آنچه که در جامعه امروز با آن مواجه هستیم آن است که اشتغال زنان ومادران به یک ارزش تبدیل شده است و متاسفانه مصرف زدگی و تجمل گرایی این فرایند را تشدید کرده است. در این میان فرزندآوری و به دنبال آن تنهایی فرزند نیز دچار تحولاتی گاه نامبارک گردیده است.
زبان و فرهنگ مادری، گمشده ی مهدکودک ها
امروزه مهد کودک، به عنوان مکانی آموزشی چاره تنهایی کودکان شده است. تاسف بارتر آنکه در برخی از این مکان های آموزشی، بازی های کودکانه و جمعی جای خود را به رقص داده، شعرهای پارسی جای خود را به شعرهای انگلیسی داده که نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگترها هم هیچ معنا و مفهومی ندارد. داستان های فارسی زبان که دین، فرهنگ و تاریخ ما و درس زندگی را به نسل های بعدی منتقل می کند جای خود را به داستان هایی داده است که زندگی به سبک غربی را آموزش می دهد و روابط، رفتار و گفتگوهایی را بیان می کند که با خانواده های ایرانی نامانوس است. متاسفانه زبان فارسی که حامل فرهنگ و اندیشه، تاریخ، هنر و دین ماست در این مکان های آموزشی و تاثیرگذار مورد بی مهری قرار گرفته است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، وضعیت فعلی زبان فارسی در برابر هجمه گسترده واژگان خارجی را نگرانکننده دانسته و فرمودند: «ما در کانون زبان فارسى، داریم زبان فارسى را فراموش میکنیم. براى تحکیم آن، براى تعمیق آن، براى گسترش آن، براى جلوگیرى از دخیلهاى خارجى هیچ اقدامى نمیکنیم... گاهى مىآیند یک کلمهاى میگویند، بنده میگویم معناى آن را نمیفهمم، معنا که میکنند، تازه ما اطلاع پیدا میکنیم که این کلمه آمده یواشیواش به طبقات و تودهى مردم کشانده شده؛ این خطرناک است.
اسم فارسى را با خط لاتین مینویسند!خب چرا؟ چه کسى میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسى که زبانش فارسى است یا آن کسى که زبانش خارجى است؟ اسم فارسى با حروف لاتین! یا اسمهاى فرنگى روى محصولات تولیدشده داخل ایران... محصولى در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومى دارد؟ روى کیف بچههاى دبستانى چه لزومى دارد که یک تعبیر فرنگى نوشته بشود؟ روى اسباببازىها همینجور. من واقعاً حیرت میکنم... نام شرکت، نام محصول، نام مغازه! همین طور مکرر تعبیرات فرنگى و به خصوص انگلیسى. من از این احساس خطر میکنم ».
مواردی هم چون موسیقی و برگزاری مراسم کریسمس،در قالب آموزش های هنری ،استخرهای مختلط در قالب فعالیت های ورزشی از دیگر آموزش های ضد فرهنگی است که در برخی از مهدها صورت می گیرد که بدون شک امری متضاد با دین و فرهنگ کشور اسلامی ما به شمار می رود.
- محیط پرورشی کودک، اطلاعات فرهنگی خود را بر ذهن و قلب کودکان به طور اجباری القا میکند
پیامبر (ص) میفرمایند: «اکرِمُوا أولادَکُم و أحسِنوا آدابَهُم یُغفَرلَکُم؛(میزان الحکمه، ج 1، ص 103) فرزند خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید تا آمرزیده شوید.» برای رسیدن به این هدف، خود والدین باید اهل تحقیق و مطالعه باشند تا بر اساس تحقیق و بررسیهای که به دست آوردهاند، آنچه را که میخواهند به فرزندشان بیاموزند، درستی آن را باور داشته باشند.
محیط، است که تمام القائات فکری و فرهنگی و آموزشی خود را به کودک ارائه میکند؛ زیرا که پس از سه چهار سال، وقتی با کودک سخن میگوییم، ملاحظه میکنیم که کودک، درست به زبانی سخن میگوید که والدین، اطرافیان و به طور کلی محیط تربیتی او به او القاء کرده است. پس میتوان گفت که محیط پرورشی کودک، اطلاعات فرهنگی خود را بر ذهن و قلب کودکان به طور اجباری القا میکند. چنین القایی نه تنها در مورد زبان، بلکه در موارد دیگر نظیر فرهنگ اقتصاد و ... دین وجود دارد و القائات و یادگیری مذهبی، از شایعترین القائات محیط پرورشی کودک میباشد.
- فرزندان خود را به سه خصلت تربيت كنيد
رسول خدا (ص) فرموده اند: «فرزندان خود را به سه خصلت تربيت كنيد: محبت پيامبرتان و محبت خاندان او و قرائت قرآن».
امام صادق (ع) میفرمایند: «کودک خود را رها کن تا هفت سال بازی کند، سپس او را به مدت هفت سال تربیت کن، و به مدت هفت سال دیگر مشاور و ملازم خود قرار بده؛ اگر در این امر موفق گشتی چه بهتر، و در غیر این صورت هیچ خیر و ثمری در او نخواهد بود.» در این روایت، امام صادق (ع) مراحل تربیتی کودک را تا رسیدن به مرحله جوانی به سه مرحله هفت ساله طبقهبندی میکنند. هر کدام از این مراحل دارای ویژگی خاصی میباشد که بر اساس رهنمودهائی از سوی آن بزرگوار توصیه گردیده است. با آگاهی از این رهنمودهای ارزشمند، میتوان انتظار داشت که والدین و مربیان بتوانند آن چنان که شایسته است، فرزندانی تربیت کنند که فردی لایق برای خود و جامعه و خانواده خود باشند.
- قله ای به بلندای دماوند که باید فتح کنیم
انتظار رهبر معظم انقلاب در قبال پاسداری از زبان پارسی:«شما كارى كنيد كه در پنجاه سال آينده، هر دانشمندى اگر بخواهد به آخرين فراوردههاى علمى دست پيدا كند، ناچار باشد زبان فارسى را كه شما اثرتان را به زبان فارسى نوشتهايد، ياد بگيرد؛ همچنانىكه امروز شما براى دستيابى به فلان علم، مجبوريد فلان زبان را ياد بگيريد تا بتوانيد كتاب مرجع را پيدا كنيد و بخوانيد. شما كارى كنيد كه در آينده، كشور شما يك چنين وضعى پيدا كند؛ و ميتوانيد.
يك روز اينجور بوده است؛ كتابهاى دانشمندان ايرانى را به زبانهاى خودشان ترجمه ميكردند، يا آن زبان را فرا ميگرفتند براى اينكه بتوانند بفهمند. اين، يك آرزوست؛ يك قله است؛ مثل قله ى دماوند، مثل قله ى توچال، كه نگاه كردن به آن، هيجان انگيز است؛ شوق رسيدن به آن، در دل همه به وجود مى آيد؛ اما چه كسانى مى رسند؟ بايد كفش و كلاهش را آماده كنيد؛ بيشتر از آن، بايد همتش را آماده كنيد و راه بيفتيد.
دین مبین اسلام برای هر فعالیتی برنامه مخصوص به خودش را دارد و هر برنامه ای بر اساس حکمت وجودی و نیازهای انسان طراحی شده است که متاسفانه این مهم مورد بی توجهی ما قرارگرفته است و با چشم پوشی از سبک زندگی اسلامی، سعی می کنیم به زندگی به سبک غربی متوسل شویم و این در حالی است که بسیاری از تازه مسلمانان امریکایی و اروپایی به دلیل که در اسلام ناب محمدی کرامت انسان مورد توجه قرار گرفته است و نیز شأن وکرامت زن از جایگاه رفیعی در اسلام برخوردار است ، بدان گرایش پیدا کرده اند.
گسترش وسایل ارتباطی و افزایش گرایش به فضای مجازی از سنین کم، نیاز به تقویت باورها و ارزش های دینی در دوران کودکی را دوچندان می کند و سهم زیادی در شکل گیری شخصیتی انسان در سنین کودکی را دارا می باشد. بنابراین باید تربیت فرزندان در مکان های آموزشی با مدیریت ودرایت افراد دلسوز، متعهد و متدین و دارای دانش اسلامی در زمینه تربیت کودکان سپرده شود.