«توافق فنی و تخصصی در پرونده هستهای ایران الزاما به معنای حل آنچه میتواند به لحاظ سیاسی به تفاهم میان ایران و 1+5 و بهویژه ایالات متحده منجر شود، نیست. این میتواند بدبینانه باشد اما واقعی. سایه پارهای تنشهای سیاسی رو به افزایش که هیچ ربطی هم به موضوع پرونده هستهای ندارد به تهدید بالقوهای برای حل موضوع هستهای که تهران حساب زیادی روی آن باز کرده، تبدیل شدهاند.»
به گزارش شهدای ایران به نقل از ایسنا، متین مسلم طی یادداشتی با عنوان «مذاکرات هستهای؛ یک تفاهم، صد تقابل» در خبرآنلاین نوشت: پرونده هستهای ایران در درون خود به اندازه کافی دارای مشکلات و پیچیدگیهایی هست که راه دستیابی به یک توافق بیدردسر و تضمینشده را با مشکل روبهرو کند. بیشتر به این دلیل که مسائل پرونده ایران و سوءتفاهمهای ناشی از آن عمدتا متاثر از شرایط پیش از آغاز این دور گفتوگوها و رسیدن رئیسجمهور روحانی به قدرت است. اینکه این برداشتهای مناقشهانگیز چقدر واقعی است، ظاهرا تغییری در فضای مذاکرات و دستور جلسات ایجاد نکرده اما نحوه برخورد ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای و نیز گروه 1+5 نشان میدهد که تهران توانسته از عمیقتر شدن و گسترش آنها جلو گیری کند. این صرفا یک خوشبینی نیست و برای تهران موفقیتی درخور توجه تلقی میشود.
اما تا قبل از 20 جولای که موعد سررسید تفاهمها و ارزیابی راستیآزمایی دو طرف ناشی از اقدام مشترک ژنو خواهد بود، رسیدن به یک توافق و مدالیته جامع چقدر امکانپذیر است؟ تا آنجا که به مسائل فنی و ساختاری پرونده مربوط میشود ظاهرا مشکلی دیده نمیشود. آژانس طی 4 ماه گذشته حداقل 2 گزارش جامع از اقدامات ایران که این گزارشها آنها را مثبت خوانده، منتشر کرده و گروههای فنی و کارشناسی 1+5 نیز از روند درونی مذاکرات ابراز رضایت کردهاند. حتی دیپلماتهای غربی نزدیک به تیمهای مذاکرهکننده گفتهاند که سومین دور گفتوگوهای وین - که چهارشنبه گذشته به اتمام رسید و دستور جلسه بعدی در 13 ماه می را مشخص کرد - به نحو قابل توجهی پیشرفت داشته است.
به درستی معلوم نیست اما اگر آنچه گفته شده است صحت داشته باشد، مانعی فنی و ساختاری برای حصول یک توافق جامع در 20 جولای وجود ندارد. فکر میکنم تعبیر فنی و ساختاری در توافق احتمالی جولای به خوبی بیانگر مشکلی باشد که میتواند قبل یا حتی بعد از توافق نهایی بر سر راه طرفین خصوصا ایران و ایالت متحده قرار گیرد که هر دو مشترکا ترجیح میدهند از آن پرهیز کنند. واضحتر، توافق فنی و تخصصی الزاما به معنای حل آنچه میتواند به لحاظ سیاسی به تفاهم میان ایران و 1+5 و بهویژه ایالات متحده منجر شود، نیست. این میتواند تا حدی بدبینانه باشد اما واقعی. سایه پارهای تنشهای سیاسی رو به افزایش که هیچ ربطی هم به موضوع پرونده هستهای ندارد به تهدید بالقوهای نهتنها برای شرایط پس از توافق هستهای که تهران و واشنگتن حساب زیادی روی آن باز کردهاند که حتی هرگونه فرآیند آتی تفاهم سیاسی بهویژه با غرب را با چالشی نامرتبط روبهرو کرده است. در واقع نگرانی آنجاست که بستر مذاکراتی که به لحاظ فنی به خوبی پیش میرود، در حدی نگرانکننده به محل مستعدی برای تسویهحسابهای سیاسی تبدیل شده یا دستکم در آستانه آن قرار گرفته است. شاید نمونههای فراوانی در زمینه وجود داشته باشد اما حداقل در 2 مورد آشکار، از برخورد روسیه با موضوع ایران و بحران اوکراین و مواضع ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه در قبال آن و نیز موضوع معرفی نماینده جدید ایران به سازمان ملل که بسیار مناقشهانگیز شده، به خوبی میتوان متوجه شد که پرونده ایران به لحاظ سیاسی با چه مخاطرات غیر مرتبط اما جدی روبهروست.
یک ناظر آگاه در همین زمینه میگوید «این چیز تعجبآوری است. از زمان توافقات اولیه هستهای، به همان میزان تقابلات سیاسی هم افزایش یافته است».
البته گروه 2+5 (تهران و طرفهای 6گانه) به صراحت گفتهاند که اینگونه مسائل تغییری در روند پیش روی پرونده ایران ایجاد نخواهد کرد. این بسیار موجب امیدواری است اما چگونه میتوان (در هر دو طرف) میان کسانی که قائل به بازی براساس مدلهای فنی و تخصصی بوده اما زیر فشار و تهدید قرار دارند با کسانی که به بازی بر مبنای مدلهای سیاسی معتقدند ولی عامل ایجاد فشار و تهدیدتلقی میشوند، تعادل برقرار کرد؟ این به باور من سختتر از مسیر و ایجاد توافق هستهای است که به زودی صورت خواهد گرفت.
اما تا قبل از 20 جولای که موعد سررسید تفاهمها و ارزیابی راستیآزمایی دو طرف ناشی از اقدام مشترک ژنو خواهد بود، رسیدن به یک توافق و مدالیته جامع چقدر امکانپذیر است؟ تا آنجا که به مسائل فنی و ساختاری پرونده مربوط میشود ظاهرا مشکلی دیده نمیشود. آژانس طی 4 ماه گذشته حداقل 2 گزارش جامع از اقدامات ایران که این گزارشها آنها را مثبت خوانده، منتشر کرده و گروههای فنی و کارشناسی 1+5 نیز از روند درونی مذاکرات ابراز رضایت کردهاند. حتی دیپلماتهای غربی نزدیک به تیمهای مذاکرهکننده گفتهاند که سومین دور گفتوگوهای وین - که چهارشنبه گذشته به اتمام رسید و دستور جلسه بعدی در 13 ماه می را مشخص کرد - به نحو قابل توجهی پیشرفت داشته است.
به درستی معلوم نیست اما اگر آنچه گفته شده است صحت داشته باشد، مانعی فنی و ساختاری برای حصول یک توافق جامع در 20 جولای وجود ندارد. فکر میکنم تعبیر فنی و ساختاری در توافق احتمالی جولای به خوبی بیانگر مشکلی باشد که میتواند قبل یا حتی بعد از توافق نهایی بر سر راه طرفین خصوصا ایران و ایالت متحده قرار گیرد که هر دو مشترکا ترجیح میدهند از آن پرهیز کنند. واضحتر، توافق فنی و تخصصی الزاما به معنای حل آنچه میتواند به لحاظ سیاسی به تفاهم میان ایران و 1+5 و بهویژه ایالات متحده منجر شود، نیست. این میتواند تا حدی بدبینانه باشد اما واقعی. سایه پارهای تنشهای سیاسی رو به افزایش که هیچ ربطی هم به موضوع پرونده هستهای ندارد به تهدید بالقوهای نهتنها برای شرایط پس از توافق هستهای که تهران و واشنگتن حساب زیادی روی آن باز کردهاند که حتی هرگونه فرآیند آتی تفاهم سیاسی بهویژه با غرب را با چالشی نامرتبط روبهرو کرده است. در واقع نگرانی آنجاست که بستر مذاکراتی که به لحاظ فنی به خوبی پیش میرود، در حدی نگرانکننده به محل مستعدی برای تسویهحسابهای سیاسی تبدیل شده یا دستکم در آستانه آن قرار گرفته است. شاید نمونههای فراوانی در زمینه وجود داشته باشد اما حداقل در 2 مورد آشکار، از برخورد روسیه با موضوع ایران و بحران اوکراین و مواضع ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه در قبال آن و نیز موضوع معرفی نماینده جدید ایران به سازمان ملل که بسیار مناقشهانگیز شده، به خوبی میتوان متوجه شد که پرونده ایران به لحاظ سیاسی با چه مخاطرات غیر مرتبط اما جدی روبهروست.
یک ناظر آگاه در همین زمینه میگوید «این چیز تعجبآوری است. از زمان توافقات اولیه هستهای، به همان میزان تقابلات سیاسی هم افزایش یافته است».
البته گروه 2+5 (تهران و طرفهای 6گانه) به صراحت گفتهاند که اینگونه مسائل تغییری در روند پیش روی پرونده ایران ایجاد نخواهد کرد. این بسیار موجب امیدواری است اما چگونه میتوان (در هر دو طرف) میان کسانی که قائل به بازی براساس مدلهای فنی و تخصصی بوده اما زیر فشار و تهدید قرار دارند با کسانی که به بازی بر مبنای مدلهای سیاسی معتقدند ولی عامل ایجاد فشار و تهدیدتلقی میشوند، تعادل برقرار کرد؟ این به باور من سختتر از مسیر و ایجاد توافق هستهای است که به زودی صورت خواهد گرفت.