سه سال اخیر را باید دوران سیاه روابط پادشاهی عربستان سعودی با ابرقدرت سابق شرق یعنی روسیه دانست؛ دورانی که با آغاز درگیریها در سوریه شروع شد و اکنون با بالا گرفتن تنش میان ایالات متحده با مسکو بر سر تحولات اخیر اوکراین به حد نگران کننده رسیده است که هر لحظه امکان درگیری شدید میان دو کشور را محتمل کرده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رجا، درباره ماجرای بحران
اوکراین و الحاق منطقه کریمه به خاک روسیه و تنش ایجاد شده میان غرب و شرق
بر سر این موضوع، مطالب زیادی به نگارش درآمده است اما در این میان باید به
یک حلقه مفقوده اشاره کرد؛ حلقهای که میتواند تحولات اخیر و حتی سالهای
آینده در منطقه اروپای شرقی را دستخوش تحولات گستردهای کند؛ چرا که این
منطقه پس از جنگ جهانی دوم و قدرت گرفتن کمونیسم تا همین امروز مورد مناقشه
شدید اتحادیه اروپا و ایالات متحده به عنوان بلوک غرب و روسیه به عنوان
بلوک شرق بوده است.
پس از اقدام به الحاق کریمه به خاک خود
از سوی روسیه، کاخ سفید تلاش کرد تا با همراهی بروکسل، زمینه را برای اعمال
فشار به مسکو فراهم کند. در این میان، مساله «انرژی» اصلیترین کلیدی بود
که هم در دستان روسیه و هم در دستان آمریکاست. اروپا به دلیل نیاز فزاینده
خود به انرژی، روز به روز بیشتر به واردات گاز از روسیه محتاج است و تجربه
قطع صادرات گاز از روسیه توسط خط لوله اوکراین در چند سال گذشته نیز آنقدر
برای اهالی قار سبز تلخ بوده که نگرانی و هراس گستردهای از تکرار آن داشته
باشند.
از طرف دیگر، صادرات انرژی در حوزه سوخت
فسیلی را باید اصلیترین و حتی با اغراق، تنها منبع درآمدی مسکو در این
روزها دانست که اتفاقا همین درآمد است که توانسته زمینه را برای احیای این
کشور پس از فروپاشی شوروی سابق فراهم کند. به همین دلیل، ایالات متحده به
دنبال خشمی که از اقدام مسکو در اوکراین دارد، در تلاش است تا این شاهرگ
حیاتی اقتصاد روسیه را در دست خود بگیرد و با کنترل آن، از تکرار چنین
اقداماتی از سوی «ولادیمیر پوتین» جلوگیری کند.
نشریه آمریکایی «نیوزویک» در این زمینه
نوشته است: «بزرگترین چالش جنگگرایان غربی انرژی»، چگونگی قطع وابستگی
اروپا به گاز روسیه است. روسیه دوبار در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ از تامین گاز
اوکراین و اروپا سر باز زده است. خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا
میگوید: الحاق کریمه به روسیه هشداری بسیار مهم درباره مسائل انرژی به
اروپاست. اروپا نیز مصمم است میزان وابستگی خود را کاهش دهد.»
اینجاست که نقش عربستان سعودی در معادله
توازن قوای جهانی پررنگ میشود. عربستان در سال ۱۹۷۹ هم با ظرفیت تولید
بسیار بالا باعث افت شدید قیمت نفت شد و شوروی را برای تجاوز به افغانستان
مجازات کرد. امروز هم عربستان همچنان نفت و گاز را با کمترین قیمت عرضه
میکند و میتواند با تزریق بیش از سه میلیون بشکه اضافه، تمام بازار را
تحت تاثیر قرار دهد و قیمتها را بشکند.
ریاض برای انجام این کار هم انگیزه لازم
را دارد؛ چرا که آل سعود به عنوان اصلیترین پشتیبان و حامی گروههای
تکفیری مخالف بشار اسد در سوریه، زخم سنگینی از مسکو در این زمینه خورده
است و به دنبال موقعیتی برای تلافی این مساله است.
البته روسیهٔ پوتین هم در این زمینه
احساس خطر کرده و نشان داده که به همین راحتی اجازه نمیدهد که عربستان
سعودی بتواند جایگاه این کشور در عرصه روابط بینالملل را خدشهدار کند.
اظهارات چندی پیش یکی از مسئولان ارشد دستگاه دیپلماسی روسیه درباره احتمال
حمله نظامی مسکو به ریاض را نیز باید در همین زمینه ارزیابی کرد که بیشتر
تلاش داشت تا ساکنین کاخ پادشاهی در عربستان را نسبت به هرگونه اقدام علیه
منافع بینالمللی روسیه منع کند.
به نظر میرسد روابط ریاض – مسکو در
ماههای آینده وارد فاز جدیدی از تنش خواهد شد و اگر حکام آل سعود تلاش
کنند تا از ابزار انرژی برای ضربه زدن به دولت ولادیمیر پوتین استفاده
کنند، باید منتظر پاسخ محکم و البته سرنوشتساز مسکو هم باشد.