بهروز ساقی جانباز قطع نخاع دفاع مقدس شعری را در وصف جانباز شهید «علی شکراللهی» و دیگر همرزمان شهیدش سرود.
به گزارش شهداي ايران به نقل از فارس، بهروز ساقی جانباز قطع نخاع دفاع مقدس است که بعد از مدتها سکوت در سرودن شعر، در ایامی که همرزمش «حاج علی شکراللهی» آسمانی شد، با دل سوختهای که داشت، اشعاری را در وصف او، جانباز شهید «احمد قدیری» و دیگر همرزمان شهیدش سرود.
ساقی این شعر را عصر روز گذشته در مراسم بزرگداشت جانبازان شهید سال 92 و اربعین جانباز شهید «علی شکراللهی» که در مسجد امام جعفر صادق(ع) میدان فلسطین برگزار شد، خواند.
«آهسته چون نسیم»
گل از گلش شکفت و دوباره بهار شد
پرواز کرد و ساکن آغوش یار شد
از خطه کویر شمیم صبا رسید
بر مقدمش بسیط زمین لالهزار شد
دلگرم بود و منتظر لحظهای شگرف
ناگاه در هوای خوشی بیقرار شد
با آن که خصم برگ و برش را شکسته بود
در رهگذار عشق و وفا سایهسار شد
از درد همچو گنبد مینا خمیده گشت
جسمش برای روح شهیدش مزار شد
بار سفر که بست دل آسمان گرفت
باران گرفته بود که او رهسپار شد
تا بود آبروی زمین بود و زیب چرخ
تا رفت گونههای زمین شورهزار شد
تابوت خویش یک تنه بر دوش میکشید
از آن زمان که چرخ فلک را سوار شد
آهسته چون نسیم گذشت از کنار ما
با اینکه رفت در دل ما ماندگار شد
ساقی این شعر را عصر روز گذشته در مراسم بزرگداشت جانبازان شهید سال 92 و اربعین جانباز شهید «علی شکراللهی» که در مسجد امام جعفر صادق(ع) میدان فلسطین برگزار شد، خواند.
«آهسته چون نسیم»
گل از گلش شکفت و دوباره بهار شد
پرواز کرد و ساکن آغوش یار شد
از خطه کویر شمیم صبا رسید
بر مقدمش بسیط زمین لالهزار شد
دلگرم بود و منتظر لحظهای شگرف
ناگاه در هوای خوشی بیقرار شد
با آن که خصم برگ و برش را شکسته بود
در رهگذار عشق و وفا سایهسار شد
از درد همچو گنبد مینا خمیده گشت
جسمش برای روح شهیدش مزار شد
بار سفر که بست دل آسمان گرفت
باران گرفته بود که او رهسپار شد
تا بود آبروی زمین بود و زیب چرخ
تا رفت گونههای زمین شورهزار شد
تابوت خویش یک تنه بر دوش میکشید
از آن زمان که چرخ فلک را سوار شد
آهسته چون نسیم گذشت از کنار ما
با اینکه رفت در دل ما ماندگار شد