شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۳۵۰
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰
خاطرات جبهه
پایگاه اطلاع رسانی شهدای ایران: کبوتران جلد حرم عشق را ببین که چه عاشقانه در پی معبود خویش به وصال رسیدند. چگونه می‎توان کبوتر را از پرواز نهی کرد، او تنها پرواز می‎داند.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، مسعود شجاعی طباطبایی یکی از هنرمندانی است که در اوایل سال‎های جوانی توفیق حضور در جبهه‎های جنگ حق علیه باطل را داشته است. اما با سن کم توانسته تصاویر ماندگاری از دلیرمردان ایران اسلامی ضبط و ثبت کند. وی در جدیدترین مطلب وبلاگ خود«وصیت‏نامه» بار دیگر تصویری از رزمندگان را منتشر کرده است:

هورالعظیم، جزیره مجنون/اسفند ۱۳۶۳/ پیکر پاک شهید «غلامرضا نامدار محمدی» توسط امدادگران به پشت جبهه منتقل می شود. او عکاس مجله امید انقلاب بود که در منطقه عملیاتی بدر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته به شهادت رسیده است.

کبوتران جلد حرم عشق را ببین که چه عاشقانه در پی معبود خویش به وصال رسیدند. چگونه می توان کبوتر را از پرواز نهی کرد، او تنها پرواز می داند. مگر می توان برای رسیدن به معشوق از جان نگذشت، جان برای عاشق، بهایی ناچیز است. برای دیدار عزیزترین موجود عالم هستی هدیه ای ناقابل است. در اینجا قافله نور چه زیبا راه کربلا را یافته و در جستجوی اسرار حق در سرخی شفق و در افق خونین عاشورا در رکاب امام عشق به شهادت رسیده است. بگذار اسرار حق فاش شود تا بدانند آن که مسجود ملائکه است، حسین است و آدم را ملائک از آن حیث که واسطه خلقت حسین است سجده کردند.

بعد از هزار و چهارصد سال، چگونه راهیان کربلا، شیدا و عاشق، شفق را دیدند و به خون نشستند تا بگویند کربلا همچنان زنده است و عاشورا در قلب زمان همچنان می‏تپد.

جلوه عشق و ایمان در چشم بسیجیان نور بود و نور . . .، و زمین تنها بهانه ای برای آسمانیان بود تا از آن گذر کنند و در پرواز به عرش، آسمان را به زمین بدوزند.

برادر شهیدم غلامرضا، دلم می خواست در کنارت بودم، عزیز دلم من زندگی را در شهادت تو می بینم، چه حکمتی امام(ره) معلم بزرگ انقلاب به تو آموخت که تو این‏چنین مقصد را در سفر آسمانی و در طواف شمس عالم هستی یعنی سالار شهیدان کربلا یافتی؟

چگونه خود را از زنجیر جاذبه های نفسانی خاک آزاد کردی و در زمان و مکان هجرت کردی تا به قافله سال شصت و یکم هجری رساندی؟ و در رکاب امام عاشقان به شهادت رسیدی؟

پی‎نوشت:

۱-عزیزم در متن تاریخ بنگر، مبادا غافل شوی، کربلا همچنان ما را به خود می خواند و دلهای مشتاق همچون کبوتران جلد حرم، در هوای کربلا پر می کشند. کافی است به ندای دلت گوش کنی، اینجا قافله نور است و آن‎سوتر در افق ظلمت، قدس در اسارت شیطان است، به راستی چه زیبا گفت معلم عشق زمان ما که راه قدس از کربلا می گذرد. آماده باش عزیز دلم، به صدای “هل من ناصر ” امام خود گوش بده و مقصد را دریاب. تو هم می توانی مسافر آسمانی قافله عشق باشی!

۲- گل‎واژه‎های این مطلب همگی از شهید بزرگ سید مرتضی آوینی است که چه زیبا گفت: “نه، زمان بر هیچ کس وفا نمی کند. اما با این‎همه، زمان بر عاشورا مانده است و تو، چه امروز و چه دیروز و چه هزار سال دیگر، یا باید که در قبیله شیطان داخل شوی و به لشگر یزید بپیوندی، و اگر نه، مرد باشی و در خیل اصحاب حسین علیه السلام پنجه در پنجه ظلم درافکنی و تا پای خون و جان بایستی “.

*تصویر مورد نظر در قسمت عکس‏های مرتبط ضمیمه شده است.

 

 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار