به گزارش شهدای ایران به نقل از فرهنگ؛ آغاز فاز دوم هدفمندسازی یارانهها، یکی از چالشهای عظیم در پیش روی دولت موسوم به «اعتدال» است. ایرادات اجرایی در فاز نخست اجرای قانون «هدفمدسازی یارانهها» سبب شد تا قوای مختلف، حساسیت ویژهای برای آغاز مرحله دوم هدفمندی داشته باشند.
در این بین و همزمان با اجرای مراحل آغازین مرحله دوم این قانون، طرح بحث «انصراف داوطلبانه از دریافت یارانه» که به ابتکار دولت «تدبیر و امید» انجام شد، حاشیههای متعددی داشت.
دولت یازدهم متشکل از عناصر حزب کارگزاران و نیروهای شناختهشده جریان اصلاحطلب، برای موضوع انصراف از دریافت یارانه، تمهیدات مختلفی را در نظر گرفته بود. مواردی همچون:
-انواع سیاستهای تشویقی برای آنها که انصراف میدهند
-هشدارهای تهدیدگونه برای آنها که انصراف نمیدهند
-استفاده از بازیگران برای تبلیغ جهت انصراف از دریافت یارانه
-ایجاد کمپین در فیسبوک! برای ترویج امر انصراف از یارانه
- بهرهگرفتن گسترده از امکانات صداوسیما برای ترغیب مردم به عدم دریافت یارانه
با این وجود اما حدود 10درصد از مردم از دریافت یارانه انصراف دادند و دولت را با چالشی تازه مواجه ساختند. دولتی که با تکرار اصطلاح «تدبیر و امید» استفاده نمادین از «کلید»، رأی 50.7 درصدی خود را تحت عنوان اکثریت مورد اشاره قرار میداد، اکنون دریافته است که برای ادامه راه خود، نیازمند تحول در شیوه رفتار با مردم است.
متأسفانه برخی عناصر موجود در این دولت، چندان علاقهمند به قبول واقعیتها نیستند و نمیخواهند اشتباه خود را قبول کنند. دقیقاً به همین دلیل است که عوامل خارج از دولت را مسبب این شکست میدانند و متهم اصلی در این میان، «رسانه ملی» یا همان صدا و سیمای خودمان است که خوب نتوانسته است مردم را به حضور در جمع «انصرافیها» راضی کند!
«رسانه ملی»، ماجرای «انصراف از یارانه» و تهدید از نوع بودجهای
گفته میشود سال گذشته برای «رسانه ملی»، سختترین سال از حیث «بودجه» بوده است. این تنگنا تا آنجا ادامه داشته است که «صدا و سیما» برای بسیاری از امور جاری خود نیز به مشکل برخورده است. تلخی ماجرا آنجاست که این تریبون ملی باید در جریان «جنگ نرم»، مقابل شبکههای ماهوارهای و امکانات وسیع دشمنان همه ما مقاومت کرده و نقشههای آنان را نیز خنثی کند!
جالبتر آنجاست که بعضی اخبار تأیید نشده موید آن است که حل مشکلات بودجه در صداوسیما، از سوی دولت «اعتدال»، منوط به همکاری «رسانه ملی» در پروژه ترغیب مردم به انصراف از دریافت یارانه موکول شده است!
نگاهی به عملکرد رسانه ملی نیز نشان میدهد که «صدا و سیما» برای تحقق این امر، «سنگ تمام» گذاشت اما «سنگ تمام» هم نتوانست «کلید» دولت «تدبیر و امید» را در قفل دور دوم هدفمندی یارانهها بچرخاند و اکثریت مردم را ترغیب و تشویق به انصراف از دریاف یارانه کند.
فرافکنی و عدم قبول مسئولیت شکست
متأسفانه برخی عناصر در دولت، ضمن در پیش گرفتن رفتاری سئوالبرانگیز، خط حمله به رسانه ملی را از نخستین روزهای استقرار دولت یازدهم، با جدیت تمام! دنبال میکنند.
پس از مشخص شدن درصد اندک انصرافدهندگان از دریافت یارانه مشخص شد که بلوف عناصر دولت مبنی بر شناسایی 10میلیون ثروتمند، تهدید دریافتکنندگان یارانه به سختتر شدن شرایط دریافت انواع وام بانکی، تهدید به سرککشیدن و بازرسی حساب های بانکی و البته ارایه مشوقهای ضعیف، هرگز نتوانسته است درصد بزرگی از مردم را مجاب به عدم دریافت یارانه کند.
در چنین فضایی، بعضی افراد حاضر در دولت، تصمیم گرفتند تا ضمن فرافکنی، همه تقصیرها را گردن صداوسیما بیندازند تا هم شکسست خود را کتمان کنند و هم از اکنون، برای اشتباهات احتمالی آینده خود (در مرحله دوم هدفمندسازی یارانهها) یک مقصر حاضر و آماده داشته باشند!
تسویه حساب بعضی جریانات با صدا و سیما
اینکه عموم جریانات و افراد حاضر در دولت، به دلایل مختلف از صداوسیما دل خوشی ندارند، امری واقعی است. «عزتالله ضرغامی» نیز هر چه برای از میان بردن این فضا کوشش کند، موفقیتی کسب نخواهد کرد. حتی با جلوگیری از «نقد توافقنامه ژنو» در صداوسیما نیز، رضایت این افراد کسب نخواهد شد.
اصلاحطلبانی که در دوره دولت خاتمی، همه تلاش خود برای تضعیف «رسانه ملی» را بهکار بستهاند، اکنون نیز در دولت «حسن روحانی» در حال پیگیری همین خط هستند. «کارگزاران سازندگی» که پس از فتنه88، بارها علیه مستندهای روشنگرانه «صداوسیما» موضع گرفتهاند نیز بدشان نمیآید که فرصت فعلی را خرج «تسویه حساب» کنند.
در این شرایط، چندان عجیب نیست اگر حملات شدیدی به «رسانه ملی» از سوی بعضی گروههای مشخص و همراهان دولت یازدهم، صورت بگیرد. حال میخواهد این امر به بهانه طرح هدفمندسازی یارانه باشد و یا به بهانههای دیگر.
تلاش برای تصاحب «رسانه ملی»
ناگفته نماند که عموماً دولتها، نهتنها خواهان همکاری همهجانبه «رسانه ملی» با خود هستند، بلکه بیمیل نیستند تا بهنوعی، «صداوسیما» را هم تصاحب کنند. این روند سبب میشود تا هجمههای مختلفی بر این نهاد مهم صورت بگیرد که البته تنها بهسود رقبای رسانهای و شبکههای بیگانه است.
قبول حقیقتها چاره کار دولت یازدهم
دولت یازدهم چه بخواهد و چه نخواهد، مجبور به قبول واقعیت در امر هدفمندسازی یارانههاست. دولت یازدهم باید قبول کند عموم مردم در شرایطی که تنها حرف از مهار تورم شده است و کسی نتایج ملموس کاهش تورم را احساس نکرده است، قدری محتاطانه عمل کنند.
وقتی که رییسجمهوری محترم، جناب «حسن روحانی» وعده رفع مشکلات اقتصادی و برداشتن تحریمها را میدهد و آنگاه که توافقنامه ژنو را عامل از میان بردن تحریمها معرفی میکند، باید آنقدر واقعبین باشد که بداند مردم از این همه کوتاهآمدنها در پرونده هستهای، توقع مشاهده تغییرات مثبت و ملموس در حوزه اقتصادی را دارند.
به بیان دیگر، وقتی مردم مشاهده میکنند که دولت «تدبیروامید» با شعار «اعتدال»، توافقنامه ژتو را با آن مختصات پرانتقاد، نشانه پیروزی میداند و در عین حال، باز هم دیوار تحریمها بلندتر میشود، حق دارند تا به بعضی از وعدههای رنگین دولت یازدهم با دیده تردید بنگرند.
همچنین دولت اعتدال باید قبول کند که شیوه برخورد با مردم را، بهخوبی نمیداند. اینکه مردم را بخاطر عدم انصراف از یارانه مورد عتاب و خطاب قرار دهیم، یقیناً امری غلط است و بازخوردی منفی دارد.
البته دولت فعلی، یک بار و طی ماجرای «سبد کالا» اشتباهات خود را دید و کوشید نشان دهد که در حال عذرخواهی کردن از مردم است، اما هنوز نشانه قبول اشتباه در ماجرای انصراف از یارانه، در میان دولتیها دیده نشده است.
چاره کار دولت، یقیاً این نیست که مشکلات را بر عهده دیگران بیندازد و شکستها را بهنام خود ثبت نکند و در همین حال خود را صاحب همه پیروزیها بداند.
در این بین و همزمان با اجرای مراحل آغازین مرحله دوم این قانون، طرح بحث «انصراف داوطلبانه از دریافت یارانه» که به ابتکار دولت «تدبیر و امید» انجام شد، حاشیههای متعددی داشت.
دولت یازدهم متشکل از عناصر حزب کارگزاران و نیروهای شناختهشده جریان اصلاحطلب، برای موضوع انصراف از دریافت یارانه، تمهیدات مختلفی را در نظر گرفته بود. مواردی همچون:
-انواع سیاستهای تشویقی برای آنها که انصراف میدهند
-هشدارهای تهدیدگونه برای آنها که انصراف نمیدهند
-استفاده از بازیگران برای تبلیغ جهت انصراف از دریافت یارانه
-ایجاد کمپین در فیسبوک! برای ترویج امر انصراف از یارانه
- بهرهگرفتن گسترده از امکانات صداوسیما برای ترغیب مردم به عدم دریافت یارانه
با این وجود اما حدود 10درصد از مردم از دریافت یارانه انصراف دادند و دولت را با چالشی تازه مواجه ساختند. دولتی که با تکرار اصطلاح «تدبیر و امید» استفاده نمادین از «کلید»، رأی 50.7 درصدی خود را تحت عنوان اکثریت مورد اشاره قرار میداد، اکنون دریافته است که برای ادامه راه خود، نیازمند تحول در شیوه رفتار با مردم است.
متأسفانه برخی عناصر موجود در این دولت، چندان علاقهمند به قبول واقعیتها نیستند و نمیخواهند اشتباه خود را قبول کنند. دقیقاً به همین دلیل است که عوامل خارج از دولت را مسبب این شکست میدانند و متهم اصلی در این میان، «رسانه ملی» یا همان صدا و سیمای خودمان است که خوب نتوانسته است مردم را به حضور در جمع «انصرافیها» راضی کند!
«رسانه ملی»، ماجرای «انصراف از یارانه» و تهدید از نوع بودجهای
گفته میشود سال گذشته برای «رسانه ملی»، سختترین سال از حیث «بودجه» بوده است. این تنگنا تا آنجا ادامه داشته است که «صدا و سیما» برای بسیاری از امور جاری خود نیز به مشکل برخورده است. تلخی ماجرا آنجاست که این تریبون ملی باید در جریان «جنگ نرم»، مقابل شبکههای ماهوارهای و امکانات وسیع دشمنان همه ما مقاومت کرده و نقشههای آنان را نیز خنثی کند!
جالبتر آنجاست که بعضی اخبار تأیید نشده موید آن است که حل مشکلات بودجه در صداوسیما، از سوی دولت «اعتدال»، منوط به همکاری «رسانه ملی» در پروژه ترغیب مردم به انصراف از دریافت یارانه موکول شده است!
نگاهی به عملکرد رسانه ملی نیز نشان میدهد که «صدا و سیما» برای تحقق این امر، «سنگ تمام» گذاشت اما «سنگ تمام» هم نتوانست «کلید» دولت «تدبیر و امید» را در قفل دور دوم هدفمندی یارانهها بچرخاند و اکثریت مردم را ترغیب و تشویق به انصراف از دریاف یارانه کند.
فرافکنی و عدم قبول مسئولیت شکست
متأسفانه برخی عناصر در دولت، ضمن در پیش گرفتن رفتاری سئوالبرانگیز، خط حمله به رسانه ملی را از نخستین روزهای استقرار دولت یازدهم، با جدیت تمام! دنبال میکنند.
پس از مشخص شدن درصد اندک انصرافدهندگان از دریافت یارانه مشخص شد که بلوف عناصر دولت مبنی بر شناسایی 10میلیون ثروتمند، تهدید دریافتکنندگان یارانه به سختتر شدن شرایط دریافت انواع وام بانکی، تهدید به سرککشیدن و بازرسی حساب های بانکی و البته ارایه مشوقهای ضعیف، هرگز نتوانسته است درصد بزرگی از مردم را مجاب به عدم دریافت یارانه کند.
در چنین فضایی، بعضی افراد حاضر در دولت، تصمیم گرفتند تا ضمن فرافکنی، همه تقصیرها را گردن صداوسیما بیندازند تا هم شکسست خود را کتمان کنند و هم از اکنون، برای اشتباهات احتمالی آینده خود (در مرحله دوم هدفمندسازی یارانهها) یک مقصر حاضر و آماده داشته باشند!
تسویه حساب بعضی جریانات با صدا و سیما
اینکه عموم جریانات و افراد حاضر در دولت، به دلایل مختلف از صداوسیما دل خوشی ندارند، امری واقعی است. «عزتالله ضرغامی» نیز هر چه برای از میان بردن این فضا کوشش کند، موفقیتی کسب نخواهد کرد. حتی با جلوگیری از «نقد توافقنامه ژنو» در صداوسیما نیز، رضایت این افراد کسب نخواهد شد.
اصلاحطلبانی که در دوره دولت خاتمی، همه تلاش خود برای تضعیف «رسانه ملی» را بهکار بستهاند، اکنون نیز در دولت «حسن روحانی» در حال پیگیری همین خط هستند. «کارگزاران سازندگی» که پس از فتنه88، بارها علیه مستندهای روشنگرانه «صداوسیما» موضع گرفتهاند نیز بدشان نمیآید که فرصت فعلی را خرج «تسویه حساب» کنند.
در این شرایط، چندان عجیب نیست اگر حملات شدیدی به «رسانه ملی» از سوی بعضی گروههای مشخص و همراهان دولت یازدهم، صورت بگیرد. حال میخواهد این امر به بهانه طرح هدفمندسازی یارانه باشد و یا به بهانههای دیگر.
تلاش برای تصاحب «رسانه ملی»
ناگفته نماند که عموماً دولتها، نهتنها خواهان همکاری همهجانبه «رسانه ملی» با خود هستند، بلکه بیمیل نیستند تا بهنوعی، «صداوسیما» را هم تصاحب کنند. این روند سبب میشود تا هجمههای مختلفی بر این نهاد مهم صورت بگیرد که البته تنها بهسود رقبای رسانهای و شبکههای بیگانه است.
قبول حقیقتها چاره کار دولت یازدهم
دولت یازدهم چه بخواهد و چه نخواهد، مجبور به قبول واقعیت در امر هدفمندسازی یارانههاست. دولت یازدهم باید قبول کند عموم مردم در شرایطی که تنها حرف از مهار تورم شده است و کسی نتایج ملموس کاهش تورم را احساس نکرده است، قدری محتاطانه عمل کنند.
وقتی که رییسجمهوری محترم، جناب «حسن روحانی» وعده رفع مشکلات اقتصادی و برداشتن تحریمها را میدهد و آنگاه که توافقنامه ژنو را عامل از میان بردن تحریمها معرفی میکند، باید آنقدر واقعبین باشد که بداند مردم از این همه کوتاهآمدنها در پرونده هستهای، توقع مشاهده تغییرات مثبت و ملموس در حوزه اقتصادی را دارند.
به بیان دیگر، وقتی مردم مشاهده میکنند که دولت «تدبیروامید» با شعار «اعتدال»، توافقنامه ژتو را با آن مختصات پرانتقاد، نشانه پیروزی میداند و در عین حال، باز هم دیوار تحریمها بلندتر میشود، حق دارند تا به بعضی از وعدههای رنگین دولت یازدهم با دیده تردید بنگرند.
همچنین دولت اعتدال باید قبول کند که شیوه برخورد با مردم را، بهخوبی نمیداند. اینکه مردم را بخاطر عدم انصراف از یارانه مورد عتاب و خطاب قرار دهیم، یقیناً امری غلط است و بازخوردی منفی دارد.
البته دولت فعلی، یک بار و طی ماجرای «سبد کالا» اشتباهات خود را دید و کوشید نشان دهد که در حال عذرخواهی کردن از مردم است، اما هنوز نشانه قبول اشتباه در ماجرای انصراف از یارانه، در میان دولتیها دیده نشده است.
چاره کار دولت، یقیاً این نیست که مشکلات را بر عهده دیگران بیندازد و شکستها را بهنام خود ثبت نکند و در همین حال خود را صاحب همه پیروزیها بداند.