در این مجموعه رضایی خاطراتش را از رزمندگان فعال در واحد اطلاعات عملیات لشکر عاشورا روایت میکند؛ رزمندگانی که به زعم نویسنده مظلومترین افراد در هشت سال دوره جنگ تحمیلی بودند. در این کتاب اغلب خاطرات لشکر 31 عاشورا گنجانده شده و به همین دلیل با خاطرات مهدی و حمید باکری نیز گره خورده است. راوی اثر، مهدیقلی رضایی، در زمان ورود به جنگ نوجوان بوده در نتیجه خاطرات او سرشار از شیطنت نوجوانی است که به مرور در مواجهه با سختیهای طاقتفرسای صحنه نبرد جای خود را به استقامت یک رزمنده میدهد.
مقدمه معصومه سپهری نویسنده اثر بر این کتاب نشان از تأثیری است که خود از مواجهه با خاطرات راوی گرفته است. وی با سطرهای این کتاب، بهترین روزها و بهترین تصمیمها را تجربه کرده است. نتیجه زحمات دوساله او کتابی است که از آن انتظار دارد خواننده را از پرسه زدن در کلمات خیالی به واقعیت زندگی در سالهای جنگ ببرد و راهی نو در زندگیاش بگشاید.
رهبر معظم انقلاب در تقریظی که بر این کتاب مرقوم فرمودهاند، میفرمایند: «این نیز بخشی از آن تصویر عظیم و باشکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ شمردهایم بیآنکه از ریزهکاریها و نقشهای معجزهآسای تشکیل دهنده آن و رنگ آمیزیهای بینظیر جزء جزء آن، به درستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزهکاریهای حیرت انگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است. آنچه درباره عملیات بدر و والفجر 8 و کربلای 5 و کربلای 4 و بیت المقدس 2 و 3 در این کتاب آمده از بخشهای برجستهتر آن است. همچنین مجاهدتها در کوههای غرب؛ در ماووت و گردهوش و قامیش دیگر آن بلندیهای سخت، و نیز آنچه به یگانها و دستجات اطلاعات و غواص مربوط میشود و نیز بخشهای دیگری از آن در خور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود.»