دیدار از ایران بسیار الهامبخش بود و من چشم امید به این دارم که دوباره ایران را ببینم. من به طور جدی تحت تأثیر برخورد گرم و دوستانه مردم ایران و به خصوص جوانان قرار گرفتم.
به گزارش شهدای ایران؛ مایرد مگوایر (Mairead Maguire) برنده جایزه صلح نوبل در سال 1976 است که همراه با کاروان زائران صلح سوریه به ایران سفر کرده و پس از آن در سفری به کشور سوریه رفته بود.
کاروان زائران صلح سوریه متشکل از فعالان صلح طلب کشورهای مختلف جهان به همراه هنرمندان و برخی شخصیتهای سیاسی و علمی ایران مدتی پیش به سوریه سفر کرده و برنامهها و اقداماتی را برای برپایی صلح در سوریه اجرا کردند.
مایرد مگوایر در گزارشی سفر خود به ایران و سوریه را «سفر مقدس» دانسته و بخشهایی از سفر خود را روایت کرده است.
متن این گزارش را از زبان برنده جایزه صلح نوبل در ذیل میخوانید:
من و آن پترسون (Ann Patterson) مفتخر شدیم که در یک سفر مقدس به سوریه و ایران با هدف صلح بینالمللی – از پنجم تا چهاردهم آوریل 2014 - حاضر شویم. هر دو نفر ما سال گذشته، در حین یک برنامه بینالمللی در سوریه هم قسم شده بودیم که به سوریه بازگردیم و علاوه بر آن یک خواسته دیرینهمان برای بازدید ایران را برآورده نمودیم.
ایران:
ما پنجم آوریل به ایران رسیدیم و به گروه 14 نفری حاضر در این برنامه بینالمللی که از کشورهای لبنان، استرالیا، کانادا، پاکستان، انگلستان و آلمان بودند، پیوستیم. ما توسط اتحادیه امت واحده که این برنامه صلحدوستانه و انساندوستانه را در ایران ترتیب داده بود، دعوت شده بودیم. با اینکه ایرانیها خودشان از فشارهای غیرمنصفانه اقتصادی رنج میبرند که بوسیله همان کشورهایی اعمال میشود که سوریه را نیز تحت فشار و ظلم قرار داده است، آنها انتخاب کردهاند که همبستگی و اتحاد خود را با سوریه از طریق ارسال حجم وسیعی از کمکهایی که با مشارکت هزاران شهروند ایرانی نوعدوست خریداری و جمعآوری شده است، نشان دهند.
ما چهار روز فوقالعاده را در ایران سپری نمودیم؛ ما از تهران (برای دیدارهای اصلی و کنفرانس)، از اصفهان (یک مرکز مسیحیان ایرانی و ارمنی) و قم (یک مرکز علوم دینی مسلمانان شیعه که در آنجا ما با طلبگان شیعه ملاقات کردیم) دیدار نمودیم. به علاوه، یک رخداد مهم نیز در دانشگاه تهران رخ داد که در آن ما با دانشجویان صحبت نمودیم و در کنار آن کودکان سرود خوانده و هدایای خود را برای کودکان سوری تقدیم نمودند. ما همچنین با رئیس مجلس ایران و برخی نمایندگان سیاسی دیدار نمودیم.
من به طور جدی تحت تأثیر برخورد گرم و دوستانه مردم ایران و به خصوص جوانان قرار گرفتم. شهرهایی که ما از آن دیدار کردیم، مدرن بودند و معماری اسلامی و نیز کلیسای ارامنه شگفتانگیز بود. من مایل هستم که مردم را برای دیدار از ایران و تجربه کردن زیبایی آن تشویق کنم. در واقع من معتقد هستم که این تنها راه برقراری صلح است؛ مردم با مردم و کشور به کشور. زنان خارجی طبق ملاحظات سنت ایران، تشویق میشوند که از روسری استفاده کنند.
دیدار از ایران بسیار الهامبخش بود و من چشم امید به این دارم که دوباره ایران را ببینم. مایل هستم که عمیقترین سپاسگذاریها را برای مهاننوازی شگفتانگیزشان در طول سفرمان در ایران، نثار دوستان ایرانیمان کنم.
از ایران به سوریه
دهم آوریل، 40 نفر شامل 24 نفر از اشخاص مشهور فرهنگی و مذهبی صاحب احترام ایرانی به همراه 16 شخصیت بینالمللی از تهران به مقصد دمشق پرواز کردیم. ما با همکاری هلال احمر ایران کمکهای پزشکی با خود بردیم و همچنین مقداری اسباببازی و سایر هدایای اینچنینی که همگی از طریق کمکهای مردم ایران و ملاقاتکنندگان بینالمللی جمعآوری شده بود.
دکتر احمد خدور، سازمان مصالحه، دکتر دیکلان هیس (Declan Hayes) و محمد قریش از ما در دمشق استقبال کردند. من میخواهم از این فرصت برای تشکر از نقش محوری آنها در طرحریزی اولیه این پروژه و جامه عمل پوشانیدن به آن، تشکر نمایم. سایر همسفران از لبنان، آمریکا، کانادا و سایر مناطق به ما پیوستند.
در چهار روز بعدی این سفر، ما از مسجد جامع، کلیسای سنتپل، مسجد سیده زینب (در کلام امام ایرانیان، «یک رویا برای زایران ایرانی محقق شد») بازدید کردیم. این یک سفر معنوی عالی بود که کنار دوستان مسلمان و مسیحی به عبادت بپردازیم.ما همچنین در این برنامه به لاتاکیه و حمص سفر نمودیم. ما خرابیها را مشاهده نمودیم و با سوریهایی که قادر نبودند در خانه هایشان زندگی کنند و شورشیان جنایات غیرقابل بیانی را علیه آنان مرتکب شده بودند، صحبت کردیم.
خارج از هتل محل اقامتمان در دمشق، ما صدای دو انفجار مهیب را شنیدیم که در آن یک سرباز و سه شهروند در دو ماشین کشته شدند. آنها نتیجه حملات مرگبار کوری هستند که بذر مرگ را در شهری میپاشند که در شرایط عادی به طور کامل در کنترل نیروهای حکومتی است. حتی همسر یکی از شخصیتهای اصلی سابق شهر در خانهاش و در حالی که مشغول آمادهسازی صبحانه بوده است، توسط چنین حملاتی به قتل رسیده است.
در لاذقیه، عبدالقادر، شهردار آن شهر به ما گفت که شهروندان سوری به طور مشخص در حال رودررو شدن با یک توطئه بینالمللی بر ضد کشورشان هستند. او به هزاران جنگجوی جبهه النصره اشاره نمود که در 21 مارس سال 2014 به طور گسترده و با هدف حمله به مسیحیان ارمنی سوری واقع در شمال لاذقیه و با حمایت ارتش ترکیه از طریق مرزهای ترکیه وارد سوریه شدند. شاهدان عینی گزارش میدهند که 50 تا 95درصد اهالی کشته شدهاند و دیگران بر خلاف میلشان به ترکیه برده شدهاند که تعداد زیادی از آنها با هواپیما به لاذقیه فرستاده شدند. ما با برخی از این آوارگان که در یک کلیسای ارمنی اقامت داشتند، دیدار نمودیم.
ما همچنین با آورگانی از حارم، نزدیک ادلب (سوریه) دیدار داشتیم. آنها به ما گفتند که چگونه بیش از یک سال هزاران جنگجوی خارجی که از مرزهای ترکیه عبور نمودند، بیش از 300 انسان را به اسارت گرفتند و 150 نفر دیگر را به طرز وحشیانهای به قتل رساندند. بسیاری به سرعت آنجا را ترک کرده بودند و از بازگشت به آن منطقه در هراس بودند و در عوض به دنبال سکنی گزیدن در لاذقیه به عنوان آواره بودند.
آنها همچنین گزارش کردند که جنگجویان جبهه النصره از سوی ارتش ترکیه حمایت میشوند و حملات توپخانهای، آتش تانک و پرتاب موشک را نه تنها به مواضع ارتش سوریه بلکه به سمت جمعیتهای غیرنظامی در لاذقیه را از آن سوی مرز ترتیب میدهند (برخی سوریها به ما گفتند که ترکیه به تدریج به یک پایگاه مهم عملیات نظامی برای پشتیبانی ناتو از تهاجم به سوریه تبدیل شده است.)
در لاذقیه ما با لیلی مارتین (Lilly Martin) دیدار نمودیم که یک آمریکاییالاصل مقیم سوریه است که به مدت 24 سال در سوریه زندگی نموده است. او به ما گفت که آن موشکها به طور روزانه از سمت خاک ترکیه به سمت اجتماعات غیرنظامی در لاذقیه پرتاب میشوند و در بیشتر مواقع بسیاری از مردم را در خیابانهای شهر به خاک و خون میکشد. او گفت که سوریه «نه در جنگ داخلی است و نه جنگ مذهبی» و این بحران که از درعا و در مارس 2011 آغاز شد، یک قیام مردمی و یا یک انقلاب نبود بلکه یک تهاجم با نقشه و حمایت مالی خارجی بود که دولت سوریه و مردم عادی آن را هدف قرار داده بود تا به منظور خود که تغییر حکومت بود جامه عمل بپوشاند.
هنگامی که از او پرسیدیم: «راهحل بحران در سوریه را چه میبینی؟ و دوست داری چه کسانی این پیام را بشنوند؟» او پاسخ داد: «حل بحران سوریه زمانی حاصل میگردد که ایالات متحده آمریکا یک تصمیم سیاسی عمومی مبنی بر توقف کمک و حمایت از تروریسم بگیرد و به طور ویژه تروریستهای القاعده و متحدانش که روزانه سوریها را به قتل میرسانند را حمایت نکند. من میخواهم رییسجمهور، اوباما، پیام من و سفر مقدس صلح به سوریه در آوریل 2014 را دریافت و بشنود».
در حمص، جایی که جنبش مصالحه کارش را با مادر اگنس مریم، به عنوان یکی از رهبران خود، آغاز نمود و اعضای آن کار را برای پیشبرد صلح و آشتی جلو بردند، جای دیگری بود که سری به آن زدیم. ما گروهی از جنگجویان سابق را ملاقات کردیم که پیشنهاد عفو دولت سوریه را پذیرفتهاند و از جنگیدن دست برداشتهاند. اکنون برخی در حال کار در جنبش مصالحه هستند تا به دنبال راه حلی صلحآمیز در سوریه باشند. (پیش از ترک دمشق، ما از بیش از 100 شورشی که حاضر شده بودند که سلاحهایشان را به زمین بگذارند، دیدیم؛ چیزهایی آموختیم و این چیزی بود که در سوریه رخ داد.)
ما همچنین با شش حزب ثبتشده مخالف دولت دیدار نمودیم. آنها گفتند که مسائل داخلی از جمله به حاشیه راندن بخش بزرگی از جامعه سوری، بخشی از درگیری بود اما سوریها میتوانستند بدون دخالت خارجیها و بینالمللی ساختن بحران با هدف به اجرا گذاشتن دستور کارهای خود از پس مشکلات برآیند.
حین یک ملاقات، رهبران مذهبی، شامل مفتی اعظم دکتر احمد بدرالدین حسون و همراهش پاتریارچ گریگوریوس لاهام (Patriarch Gregorios Laham) پیام خود را به اشتراک گذاشتند که سوریه با حفظ تنوع خود متحد است و مردم سوریه قادر خواهند بود که بدون استفاده از اسلحه به یک درک واحد در میان خود دست یابند و اختلافات خود را در قالب گفتگوهای ملی حل نمایند.
آنها به سوریهای معتقد بودند که توسط سوریها و بدون دخالت نیروهای خارجی ساخته شده است. آنها مانند بیشتر سوریها اطمینان دارند که اگر سایر کشورها ارسال سلاح، جنگجو و سایر مداخلات در سوریه را متوقف نمایند، مردم سوریه قادر خواهند بود که به یک درک میان یکدیگر دست یابند و سوریه را با هم بسازند. ما هم اطلاع یافتیم که همه آنها از انتخابات با برنامه به جای جنگافروزی حمایت میکنند.
گروه ما سوریه را با امید صلح برای کشور و مردم این کشور ترک نمود و ما از کشورهایمان و در واقع تمام کشورها میخواهیم که به یکپارچگی و حق حاکمیت سوریه احترام بگذارند.
ما با تمام کسانی که عزیزان خود را از دست دادهاند، صمیمانهترین همدردیها را ابراز مینماییم. از تمام کسانی که میزبان ما بودند و همچنین مردم سوریه برای مهربانی و مهماننوازیشان تشکر میکنیم و در جهت اینکه کشورشان را که بسیار آسیب دیده است، دوباره بسازند، همبستگی خود را اعلام مینماییم.
کاروان زائران صلح سوریه متشکل از فعالان صلح طلب کشورهای مختلف جهان به همراه هنرمندان و برخی شخصیتهای سیاسی و علمی ایران مدتی پیش به سوریه سفر کرده و برنامهها و اقداماتی را برای برپایی صلح در سوریه اجرا کردند.
مایرد مگوایر در گزارشی سفر خود به ایران و سوریه را «سفر مقدس» دانسته و بخشهایی از سفر خود را روایت کرده است.
متن این گزارش را از زبان برنده جایزه صلح نوبل در ذیل میخوانید:
من و آن پترسون (Ann Patterson) مفتخر شدیم که در یک سفر مقدس به سوریه و ایران با هدف صلح بینالمللی – از پنجم تا چهاردهم آوریل 2014 - حاضر شویم. هر دو نفر ما سال گذشته، در حین یک برنامه بینالمللی در سوریه هم قسم شده بودیم که به سوریه بازگردیم و علاوه بر آن یک خواسته دیرینهمان برای بازدید ایران را برآورده نمودیم.
ایران:
ما پنجم آوریل به ایران رسیدیم و به گروه 14 نفری حاضر در این برنامه بینالمللی که از کشورهای لبنان، استرالیا، کانادا، پاکستان، انگلستان و آلمان بودند، پیوستیم. ما توسط اتحادیه امت واحده که این برنامه صلحدوستانه و انساندوستانه را در ایران ترتیب داده بود، دعوت شده بودیم. با اینکه ایرانیها خودشان از فشارهای غیرمنصفانه اقتصادی رنج میبرند که بوسیله همان کشورهایی اعمال میشود که سوریه را نیز تحت فشار و ظلم قرار داده است، آنها انتخاب کردهاند که همبستگی و اتحاد خود را با سوریه از طریق ارسال حجم وسیعی از کمکهایی که با مشارکت هزاران شهروند ایرانی نوعدوست خریداری و جمعآوری شده است، نشان دهند.
ما چهار روز فوقالعاده را در ایران سپری نمودیم؛ ما از تهران (برای دیدارهای اصلی و کنفرانس)، از اصفهان (یک مرکز مسیحیان ایرانی و ارمنی) و قم (یک مرکز علوم دینی مسلمانان شیعه که در آنجا ما با طلبگان شیعه ملاقات کردیم) دیدار نمودیم. به علاوه، یک رخداد مهم نیز در دانشگاه تهران رخ داد که در آن ما با دانشجویان صحبت نمودیم و در کنار آن کودکان سرود خوانده و هدایای خود را برای کودکان سوری تقدیم نمودند. ما همچنین با رئیس مجلس ایران و برخی نمایندگان سیاسی دیدار نمودیم.
من به طور جدی تحت تأثیر برخورد گرم و دوستانه مردم ایران و به خصوص جوانان قرار گرفتم. شهرهایی که ما از آن دیدار کردیم، مدرن بودند و معماری اسلامی و نیز کلیسای ارامنه شگفتانگیز بود. من مایل هستم که مردم را برای دیدار از ایران و تجربه کردن زیبایی آن تشویق کنم. در واقع من معتقد هستم که این تنها راه برقراری صلح است؛ مردم با مردم و کشور به کشور. زنان خارجی طبق ملاحظات سنت ایران، تشویق میشوند که از روسری استفاده کنند.
دیدار از ایران بسیار الهامبخش بود و من چشم امید به این دارم که دوباره ایران را ببینم. مایل هستم که عمیقترین سپاسگذاریها را برای مهاننوازی شگفتانگیزشان در طول سفرمان در ایران، نثار دوستان ایرانیمان کنم.
از ایران به سوریه
دهم آوریل، 40 نفر شامل 24 نفر از اشخاص مشهور فرهنگی و مذهبی صاحب احترام ایرانی به همراه 16 شخصیت بینالمللی از تهران به مقصد دمشق پرواز کردیم. ما با همکاری هلال احمر ایران کمکهای پزشکی با خود بردیم و همچنین مقداری اسباببازی و سایر هدایای اینچنینی که همگی از طریق کمکهای مردم ایران و ملاقاتکنندگان بینالمللی جمعآوری شده بود.
دکتر احمد خدور، سازمان مصالحه، دکتر دیکلان هیس (Declan Hayes) و محمد قریش از ما در دمشق استقبال کردند. من میخواهم از این فرصت برای تشکر از نقش محوری آنها در طرحریزی اولیه این پروژه و جامه عمل پوشانیدن به آن، تشکر نمایم. سایر همسفران از لبنان، آمریکا، کانادا و سایر مناطق به ما پیوستند.
در چهار روز بعدی این سفر، ما از مسجد جامع، کلیسای سنتپل، مسجد سیده زینب (در کلام امام ایرانیان، «یک رویا برای زایران ایرانی محقق شد») بازدید کردیم. این یک سفر معنوی عالی بود که کنار دوستان مسلمان و مسیحی به عبادت بپردازیم.ما همچنین در این برنامه به لاتاکیه و حمص سفر نمودیم. ما خرابیها را مشاهده نمودیم و با سوریهایی که قادر نبودند در خانه هایشان زندگی کنند و شورشیان جنایات غیرقابل بیانی را علیه آنان مرتکب شده بودند، صحبت کردیم.
خارج از هتل محل اقامتمان در دمشق، ما صدای دو انفجار مهیب را شنیدیم که در آن یک سرباز و سه شهروند در دو ماشین کشته شدند. آنها نتیجه حملات مرگبار کوری هستند که بذر مرگ را در شهری میپاشند که در شرایط عادی به طور کامل در کنترل نیروهای حکومتی است. حتی همسر یکی از شخصیتهای اصلی سابق شهر در خانهاش و در حالی که مشغول آمادهسازی صبحانه بوده است، توسط چنین حملاتی به قتل رسیده است.
در لاذقیه، عبدالقادر، شهردار آن شهر به ما گفت که شهروندان سوری به طور مشخص در حال رودررو شدن با یک توطئه بینالمللی بر ضد کشورشان هستند. او به هزاران جنگجوی جبهه النصره اشاره نمود که در 21 مارس سال 2014 به طور گسترده و با هدف حمله به مسیحیان ارمنی سوری واقع در شمال لاذقیه و با حمایت ارتش ترکیه از طریق مرزهای ترکیه وارد سوریه شدند. شاهدان عینی گزارش میدهند که 50 تا 95درصد اهالی کشته شدهاند و دیگران بر خلاف میلشان به ترکیه برده شدهاند که تعداد زیادی از آنها با هواپیما به لاذقیه فرستاده شدند. ما با برخی از این آوارگان که در یک کلیسای ارمنی اقامت داشتند، دیدار نمودیم.
ما همچنین با آورگانی از حارم، نزدیک ادلب (سوریه) دیدار داشتیم. آنها به ما گفتند که چگونه بیش از یک سال هزاران جنگجوی خارجی که از مرزهای ترکیه عبور نمودند، بیش از 300 انسان را به اسارت گرفتند و 150 نفر دیگر را به طرز وحشیانهای به قتل رساندند. بسیاری به سرعت آنجا را ترک کرده بودند و از بازگشت به آن منطقه در هراس بودند و در عوض به دنبال سکنی گزیدن در لاذقیه به عنوان آواره بودند.
آنها همچنین گزارش کردند که جنگجویان جبهه النصره از سوی ارتش ترکیه حمایت میشوند و حملات توپخانهای، آتش تانک و پرتاب موشک را نه تنها به مواضع ارتش سوریه بلکه به سمت جمعیتهای غیرنظامی در لاذقیه را از آن سوی مرز ترتیب میدهند (برخی سوریها به ما گفتند که ترکیه به تدریج به یک پایگاه مهم عملیات نظامی برای پشتیبانی ناتو از تهاجم به سوریه تبدیل شده است.)
در لاذقیه ما با لیلی مارتین (Lilly Martin) دیدار نمودیم که یک آمریکاییالاصل مقیم سوریه است که به مدت 24 سال در سوریه زندگی نموده است. او به ما گفت که آن موشکها به طور روزانه از سمت خاک ترکیه به سمت اجتماعات غیرنظامی در لاذقیه پرتاب میشوند و در بیشتر مواقع بسیاری از مردم را در خیابانهای شهر به خاک و خون میکشد. او گفت که سوریه «نه در جنگ داخلی است و نه جنگ مذهبی» و این بحران که از درعا و در مارس 2011 آغاز شد، یک قیام مردمی و یا یک انقلاب نبود بلکه یک تهاجم با نقشه و حمایت مالی خارجی بود که دولت سوریه و مردم عادی آن را هدف قرار داده بود تا به منظور خود که تغییر حکومت بود جامه عمل بپوشاند.
هنگامی که از او پرسیدیم: «راهحل بحران در سوریه را چه میبینی؟ و دوست داری چه کسانی این پیام را بشنوند؟» او پاسخ داد: «حل بحران سوریه زمانی حاصل میگردد که ایالات متحده آمریکا یک تصمیم سیاسی عمومی مبنی بر توقف کمک و حمایت از تروریسم بگیرد و به طور ویژه تروریستهای القاعده و متحدانش که روزانه سوریها را به قتل میرسانند را حمایت نکند. من میخواهم رییسجمهور، اوباما، پیام من و سفر مقدس صلح به سوریه در آوریل 2014 را دریافت و بشنود».
در حمص، جایی که جنبش مصالحه کارش را با مادر اگنس مریم، به عنوان یکی از رهبران خود، آغاز نمود و اعضای آن کار را برای پیشبرد صلح و آشتی جلو بردند، جای دیگری بود که سری به آن زدیم. ما گروهی از جنگجویان سابق را ملاقات کردیم که پیشنهاد عفو دولت سوریه را پذیرفتهاند و از جنگیدن دست برداشتهاند. اکنون برخی در حال کار در جنبش مصالحه هستند تا به دنبال راه حلی صلحآمیز در سوریه باشند. (پیش از ترک دمشق، ما از بیش از 100 شورشی که حاضر شده بودند که سلاحهایشان را به زمین بگذارند، دیدیم؛ چیزهایی آموختیم و این چیزی بود که در سوریه رخ داد.)
ما همچنین با شش حزب ثبتشده مخالف دولت دیدار نمودیم. آنها گفتند که مسائل داخلی از جمله به حاشیه راندن بخش بزرگی از جامعه سوری، بخشی از درگیری بود اما سوریها میتوانستند بدون دخالت خارجیها و بینالمللی ساختن بحران با هدف به اجرا گذاشتن دستور کارهای خود از پس مشکلات برآیند.
حین یک ملاقات، رهبران مذهبی، شامل مفتی اعظم دکتر احمد بدرالدین حسون و همراهش پاتریارچ گریگوریوس لاهام (Patriarch Gregorios Laham) پیام خود را به اشتراک گذاشتند که سوریه با حفظ تنوع خود متحد است و مردم سوریه قادر خواهند بود که بدون استفاده از اسلحه به یک درک واحد در میان خود دست یابند و اختلافات خود را در قالب گفتگوهای ملی حل نمایند.
آنها به سوریهای معتقد بودند که توسط سوریها و بدون دخالت نیروهای خارجی ساخته شده است. آنها مانند بیشتر سوریها اطمینان دارند که اگر سایر کشورها ارسال سلاح، جنگجو و سایر مداخلات در سوریه را متوقف نمایند، مردم سوریه قادر خواهند بود که به یک درک میان یکدیگر دست یابند و سوریه را با هم بسازند. ما هم اطلاع یافتیم که همه آنها از انتخابات با برنامه به جای جنگافروزی حمایت میکنند.
گروه ما سوریه را با امید صلح برای کشور و مردم این کشور ترک نمود و ما از کشورهایمان و در واقع تمام کشورها میخواهیم که به یکپارچگی و حق حاکمیت سوریه احترام بگذارند.
ما با تمام کسانی که عزیزان خود را از دست دادهاند، صمیمانهترین همدردیها را ابراز مینماییم. از تمام کسانی که میزبان ما بودند و همچنین مردم سوریه برای مهربانی و مهماننوازیشان تشکر میکنیم و در جهت اینکه کشورشان را که بسیار آسیب دیده است، دوباره بسازند، همبستگی خود را اعلام مینماییم.