شهدای ایران: شهید غلامرضا سیاه منصوری، هشتم آبان ماه سال ۱۳۴۹در روستای بی برا چشم به جهان گشود.
غلامرضا، پیرو راستین خط امام (ره) بود و با وجود سن کم، عاشق جبهه و شهادت در میادین پیکار حق علیه باطل.
او بیست و هفتم اسفندماه سال ۱۳۶۴ هجری در حالی که فقط پانزده سال سن داشت در جاده فاو - امالقصر، طعم شیرین شهادت را نوشید وعاشورائی شد تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) گردد که فرمودهاند: «امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را اینگونه باید پیدا کنند.
شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است... شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی که زبانها و قلمها از توصیف آن و چشم و دلها از مشاهده آن ناتوانند، مشعل دار پیروزی و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است... پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته میشود، درحقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست.
آنها زندهاند و روز به روز زندهتر خواهند شد... همه کسانی که در جنگ تحمیلی هشت ساله، چه با حضور خود یا فرزندان و عزیزانشان، حضور و فعالیتی داشتهاند، مخصوصاً خانواده شهیدان عزیز و جانبازان و اسیران گرامی، باید بدانند که در امتحانی بزرگ شرکت کرده و در آن سربلند بیرون آمدهاند.
فرزندان شهدا بدانند که پدران آنان موجب شدند که اسلام در چشم شیطانها و طاغوتهای عالم ابهت پیدا کند...» پیکر پاک و مطهر بسیجی شهید، غلامرضا سیاه منصوری در بهشت سجاد (ع) شهرستان برازجان به خاک سپرده شده است.
گفتنی است؛ سردار سیاه منصوری، حضور در جبهههای نور را یک وظیفه تخلف ناپذیر برمیشمرد و آرمانش، آزادی کربلای معلی از دست ناپاک صدام و صدامیان بود.
وصیتنامه شهید:
سردار شهید غلامرضا سیاه منصوری طی وصیت نامه ارزشمندش خطاب به بازماندگان، مینویسد: «با سلام و درود به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خمینی وصیتنامه خویش را آغاز میکنم.
اکنون که تمامی جهان علیه اسلام به پا خواسته اند بر ما واجب است که از کیان اسلام و دستاوردهای انقلاب اسلامی پاسداری کنیم. اینک بنده با کاروان پرتوان حسینی میروم تا کربلای معلا را آزاد کرده و دشمن دین و انسانیت را به زباله دان تاریخ بیافکنم.
امروز باید دوشادوش رزمندگان اسلام و در امتداد و تداوم خط شهدا بجنگیم تا دشمن را تسلیم کنیم. من ننگم میشود که در خانه بنشینم و در کنار رزمندگان اسلام علیه استکبار جهانی نجنگم.
ای امت حزبالله و همیشه در صحنه! این پیکار مقدس باید تا سرحد منزل به مقصود برسد. همیشه پیرو خط امام باشید تا رستگار و موفق باشید، مبادا امام را تنها بگذارید، باید همیشه در صحنه باشید، در نمازجمعه و جماعات شرکت کنید و در برنامههای اسلامی حضور به هم رسانید.
با حفظ اسلام، نگهبانی و عضو بسیج شدن، خود را در ادامه راه شهدا، با خانواده شهدا شریک کنید. منافقین و ملحدین چپ و راست را مهلت توطئه ندهید و آنها را مجازات کنید.
من از تمامی دوستانم تقاضا میکنم که در ادامه راه شهدا کوشا باشند و جبهه را فراموش نکنند.
ای مادر گرامیام! گرچه خیلی زحمت ها برایم کشیدی تا مرا به اینجا رساندی ولی امروز دفاع از دین خدا لازم است.
پس تو را به خدا مرا حلال کن و زینب وار پاک، مقاوم و صبور باش. مبادا در شهادتم گریه و شیون کنی چرا که من عاشقانه این راه پرخیر و برکت را انتخاب کردهام. ای پدر زحمت کش و ارجمندم! خداوند به تو اجر و پاداش و عزت عنایت نماید.
امیدوارم مرا ببخشی و حلال کنی گرچه فرزند خوبی برای شما نبودم. برادران و خواهرانم! مقاوم و صبور باشید و راهم را ادامه دهید و همیشه در صحنه انقلاب حضور داشته باشید.
همه اقوام و فامیلها را سلام میرسانم و ازهمه میخواهم که مرا عفو کنند، گرچه تقصیر و گناهی کردهام، شما مرا ببخشید.
خداحافظ ای پدر، مادر، برادر و خواهرانم، فامیلها، اقوام و دوستان. خداحافظ ای همشهریان، خداحافظ ای شهر شهادت، برازجان.
به امید پیروزی هرچه سریعتر رزمندگان پرتوان اسلام.
غلامرضا سیاهمنصوری