باید منتظر ماند و دید که نتیجه سکوت مولوی عبدالحمید درخصوص سوالات مردم چه میشود و اینکه چه زمانی مولوی عبدالحمید سکوت خود را میشکند؟
به گزارش شهدای ایران به نقل از دانا، در اواسط بهمن ماه سال 92 بود که گروهک تروریستی جیش الظلم در اقدامی 5 تن از مرزبانان کشور را ربود و پس از 2 روز در سایت خود مسئولیت این موضوع را برعهده گرفت.
با گذشت زمان اندکی از این ماجرا مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی به عنوان امام جمعه اهل سنت زاهدان این اقدام را محکوم کرد و در نهایت از مسئولین خواست تا در راستای آزادی این مرزبانان اقداماتی انجام دهند.
اگرچه 4 تن از مرزبانان ایرانی آزاد شده اند اما شبهاتی برای مردم به وجود آمده است که هنوز مولوی عبدالحمید به هیچ یک از آنها پاسخی نداده است.
مولوی عبدالحمید از اولین کسانی بود که برای آزادی مرزبانان اقدام کرد و با ارسال امان نامه برای تروریست ها خواستار آزادی آنها شد.با این اوصاف این طور به نظر می رسد که مولوی عبدالحمید با گروه تروریستی جیش الظم در ارتباط است ، برهمین اساس این سوال مطرح می شود که حال این شخص ار کجا و چگونه با آنها ارتباط دارد و هدفش از تلاش برای آزادی چیست؟
از شخص مولوی عبدالحمید این انتظار می رود که اگر خیلی دلسوز است برای پاکسازی استان سیستان و بلوچستان را از وجود اشرار و تروریستها اقدام لازم را انجام دهد و برای آزادی دانایی فر یک از سربازان ربوده شده که هنوز به کشور برنگشته و از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست تلاش کند.
طبق اظهارات مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، وی با نفوذ خود و با واسطه گری در جیش الظلم توانسته است مرزبانان را آزاد کند.
یکی از مهمترین سوالات این است که طبق این ادعای مولوی عبدالحمید وی با این گروهک تروریستی در ارتباط بوده است و اگر اینطور که او ادعا می کند آنها را آزاد کرده است، چرا این عمل را در همان ابتدا انجام نداد و با گذشت 2 ماه توانست این کار را انجام دهد.
همچنین چرا وی پیش از این و در حادثه سراوان با این گروهک وارد مذاکره نشد تا از به وجود آمدن اقدامات این چنینی جلوگیری کند؟
نکته دیگری که می توان به اهمیت آن توجه کرد این است که پیش از اقدام تروریستی این گروهک نیز در نامه ای خصوصی از سوی مولوی عبدالحمید به مسئولین کشور، از آنها درخواسته بود تا زندانیان اهل سنت را آزاد کنند که به طور جالبی این خواسته وی با خواسته جیش الظلم یکی شد.
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به بیانیه جیش العدل نوشت: قسمت اول این اطلاعیه نشان میدهد تماس علمای اهل سنت و شخص امام جمعه اهل سنت زاهدان با ربایندگان مرزبانان از همان روزهای اول برقرار بوده، به همین دلیل انتظار این بود که اجازه نمیدادند یکی از این مرزبانان به شهادت برسد. قسمت دوم اطلاعیه نیز نشان میدهد تروریستهای رباینده مرزبانان، خود را طلبکار میدانند و در مقابل آزادسازی مرزبانان انتظار دارند علمای اهل سنت برای آزادی زندانیان وابسته به این گروهک، که آنها را به غلط و با سوءاستفاده از فرصت "زندانیان اهل سنت" مینامند، کمک نمایند.
این، یک توقع بیجا و نوعی باجخواهی است. زیرا گروهک تروریستی موسوم به جیش العدل، با مطرح کردن این توقع، از یکطرف آزادسازی سربازان بیگناهی که درحال انجام وظیفه مرزداری ربوده شدهاند را یک امتیازدهی تلقی میکند و حتی از به شهادت رساندن یکی از مرزبانان بیگناه که یک جنایت آشکاراست سخنی به میان نمیآورد و از طرف دیگر، زندانیان مجرم وابسته به خود، که به جرم اقدامات تروریستی در زندان به سر میبرند، را با مرزبانانی که مشغول خدمت به وطن بودند و در یک عملیات تروریستی ربوده شدهاند، یکسان میپندارد!
علاءالدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به اینکه بنابر سخن رسانه های بیگانه ایشان نفوذ بسیاری را در سیستان و بلوچستان دارند گفت: باید از ایشان درباره ی سکوتشان درباره اقدامات گروه های تروریستی در منطقه طی سال های گذشته سوال نمود.
شاید بتوان این نکته را هم اضافه کرد که تنها کسی که اکنون با قطعیت از شهادت جمشید دانایی فر صحبت می کند مولوی عبدالحمید است که طبق گفته وی، توسط این گروهک و در اثر اختلافات داخلی گروهک به شهادت رسیده است.
اکنون این سوال مطرح می شود که چرا مولوی عبدالحمید که توانایی بازگرداندن 4 مرزبان را دارد، نمی تواند پیکر یک شهید را بازگرداند.
باید منتظر ماند و دید که نتیجه سکوت مولوی عبدالحمید درخصوص سوالات مردم چه می شود و اینکه چه زمانی مولوی عبدالحمید سکوت خود را می شکند؟
با گذشت زمان اندکی از این ماجرا مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی به عنوان امام جمعه اهل سنت زاهدان این اقدام را محکوم کرد و در نهایت از مسئولین خواست تا در راستای آزادی این مرزبانان اقداماتی انجام دهند.
اگرچه 4 تن از مرزبانان ایرانی آزاد شده اند اما شبهاتی برای مردم به وجود آمده است که هنوز مولوی عبدالحمید به هیچ یک از آنها پاسخی نداده است.
مولوی عبدالحمید از اولین کسانی بود که برای آزادی مرزبانان اقدام کرد و با ارسال امان نامه برای تروریست ها خواستار آزادی آنها شد.با این اوصاف این طور به نظر می رسد که مولوی عبدالحمید با گروه تروریستی جیش الظم در ارتباط است ، برهمین اساس این سوال مطرح می شود که حال این شخص ار کجا و چگونه با آنها ارتباط دارد و هدفش از تلاش برای آزادی چیست؟
از شخص مولوی عبدالحمید این انتظار می رود که اگر خیلی دلسوز است برای پاکسازی استان سیستان و بلوچستان را از وجود اشرار و تروریستها اقدام لازم را انجام دهد و برای آزادی دانایی فر یک از سربازان ربوده شده که هنوز به کشور برنگشته و از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست تلاش کند.
طبق اظهارات مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، وی با نفوذ خود و با واسطه گری در جیش الظلم توانسته است مرزبانان را آزاد کند.
یکی از مهمترین سوالات این است که طبق این ادعای مولوی عبدالحمید وی با این گروهک تروریستی در ارتباط بوده است و اگر اینطور که او ادعا می کند آنها را آزاد کرده است، چرا این عمل را در همان ابتدا انجام نداد و با گذشت 2 ماه توانست این کار را انجام دهد.
همچنین چرا وی پیش از این و در حادثه سراوان با این گروهک وارد مذاکره نشد تا از به وجود آمدن اقدامات این چنینی جلوگیری کند؟
نکته دیگری که می توان به اهمیت آن توجه کرد این است که پیش از اقدام تروریستی این گروهک نیز در نامه ای خصوصی از سوی مولوی عبدالحمید به مسئولین کشور، از آنها درخواسته بود تا زندانیان اهل سنت را آزاد کنند که به طور جالبی این خواسته وی با خواسته جیش الظلم یکی شد.
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به بیانیه جیش العدل نوشت: قسمت اول این اطلاعیه نشان میدهد تماس علمای اهل سنت و شخص امام جمعه اهل سنت زاهدان با ربایندگان مرزبانان از همان روزهای اول برقرار بوده، به همین دلیل انتظار این بود که اجازه نمیدادند یکی از این مرزبانان به شهادت برسد. قسمت دوم اطلاعیه نیز نشان میدهد تروریستهای رباینده مرزبانان، خود را طلبکار میدانند و در مقابل آزادسازی مرزبانان انتظار دارند علمای اهل سنت برای آزادی زندانیان وابسته به این گروهک، که آنها را به غلط و با سوءاستفاده از فرصت "زندانیان اهل سنت" مینامند، کمک نمایند.
این، یک توقع بیجا و نوعی باجخواهی است. زیرا گروهک تروریستی موسوم به جیش العدل، با مطرح کردن این توقع، از یکطرف آزادسازی سربازان بیگناهی که درحال انجام وظیفه مرزداری ربوده شدهاند را یک امتیازدهی تلقی میکند و حتی از به شهادت رساندن یکی از مرزبانان بیگناه که یک جنایت آشکاراست سخنی به میان نمیآورد و از طرف دیگر، زندانیان مجرم وابسته به خود، که به جرم اقدامات تروریستی در زندان به سر میبرند، را با مرزبانانی که مشغول خدمت به وطن بودند و در یک عملیات تروریستی ربوده شدهاند، یکسان میپندارد!
علاءالدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به اینکه بنابر سخن رسانه های بیگانه ایشان نفوذ بسیاری را در سیستان و بلوچستان دارند گفت: باید از ایشان درباره ی سکوتشان درباره اقدامات گروه های تروریستی در منطقه طی سال های گذشته سوال نمود.
شاید بتوان این نکته را هم اضافه کرد که تنها کسی که اکنون با قطعیت از شهادت جمشید دانایی فر صحبت می کند مولوی عبدالحمید است که طبق گفته وی، توسط این گروهک و در اثر اختلافات داخلی گروهک به شهادت رسیده است.
اکنون این سوال مطرح می شود که چرا مولوی عبدالحمید که توانایی بازگرداندن 4 مرزبان را دارد، نمی تواند پیکر یک شهید را بازگرداند.
باید منتظر ماند و دید که نتیجه سکوت مولوی عبدالحمید درخصوص سوالات مردم چه می شود و اینکه چه زمانی مولوی عبدالحمید سکوت خود را می شکند؟