طرحی که ابتدا با تعداد امضاهای قابل توجه به عنوان دوفوریت مطرح شد اما در ادامه، با تلاش برخی افراد که زمانی مدیریت و طراحی تنظیم آن را در دستگاه اجرایی عهده دار بودند، تنها به یک فوریت آن رای دادند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از خیبر آنلاین، قصه پرغصه جلوگیری از فرزندآوری و ترویج شعارهای دشمن شادکن
"دوبچه کافی است" و "فرزند کمتر، زندگی بهتر" و... که در سال های دولت
موسوم به کارگزاران به ریاست هاشمی رفسنجانی اوج گرفته و به تغییر سبک
زندگی و نگاه به فرزند در خانواده های مسلمان ایرانی منجر شد، همینک وارد
یک بحران جدی شده و از خطوط قرمز این مساله عبور کرده است.
اتخاذ سیاست های تنبیهی برای خانواده هایی که دارای فرزند بیشتر و نیز، اعمال برنامه ای تشویقی برای آنان که تک یا نهایتا دوفرزند داشته اند، به مرور زمان منجر به تغییر و تثبیت این روش و افزایش اقدامات ضدباروری و پیشگیری های رنگارنگ در این زمینه شد.
شدت این فاجعه تا جایی پیش رفت که سازمان های جهانی، متحیر از این رشد بی سابقه درصد کاهش جمعیت در ایران، کشورمان را به عنوان الگو در زمینه کنترل جمعیت معرفی کرده و به برخی مسئولان دخیل در این امر، حتی تا ۳ مرتبه جایزه اهدا کردند!
تاسف برانگیز اینکه آن مسئولان که همینک نیز در بخش های مختلف کشور دارای مسئولیت هستند، پس از دریافت هر جایزه، بر شدت فعالیت های ضدجمعیتی خود افزایش داده و سعی می کنند با ادله غرب پسند خود، این رفتار غیردینی را اشاعه دهند.
اینک، مساله تحدید نسل و در نهایت انقراض نسل در ایران که براساس آمارها یک احتمال جدی است، از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار می گیرد و از عموم مخاطبان گرانقدر درخواست می شود با دقت آن را مورد مطالعه قرار دهند.
"جنگ جمعیتی" یکی از اهرم های مهم و جدی دشمنان جهت کنترل هدف موردنظر است تا از طریق آن، ضمن کاستن از قدرت اثرگذار نیروی انسانی، جهت سیطره بر آن اقدامات بعدی را اعمال نمایند. "جنگ جمعیتی" در دو روش "مسلحانه" و "غیرمسلحانه" پیگیری می شود که در روش "مسلحانه" جنگ افروزی و کشتار رسمی و آشکار موردنظر است (مانند آنچه که در سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، مصر و... صورت می گیرد) اما روش "غیرمسلحانه" آن به شدت پیچیده، آرام، نرم، بی سروصدا و البته کشنده تر است.
در سال ۱۹۴۸ طی یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه "جان هاپکینز"، پایه های تئوریک علوم اجتماعی در جنگ روانی استخراج شد. بعدها طی دهه ۷۰ نتیجه این تحقیقات به تاسیس رشته دانشگاهی "ارتباطات سلامت عمومی" در این دانشگاه منجر شد. هدف از تاسیس این رشته و مراکز مرتبط با آن، ارایه یک برنامه هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته بود. این برنامه با پشتوانه آمریکا و با همکاری بسیاری از سازمان های بین المللی با عناوینی زیبا و جذاب چون تنظیم خانواده در این کشورها (از جمله ایران) ترویج شد.
ورود جمعیت شناسان به مباحث سیاست های جمعیتی سبب شد تا به پشتوانه حمایت مالی بنیادهای فراملیتی نظیر بنیادهای یهودی- صهیونیستی فورد، راکفلر و نهادهایی که در سطح بین المللی فعالیت داشتند، نظیر آژانس توسعه ایالات متحده و صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، بودجه هنگفتی به فعالیت های علمی و پزوهشی جمعیت شناسی اختصاص یابد.
این بنگاه ها در پی آن هستند تا زنان و مردان کشورهای هدف (از جمله ایران) را در قالب شعارهای انساندوستانه تحت عنوان "واکسیناسیون"، با واکسن هایی همچون کزاز و دیفتری برای همیشه عقیم سازند.
هدف اعلام شده اتحاد جهانی GAVI که در سال ۲۰۰۰ با کمک بنیاد یهودی "گیتز" ایجاد شد، واکسینه کردن تمام مردم جهان سوم (بخوانید عقیم کردن آنها) بوده است. به گواهی وبسایت اتحاد GAVI بنیاد راکسلر، یونیسف، گروه بانک جهانی، سازمان بهداشت جهانی، فدراسیون بین المللی انجمن ها و مجامع تولیدکنندگان، دولت های ملی اهداکننده و کشورهای در حال توسعه و برنامه واکسینه کردن کودکان "بیل و ملیندا گیتز" سازمان های عضو GAVI هستند.
در رابطه با "جنگ جمعیتی" در روش "غیرمسلحانه"، هنری کسنجر، وزیر سابق امورخارجه آمریکا، در یاداشت مطالعات امنیت ملی ۲۰۰ در سال ۱۹۷۴ نوشت: "جمعیت جهان باید به ۲ میلیارد نفر کاهش یابد و راه خلاص شدن از ۴ میلیارد دیگر، کشف و گسترش ویروس ایدز است"!
طی دهه ۷۰ و در زمان هنری کسینجر، پروژه تحقیقاتی با عنوان "مطالعاتی درباره تاثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا" انجام شد. این پروژه که NSSM۲۰۰ نام گرفت، روند فزاینده رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا دانسته و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاست ها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمان های بین المللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای موردنظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می کند.
در مطالعات "جنگ جمعیتی" و ابعاد روانی آن نباید اهمیت NSSM۲۰۰ را دستکم گرفت، زیرا این برنامه موثرترین برنامه ای است که برای دودهه بر جمعیت زدایی جهانی مسلط بوده است.
بنابر NSSM۲۰۰ برنامه عمل جمعیت جهانی به خودی خود رشد نمی یابد و به تلاش های جدی توسط کشورهای ذینفع نیازمند است که فعالیت آژانس سازمان ملل و دیگر مجموعه های بین المللی آن را اثربخش می نمایند. در این میان، رهبری ایالات متحده عاملی ضروری و اصلی است!در بحث "جنگ جمعیتی" با روش "غیرمسلحانه" علیه ایران اسلامی، چند آمار تکان دهنده وجود دارد که اطلاع از آن می تواند خانواده های ایرانی را تغییر در روش فعلی و تفکر در افزایش جمعیت خانوارها کمک کند.
لطفا در آمار ذیل دقت کنید:
- طبق برنامه توسعه اول مصوب سال ۱۳۶۵، قرار بود نرخ باروری در سال ۱۳۹۰ به عدد ۴ می رسید اما با اجرای آن از سال ۱۳۶۸، در سال ۱۳۷۲ به عدد ۴ رسیدیم (یعنی در مسیر کاهش رشد جمعیت، راه ۲۲ ساله در ایران ۴ ساله طی شد!)
- در سال ۱۳۷۲ وام ۱۵۰ میلیون دلاری صندوق جمعیت ملل متحد (که در جنگ جمعیتی غیرمسلحانه به نقش این سازمان های اکثرا صهیونیستی- آمریکایی اشاره شد) برای تنظیم خانواده در ایران (بخوانید کاهش جمعیت) تخصیص یافت.
- در حال حاضر از ۲۲ میلیون زن در سن باروری، حدود ۱۴ میلیون متاهل هستند و فقط در سال حدود ۱ میلیون و ۳۵۰ فرزند از این تعداد زن متاهل به دنیا می آیند و این آمار روز به روز رو به کاهش است.
- رییس فدراسیون بین الملل خانواده (عضو زنجیره ای مجموعه سازمان های تحت راهبری آمریکا که در جنگ جمعیتی به روش غیرمسلحانه فعالیت دارند) در سال ۱۳۷۳ از کشورهای اسلامی درخواست کرده است که از الگوی کنترل جمعیت در ایران پیروی کنند
- و ...
جالب اینجاست که "زیبیگنیو برژینسکی" (طراح پروژه نظم نوین جهانی) در مصاحبه با وال استریت ژورنال از سیاستمداران آمریکایی خواسته است که در مسایل سیاسی با ایران، بازی طولانی مدتی را در دستور کار خود قرار دهند تا تغییر شکل جمعیتی در ایران به نفع آنها رقم زده شود!
آمار و ارقام فوق و تلاش های آمریکا و صهیونیسم برای جنگ جمعیتی علیه ایران با روش "غیرمسلحانه" و بسیاری ناگفته های دیگر که متاسفانه از دید مردم پنهان نگاه داشته شده، موجب آن شده است که حضرت امام خامنه ای، طی چند سال اخیر، ضمن هشدار راجع به مساله کاهش شدید رشد جمعیت در ایران، بیاناتی را مطرح نماید. معظم له در یکی از فرمایشات خود مطرح کرده اند: "مساله جمعیت یکی از خطراتی است که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می کند، تن او می لرزد. مساله جمعیت را جدی بگیرید، جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا می کند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست؛ یعنی مساله جمعیت از آن مسایلی نیست که بگوییم حالا ۱۰ سال دیگر فکر می کنیم، نه، اگرچند سال بگذرد، وقتی نسل ها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست".
در این رابطه اگرچه تلاش هایی صورت گرفت اما متاسفانه، در ۲۴ فروردین سال جاری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دوفوریت "طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور" رای ندادند. طرحی که ابتدا با تعداد امضاهای قابل توجه به عنوان دوفوریت مطرح شد اما در ادامه، با تلاش برخی افراد که زمانی مدیریت و طراحی تنظیم خانواده (بخوانید کاهش جمعیت) را در دستگاه اجرایی عهده دار بودند، تنها به یک فوریت آن رای دادند.
امید است نمایندگان مجلس و سایر مسئولان کشور که خود را پیرو منویات ولی امر مسلمین می دانند، در میدان عمل نیز پیروی خود را به تصویر بکشند.
همچنین، خانواده های فرزنددوست و مسلمان کشورمان که تکلیف و وظیفه را فراتر از مسایل قانونی و تبلیغات غربگرایی می دانند، با جدی گرفتن هشدارهای امام خامنه ای و عموم مراجع تقلید و با عنایت به "جنگ جمعیتی" با روش "غیرمسلحانه" دشمن، نسبت به فرزندآوری و ازدیاد نسل اقدام نموده و سبک زندگی موردنظر غرب را به کناری نهند.
اتخاذ سیاست های تنبیهی برای خانواده هایی که دارای فرزند بیشتر و نیز، اعمال برنامه ای تشویقی برای آنان که تک یا نهایتا دوفرزند داشته اند، به مرور زمان منجر به تغییر و تثبیت این روش و افزایش اقدامات ضدباروری و پیشگیری های رنگارنگ در این زمینه شد.
شدت این فاجعه تا جایی پیش رفت که سازمان های جهانی، متحیر از این رشد بی سابقه درصد کاهش جمعیت در ایران، کشورمان را به عنوان الگو در زمینه کنترل جمعیت معرفی کرده و به برخی مسئولان دخیل در این امر، حتی تا ۳ مرتبه جایزه اهدا کردند!
تاسف برانگیز اینکه آن مسئولان که همینک نیز در بخش های مختلف کشور دارای مسئولیت هستند، پس از دریافت هر جایزه، بر شدت فعالیت های ضدجمعیتی خود افزایش داده و سعی می کنند با ادله غرب پسند خود، این رفتار غیردینی را اشاعه دهند.
اینک، مساله تحدید نسل و در نهایت انقراض نسل در ایران که براساس آمارها یک احتمال جدی است، از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار می گیرد و از عموم مخاطبان گرانقدر درخواست می شود با دقت آن را مورد مطالعه قرار دهند.
"جنگ جمعیتی" یکی از اهرم های مهم و جدی دشمنان جهت کنترل هدف موردنظر است تا از طریق آن، ضمن کاستن از قدرت اثرگذار نیروی انسانی، جهت سیطره بر آن اقدامات بعدی را اعمال نمایند. "جنگ جمعیتی" در دو روش "مسلحانه" و "غیرمسلحانه" پیگیری می شود که در روش "مسلحانه" جنگ افروزی و کشتار رسمی و آشکار موردنظر است (مانند آنچه که در سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، مصر و... صورت می گیرد) اما روش "غیرمسلحانه" آن به شدت پیچیده، آرام، نرم، بی سروصدا و البته کشنده تر است.
در سال ۱۹۴۸ طی یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه "جان هاپکینز"، پایه های تئوریک علوم اجتماعی در جنگ روانی استخراج شد. بعدها طی دهه ۷۰ نتیجه این تحقیقات به تاسیس رشته دانشگاهی "ارتباطات سلامت عمومی" در این دانشگاه منجر شد. هدف از تاسیس این رشته و مراکز مرتبط با آن، ارایه یک برنامه هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته بود. این برنامه با پشتوانه آمریکا و با همکاری بسیاری از سازمان های بین المللی با عناوینی زیبا و جذاب چون تنظیم خانواده در این کشورها (از جمله ایران) ترویج شد.
ورود جمعیت شناسان به مباحث سیاست های جمعیتی سبب شد تا به پشتوانه حمایت مالی بنیادهای فراملیتی نظیر بنیادهای یهودی- صهیونیستی فورد، راکفلر و نهادهایی که در سطح بین المللی فعالیت داشتند، نظیر آژانس توسعه ایالات متحده و صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، بودجه هنگفتی به فعالیت های علمی و پزوهشی جمعیت شناسی اختصاص یابد.
این بنگاه ها در پی آن هستند تا زنان و مردان کشورهای هدف (از جمله ایران) را در قالب شعارهای انساندوستانه تحت عنوان "واکسیناسیون"، با واکسن هایی همچون کزاز و دیفتری برای همیشه عقیم سازند.
هدف اعلام شده اتحاد جهانی GAVI که در سال ۲۰۰۰ با کمک بنیاد یهودی "گیتز" ایجاد شد، واکسینه کردن تمام مردم جهان سوم (بخوانید عقیم کردن آنها) بوده است. به گواهی وبسایت اتحاد GAVI بنیاد راکسلر، یونیسف، گروه بانک جهانی، سازمان بهداشت جهانی، فدراسیون بین المللی انجمن ها و مجامع تولیدکنندگان، دولت های ملی اهداکننده و کشورهای در حال توسعه و برنامه واکسینه کردن کودکان "بیل و ملیندا گیتز" سازمان های عضو GAVI هستند.
در رابطه با "جنگ جمعیتی" در روش "غیرمسلحانه"، هنری کسنجر، وزیر سابق امورخارجه آمریکا، در یاداشت مطالعات امنیت ملی ۲۰۰ در سال ۱۹۷۴ نوشت: "جمعیت جهان باید به ۲ میلیارد نفر کاهش یابد و راه خلاص شدن از ۴ میلیارد دیگر، کشف و گسترش ویروس ایدز است"!
طی دهه ۷۰ و در زمان هنری کسینجر، پروژه تحقیقاتی با عنوان "مطالعاتی درباره تاثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا" انجام شد. این پروژه که NSSM۲۰۰ نام گرفت، روند فزاینده رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا دانسته و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاست ها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمان های بین المللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای موردنظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می کند.
در مطالعات "جنگ جمعیتی" و ابعاد روانی آن نباید اهمیت NSSM۲۰۰ را دستکم گرفت، زیرا این برنامه موثرترین برنامه ای است که برای دودهه بر جمعیت زدایی جهانی مسلط بوده است.
بنابر NSSM۲۰۰ برنامه عمل جمعیت جهانی به خودی خود رشد نمی یابد و به تلاش های جدی توسط کشورهای ذینفع نیازمند است که فعالیت آژانس سازمان ملل و دیگر مجموعه های بین المللی آن را اثربخش می نمایند. در این میان، رهبری ایالات متحده عاملی ضروری و اصلی است!در بحث "جنگ جمعیتی" با روش "غیرمسلحانه" علیه ایران اسلامی، چند آمار تکان دهنده وجود دارد که اطلاع از آن می تواند خانواده های ایرانی را تغییر در روش فعلی و تفکر در افزایش جمعیت خانوارها کمک کند.
لطفا در آمار ذیل دقت کنید:
- طبق برنامه توسعه اول مصوب سال ۱۳۶۵، قرار بود نرخ باروری در سال ۱۳۹۰ به عدد ۴ می رسید اما با اجرای آن از سال ۱۳۶۸، در سال ۱۳۷۲ به عدد ۴ رسیدیم (یعنی در مسیر کاهش رشد جمعیت، راه ۲۲ ساله در ایران ۴ ساله طی شد!)
- در سال ۱۳۷۲ وام ۱۵۰ میلیون دلاری صندوق جمعیت ملل متحد (که در جنگ جمعیتی غیرمسلحانه به نقش این سازمان های اکثرا صهیونیستی- آمریکایی اشاره شد) برای تنظیم خانواده در ایران (بخوانید کاهش جمعیت) تخصیص یافت.
- در حال حاضر از ۲۲ میلیون زن در سن باروری، حدود ۱۴ میلیون متاهل هستند و فقط در سال حدود ۱ میلیون و ۳۵۰ فرزند از این تعداد زن متاهل به دنیا می آیند و این آمار روز به روز رو به کاهش است.
- رییس فدراسیون بین الملل خانواده (عضو زنجیره ای مجموعه سازمان های تحت راهبری آمریکا که در جنگ جمعیتی به روش غیرمسلحانه فعالیت دارند) در سال ۱۳۷۳ از کشورهای اسلامی درخواست کرده است که از الگوی کنترل جمعیت در ایران پیروی کنند
- و ...
جالب اینجاست که "زیبیگنیو برژینسکی" (طراح پروژه نظم نوین جهانی) در مصاحبه با وال استریت ژورنال از سیاستمداران آمریکایی خواسته است که در مسایل سیاسی با ایران، بازی طولانی مدتی را در دستور کار خود قرار دهند تا تغییر شکل جمعیتی در ایران به نفع آنها رقم زده شود!
آمار و ارقام فوق و تلاش های آمریکا و صهیونیسم برای جنگ جمعیتی علیه ایران با روش "غیرمسلحانه" و بسیاری ناگفته های دیگر که متاسفانه از دید مردم پنهان نگاه داشته شده، موجب آن شده است که حضرت امام خامنه ای، طی چند سال اخیر، ضمن هشدار راجع به مساله کاهش شدید رشد جمعیت در ایران، بیاناتی را مطرح نماید. معظم له در یکی از فرمایشات خود مطرح کرده اند: "مساله جمعیت یکی از خطراتی است که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می کند، تن او می لرزد. مساله جمعیت را جدی بگیرید، جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا می کند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست؛ یعنی مساله جمعیت از آن مسایلی نیست که بگوییم حالا ۱۰ سال دیگر فکر می کنیم، نه، اگرچند سال بگذرد، وقتی نسل ها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست".
در این رابطه اگرچه تلاش هایی صورت گرفت اما متاسفانه، در ۲۴ فروردین سال جاری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دوفوریت "طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور" رای ندادند. طرحی که ابتدا با تعداد امضاهای قابل توجه به عنوان دوفوریت مطرح شد اما در ادامه، با تلاش برخی افراد که زمانی مدیریت و طراحی تنظیم خانواده (بخوانید کاهش جمعیت) را در دستگاه اجرایی عهده دار بودند، تنها به یک فوریت آن رای دادند.
امید است نمایندگان مجلس و سایر مسئولان کشور که خود را پیرو منویات ولی امر مسلمین می دانند، در میدان عمل نیز پیروی خود را به تصویر بکشند.
همچنین، خانواده های فرزنددوست و مسلمان کشورمان که تکلیف و وظیفه را فراتر از مسایل قانونی و تبلیغات غربگرایی می دانند، با جدی گرفتن هشدارهای امام خامنه ای و عموم مراجع تقلید و با عنایت به "جنگ جمعیتی" با روش "غیرمسلحانه" دشمن، نسبت به فرزندآوری و ازدیاد نسل اقدام نموده و سبک زندگی موردنظر غرب را به کناری نهند.