یک کارشناس رسانه گفت: «به نظر من وضعیت صدا و سیما از شرایط بحرانی و فشل بودن خارج شده و به وضعیت فروپاشی رسیده است و متاسفانه کسی هم به این موضوع توجه نمی کند. اگر این شرایط ادامه پیدا کند آنچه از بین خواهد رفت یک سرمایه ملی است که مربوط به همه ایرانیان است که می تواند ضربه وحشتناکی به منافع ملی کشور بزند.»
به گزارش شهداي ايران به نقل از ایسنا، دکتر حمید ضیایی پرور استاد دانشگاه و کارشناس رسانه در گفتگو با فرارو گفت: «پدیده آنتن فروشی در سیما همچون رپورتاژ آگهی در یک رسانه مکتوب است که قصد داشته باشند آن آگهی را در قالب یک خبر یا گزارش به خورد مردم بدهند.»
وی ادامه داد: «مردم و مصرف کنندگان این حق را دارند که بدانند آن چیزی که پخش می شود دارای برچسب آگهی است یا به عنوان اطلاع رسانی بیان می شود. به خصوص در برنامه های مربوط به کودکان و خردسالان به دلیل آنکه آنها قادر به تمیز بین این دو مفهوم نیستند و تصور می کنند کالایی که ترویج می شود حتما کالایی مناسب و خوب است.»
وی افزود: «اکنون الگوهای ارائه شده توسط تلویزیون همچون عمو قناد و عمو پورنگ مبلغ کالاهای موردنظر هستند و این کار بسیار خطرناکی است و جدا از آنکه بسیاری از این کالاها برای سلامت انسان مضر است، اصل این پدیده و فروختن آنتن به برندها کار اشتباهی است و نوعی خیانت به مخاطبان محسوب می شود.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «برخی از این برنامه ها به قدری پنهان و در لایه های تو در تو این تبلیغات را انجام می دهند که حتی افرادی با سطح دانش بالا در حد استاد دانشگاه هم متوجه تفاوت این دو (آگهی یا اطلاع رسانی) نمی شوند.»
وی ادامه داد: «به طور مثال شبکه 4 سیما که مربوط به شبکه نخبگان است در برنامه ای پیرامون موضوع آی تی که برنامه ای کاملا تخصصی است، موبایل یا تبلت یک برندی را نشان می دهند و آن را نقد و بررسی می کنند.»
وی افزود: «بنده تعجب می کنم صدا و سیمایی که مو را از ماست بیرون می کشد گاهی از در دروازه رد نمی شود و گاهی از سوراخ یک سوزن رد می شود. مسئولان صدا و سیما چطور به خود اجازه می دهند در برنامه های علمی و میزگرد هم آنتن فروشی خود را انجام بدهند؟!»
ضیایی پرور گفت: «اکنون صدا و سیما آنتن فروشی را به انواع و اقسام مختلف انجام می دهد و می توان گفت اکنون بخش عمده ای از برنامه های صدا و سیما در این چارچوب قابل نقد و بررسی است.»
وی ادامه داد: «مثلا یکی از تهیه کنندگان و عوامل تولید برنامه در صدا و سیما به بنده می گفت به طور مثال زمان یک برنامه را به مدیر یک بیمارستان می فروشند تا وی هرچه می خواهد در آن زمان بگوید.»
وی افزود: «البته آقایان عنوان می کنند به دلیل کمبود بودجه اقدام به چنین کاری می کنند؛ اما به نظر من انجام آنتن فروشی در صدا و سیما به دلیل ضعف مدیریت است.»
این کارشناس رسانه گفت: «امروز مدیریت صدا و سیما فشل شده است و قادر به اداره این رسانه نیست و نتیجه آن هم گرایش بیش از پیش مخاطبان به سمت شبکه های ماهواره ای است.»
وی ادامه داد: «بنده افرادی را می شناسم که شش ماه به شش ماه تلویزیون ایران را نگاه نمی کنند و این نتیجه مدیریت ضعیفی است که در چند سال اخیر بر صدا و سیما حاکم بوده است و روز بر روز وضعیت آن بدتر می شود.»
وی افزود: «به نظر من وضعیت صدا و سیما از شرایط بحرانی و فشل بودن خارج شده و به وضعیت فروپاشی رسیده است و متاسفانه کسی هم به این موضوع توجه نمی کند. اگر این شرایط ادامه پیدا کند آنچه از بین خواهد رفت یک سرمایه ملی است که مربوط به همه ایرانیان است که می تواند ضربه وحشتناکی به منافع ملی کشور بزند.»
ضیایی پرور در پاسخ به این سوال که چه تفاوتی میان تبلیغ و آنتن فروشی وجود دارد؟، گفت: «طبیعتا در بحث تبلیغ، طراحی توسط صاحب برند انجام می شود و با شیوه های روان شناختی و جلب توجه سعی در فروش بیشتر کالا می کنند. همچنین در تبلیغ، مخاطب کاملا قدرت انتخاب و تفاوت و تمایز قائل شدن میان کالاها را دارد.»
وی ادامه داد: «اما آنتن فروشی پدیده ای است که در واقع نوعی فریب محسوب می شود. یعنی جدا از بحث های مدیریتی که نوعی خیانت به شمار می رود، نوعی فریب افکار عمومی هم محسوب می شود که می تواند موجب سردرگمی مخاطب شود. یعنی مخاطب زمانی متوجه ماجرا می شود که از ناحیه خرید آن محصول یا کالا دچار ضرر و زیانی شده باشد.»
ضیایی پرور گفت: «بنده نفی نمی کنم که صدا و سیما باید درآمد داشته باشد کما اینکه اکنون در لابه لای آگهی ها، برنامه پخش می کند. اما تصور من این است که اکنون همان عدم توان مدیریتی باعث شده مسئله تبلیغات به حدی از اشباع برسد؛ چنانکه مخاطب هر شبکه ای را انتخاب می کند آنچنان بمباران تبلیغاتی می شود که مخاطب حتی به موضوع تبلیغات وازده شده است.»
وی در پایان تصریح کرد: «تلویزیون در واقع آنتن خود را فروخته است و محتوای برنامه ها را در موضوع تبلیغات دخالت دادند و می توان گفت با ادامه روند کنونی کم کم صدا و سیما تبدیل به یک آگهی نامه می شود.»
وی ادامه داد: «مردم و مصرف کنندگان این حق را دارند که بدانند آن چیزی که پخش می شود دارای برچسب آگهی است یا به عنوان اطلاع رسانی بیان می شود. به خصوص در برنامه های مربوط به کودکان و خردسالان به دلیل آنکه آنها قادر به تمیز بین این دو مفهوم نیستند و تصور می کنند کالایی که ترویج می شود حتما کالایی مناسب و خوب است.»
وی افزود: «اکنون الگوهای ارائه شده توسط تلویزیون همچون عمو قناد و عمو پورنگ مبلغ کالاهای موردنظر هستند و این کار بسیار خطرناکی است و جدا از آنکه بسیاری از این کالاها برای سلامت انسان مضر است، اصل این پدیده و فروختن آنتن به برندها کار اشتباهی است و نوعی خیانت به مخاطبان محسوب می شود.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «برخی از این برنامه ها به قدری پنهان و در لایه های تو در تو این تبلیغات را انجام می دهند که حتی افرادی با سطح دانش بالا در حد استاد دانشگاه هم متوجه تفاوت این دو (آگهی یا اطلاع رسانی) نمی شوند.»
وی ادامه داد: «به طور مثال شبکه 4 سیما که مربوط به شبکه نخبگان است در برنامه ای پیرامون موضوع آی تی که برنامه ای کاملا تخصصی است، موبایل یا تبلت یک برندی را نشان می دهند و آن را نقد و بررسی می کنند.»
وی افزود: «بنده تعجب می کنم صدا و سیمایی که مو را از ماست بیرون می کشد گاهی از در دروازه رد نمی شود و گاهی از سوراخ یک سوزن رد می شود. مسئولان صدا و سیما چطور به خود اجازه می دهند در برنامه های علمی و میزگرد هم آنتن فروشی خود را انجام بدهند؟!»
ضیایی پرور گفت: «اکنون صدا و سیما آنتن فروشی را به انواع و اقسام مختلف انجام می دهد و می توان گفت اکنون بخش عمده ای از برنامه های صدا و سیما در این چارچوب قابل نقد و بررسی است.»
وی ادامه داد: «مثلا یکی از تهیه کنندگان و عوامل تولید برنامه در صدا و سیما به بنده می گفت به طور مثال زمان یک برنامه را به مدیر یک بیمارستان می فروشند تا وی هرچه می خواهد در آن زمان بگوید.»
وی افزود: «البته آقایان عنوان می کنند به دلیل کمبود بودجه اقدام به چنین کاری می کنند؛ اما به نظر من انجام آنتن فروشی در صدا و سیما به دلیل ضعف مدیریت است.»
این کارشناس رسانه گفت: «امروز مدیریت صدا و سیما فشل شده است و قادر به اداره این رسانه نیست و نتیجه آن هم گرایش بیش از پیش مخاطبان به سمت شبکه های ماهواره ای است.»
وی ادامه داد: «بنده افرادی را می شناسم که شش ماه به شش ماه تلویزیون ایران را نگاه نمی کنند و این نتیجه مدیریت ضعیفی است که در چند سال اخیر بر صدا و سیما حاکم بوده است و روز بر روز وضعیت آن بدتر می شود.»
وی افزود: «به نظر من وضعیت صدا و سیما از شرایط بحرانی و فشل بودن خارج شده و به وضعیت فروپاشی رسیده است و متاسفانه کسی هم به این موضوع توجه نمی کند. اگر این شرایط ادامه پیدا کند آنچه از بین خواهد رفت یک سرمایه ملی است که مربوط به همه ایرانیان است که می تواند ضربه وحشتناکی به منافع ملی کشور بزند.»
ضیایی پرور در پاسخ به این سوال که چه تفاوتی میان تبلیغ و آنتن فروشی وجود دارد؟، گفت: «طبیعتا در بحث تبلیغ، طراحی توسط صاحب برند انجام می شود و با شیوه های روان شناختی و جلب توجه سعی در فروش بیشتر کالا می کنند. همچنین در تبلیغ، مخاطب کاملا قدرت انتخاب و تفاوت و تمایز قائل شدن میان کالاها را دارد.»
وی ادامه داد: «اما آنتن فروشی پدیده ای است که در واقع نوعی فریب محسوب می شود. یعنی جدا از بحث های مدیریتی که نوعی خیانت به شمار می رود، نوعی فریب افکار عمومی هم محسوب می شود که می تواند موجب سردرگمی مخاطب شود. یعنی مخاطب زمانی متوجه ماجرا می شود که از ناحیه خرید آن محصول یا کالا دچار ضرر و زیانی شده باشد.»
ضیایی پرور گفت: «بنده نفی نمی کنم که صدا و سیما باید درآمد داشته باشد کما اینکه اکنون در لابه لای آگهی ها، برنامه پخش می کند. اما تصور من این است که اکنون همان عدم توان مدیریتی باعث شده مسئله تبلیغات به حدی از اشباع برسد؛ چنانکه مخاطب هر شبکه ای را انتخاب می کند آنچنان بمباران تبلیغاتی می شود که مخاطب حتی به موضوع تبلیغات وازده شده است.»
وی در پایان تصریح کرد: «تلویزیون در واقع آنتن خود را فروخته است و محتوای برنامه ها را در موضوع تبلیغات دخالت دادند و می توان گفت با ادامه روند کنونی کم کم صدا و سیما تبدیل به یک آگهی نامه می شود.»