.
حسن قاضیزادههاشمی به مناسبت هفته
سلامت، با صراحت عنوان کرد 50 درصد روستاهای ما بدون پزشک است و این حرف به
این معنی است که با وجود آنکه روستاییان، حدود 30 درصد کل جمعیت کشور را
تشکیل میدهند، اما نیمی از این جمعیت 30 درصدی، به پزشک عمومی هم دسترسی
ندارند.حتی در برخی روستاهای محروم استانهای کردستان و سیستان و بلوچستان،
گاه تا شعاع دهها کیلومتر هیچ خانه بهداشتی هم وجود ندارد و فقط گاهی
دیده میشود که پزشکان نیکوکار بهطور متناوب به این روستاهای دورافتاده
میروندو مثلا هر چند هفته یک بار، یک تنه به مشکلات درمانی چند روستا
رسیدگی میکنند.
توزیع ناعادلانه و نامتوازن پزشک در
کشور باعث شده میل مهاجرت به شهرها افزایش پیدا کند. براساس آمارهای رسمی
ثبتاحوال، از سال 85 تا 90، بیش از 2 درصد جمعیت روستایی کشور کم شده است و
شکی نیست که در دسترس نبودن امکانات پزشکی در روستاها را باید به عنوان
یکی از عوامل مهم مهاجرت روستاییان به حساب آورد.
یعنی جالب است در شرایطی که در کشورهای
توسعه یافته تلاش میشود با گسترش امکانات درمانی و رفاهی در روستاها،
ساکنان روستا را به ماندگاری در مناطقشان تشویق کنند تا چرخ کشاورزی،
دامداری و تولید از حرکت بازنایستد، اما در کشور ما حداقل 11 میلیون شهروند
روستایی در منطقه محل سکونتشان به پزشک دسترسی ندارند و در این شرایط
نباید توقع داشت در سرشماری آینده، جمعیت روستایی از میزان فعلی هم کمتر
نشود.
انگیزه پایین پزشکان برای خدمت در روستاها
گرچه پزشکان موظفند پس از
فارغالتحصیلی، طرح خدمت خود را در مناطق محروم بگذرانند، اما بسیاری از
پزشکان با خرید طرح، از خدمت در روستاها و شهرهای کوچک سرباز میزنند و به
شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند.
حتی مشکل تا آنجا پیش رفته است که رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بصراحت میگوید که هیچ پزشک زنی به مناطق محروم نمیرود.
در شرایطی که بسیاری از پزشکان برای
خدمت در روستاها، انگیزه چندانی ندارند، اما مراد هاشم زهی، عضو کمیسیون
بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جامجم معتقد است میتوان با تعیین
مشوقهای متعدد، ماندگاری پزشکان در روستاها را افزایش داد؛ بهگونهای که
آنها از روی اختیار و نه از روی اجبار در روستاها خدمت کنند.
هاشم زهی بر این باور است که طرح
اختصاص سهمیه 30 درصدی به داوطلبان کنکوری مناطق محروم در صورت اجرایی شدن
هم نمیتواند چندان جاذبهای برای پزشکان داشته باشد و شاید هیچ پزشکی حاضر
نباشد تا پایان عمر در روستاها کار کند.اختصاص سهمیه برای آزمون دستیاری و
افزایش حقوق پزشکان در مناطق روستایی، مشوقهایی است که به گفته مراد زهی
میتواند مشکل کمبود پزشک در روستاها را کم کند.
*بیمه هست، پزشک نیست!
هماکنون در بسیاری از روستاهای کشور،
بیمه روستایی در اختیار روستاییان قرار گرفته است، اما جالب است که به گفته
رئیس دانشگاه علوم پزشکی کردستان، عمدهترین مشکل بیمه روستایی، تامین
نشدن پزشک برای اجرای تعهدات این بیمه است.دکتر طیب قدیمی در گفتوگو با
جامجم یادآوری میکند: یکی از عمده مشکلاتی که سر راه بیمه روستایی قرار
گرفته است، مشکل تامین پزشک عمومی برای عمل به تعهدات این بیمه است؛ مثلا
در مناطق روستایی کردستان بهطور میانگین در هر فصل، با کمبود حدود 70 پزشک
برای ارائه خدمت در مناطق روستایی مواجه هستیم.
گرچه قدیمی امیدوار است با بستههای
خدماتی جدیدی که وزارت بهداشت تعریف کرده است، به مرور زمان مشکل کمبود
پزشک در روستاها حل شود، اما فعلا به دلیل نبود پزشک در روستاهای کشور، گاه
بیمه روستایی در برخی درمانگاههای شهرهای همجوار پذیرفته میشود و این
رویهای است که هماکنون در اغلب درمانگاههای شهری استان کردستان اجرا
میشود.
*زندگی در شرایط سخت
فرض کنید پزشکی بخواهد در مناطق
روستایی خدمت کند و وزارت بهداشت هم حقوقی متناسب با سختی کار به او پرداخت
کند، اما حتی اگر با این فرض خوشبینانه هم جلو برویم، باز هم نمیتوان
امیدوار بود پزشکان زیادی حاضر شوند در مناطق روستایی خدمت کنند، زیرا
روستاهای زیادی را میتوان در کشور پیدا کرد که حتی از امکانات اولیه رفاهی
هم بیبهره هستند.
براساس آمارهای رسمی، بیش از نیمی از
روستاهای کشور به گاز لولهکشی دسترسی ندارند، حدود 35 درصد روستاهاییها
به تلفن دسترسی ندارند و حدود 5 درصد روستاهای کشور هم که اصلا از آب شرب
لولهکشی محروم هستند. البته نباید یادمان برود این آمارها، بهصورت رسمی
اعلام شده است و آمارهای غیررسمی از وضع بدتری حکایت دارد.
حتی برای آن دسته از روستاهایی هم که
به آب لولهکشی متصل هستند، باز هم در سلامت آب شرب مصرفی آنها شک و تردید
وجود دارد. گرچه آمار قابل اعتمادی در دست نیست، اما براحتی میتوان
پیشبینی کرد در بسیاری از روستاهای کشور، آب شرب سالم وجود ندارد.
بهطور مثال چندی قبل، مدیر عامل شرکت
آبوفاضلاب روستایی سیستان و بلوچستان در اظهار نظری قابل تامل عنوان کرد
بیش از 502 هزار نفر از جمعـیت روستایی این استان از آب آشامیدنی سالم
بیبهره هستند.
حال تصور کنید در شرایطی که در چنین
روستاهایی که تعدادشان هم کم نیست، حتی آب شرب سالم هم وجود ندارد، در این
صورت نباید توقع داشت پزشک بهطور اختیاری به این مناطق محروم برود و به
خدمت در روستاها علاقهای داشته باشد.وقتی مثلا هماکنون بیش از نیم میلیون
روستایی ساکن استان سیستان و بلوچستان از خوردن آب سالم هم محروم هستند،
نمیتوان انتظار زیادهخواهانه داشت که پزشک هم دوشادوش مردم به این شرایط
سخت زندگی تن دهد و به طبابت در این مناطق محروم مشغول شود. به همین دلیل،
توسعه طرحهای عمرانی در روستاها و محرومیتزدایی از روستاهایی که از
امکانات اولیه زندگی هم بینصیب هستند، میتواند در کنار دیگر مشوقها مثل
افزایش حقوق پزشکان ساکن روستاها، شرایطی را پیش بیاورد که پزشک از روی
اکراه و فقط به صرف گذراندن طرح اجباری، مسئول حفظ جان و سلامت روستاییان
نشود.