به گزارش شهدای ایران؛ همواره از گذشته بین مورخین و محدثین برای تعیین تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) اختلاف نظر وجود داشته و علامه ی مقرّم (رحمة الله علیه) تا ده قول در این موضوع از علما نقل فرموده است.[۱] اگرچه مشهور بین این ده قول روایت ۷۵ روز و ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می باشد اما در اینجا قصد داریم قضیه ای را از زبان آیت الله مقتدایی که در درس خارج فقه خود در تاریخ ۸۹/۲/۷ بیان فرمودند نقل کنیم.
ایشان فرمودند:
سال ۱۳۴۵ شمسی در مکه شیخ علی کاشف الغطاء نوه شیخ جعفر کاشف الغطاء را دیدم … و او خاطره ای را برایم گفت : که ، جد ما مرحوم کاشف الغطاء با خود گفت مردم در احکام الهی از ما متابعت می کنند و ما فتوی می دهیم و آنها عمل می کنند. در مورد شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم اگر ما اعلام بکنیم که شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) روی ۷۵ روز است یا روی ۹۵ روز است مردم متابعت می کنند و دو دستگاه و دو موقع عزاداری برپا نمی شود و تصمیم گرفت در این مورد مطالعه کند. لذا کتب مربوطه از شیعه و سنی را جمع کرد تا با یک بررسی عمیق تحقیق کند و حکم نهایی را صادر کند. آن بزرگوار (شیخ جعفر کبیر) مادر پیری داشت متجهده و اهل عبادت بود. شب در عالم خواب حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را در خواب می بیند که با حال غضب (با این تعبیر) فرمودند که این چه کاری است پسرتان می خواهد بکند و می خواهد [عزاداری] شهادت مرا کم کند.
این زن که روحش از تصمیم پسرش خبر نداشت از اتاق می آید بیرون نصف شب می بیند که چراغ اتاق پسرش روشن است معلوم است که بیدار است. می آید درب اتاق شیخ را باز می کند وارد می شود، می بیند اینقدر کتاب دور شیخ جمع شده است که اصلا خود شیخ پیدا نیست گویا پشت کتاب مخفی شده باشد. می رود جلو صدا می زند پسر چه می کنی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر تو غضبناک است .مرحوم شیخ فکری می کند می پرسد چه شده است؟
مادر میگوید: بی بی حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند می خواهد ایام شهادت مرا کم کند؟!
مرحوم شیخ می فهمد اقدامی که می خواست بکند مورد نظر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست.
خود حضرت می خواهند که دو برنامه، دو تشکیلات، دو وقت جلسات گرفته بشود. مرحوم شیخ بساط را جمع می کند و می گوید همانطور که روال بوده برای حضرت زهرا دو دفعه عزاداری و مجالس منعقد بشود.[۲]
[۱]. ر.ک: وفاة الصدیقة علیها سلام، ص۱۱۴ و ۱۱۵
[۲]. داستان به نقل از وبگاه «منبرک».
ایشان فرمودند:
سال ۱۳۴۵ شمسی در مکه شیخ علی کاشف الغطاء نوه شیخ جعفر کاشف الغطاء را دیدم … و او خاطره ای را برایم گفت : که ، جد ما مرحوم کاشف الغطاء با خود گفت مردم در احکام الهی از ما متابعت می کنند و ما فتوی می دهیم و آنها عمل می کنند. در مورد شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم اگر ما اعلام بکنیم که شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) روی ۷۵ روز است یا روی ۹۵ روز است مردم متابعت می کنند و دو دستگاه و دو موقع عزاداری برپا نمی شود و تصمیم گرفت در این مورد مطالعه کند. لذا کتب مربوطه از شیعه و سنی را جمع کرد تا با یک بررسی عمیق تحقیق کند و حکم نهایی را صادر کند. آن بزرگوار (شیخ جعفر کبیر) مادر پیری داشت متجهده و اهل عبادت بود. شب در عالم خواب حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را در خواب می بیند که با حال غضب (با این تعبیر) فرمودند که این چه کاری است پسرتان می خواهد بکند و می خواهد [عزاداری] شهادت مرا کم کند.
این زن که روحش از تصمیم پسرش خبر نداشت از اتاق می آید بیرون نصف شب می بیند که چراغ اتاق پسرش روشن است معلوم است که بیدار است. می آید درب اتاق شیخ را باز می کند وارد می شود، می بیند اینقدر کتاب دور شیخ جمع شده است که اصلا خود شیخ پیدا نیست گویا پشت کتاب مخفی شده باشد. می رود جلو صدا می زند پسر چه می کنی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر تو غضبناک است .مرحوم شیخ فکری می کند می پرسد چه شده است؟
مادر میگوید: بی بی حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند می خواهد ایام شهادت مرا کم کند؟!
مرحوم شیخ می فهمد اقدامی که می خواست بکند مورد نظر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست.
خود حضرت می خواهند که دو برنامه، دو تشکیلات، دو وقت جلسات گرفته بشود. مرحوم شیخ بساط را جمع می کند و می گوید همانطور که روال بوده برای حضرت زهرا دو دفعه عزاداری و مجالس منعقد بشود.[۲]
[۱]. ر.ک: وفاة الصدیقة علیها سلام، ص۱۱۴ و ۱۱۵
[۲]. داستان به نقل از وبگاه «منبرک».