-تصمیمگیری برای پایان دادن یا ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر با نظر اجماع نخبگان و مسئولین سیاسی- نظامی کشور و در حضور امام راحل و پس از برگزاری جلسات متعدد، اتخاذ شد.
شرایط تصمیمگیری پس از فتح خرمشهر ناظر بر این معنا بود که قوای نظامی ایران با آزادسازی مناطق اشغالی ماهیت جنگ تجاوزکارانه و فرسایشی را با کسب برتری سیاسی- نظامی تغییر داده است و در چنین وضعیتی به زعم امریکا و غرب ارائه هرگونه امتیاز به ایران به معنای به رسمیت شناختن برتری نظام برآمده از انقلاب اسلامی است که با منافع غرب در تضاد است. بنابراین اجتناب از ارائه هرگونه امتیاز به ایران، یک سیاست کلی و مورد توافق بود که از سوی امریکا و غرب دنبال میشد. برپایه همین ملاحظه باتعریف برتری ایران به عنوان تهدید منافع امریکا و غرب ،مهار این برتری هدف سیاستهای جدید منطقهای امریکا قرار گرفت.
۲- راه حل های پیشنهادی برای پایان دادن به جنگ در این مرحله عموماً از سوی برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان مطرح شد که بیشتر ناظر بر تشکیل صندوق مشترک برای پرداخت خسارت به ایران و عراق بود. بدین ترتیب که کشورهای منطقه با تشکیل صندوقی مشترک مبالغی را به صندوق واریز کنند و تدریجاً برای بازسازی ایران و عراق پرداخت شود. در این زمینه صحبت از مبلغ ۲۵ میلیارد دلار تا ۵۰ میلیارد دلار مطرح شد؛ اما به دلیل این که راه حل متناسب با شرایط برتری ایران نبود و سایر خواستههای ایران مانند محکوم کردن متجاوز،عقبنشینی کامل ازخاک ایران مورد توجه قرار نگرفته بود، زمینه انجام مذاکرات فراهم نشد، در نتیجه رقم قطعی مشخص نیست.
۳- فاصله زمانی تصمیمگیری ایران پس از فتح خرمشهر تا انجام عملیات رمضان با وقوع برخی رخدادهایی همراه شد که نقش مهمی در شکلگیری ادامه جنگ داشت. در حالی که در سوم خرداد سال ۱۳۶۱خرمشهر فتح شد، در تاریخ ۱۴ خرداد اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. تصور اولیه در ایران ناظر بر این معنا بود که نگرانی از پیروزی ایران منجر به گشایش جبهه جدید شده است. واکنش سیاسی – نظامی ایران با اعزام هیأت دیپلماتیک درتاریخ ۱۷ خرداد و سپس اعزام برخی از نیروهای نظامی و اعلام آمادگی برای جنگ در دو جبهه متأثر از همین ملاحظات بود. در تاریخ ۲۰ خرداد عراق آمادگی برای عقبنشینی یکجانبه را اعلام و در تاریخ ۳۰ تیر آن را اجرا کرد. در این مرحله ۵ هزار کیلومتر از خاک ایران همچنان در اشغال ارتش عراق بود که در عقبنشینی تنها، ۲۵۰۰ کیلومتر از آن تخلیه شد و مناطق حساس مانند ارتفاعات استراتژیک و شهر نفت شهر در اشغال نیروهای عراق باقی ماند. ملاحظات سیاسی – نظامی جدید سبب گردید امام (ره) با احساس نگرانی از ماهیت سیاستهای جدید امریکا و اسرائیل و عراق، روند اعزام نیرو به لبنان را متوقف و دستور بازگشت نیروها را صادر کنند. در چنین فضایی قطعنامه ۵۲۲ در تاریخ ۲۲ تیرماه از سوی سازمان ملل صادر شد که هیچ کدام از درخواستهای ایران مورد توجه قرار نگرفته بود و همچنان از جنگ به عنوان وضعیت میان دو کشور نام برده میشد! مجموع رخدادهای سیاسی – نظامی در سطح منطقه، مواضع جدید امریکا، ماهیت قطعنامه جدید سازمان ملل، تماماً نگرانی ایران را – مبنی بر این که کلیه تلاشها و سیاستها برای مهار و برتری ایران سازماندهی شده است- تشدید کرد و درنتیجه تصمیمگیری اولیه پس از فتح خرمشهر، با آغاز عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳ تیرماه سال ۱۳۶۱ و با هدف تأمین صلح شرافتمندانه و تنبیه متجاوز، به اجرا گذاشته شد.
۴) نقد و بررسی تصمیم گیری برای ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و طرح پرسش در این زمینه برای نخستین بار از سوی نهضت آزادی مطرح شد. مسئله قابل توجه در این زمینه این است که انتقاد نهضت آزادی نزدیک به یک سال پس از تصمیمگیری و اجرای آن و با مشاهده نتایج این تصمیمگیری اعلام شد. حال آن که اگر نهضت در این زمینه دیدگاه و موضعی داشت، برای تأثیرگذاری بر روند تصمیمگیریها باید همانند حزب توده که در همان موقع اقدام به موضعگیری کرد، با صدور بیانیه مواضع خود را رسماً اعلام میکرد.
فارغ از این ملاحظه نقدهای ناظر بر تصمیمگیری برای ادامه جنگ اصولاً براساس نتیجه و بدون توجه به شرایط طرح میشود. حال آن که جدا کردن یک تصمیم از شرایط و بستر تاریخی آن مانع از فهم ضرورتها و دلایل این تصمیمگیری خواهد شد. گزینههای موجود برای تصمیمگیری ایران به گونهای بود که اگر برای توقف جنگ تصمیمگیری میشد، امتیاز قابل ملاحظهای به ایران واگذار نمیشد و هیچ تناسبی با شرایط برتری ایران نداشت و احتمالاً زمینه درگیری مجدد ایران و عراق نیز فراهم میشد. امروز همان تصمیمگیری با طرح این پرسش روبهروست که: چرا ایران این گونه جنگ را پایان داد؟ حال آنکه، در آن هنگام از موضع برتر برخوردار بود و دشمن دچار هزیمت شده بود. این توضیح ناظر براین معناست که پیچیدگیهای حاکم بر شرایط تصمیمگیری پس از فتح خرمشهر به گونهای بوده است که هر گونه تصمیمگیری با توجه به پیامدهای آن میتوانست پرسشزا باشد و تنها تفاوت در نوع پرسشهاست نه اصل آن.
مرکز پژوهشهای اجتماعی نخستوزیری در خرداد سال ۱۳۶۱ طی یک نظرسنجی، از ۵۰۲ نفر با شرایط سنی، تحصیلی و جنسیت متفاوت «نظرات مردم در مورد ادامه جنگ و ورود به خاک عراق» را مورد بررسی قرار داده است. در این نظرسنجی «نظر مردم در مورد ادامه جنگ» وارد شدن به خاک عراق در صورتی که عراق شرایط ما را نپذیرد و دلایل عدم ورود به خاک عراق مورد توجه قرار گرفته است.
در پاسخ به این پرسش که جنگ را تا کجا باید ادامه داد؟ خروج عراق از خاک ایران با ۷/۳۰ درصد و سقوط صدام با ۵/۲۸ درصد بیشترین آرا را کسب کرده است و سایر گزینهها مانند گرفتن خسارت ۴/۱۲ درصد و صلح تنها ۲ درصد را به خود اختصاص دادهاند. در حالی که پاسخ نمیدانم ۴ درصد بوده است. در پاسخ به این پرسش که اگر عراق شرایط ما را نپذیرد آیا صلاح میدانید وارد خاک عراق شویم بر حسب جنسیت پاسخ مثبت ۱/۷۰ درصد و پاسخ منفی ۱/۱۵ درصد و نمی دانم ۲/۹ درصد میباشد. برحسب سن پاسخ مثبت ۹/۷۶ درصد، پاسخ منفی ۷/۷ درصد و نمیدانم ۴/۱۵ است. برحسب میزان سواد پاسخگویان، پاسخ مثبت ۴/۴۸، پاسخ منفی ۲/۳۲، پاسخ نمیدانم ۵/۶ درصد است. درصد پاسخها به تناسب مناطق بیست گانه تهران متفاوت است. چنان که پاسخ کسانی که یکی از بستگان آنها در جبهه بوده است در مورد ورود به خاک عراق ۳/۵۸ درصد مثبت و ۲۰ درصد منفی و ۲۰ درصد نمیدانم میباشد. این نظرسنجی فارغ از این که تا چه میزان میتواند از نظر علمی اعتبار داشته باشد، بیانگر بخشی از واقعیات اجتماعی و افکار عمومی نسبت به مسئله جنگ و تصمیم گیری در مورد پایان یا ادامه آن و در میان اقشار مختلف با موقعیتها و شرایط متفاوت میباشد که با میانگین ۷۰ درصد با آنچه که پس از فتح خرمشهر واقع شد، موافقت خود را برای ادامه جنگ اعلام کردهاند. در پایان، اصل گزارش نظرسنجی برای بهره برداری بیشتر منتشر میشود.
نظرات مردم در مورد ادامه جنگ و ورود به خاک عراق
مرکز پژوهشهای اجتماعی نخستوزیری(خرداد ماه ۱۳۶۱)
مقدمه/
برنامهریزی و تصمیمگیری در مورد پدیدههای جامعه، ضرورت گردآوری اطلاعات برپایه تحقیقات اجتماعی را ایجاب مینماید. این مرکز برای رسیدن به این هدف بنیانی و بر مبنای روشهای علمی، اطلاعات مورد نیاز دولت را در حد امکانات خود ارائه نموده و به یاری خدا فعالیت خود را در این زمینه همچنان ادامه خواهد داد.
علاوه بر این تحقیقات، تغییر و تحول سریع برخی از مسائل و نیازمسئولین به بعضی از اطلاعات آنچنان ضروری است که تهیه و اجرای طرحهای درخواستی براساس نمونه آماری مطلوب در فرصت تعیین شده محدود، عملاً غیرممکن میباشد و از طرفی آگاهی از هر نوع اطلاعی در زمینه مسائل مطروحه میتواند بر نداشتن آن اطلاع ارجح بوده و حقایقی از جامعه را منعکس و مسئولین را در حل مسائل یاری نماید (گرچه ممکن است همه حقایق کاملاً منعکس نشود)، لذا با توجه به نیاز مسئولین و محدودیت امکانات، این مرکز بر آن شد تا طرحهایی را با نمونه کمتر و در مدت کوتاهتری انجام دهد تا بتواند پاسخگوی نیازهای فوری مسئولین باشد. گزارش زیر حاوی مطالب زیر است:
۱)نظر مردم در مورد ادامه جنگ
۲) نظر مردم در مورد وارد شدن به خاک عراق در صورتی که عراق شرایط ما را نپذیرد
۳) دلایل عدم ورود به خاک عراق
در این گزارش نظرات ۵۰۲ نفر در سطح شهر تهران با حفظ پراکندگی در محلات و خانوارها در تاریخ دهم و یازدهم خرداد ماه ۶۱ مورد بررسی قرار گرفته که نتایج آن بدین شرح است: مشخصات جامعه مورد بررسی در جدولهای شماره ۱ ،۲ و ۳ نشان داده شده است.