خاك هاي نرم كوشك
آدم مي بيند اين شخصيت هاي برجسته، حتي در لباس يك كارگر به ميدان جنگ آمده اند؛ اين اوستا عبدالحسين بُرُنسي، يك جوان مشهدي بنّا كه قبل از انقلاب يك بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته اند و من توصيه مي كنم و واقعاً دوست مي دارم شماها بخوانيد.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ کتاب خاک های نرم کوشک منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان شهید عبدالحسین برونسی در مورد ویژگیها و خصوصیات شهید است.
کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و هفتاد روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل میشود. هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.
سردار شهيد عبدالحسين برونسي متولد سال ۱۳۲۱ در روستاي "گلبوي" از توابع تربت حيدريه قبل از انقلاب اسلامی به کار سخت و طاقتفرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجههای وحشیانه ساواک قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی زمینههای لازم برای رشد او مهیا شد و در جریان جنگ تحمیلی چنان لیاقت و کارآمدی از خود نشان داد که زبانزد همگان شد. او در تاریخ ۲۳ اسفند سال ۱۳۶۳ با مسئووليت فرماندهي تيپ ۱۸ جوادالائمه(ع) در منطقه عملیاتی بدر به شهادت رسيده و پیکرش در منطقه عملیات بر جای می ماند. سالها بعد در جریان تفحص شهدا پیکر ایشان شناسایی و در تاریخ هفدهم ارديبهشت ۱۳۹۰ در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) در بهشت رضا(ع) در مشهد مقدس به خاك سپرده شد.
"خاکهای نرم کوشک" چهار سال پس از انتشار و متعاقب فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع که در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ و با معرفی و تاکید بر شخصیت اوستا عبدالحسین برونسی به مطالعه کتاب خاكهاي نرم كوشك توصیه فرمودند بسرعت در زمره آثار پر فروش و پر مخاطب ادبیات دفاع مقدس قرار گرفت و به گفته ناشر تاکنون به زبانهای عربي، فرانسه و انگليسي نیز ترجمه و در خارج از کشور منتشر شده است.
بدون تردید عامل اصلی در پر مخاطب بودن "خاک های نرم کوشک" صفا، سادگی، خلوص نیت و ایمان ولایی شهید بزرگوار عبدالحسین برونسی بوده است. رهبر معظم انقلاب در تریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ در جمع فیلمسازان و کارگردانان سینما و تلویزیون درباره این کتاب فرمودند: «الان چند سالى است كه كتابهایى دربارهى سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند و بنده هم مشترى این كتابهایم و مىخوانم. با اینكه بعضى از اینها را من خودم از نزدیك مىشناختم و آنچه را هم كه نوشته، روایتهاى صادقانه است- این هم حالا آدم مىتواند كم و بیش تشخیص دهد كه كدام مبالغهآمیز است و كدام صادقانه است- بسیار تكاندهنده است. آدم مىبیند این شخصیتهاى برجسته، حتى در لباس یك كارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسى، یك جوان مشهدى بنّا كه قبل از انقلاب یك بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه مىكنم و واقعاً دوست مىدارم شماها بخوانید. من مىترسم این كتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این كتاب "خاكهاى نرم كوشك" است؛ قشنگ هم نوشته شده.
ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبرى نداشتم. بعد از شهادتش، بعضى از دوستان ما كه به مجموعههاى دانشگاهى و بسیج رفته بودند و با این جوان بىسواد- بىسواد به معناى مصطلح؛ البته سه، چهار سالى درس طلبگى خوانده بوده، مختصرى هم مقدمات و ابتدایى و اینها را هم خوانده بوده- صحبت كرده بودند، مىگفتند آنچنان براى اینها صحبت مىكرده و حرف مىزده كه دلهاى همهى اینها را در مشت مىگرفته. بهخاطر همین كه گفتم؛ یك معرفت درونى را، یك ادراك را، یك احساس صادقانه را و یك فهم از عالم وجود را منعكس مىكرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهاى بسیار و حضور در میدانهاى دشوار، به شهادت مىرسد؛ كه حالا كارى به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایى كه آدم در زندگى یك چنین آدمى یا شهید همت و شهید خرازى مىتواند پیدا كند و یا اینهایى كه حالا هستند، نظیرش را شما كجا مىتوانید پیدا كنید؟ كجا مىشود پیدا كرد؟»
کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و هفتاد روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل میشود. هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.
سردار شهيد عبدالحسين برونسي متولد سال ۱۳۲۱ در روستاي "گلبوي" از توابع تربت حيدريه قبل از انقلاب اسلامی به کار سخت و طاقتفرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجههای وحشیانه ساواک قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی زمینههای لازم برای رشد او مهیا شد و در جریان جنگ تحمیلی چنان لیاقت و کارآمدی از خود نشان داد که زبانزد همگان شد. او در تاریخ ۲۳ اسفند سال ۱۳۶۳ با مسئووليت فرماندهي تيپ ۱۸ جوادالائمه(ع) در منطقه عملیاتی بدر به شهادت رسيده و پیکرش در منطقه عملیات بر جای می ماند. سالها بعد در جریان تفحص شهدا پیکر ایشان شناسایی و در تاریخ هفدهم ارديبهشت ۱۳۹۰ در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) در بهشت رضا(ع) در مشهد مقدس به خاك سپرده شد.
"خاکهای نرم کوشک" چهار سال پس از انتشار و متعاقب فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع که در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ و با معرفی و تاکید بر شخصیت اوستا عبدالحسین برونسی به مطالعه کتاب خاكهاي نرم كوشك توصیه فرمودند بسرعت در زمره آثار پر فروش و پر مخاطب ادبیات دفاع مقدس قرار گرفت و به گفته ناشر تاکنون به زبانهای عربي، فرانسه و انگليسي نیز ترجمه و در خارج از کشور منتشر شده است.
بدون تردید عامل اصلی در پر مخاطب بودن "خاک های نرم کوشک" صفا، سادگی، خلوص نیت و ایمان ولایی شهید بزرگوار عبدالحسین برونسی بوده است. رهبر معظم انقلاب در تریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ در جمع فیلمسازان و کارگردانان سینما و تلویزیون درباره این کتاب فرمودند: «الان چند سالى است كه كتابهایى دربارهى سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند و بنده هم مشترى این كتابهایم و مىخوانم. با اینكه بعضى از اینها را من خودم از نزدیك مىشناختم و آنچه را هم كه نوشته، روایتهاى صادقانه است- این هم حالا آدم مىتواند كم و بیش تشخیص دهد كه كدام مبالغهآمیز است و كدام صادقانه است- بسیار تكاندهنده است. آدم مىبیند این شخصیتهاى برجسته، حتى در لباس یك كارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسى، یك جوان مشهدى بنّا كه قبل از انقلاب یك بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه مىكنم و واقعاً دوست مىدارم شماها بخوانید. من مىترسم این كتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این كتاب "خاكهاى نرم كوشك" است؛ قشنگ هم نوشته شده.
ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبرى نداشتم. بعد از شهادتش، بعضى از دوستان ما كه به مجموعههاى دانشگاهى و بسیج رفته بودند و با این جوان بىسواد- بىسواد به معناى مصطلح؛ البته سه، چهار سالى درس طلبگى خوانده بوده، مختصرى هم مقدمات و ابتدایى و اینها را هم خوانده بوده- صحبت كرده بودند، مىگفتند آنچنان براى اینها صحبت مىكرده و حرف مىزده كه دلهاى همهى اینها را در مشت مىگرفته. بهخاطر همین كه گفتم؛ یك معرفت درونى را، یك ادراك را، یك احساس صادقانه را و یك فهم از عالم وجود را منعكس مىكرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهاى بسیار و حضور در میدانهاى دشوار، به شهادت مىرسد؛ كه حالا كارى به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایى كه آدم در زندگى یك چنین آدمى یا شهید همت و شهید خرازى مىتواند پیدا كند و یا اینهایى كه حالا هستند، نظیرش را شما كجا مىتوانید پیدا كنید؟ كجا مىشود پیدا كرد؟»