به گزارش شهدای ایران از ایسنا, کرمخدا ابراهیمی آهنگران در سال 1334 در روستای «درهباغ» خرمآباد لرستان به دنیا آمد.
وی از طرف تیپ 57 حضرت ابوالفضل(ع) لرستان به جبهه ها اعزام و فرماندهی گردان «ثارالله» را برعهده گرفت و سرانجام در روز 13 آذرماه 1363 در منطقه عملیاتی «زبیدات» عراق بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید کرمخدا ابراهیمی:
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام بر تواى امام عزیز، اى كوه حلم و تقوا،اى خلیفهالله، مرا ببخش كه بیش از این نتوانستم در جهت حاكمیت الله در زمین تو را یارى كنم. اى كاش مىتوانستم صدها بار زنده شوم و دوباره اینگونه بمیرم. ... وصیت من پیامى است به همه نسلهاى آینده تاریخ بشرى. پیغامى است كه براى همه پرچمداران توحید دارم، پیغامى كه از شهیدان دارم. من خود مدعى سخنى نیستم بلكه سخنان دهها هزار شهید است و محور خطابشان به آیندگان و بازماندگان، وحدت، پشتیبانی ولایت فقیه، نفى مستكبران و اتخاذ حق مظلومان از ظالمان در همه جهان است.
وحدت اساس تشكیلات سالم است و ولایت خونبهاى مظلومیت تاریخ از آدم تا خاتم بوده و ولایتفقیه تــداومبخش نداى بر حق مظلومان در زمان غیبت كبرى. ولایت فقیه حبلالمتین مظلومان است كه با تكیه بر اسلام میتواند حق نسل مستضعف را از ظالمان بگیرد.
جامعه منهاى ولایت فقیه به مثابه انسان منهاى روح است.
اى كاش روشنفكران دنیا این مسئلـه را در تمامى جوامع تا آنجا كه تاریخ مىبینند تحقیق مىكردند و آن وقت جهانیان مىفهمیدند كه هیچ حكومتى در تاریخ گذشته انسانىتــــــر از حكومت انبیاء و بعد از آن هیچ نظامى عادلتر و اساسیتر از نظام حاكم بر مدینه در زمان پیامبر خاتم (ص) و به دنبال آن حكومـــــت چند ساله حضرت على ( ع) نبوده است و هیچ جامعهاى ایدهآلتر از جامعهاى كه براساس ولایت فقیه بنیانگذارى شود وجود نداشـــته اســت.
اینك كه در آستانه شهادت هستم، مسئولیت دارم که نداى بر حق شهداء را براى مظلومان كه تنها مخاطبان اینانند بیان كنم و به آنها بگویم تنها مسیرى كه مىتواند حق از دست رفته پدرانمان و خودتان را از دیكتاتورهای موجود بگـیرد، مـــسیرى است كه تكیهگاهش ولایت فقیه باشد.
پروردگارا تو را قسم مىدهم به خون حسین(ع) و به عــــــــزت زهرا(س) شهادت را نصیب ما بگردان، شاید با این جانى که تا حالا در اختیار نفـــس اماره بوده در این آخر بتوانم بـــــا یاران حسین (ع) همصحبت شویم.
پروردگارا صبر و ایمان را به پدرم و مادرم عنایت بفرما. پدر عزیز و بزرگوارم ... مىدانم كه فرزندى نبودهام كه به تو خدمت كنم اما براى خاطر خداوند مرا ببخشید.
مادر مهربان آن رنـــــج و شب بیدارىها را به من حلال كن. خجلم در عوض این همه زحمــتی كه كشیدهاى. حلال كنید و همیشه صبور باشید.
برادرانم، شما را به خداوند كه بــزرگترین قدرت است قسم میدهم همیشه پیرو خط امام خمینی باشید و ... اما همسرم و فرزندانم، حلالم كنید. مىدانم فردى نبودم كه بتوانم آرزوهاى شما را برآورده سازم اما باز با این همه بدى كه براى شما داشتم حلالم كنید.
همچنین به فرزندانم توصیه میکنم حتما به مدرسه بروند و درسشان را ادامه دهند.
در پـــایان از خانواده سوگوارم میخواهم كه در فراقم صبور باشند.