به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، پس از آنکه خانواده حسینزاده در آخرین ثانیههای اجرای حکم قصاص در یک اقدام خداپسندانه و تحسین برانگیز قاتل فرزند خود را بخشیدند، رسانههای گروهی مختلف خبرگزاریها، مطبوعات داخلی و خارجی، سایتهای خبری، رسانههای دیداری و شنیداری از زوایای مختلف به این موضوع پرداخته و هر یک با شیوه خود آن را خبری کردند.
تماسهای پی در پی خبرنگاران از رسانههای مختلف و درخواست مصاحبه، گفتوگوی تلفنی و حضوری با این خانواده پایان ندارد، در این میان برخی رسانههای خارجی (شبکه خبری آسوشیتدپرس و بیبیسی) نیز از قافله عقب نماندند و در خواست مصاحبه کردند، که تقاضای هر دو آنها از سوی خانواده حسینزاده رد شد.
عبدالغنی حسینزاده پدر مرحوم عبدالله اینگونه شرح داد که خانمی از بیبیسی تماس گرفت و در خواست گفتوگو کرد، من کمی فکر کردم و با سابقهای که از این شبکه سراغ داشتم تصمیم گرفتم که مصاحبه نکنم.
وی ادامه داد: چون صداقت ندارند و احتمال دادم صحبتهای من را تحریف و به گونهای دیگر جلوه دهند و یا حتی بهرهبرداری غیر از اطلاعرسانی داشته باشند، تقاضای این شبکه را نپذیرفتم.
حسینزاده افزود: روز بعد مجددا تماس گرفتند و شماره خانواده قاتل را از من خواستند و چون در اختیار نداشتم ندادم و باز عذرم موجه بود.
*خواست خدا بود
خدا خواست، هیچ کس انتظار گذشت نداشت، تا زمان اجرای حکم هیچ وساطتی را قبول نمیکردیم، اگر کسی در رابطه با موضوع رضایت میخواست صحبت کند، اجازه نمیدادیم، گاهی بستگان و دوستان میگفتند فلانی میخواهد به منزل شما بیاید، چون میدانستیم برای چه کاری میآید، میگفتیم از رضایت و بخشش حرفی به میان نیاورد و چیزی از این موضوع نگوید.
*یا حسین یا ابوالفضل مردم تنم را لرزاند
عنصر اعتقاد شیعی باز به داد رسید و جان انسانی را به وی بخشید تا لطف و کرامت خاندان نبوت و امامت در آستانه ولادت مادر امامت زهرای اطهر بار دیگر جلوهگر شود و تلنگری باشد برای همه ناظران و این شد که ندای یا حسین یا ابوالفضل دل شیعه را به رحم آورد و پدر و مادری شیعه با خدا معامله کردند.
حسینزاده در پاسخ به این سئوال که چه شد که در ثانیه آخر گذشت کرد، گفت: زمانی که وارد محوطه زندان شدم و همه چیز مهیای اجرای حکم بود، جمعیت حاضر فریاد میزدند یا حسین یا ابوالفضل و این فریاد یا حسین یا ابوالفضل مردم مرا منقلب کرد، دچار استرس شدم و تمام بدنم میلرزید و همسرم هم دچار افت فشار شد، با یک لیوان آب و یک لیوان آب قند کمی حالمان جا آمد و از مسئولان زندان خواستیم اتاق را خلوت کنند، بعد نشستیم دو تایی گریه کردیم، کمی که آرامتر شدیم به محل اجرای حکم برگشتیم، هنوز هم قصد گذشت نداشتیم ولی جمعیت حاضر همچنان فریاد میزدند غنی برادر ماست، شفاعت، شفاعت، یاحسین یا ابوالفضل، قاتل هم به اسم من و همسرم را حتی با اسم مستعارش صدا کرد و گفت: به پدر و مادرم رحم کنید و اینجا خدا خواست چیز دیگری رقم بخورد و همه چیز را در اختیار همسرم گذاشتم و گفتم هر چه تو بگی.
*امتحان سختی بود / خدا از من خواست
مادر مرحوم عبدالله وارد گفتوگو شد و افزود: خدا نخواست خون دیگری ریخته شود، خدا از من خواست تا ببخشم، خون مردههای کدورت قلبم رقیق شد و زمانی که به محل رسیدم توان بالا رفتن نداشتم و فقط میخواستم قصاص شود، اما خدا نخواست، از روز گذشت احساس خیلی خوبی دارم، احساس میکنم خداوند کاملا در وجود من و همیشه همراه من است.
*پشیمان نیستم
سامره (مریم) علینژاد ادامه داد: هر زمان به قرآن و حافظ متوسل میشدم، هر دو میگفتند همه چیز را به خدا بسپارم، امروز هم پشیمان نیستم، احساس میکنم خداوند مرا دوست داشت و لطف او شامل من شد که توانستم گذشت کنم، خداوند صبر مرا دید و اینگونه امتحانم کرد، بعد از اینکه دو امانتش را از من گرفت و اینجا امتحان سختی کرد و فکر میکنم نمره خوبی گرفتم.
پدر دوباره وارد گفتوگو شد و تاکید کرد همه چیز خواست خدا بود، چرا که پس از 6 سال زمان اجرای حکم (23 آذر 92) /مصادف شد به ماههای محرم و صفر و در حالی که همه مقدمات و محل نصب داربست هم آماده شده بود، رئیس زندان و رئیس انجمن حمایت از زندانیان با من تماس گرفتن و تقاضای ملاقات کردند و من پذیرفتم، از من خواستند که به دلیل تقارن محرم و صفر اجرای حکم به تعویق بیفتد و ما هم خود راضی به اجرای حکم در این ماهها نبودیم موافقت کردیم و صورتجلسه تنظیم شد تا اجرای حکم به 23 اسفند موکول شود.
وی افزود: در این زمان هم دیدیم ایام تحویل سال و شب عید نزدیک است و احساس خوبی نداشتیم که در شب سال تحویل عده زیادی از اهالی محل و خانواده و اطرافیان قاتل تلخ کام شوند، به همین دلیل مجدد با تعویق حکم موافقت کردیم و در نهایت تصمیم نهایی بر اجرای حکم در تاریخ 26 فروردین 93 گرفته شد و به شدت اصرار به قصاص داشتیم، که در ثانیههای آخر، لطف خدا شامل ما شد و اکنون هم رضایت خدا را داریم و هم رضایت مردم و از این بابت بسیار راضی و خشنودیم.
حسینزاده درباره دریافت وجه و ساخت مدرسه یا ورزشگاه بهنام مرحوم عبدالله ابراز داشت: ما ریالی از کسی نگرفتیم و نخواهیم گرفت و دخالتی هم در این رابطه نداریم و نمیکنیم، اگر هم کسی خواست کاری بکند، خودش انجام دهد و به ورزش شهر کمک کند ما از کسی کمکی در خواست نکردیم.
این خانواده در پایان با ابراز خرسندی و رضایت کامل از کار خود گفتند، شنیدیم پس از انتشار خبر گذشت ما چهار خانواده دیگر هم در کشور از حق قصاص گذشتند و این ما را بیشتر خوشحال کرد که توانستیم کار تاثیرگذاری را انجام دهیم و به نوعی کار فرهنگی مثبتی انجام شد.
خانواده حسینزاده گذشت و بخشش را یک کار ارزشمند دانستند ولی در عین حال عنوان کردند: افراد شرور و دارای سابقه را نباید بخشید، اما افرادی که سابقه شرارت ندارند ولی بر اثر یک اشتباه و یا حادثه گرفتار میشوند را میتوان بخشید و فرصت دوباره داد.
---------------------------
گفتوگو از نعمت مومنی