عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: اینکه امام خمینی(ره) میفرمودند: «اگر فاطمه(س) مرد بود، پیغمبر میشد» بیانگر آن است که آن حضرت تمام شرایط حقیقی لازم برای نیل به مقام امامت و نبوت را دارا بودند.
به گزارش شهدای ایران؛ حجتالاسلام جواد رودگر عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس در خصوص نگاه به شخصیت حقیقی حضرت زهرا(س) از منظر عرفان گفت: حداقل از دو جهت میتوان شخصیت حضرت زهرا(س) را در باب عرفان مورد تحلیل و توصیف قرار داد؛ یکی اینکه عرفان دو محور اصلی دارد یک محور توحید که بحث توحید صمدی، توحید وجودی و وحدت شخصیه وجود مطرح است.
رئیس پژوهشکده دینپژوهی ادامه داد: در بحث توحید و وحدت شخصی وجود نیز مظاهر تام و اکمل حضرت حق مطرح میشود که در این زاویه نیز انسانهای کامل و خلفا و حجج الهی در حقیقت تجلیات کامله حضرت حقاند، همانطور که در قرآن کریم آمده و ذیل آن نیز حضرات معصوم(ع) میفرمایند: «نحن الکلمات التامات» و از این منظر، حضرت صدیقه کبری(س) تجلی کامل اسماء حق و آیینه گردان اسماء جمال و جلال خداوند است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه موحدی کامل بودن، یکی دیگر از جنبههای عرفانی شخصیت حضرت زهرا(س) است، اظهار داشت: در حقیقت میتوان گفت مظهر انسان کامل تمام عیار، حضرت زهرا(س) است همان طور که پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) از چنین موقعیتی برخوردار هستند چراکه در حقیقت وجودی این انسانهای نورانی و الهی تفاوتی وجود ندارد.
وی تصریح کرد: همه عرفان رسیدن به مقام ولایت الهیه است؛ مقام ولایت، مقام قرب و لقاء حق است که از رهگذر فناء فیالله اعم از فناء فعلی، اسمائی و صفاتی و ذاتی حاصل شدنی است و فاطمه زهرا(س) در اینجا ولیالله است یعنی به مقام ولایت الهیه راه یافتهاند.
رودگر با اشاره به مقام ولایت در تعابیر عرفانی گفت: این مقام به مقام نبوت تعریفی، نبوت شأنی و یا نبوت استعدادی تعبیر شده است و این مقام حاکی از آن است که فرد به مرتبهای از مراتب وجودی و کمالات امکان نوعیاش دست پیدا کرد که به طور مثال، حامل اسرار الهی یا صاحب علم لدنی است یا حضرت زهرا(س) به مرتبهای رسیده است که بر او وحی نازل میشود این وحی هم وحی تکوینی است نه وحی تشریعی.
* اگر فاطمه(س) مرد بود حتما پیغمبر میشد
وی خاطرنشان کرد: در اصول کافی دو روایت داریم که بعد از رحلت حضرت رسول جبرئیل امین بر فاطمه زهرا(س) نازل و بر ایشان وحی نازل میکرد و علی(ع) نیز کاتب وحی بود پس در اینجا مقوله نزول وحی مطرح است که جبرئیل واسط وحی، مخاطب وحی هم دخت گرامی رسولالله(ص) و کاتب وحی هم امیرالمؤمنین(ع) بود. بعد از ارتحال پیامبر اکرم(ص) وحی به معنای هدایت تکوینی منقطع شد اما وحی به معنای الهامات الهی و اینکه فرد به مرتبهای دست پیدا کند که علوم لدنی و الهی شامل حال او شود منقطع نشد و این از آنِ اولیاءالله است.
این پژوهشگر حوزه عرفان اسلامی عنوان کرد: صحیفه فاطمه(س) نتیجه و محصول همین نزولی وحی است که بر حضرت صدیقه نازل شد که در حال حاضر در دست حضرت ولی عصر(عج) است. بنابراین باطن نبوت و امامت، ولایت است و حضرت زهرا(س) دارای آن بود. اینکه امام (ره) فرمودند: اگر فاطمه مرد بود پیغمبر میشد یعنی تمام شرایط حد نصاب حقیقی لازم برای نیل به مقام امامت و نبوت دارا است اگرچه مرد بودن نشانه وجهه حقوقی است اما آن وجهه حقیقی که اصالت دارد همه در آن با هم مشترکند یعنی همه آنچه را که یک نبی و امام دارد فاطمه زهرا(س) نیز داشت.
* حدیث جالب امام عسکری(ع) درباره حضرت زهرا(س)
وی اظهار داشت: همچنین روایت دیگری از امام حسن عسکری(ع) است که ایشان میفرمایند: مقام مادر ما فاطمه(س) بعد از امیرالمؤمنین از امامان معصوم دیگر بالاتر است و روایات فراوانی در کتب شیعه و اهل سنت در بابا مقامات علمی و حقیقی و عملی حضرت زهرا(س) داریم. مثلاً «ام ابیها» در عرفان دارای یک معنای بلند و عمیقی است یا اینکه هنگام ورود فاطمه زهرا(س) پیامبر اکرم(ص) به پای ایشان از زمین برمیخواست و به سوی او حرکت میکرد و یا بوسیدن دست زهرا(س) معنای پدر و فرزندی در عرف اجتماعی ما را ندارد بلکه معنای ایدئولوژیکی دارد و در واقع حضرت رسول(ص) میخواهد به همه ذهنها و چشمها و دلها گرا بدهد که این شخصیت برتر و برجستهای است به او بنگرید و شخصیتش را بشناسید که فانی فیالله بود.
رودگر افزود: آخرین منزلی که پیامبر(ص) هنگام رفتن به غزوات ترک میکرد و اولین منزلی که بعد از سفرها وارد میشد منزل فاطمه زهرا(س) بود اینها نکتههای ظریف و دقیقی دارد که اهل سنت نیز آنها را به وفور در منابع خویش ذکر کردهاند که یا فاطمه غضب تو غضب من و غضب من غضب خداست، خشنودی تو خشنودی من و خشنودی من خشنودی خداست و این بیانگر آن است که حضرت فانیفیالله و مظهر مهر و قهر و جلال و جمال الهی است و به اعتقاد بنده این جنبه از شخصیت حضرت زهرا(س) کمتر مورد مورد توجه قرار گرفته است وجههای که از رهگذر معرفت به خدا، محبت به خدا، عبودیت در برابر خدا و اطاعت از خداوند به دست آمده است.
وی با بیان اینکه چهار عنصر در شخصیت حضرت زهرا(س) وجود دارد و در مجموعه زندگی ایشان ظهور پیدا کرده است، گفت: کسی که عالیترین درجه عرفان به خدا را دارد، عالیترین درجه عشق به خدا، عالیترین درجه عبودیت و بندگی، عالیترین درجه اطاعت و فرمانبرداری نسبت به خداست این شخصیت در عالم اجتماع نیز تأثیرگذار است؛ یک شخصیت عرفانی، الهی، خلوت گزیده گوشه نشین نیست بلکه در متن جامعه حضور دارد در مسائل مختلف سیاسی زمان پیامبر(ص) ایشان را میبینیم؛ در جریان خطبه فدکیه که یک دوره اسلام شناسی است ایشان را مشاهده میکنیم و این خطبه کاملاً سیاسی -اجتماعی و از یک پایگاه ایدئولوژیکی قوی برخوردار است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: شخصیت حضرت زهرا(س) را از منظر عرفانی میتوان به شخصیتی اجتماعی و سیاسی آورد؛ شخصیتی که میتواند اسوه و الگوی همه جانبه برای تمام انسانهای طالب کمال از جمله زنان در هر عصر و نسلی قرار گیرد. بنابراین شخصیت ایشان یک شخصیت جاودانه، پویا، پایا و کارآمدی است که میتواند مورد اقتدا قرار گیرد.
رئیس پژوهشکده دینپژوهی ادامه داد: در بحث توحید و وحدت شخصی وجود نیز مظاهر تام و اکمل حضرت حق مطرح میشود که در این زاویه نیز انسانهای کامل و خلفا و حجج الهی در حقیقت تجلیات کامله حضرت حقاند، همانطور که در قرآن کریم آمده و ذیل آن نیز حضرات معصوم(ع) میفرمایند: «نحن الکلمات التامات» و از این منظر، حضرت صدیقه کبری(س) تجلی کامل اسماء حق و آیینه گردان اسماء جمال و جلال خداوند است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه موحدی کامل بودن، یکی دیگر از جنبههای عرفانی شخصیت حضرت زهرا(س) است، اظهار داشت: در حقیقت میتوان گفت مظهر انسان کامل تمام عیار، حضرت زهرا(س) است همان طور که پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) از چنین موقعیتی برخوردار هستند چراکه در حقیقت وجودی این انسانهای نورانی و الهی تفاوتی وجود ندارد.
وی تصریح کرد: همه عرفان رسیدن به مقام ولایت الهیه است؛ مقام ولایت، مقام قرب و لقاء حق است که از رهگذر فناء فیالله اعم از فناء فعلی، اسمائی و صفاتی و ذاتی حاصل شدنی است و فاطمه زهرا(س) در اینجا ولیالله است یعنی به مقام ولایت الهیه راه یافتهاند.
رودگر با اشاره به مقام ولایت در تعابیر عرفانی گفت: این مقام به مقام نبوت تعریفی، نبوت شأنی و یا نبوت استعدادی تعبیر شده است و این مقام حاکی از آن است که فرد به مرتبهای از مراتب وجودی و کمالات امکان نوعیاش دست پیدا کرد که به طور مثال، حامل اسرار الهی یا صاحب علم لدنی است یا حضرت زهرا(س) به مرتبهای رسیده است که بر او وحی نازل میشود این وحی هم وحی تکوینی است نه وحی تشریعی.
* اگر فاطمه(س) مرد بود حتما پیغمبر میشد
وی خاطرنشان کرد: در اصول کافی دو روایت داریم که بعد از رحلت حضرت رسول جبرئیل امین بر فاطمه زهرا(س) نازل و بر ایشان وحی نازل میکرد و علی(ع) نیز کاتب وحی بود پس در اینجا مقوله نزول وحی مطرح است که جبرئیل واسط وحی، مخاطب وحی هم دخت گرامی رسولالله(ص) و کاتب وحی هم امیرالمؤمنین(ع) بود. بعد از ارتحال پیامبر اکرم(ص) وحی به معنای هدایت تکوینی منقطع شد اما وحی به معنای الهامات الهی و اینکه فرد به مرتبهای دست پیدا کند که علوم لدنی و الهی شامل حال او شود منقطع نشد و این از آنِ اولیاءالله است.
این پژوهشگر حوزه عرفان اسلامی عنوان کرد: صحیفه فاطمه(س) نتیجه و محصول همین نزولی وحی است که بر حضرت صدیقه نازل شد که در حال حاضر در دست حضرت ولی عصر(عج) است. بنابراین باطن نبوت و امامت، ولایت است و حضرت زهرا(س) دارای آن بود. اینکه امام (ره) فرمودند: اگر فاطمه مرد بود پیغمبر میشد یعنی تمام شرایط حد نصاب حقیقی لازم برای نیل به مقام امامت و نبوت دارا است اگرچه مرد بودن نشانه وجهه حقوقی است اما آن وجهه حقیقی که اصالت دارد همه در آن با هم مشترکند یعنی همه آنچه را که یک نبی و امام دارد فاطمه زهرا(س) نیز داشت.
* حدیث جالب امام عسکری(ع) درباره حضرت زهرا(س)
وی اظهار داشت: همچنین روایت دیگری از امام حسن عسکری(ع) است که ایشان میفرمایند: مقام مادر ما فاطمه(س) بعد از امیرالمؤمنین از امامان معصوم دیگر بالاتر است و روایات فراوانی در کتب شیعه و اهل سنت در بابا مقامات علمی و حقیقی و عملی حضرت زهرا(س) داریم. مثلاً «ام ابیها» در عرفان دارای یک معنای بلند و عمیقی است یا اینکه هنگام ورود فاطمه زهرا(س) پیامبر اکرم(ص) به پای ایشان از زمین برمیخواست و به سوی او حرکت میکرد و یا بوسیدن دست زهرا(س) معنای پدر و فرزندی در عرف اجتماعی ما را ندارد بلکه معنای ایدئولوژیکی دارد و در واقع حضرت رسول(ص) میخواهد به همه ذهنها و چشمها و دلها گرا بدهد که این شخصیت برتر و برجستهای است به او بنگرید و شخصیتش را بشناسید که فانی فیالله بود.
رودگر افزود: آخرین منزلی که پیامبر(ص) هنگام رفتن به غزوات ترک میکرد و اولین منزلی که بعد از سفرها وارد میشد منزل فاطمه زهرا(س) بود اینها نکتههای ظریف و دقیقی دارد که اهل سنت نیز آنها را به وفور در منابع خویش ذکر کردهاند که یا فاطمه غضب تو غضب من و غضب من غضب خداست، خشنودی تو خشنودی من و خشنودی من خشنودی خداست و این بیانگر آن است که حضرت فانیفیالله و مظهر مهر و قهر و جلال و جمال الهی است و به اعتقاد بنده این جنبه از شخصیت حضرت زهرا(س) کمتر مورد مورد توجه قرار گرفته است وجههای که از رهگذر معرفت به خدا، محبت به خدا، عبودیت در برابر خدا و اطاعت از خداوند به دست آمده است.
وی با بیان اینکه چهار عنصر در شخصیت حضرت زهرا(س) وجود دارد و در مجموعه زندگی ایشان ظهور پیدا کرده است، گفت: کسی که عالیترین درجه عرفان به خدا را دارد، عالیترین درجه عشق به خدا، عالیترین درجه عبودیت و بندگی، عالیترین درجه اطاعت و فرمانبرداری نسبت به خداست این شخصیت در عالم اجتماع نیز تأثیرگذار است؛ یک شخصیت عرفانی، الهی، خلوت گزیده گوشه نشین نیست بلکه در متن جامعه حضور دارد در مسائل مختلف سیاسی زمان پیامبر(ص) ایشان را میبینیم؛ در جریان خطبه فدکیه که یک دوره اسلام شناسی است ایشان را مشاهده میکنیم و این خطبه کاملاً سیاسی -اجتماعی و از یک پایگاه ایدئولوژیکی قوی برخوردار است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: شخصیت حضرت زهرا(س) را از منظر عرفانی میتوان به شخصیتی اجتماعی و سیاسی آورد؛ شخصیتی که میتواند اسوه و الگوی همه جانبه برای تمام انسانهای طالب کمال از جمله زنان در هر عصر و نسلی قرار گیرد. بنابراین شخصیت ایشان یک شخصیت جاودانه، پویا، پایا و کارآمدی است که میتواند مورد اقتدا قرار گیرد.
شما را به خدا اين چرنديات را رها كنيد و دين داري را با بت سازي و شخصيت پرستي اشتباه نگيريد. همين خطاهاست كه جامعه ما را به ويراني و تباهي كشانده است. بياييد دين دار واقعي باشيم و تنها خداي بزرگ را بپرستيم. لا اله الا الله. لا شريك له. قولوا لا اله الله تفلحوا.