این هلیکوپترهاى آقاى کارتر را که مىخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شنها همه مأمورند.
شهدای ایران: حضرت امام خمینی(ره):
تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت خالصانه به دین خدا و بندگان او و استقامت در حفظ کشور اسلامى پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد.
قدرت خدا؛ پشتوانه «قیام لله»
قیام «للَّه»، پشتوانهاش قدرت خداست، پشتوانهاش تفنگ نیست، پشتوانهاش مسلسل نیست، پشتوانهاش قدرت خداست. وقتى قدرت خدا در بین آمد، دیگر قدرتى در مقابل او نمىتواند عرض اندام کند. لهذا این ملت که سرتاسر کشور فریاد مىکردند که ما اسلام را مىخواهیم و همه قیام کرده بودند براى اینکه کفر و نفاق و ظلم و امثال اینها را از بین ببرند و به جاى آن عدل اسلامى باشد، جمهورى اسلامى باشد، این قیام «للَّه» بود.
شواهد لله بودن قیام ملت ایران
الف. نثار جان خود و عزیزان براى خدا
شواهد بر اینکه این قیام «للَّه» بود، اینکه مردم جان خودشان را در طَبَق اخلاص گذاشتند، جان جوانهایشان را با گشادهرویى در طبق اخلاص گذاشتند و به میدان آمدند.
ب. غلبه بر دشمن به واسطه امداد غیبى
شاهد دیگر اینکه ما با (چه چیزى) غلبه کردیم بر اینها؟ ما چه داشتیم؟ آنها همهچیز داشتند، آنها آمریکا داشتند، آنها شوروى داشتند، آنها همه ممالک اسلامى - الّا کمى را - داشتند و قدرت نظامىشان قدرت مدرنى بود که مىگویند در این طرف شرق، همچو قدرتى نبوده است و ما هیچ نداشتیم، ما خدا را داشتیم. شما بدانید که اگر یک تأییدات غیبى نبود، در یک شب مىتوانستند ایران را خراب کنند. شاه مخلوع هم گفته بود که اگر من بنا شد بروم، یک خرابهاى مىگذارم و مىروم، لکن خداى تبارک و تعالى آنچنان رعبى، آنچنان ترسى در دل اینها انداخت که دیگر مجال اینکه یک خرابکارى بزرگى بکنند، پیدا نکردند. این براى این بود که یک نهضت اسلامى بود.(صحیفه امام، ج 13، ص 138 - 139)
ماجراى طبس؛ تجلى امداد غیبى
این چه بود که این ملت ضعیف بدون تجهیز، بدون تدریب نظامى را بر این همه قدرتها غلبه داد؟ این جز همان است که در صدر اسلام هم یک عده قلیل را بر عدههاى کثیر پیروز کرد و همچو رعبى در قلبها انداخت که نتوانستند در مقابل سى هزار جمعیت عرب - که هر چندتایشان یک شمشیر داشت و هر چندتایشان یک شتر داشت - مقاومت کنند، (در حالى که) آنها هفتصد هزار جمعیت بودند؟ این جز این بود که یک دست غیبى در کار است؟! (چه کسى) این هلیکوپترهاى آقاى کارتر را که مىخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شنها همه مأمورند.(صحیفه امام، ج 12، ص 379 - 380)
آن حربهاى که در دست ایران است، پیش آنها نیست، آنها آن حربه را نمىشناسند. آن حربه ایمان است، حربه توحید است. آنها تأییدات غیبى الهى را منکر هستند، اینها نمىتوانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هر گوشه از ایران یک امور خارقالعاده واقع مىشود که با دست عادى بشر نمىتواند واقع بشود. آنها در طبس آمدند و گمان کردند که مىتوانند نیرو پیاده کنند و مىتوانند بیایند و به بهانه خارجکردن گروگانها، ایران را قبضه کنند و خداى تبارک و تعالى شنها و بادها را فرستاد و آنها را شکست داد.(صحیفه امام، ج 16، ص 105)
شرط حفظ امدادهاى غیبى
الف. خدمت خالصانه براى خدا
این دست غیبى همراه ما است و اینرا حفظ بکنید. حفظ به این است که خدمت را خالص کنید براى خداى تبارک و تعالى. عقل اقتضا مىکند انسان (که دارد) زحمت مىکشد، این زحمت را براى خلق بکشد، همان زحمت را براى خالق هم بکشد، نتیجهاش هم در دنیا همان است. شما در اینجا کار مىکنید، زحمت مىکشید، قصدتان هر چه هست، آن مقدارى که باید به شما - مثلا - از حیثیات برسد، مىرسد، حالا عقل اقتضا مىکند که وقتىکه اینطور است، چرا براى خدا نباشد. ما براى خدا هم کار بکنیم، هر مقصدى که داریم، بهتر به ما مىرسد، براى غیر خدا هم کار بکنیم، به ما مىرسد، لکن براى ما ضررهاى معنوى دارد.(صحیفه امام، ج 16، ص 123 - 124)
ب. استقامت
قوى باشید، برومند باشید و از هیاهوى دنیا، هیچوقت به خودتان هراس راه ندهید. این مسائل در صدر اسلام هم بوده است. این هیاهوها و بساطى که مخالفین اسلام در صدر اسلام راه مىانداختند، در زمان خود پیغمبر اکرم(ص) و بعدها همیشه بوده است، لکن خداوند امر فرموده است که ما مستقیم باشیم، استقامت کنیم. اگر استقامت کنیم، مؤید به تأییدات الهى هستیم.(صحیفه امام، ج 18، ص 441) تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت به دین خدا و به بندگان او پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد: «إن تَنصُروا اللَّه یَنصُرکُم و یُثَبِّت اقدَامَکُم».(صحیفه امام، ج 19، ص 159)
ج. حفظ اسلام و کشور اسلامى
ما از خدا مىخواهیم که با آن جنود غیبیه که دارد و با آن ملائکة اللَّه، به ما کمک بفرماید و مىفرماید لکن شرط این است ما به عهد خود باقى باشیم؛ عهدى که با اسلام داریم؛ حفظ اسلام، حفظ کشور اسلامى، حفظ نوامیس اسلامى. ما باید این توجه را هیچوقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما بندگان خدا هستیم و در راه او و در سبیل او حرکت مىکنیم.(صحیفه امام، ج 15، ص 403 - 404)
تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت خالصانه به دین خدا و بندگان او و استقامت در حفظ کشور اسلامى پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد.
قدرت خدا؛ پشتوانه «قیام لله»
قیام «للَّه»، پشتوانهاش قدرت خداست، پشتوانهاش تفنگ نیست، پشتوانهاش مسلسل نیست، پشتوانهاش قدرت خداست. وقتى قدرت خدا در بین آمد، دیگر قدرتى در مقابل او نمىتواند عرض اندام کند. لهذا این ملت که سرتاسر کشور فریاد مىکردند که ما اسلام را مىخواهیم و همه قیام کرده بودند براى اینکه کفر و نفاق و ظلم و امثال اینها را از بین ببرند و به جاى آن عدل اسلامى باشد، جمهورى اسلامى باشد، این قیام «للَّه» بود.
شواهد لله بودن قیام ملت ایران
الف. نثار جان خود و عزیزان براى خدا
شواهد بر اینکه این قیام «للَّه» بود، اینکه مردم جان خودشان را در طَبَق اخلاص گذاشتند، جان جوانهایشان را با گشادهرویى در طبق اخلاص گذاشتند و به میدان آمدند.
ب. غلبه بر دشمن به واسطه امداد غیبى
شاهد دیگر اینکه ما با (چه چیزى) غلبه کردیم بر اینها؟ ما چه داشتیم؟ آنها همهچیز داشتند، آنها آمریکا داشتند، آنها شوروى داشتند، آنها همه ممالک اسلامى - الّا کمى را - داشتند و قدرت نظامىشان قدرت مدرنى بود که مىگویند در این طرف شرق، همچو قدرتى نبوده است و ما هیچ نداشتیم، ما خدا را داشتیم. شما بدانید که اگر یک تأییدات غیبى نبود، در یک شب مىتوانستند ایران را خراب کنند. شاه مخلوع هم گفته بود که اگر من بنا شد بروم، یک خرابهاى مىگذارم و مىروم، لکن خداى تبارک و تعالى آنچنان رعبى، آنچنان ترسى در دل اینها انداخت که دیگر مجال اینکه یک خرابکارى بزرگى بکنند، پیدا نکردند. این براى این بود که یک نهضت اسلامى بود.(صحیفه امام، ج 13، ص 138 - 139)
ماجراى طبس؛ تجلى امداد غیبى
این چه بود که این ملت ضعیف بدون تجهیز، بدون تدریب نظامى را بر این همه قدرتها غلبه داد؟ این جز همان است که در صدر اسلام هم یک عده قلیل را بر عدههاى کثیر پیروز کرد و همچو رعبى در قلبها انداخت که نتوانستند در مقابل سى هزار جمعیت عرب - که هر چندتایشان یک شمشیر داشت و هر چندتایشان یک شتر داشت - مقاومت کنند، (در حالى که) آنها هفتصد هزار جمعیت بودند؟ این جز این بود که یک دست غیبى در کار است؟! (چه کسى) این هلیکوپترهاى آقاى کارتر را که مىخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شنها همه مأمورند.(صحیفه امام، ج 12، ص 379 - 380)
آن حربهاى که در دست ایران است، پیش آنها نیست، آنها آن حربه را نمىشناسند. آن حربه ایمان است، حربه توحید است. آنها تأییدات غیبى الهى را منکر هستند، اینها نمىتوانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هر گوشه از ایران یک امور خارقالعاده واقع مىشود که با دست عادى بشر نمىتواند واقع بشود. آنها در طبس آمدند و گمان کردند که مىتوانند نیرو پیاده کنند و مىتوانند بیایند و به بهانه خارجکردن گروگانها، ایران را قبضه کنند و خداى تبارک و تعالى شنها و بادها را فرستاد و آنها را شکست داد.(صحیفه امام، ج 16، ص 105)
شرط حفظ امدادهاى غیبى
الف. خدمت خالصانه براى خدا
این دست غیبى همراه ما است و اینرا حفظ بکنید. حفظ به این است که خدمت را خالص کنید براى خداى تبارک و تعالى. عقل اقتضا مىکند انسان (که دارد) زحمت مىکشد، این زحمت را براى خلق بکشد، همان زحمت را براى خالق هم بکشد، نتیجهاش هم در دنیا همان است. شما در اینجا کار مىکنید، زحمت مىکشید، قصدتان هر چه هست، آن مقدارى که باید به شما - مثلا - از حیثیات برسد، مىرسد، حالا عقل اقتضا مىکند که وقتىکه اینطور است، چرا براى خدا نباشد. ما براى خدا هم کار بکنیم، هر مقصدى که داریم، بهتر به ما مىرسد، براى غیر خدا هم کار بکنیم، به ما مىرسد، لکن براى ما ضررهاى معنوى دارد.(صحیفه امام، ج 16، ص 123 - 124)
ب. استقامت
قوى باشید، برومند باشید و از هیاهوى دنیا، هیچوقت به خودتان هراس راه ندهید. این مسائل در صدر اسلام هم بوده است. این هیاهوها و بساطى که مخالفین اسلام در صدر اسلام راه مىانداختند، در زمان خود پیغمبر اکرم(ص) و بعدها همیشه بوده است، لکن خداوند امر فرموده است که ما مستقیم باشیم، استقامت کنیم. اگر استقامت کنیم، مؤید به تأییدات الهى هستیم.(صحیفه امام، ج 18، ص 441) تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت به دین خدا و به بندگان او پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد: «إن تَنصُروا اللَّه یَنصُرکُم و یُثَبِّت اقدَامَکُم».(صحیفه امام، ج 19، ص 159)
ج. حفظ اسلام و کشور اسلامى
ما از خدا مىخواهیم که با آن جنود غیبیه که دارد و با آن ملائکة اللَّه، به ما کمک بفرماید و مىفرماید لکن شرط این است ما به عهد خود باقى باشیم؛ عهدى که با اسلام داریم؛ حفظ اسلام، حفظ کشور اسلامى، حفظ نوامیس اسلامى. ما باید این توجه را هیچوقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما بندگان خدا هستیم و در راه او و در سبیل او حرکت مىکنیم.(صحیفه امام، ج 15، ص 403 - 404)