آقای روحانی با متانت، تامل، نگاه برنامه ریزی و قانون مداری حرکت می کند که وجه شاخص و جدی ایشان است. آقای احمدی نژاد با تحرک، هیجان و سرعت عملیاتی حرکت می کرد که کاملا مشهود بود و افراد بیرون از دولت نیز این رفتار را احساس می کنند.
به گزارش شهداي ايران به نقل از نامه نيوز، وزیر دادگستری دولت یازدهم میگوید دولت سعی کرده مواضع معتدل و میانه اتخاذ کند و بدون جانبداری های سیاسی تصمیم اتخاذ شود.
در ادامه بخش هایی از گفت و گوی نامه نیوز با پورمحمدی را می خوانید؛
*یک بخش از مشکلات (با دولت احمدی نژاد) مربوط به تغییرات و عزل و نصب استانداران بود. برخی استاندارانی که معرفی میکردند وقتی بررسی میکردم متوجه میشدم که این افراد توانایی لازم را ندارند.عمدتا افرادی بودند که یا در ستادهای انتخاباتی ایشان بودند یا اعضای ستاد آنها را معرفی میکردند ولی وقتی بررسی میکردم میدیدم در حد استاندار، معاون استاندار یا حتی فرماندار هم نیستند.همین مقاومتها سبب میشد که بگو مگو پیش بیاید. البته تند و حاد نبود. ولی موضوعی که بیشترین اصطکاک را ایجاد کرد بر سر معاون سیاسی من بود. با اینکه من برای انتخاب آقای جنتی با آقای احمدی نژاد هماهنگ کرده بودم ایشان چندی بعد خواستار جابجایی آقای جنتی شدند. من می گفتم تازه انتصاب صورت گرفته و جابجا کردن وجهه خوبی ندارد ولی ایشان اصرار داشت این اتفاق بیفتد. یا بر سرآقای ذوالقدر معاون امنیتی که جانشین من هم بودند دوباره اختلافات پیش آمد .
* من با دوستان ولایی واصولگرا هم حشر و نشر داشتم. در حالیکه ایشان خط دیگری را دنبال می کرد و بعدها هم این تفکر و رویکرد برجسته تر هم شد. در نتیجه افرادی مثل من که با مجموعه اصولگرایان همراه بودم مانع برخی تحرکات ایشان به حساب می آمدیم.
* دوست داشتند که متناسب با نگاه و تیم خودشان کارها پیش برود. ولی من برای دوستان ایشان وزن و اعتباری را قائل نبودم. اینکه بخواهند ایده پرداز یا نظریه پرداز باشند از دید من و دیگر دوستانی که مانند من بودند قابل قبول نبود. برخی از این اقایان را ما از قدیم میشناختیم و اصلا در این جایگاه نبودند.
* میدیدم برخی افراد که در مواضعشان بحث داریم به عنوان قطب و کعبه آمال تلقی میشوند و نظرات آنها خیلی جذابیت دارد و به صورت دستور ما فوقی که غیرقابل تخلف است محسوب میشود. این رویهها برای ما جالب نبود. برخی از دوستان ما خجالت میکشیدند و روی شان نمی شد حرفی بزنند ولی من گاهی گارد میگرفتم که برای آنها خوشایند نبود. همین تاثیرگذاری هم بود که برای آنها مشکل ساز شد و اختلافات پیش آمد. ...این افراد از انقلاب و نظام تحلیلهایی داشتند که غیرواقع بینانه بود. ما این رویهها را قبول نداشتیم، موضع میگرفتیم و بر حرف خود می ایستادیم. سکوت نمی کردیم و
*دولت نهم از نظر متانت و جایگاه فکری و ذهنی قابل قبول بود. بیشتر آنها افرادی باتجربه و با سوابق قابل قبولی و مشخص بودند که همین افراد در دوره بعد هم کمتر بکار گرفته شدند
*آقای روحانی با متانت، تامل، نگاه برنامه ریزی و قانون مداری حرکت می کند که وجه شاخص و جدی ایشان است. آقای احمدی نژاد با تحرک، هیجان و سرعت عملیاتی حرکت می کرد که کاملا مشهود بود و افراد بیرون از دولت نیز این رفتار را احساس می کنند.البته تنها این مسائل نیست و خیلی مشخصات آقای روحانی دارد و بسیاری مشخصات را آقای احمدی نژاد داشت که اگر بخواهیم از جهت رفتاری بررسی کنیم باید تمام آنها را در نظر بگیریم.
*آقای روحانی و دولت سعی میکنند مواضع معتدل و میانه اتخاذ کنند و دوستانی در دولت هستند که موضع اصولگرایی دارند و افرادی که اصلاح طلب هستندو تعدادی دیگر که موضع سیاسی شاخصی ندارند. واقعا دولت به نظر من حرفه ای و با فضای کارشناسی و قانونمداری حرکت می کند. خیلی وقت ها در تصمیمات می بینم که دقت صورت می گیرد که با جانب داری های سیاسی تصمیم اتخاذ نشود.
در ادامه بخش هایی از گفت و گوی نامه نیوز با پورمحمدی را می خوانید؛
*یک بخش از مشکلات (با دولت احمدی نژاد) مربوط به تغییرات و عزل و نصب استانداران بود. برخی استاندارانی که معرفی میکردند وقتی بررسی میکردم متوجه میشدم که این افراد توانایی لازم را ندارند.عمدتا افرادی بودند که یا در ستادهای انتخاباتی ایشان بودند یا اعضای ستاد آنها را معرفی میکردند ولی وقتی بررسی میکردم میدیدم در حد استاندار، معاون استاندار یا حتی فرماندار هم نیستند.همین مقاومتها سبب میشد که بگو مگو پیش بیاید. البته تند و حاد نبود. ولی موضوعی که بیشترین اصطکاک را ایجاد کرد بر سر معاون سیاسی من بود. با اینکه من برای انتخاب آقای جنتی با آقای احمدی نژاد هماهنگ کرده بودم ایشان چندی بعد خواستار جابجایی آقای جنتی شدند. من می گفتم تازه انتصاب صورت گرفته و جابجا کردن وجهه خوبی ندارد ولی ایشان اصرار داشت این اتفاق بیفتد. یا بر سرآقای ذوالقدر معاون امنیتی که جانشین من هم بودند دوباره اختلافات پیش آمد .
* من با دوستان ولایی واصولگرا هم حشر و نشر داشتم. در حالیکه ایشان خط دیگری را دنبال می کرد و بعدها هم این تفکر و رویکرد برجسته تر هم شد. در نتیجه افرادی مثل من که با مجموعه اصولگرایان همراه بودم مانع برخی تحرکات ایشان به حساب می آمدیم.
* دوست داشتند که متناسب با نگاه و تیم خودشان کارها پیش برود. ولی من برای دوستان ایشان وزن و اعتباری را قائل نبودم. اینکه بخواهند ایده پرداز یا نظریه پرداز باشند از دید من و دیگر دوستانی که مانند من بودند قابل قبول نبود. برخی از این اقایان را ما از قدیم میشناختیم و اصلا در این جایگاه نبودند.
* میدیدم برخی افراد که در مواضعشان بحث داریم به عنوان قطب و کعبه آمال تلقی میشوند و نظرات آنها خیلی جذابیت دارد و به صورت دستور ما فوقی که غیرقابل تخلف است محسوب میشود. این رویهها برای ما جالب نبود. برخی از دوستان ما خجالت میکشیدند و روی شان نمی شد حرفی بزنند ولی من گاهی گارد میگرفتم که برای آنها خوشایند نبود. همین تاثیرگذاری هم بود که برای آنها مشکل ساز شد و اختلافات پیش آمد. ...این افراد از انقلاب و نظام تحلیلهایی داشتند که غیرواقع بینانه بود. ما این رویهها را قبول نداشتیم، موضع میگرفتیم و بر حرف خود می ایستادیم. سکوت نمی کردیم و
*دولت نهم از نظر متانت و جایگاه فکری و ذهنی قابل قبول بود. بیشتر آنها افرادی باتجربه و با سوابق قابل قبولی و مشخص بودند که همین افراد در دوره بعد هم کمتر بکار گرفته شدند
*آقای روحانی با متانت، تامل، نگاه برنامه ریزی و قانون مداری حرکت می کند که وجه شاخص و جدی ایشان است. آقای احمدی نژاد با تحرک، هیجان و سرعت عملیاتی حرکت می کرد که کاملا مشهود بود و افراد بیرون از دولت نیز این رفتار را احساس می کنند.البته تنها این مسائل نیست و خیلی مشخصات آقای روحانی دارد و بسیاری مشخصات را آقای احمدی نژاد داشت که اگر بخواهیم از جهت رفتاری بررسی کنیم باید تمام آنها را در نظر بگیریم.
*آقای روحانی و دولت سعی میکنند مواضع معتدل و میانه اتخاذ کنند و دوستانی در دولت هستند که موضع اصولگرایی دارند و افرادی که اصلاح طلب هستندو تعدادی دیگر که موضع سیاسی شاخصی ندارند. واقعا دولت به نظر من حرفه ای و با فضای کارشناسی و قانونمداری حرکت می کند. خیلی وقت ها در تصمیمات می بینم که دقت صورت می گیرد که با جانب داری های سیاسی تصمیم اتخاذ نشود.