اینکه آمار بیکاران زیاد و غیر قابل قبول است را همه میدانیم اما بیکاری فارغ التحصیلانی که برای متخصص شدنشان هم از بیتالمال هزینه شده و هم خانوادههایشان مرارت کشیدهاند، حکم درد مضاعفی را دارد که ظاهرا خریدار ندارد!
به گزارش شهداي ايران به نقل از تابناك، حسین حسینی، مدیرکل دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم با اشاره به تحصیل ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار دانشجو در کشور گفت: از مجموع کل دانشجویان کشور ۶۶ درصد مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی، ۱۰٫۵ درصد در مقطع کارشناسی ارشد، یک درصد در مقطع دکتری و ۲۱ درصد در مقطع کاردانی هستند؛ همچنین از مجموع کل دانشجویان کشور ۴۵٫۲۶ درصد در رشتههای علوم انسانی، ۳۴ درصد در رشتههای مهندسی، ۷ درصد در رشتههای علوم پایه، ۶٫۳۳ درصد در رشته هنر، ۶٫۰۳ درصد در رشتههای کشاورزی و دامپزشکی و ۱٫۵ درصد در رشتههای پزشکی تحصیل میکنند.
در این آمار و ارقام، نکات جالب زیادی به چشم میخورد که میبایست در جای خود دیده شوند اما آنچه در این مجال مورد بحث ما قرار خواهد گرفت، شمار بالای دانشجویان رشته های علوم انسانی است که تقریبا نیمی از دانشجویان کشور را شامل میشود و تقریبا بیشترین بخش فارغ التحصیلان بیکار را به خود اختصاص میدهد.
تنها بدانید که بر اساس این آمار، بیش از دو میلیون دانشجو در رشتههای علوم انسانی، در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل هستند که به زودی تحصیلشان به انتها رسیده و بخش زیادی از ایشان به فاصله دو سه سال آتی، متقاضی شغل خواهند بود. البته ناگفته پیداست که اولویت اول ایشان در انتخاب شغل، شغلی متناسب با تحصیلات و تخصصی است که کسب کردهاند.
بعد: آمار فارغ التحصیلان بیکار دو برابر سایر افراد است
دو برابر بودن آمار فارغ التحصیلان بیکار به نسبت سایرین را وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته است. رضا فرجی دانا در دیدار دو سه روز گذشته خود با یکی از مراجع، گفت: نرخ بیکاری در فارغالتحصیلان دو برابر دیگران است و لازم است سند آمایش آموزش عالی اجرایی و عملیاتی شود.
وی افزود: طی سالهای گذشته رشد کمّی در دانشگاهها ایجاد شد و در حال حاضر دو هزار و ۵۰۰ موسسه آموزشی و چهار میلیون و ۵۰۰ دانشجو در کشور وجود دارد و در دولت جدید لازم است به افزایش کیفیت آنها اهمیت دهیم.
فرجی دانا در ادامه جذب فارغ التحصیلان را از مهمترین برنامه های خود خواند و گفت: تلاش میکنیم تا شاخص کیفی و کیفیت آموزشی را بالا ببریم و تولید علم به ثروت در جامعه را ایجاد کنیم. همچنین مهارت افزایی به فارغ التحصیلان و جذب آنها به بازار کار از مهمترین برنامههای وزارت علوم است تا کسی در پی کار نباشد و کارآفرینی ایجاد کنیم؛ امید است با شکل گیریهای ساختارهای جدید و احیای پارکهای علم و فناوری، معضل بیکاری که از موانع بزرگ است، نداشته باشیم.
سخنان وزیر علوم از اینکه خود و مجموعه تحت امر خود را در قبال اشتغال فارغ التحصیلان مسئول میداند، قابل تقدیر است اما به نظر کامل و جامع نیست؛ درک ماجرا زمانی ساده تر میشود که باز دو سه روز عقب تر رفته و راهکار تشریحی وزیر در این باره را مرور کنیم.
ادامه: عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد به پایان رسیده؟
یک هفته پیش، زمانی که وزیر علوم در جشنواره بین المللی خوارزمی حضور یافته بود، در بخشی از سخنانی که برای حاضران ایراد کرد، این گونه گفت: پژوهش در پاسخ به نیازهای جامعه مطرح میشود. از این رو باید زمینه های لازم برای توسعه تحقیقات در جامعه را فراهم کنیم. برای بخش اول این حلقه که «تولید علم» است کارهای زیادی انجام شده که ایجاد قطب های علمی و توسعه تحصیلات تکمیلی از نمونه های آن است.
وی افزود: در «تجاری سازی تولیدات علمی» که حلقه دوم این زنجیره است، به زیرساخت های لازم برای تبدیل علم به ثروت توجه شده است که از آن جمله میتوان به ایجاد ۳۴ پارک علم و فناوری و شهرک تحقیقاتی برای تجاری سازی محصولات پژوهشی اشاره کرد.
با این مقدمات، «ایجاد شرکت های دانش بنیان» از دیگر زمینه های تبدیل علم به ثروت نام برده شد تا پس از آن وزیر بگوید: دانشجویان دوره دکترا نیروهای انسانی موثر در عرصه نوآوری و پژوهش هستند که باید به آنها به عنوان فرصت نگاه شود؛ اگر قرار است دانشجویان دوره دکترا پژوهش کنند و به کارهای غیر متجانس مبادرت نکنند، باید به وضعیت معیشت آنها توجه شود چرا که عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد دانشگاه به پایان رسیده است و باید این دانشجویان در شرکت های دانش بنیان به تحقیق بپردازند.
سرانجام: ارتباط پارک علم و فناوری و شرکت دانش بنیان با علوم انسانی چیست؟
اینکه وزارت علوم تمام تلاش و هم و غم خود را برای بهبود اوضاع نابسامان وزارت علوم گذاشته و در تحصیلات تکمیلی، به ویژه در دوره دکترا منشا تحولات مثبتِ متعددی در چند ماه گذشته بوده، به جای خود شایسته تقدیر است اما چرایی نادیده ماندن خیل پر شمار دانشجویان رشته های علوم انسانی در برنامه های اشتغال زایی و بهره وری از دانش ایشان در جامعه هم موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
به عبارت بهتر، اگر سخنان وزیر درباره به سر آمدن عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد را تنها در ارتباط با آن دسته از رشته هایی بدانیم که در پارک های علم و فناوری یا شرکت های دانش بنیان، زمینه همکاری با ایشان فراهم آمده یا خواهد آمد، تنها میتوان از مغفول ماندن سهم دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در برنامه های آتی وزارت علوم گلایه کرد اما اکنون که در سخنان وزیر استثنایی به چشم نمیخورد، چه بسا دانشجویان علوم انسانی حق داشته باشند که گلایه کنند.
از این گلایه و گلایه گذاری که بگذریم، آنچه جا دارد وزارت علوم بدان بپردازد و به نوعی پرداخته نشدن به آن در سالیان گذشته، چه بسا ریشهای ترین عامل بیکاری فراوان در قشر فارغ التحصیل باشد، فراوانی جذب دانشجو در رشته های علوم انسانی به نسبت سایر رشته هاست که یا از نیاز جامعه نشات گرفته و یا اشتباهی است که باید اصلاح شود.
اگر شق اول مساله حاکم باشد و این فراوانی بر اساس نیاز جامعه تدارک دیده شده باشد، جا دارد که تمامی نهادها دست به دست هم داده و برای جبران عقب افتادگی گسترده در ایجاد شغل برای متخصصان رشته های علوم انسانی تلاشی عاجل صورت دهند ولی اگر شق دوم ماجرا درست باشد، جا دارد که از مسئولان وزارت علوم بخواهیم همان گونه که برای ارتباط متخصصان رشته های دیگر، پارک های علم و فناوری را پدید آورده و از شرکت های دانش بنیان حمایت میکنند، در وهله اول برای متخصصان بیکار رشته های علوم انسانی نیز راهکاری جست و جو کرده و در برنامه ای هدفمند و زمان دار، فکری برای کاهش این تعداد جذب سالانه در این دست رشته ها کنند.
در این آمار و ارقام، نکات جالب زیادی به چشم میخورد که میبایست در جای خود دیده شوند اما آنچه در این مجال مورد بحث ما قرار خواهد گرفت، شمار بالای دانشجویان رشته های علوم انسانی است که تقریبا نیمی از دانشجویان کشور را شامل میشود و تقریبا بیشترین بخش فارغ التحصیلان بیکار را به خود اختصاص میدهد.
تنها بدانید که بر اساس این آمار، بیش از دو میلیون دانشجو در رشتههای علوم انسانی، در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل هستند که به زودی تحصیلشان به انتها رسیده و بخش زیادی از ایشان به فاصله دو سه سال آتی، متقاضی شغل خواهند بود. البته ناگفته پیداست که اولویت اول ایشان در انتخاب شغل، شغلی متناسب با تحصیلات و تخصصی است که کسب کردهاند.
بعد: آمار فارغ التحصیلان بیکار دو برابر سایر افراد است
دو برابر بودن آمار فارغ التحصیلان بیکار به نسبت سایرین را وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته است. رضا فرجی دانا در دیدار دو سه روز گذشته خود با یکی از مراجع، گفت: نرخ بیکاری در فارغالتحصیلان دو برابر دیگران است و لازم است سند آمایش آموزش عالی اجرایی و عملیاتی شود.
وی افزود: طی سالهای گذشته رشد کمّی در دانشگاهها ایجاد شد و در حال حاضر دو هزار و ۵۰۰ موسسه آموزشی و چهار میلیون و ۵۰۰ دانشجو در کشور وجود دارد و در دولت جدید لازم است به افزایش کیفیت آنها اهمیت دهیم.
فرجی دانا در ادامه جذب فارغ التحصیلان را از مهمترین برنامه های خود خواند و گفت: تلاش میکنیم تا شاخص کیفی و کیفیت آموزشی را بالا ببریم و تولید علم به ثروت در جامعه را ایجاد کنیم. همچنین مهارت افزایی به فارغ التحصیلان و جذب آنها به بازار کار از مهمترین برنامههای وزارت علوم است تا کسی در پی کار نباشد و کارآفرینی ایجاد کنیم؛ امید است با شکل گیریهای ساختارهای جدید و احیای پارکهای علم و فناوری، معضل بیکاری که از موانع بزرگ است، نداشته باشیم.
سخنان وزیر علوم از اینکه خود و مجموعه تحت امر خود را در قبال اشتغال فارغ التحصیلان مسئول میداند، قابل تقدیر است اما به نظر کامل و جامع نیست؛ درک ماجرا زمانی ساده تر میشود که باز دو سه روز عقب تر رفته و راهکار تشریحی وزیر در این باره را مرور کنیم.
ادامه: عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد به پایان رسیده؟
یک هفته پیش، زمانی که وزیر علوم در جشنواره بین المللی خوارزمی حضور یافته بود، در بخشی از سخنانی که برای حاضران ایراد کرد، این گونه گفت: پژوهش در پاسخ به نیازهای جامعه مطرح میشود. از این رو باید زمینه های لازم برای توسعه تحقیقات در جامعه را فراهم کنیم. برای بخش اول این حلقه که «تولید علم» است کارهای زیادی انجام شده که ایجاد قطب های علمی و توسعه تحصیلات تکمیلی از نمونه های آن است.
وی افزود: در «تجاری سازی تولیدات علمی» که حلقه دوم این زنجیره است، به زیرساخت های لازم برای تبدیل علم به ثروت توجه شده است که از آن جمله میتوان به ایجاد ۳۴ پارک علم و فناوری و شهرک تحقیقاتی برای تجاری سازی محصولات پژوهشی اشاره کرد.
با این مقدمات، «ایجاد شرکت های دانش بنیان» از دیگر زمینه های تبدیل علم به ثروت نام برده شد تا پس از آن وزیر بگوید: دانشجویان دوره دکترا نیروهای انسانی موثر در عرصه نوآوری و پژوهش هستند که باید به آنها به عنوان فرصت نگاه شود؛ اگر قرار است دانشجویان دوره دکترا پژوهش کنند و به کارهای غیر متجانس مبادرت نکنند، باید به وضعیت معیشت آنها توجه شود چرا که عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد دانشگاه به پایان رسیده است و باید این دانشجویان در شرکت های دانش بنیان به تحقیق بپردازند.
سرانجام: ارتباط پارک علم و فناوری و شرکت دانش بنیان با علوم انسانی چیست؟
اینکه وزارت علوم تمام تلاش و هم و غم خود را برای بهبود اوضاع نابسامان وزارت علوم گذاشته و در تحصیلات تکمیلی، به ویژه در دوره دکترا منشا تحولات مثبتِ متعددی در چند ماه گذشته بوده، به جای خود شایسته تقدیر است اما چرایی نادیده ماندن خیل پر شمار دانشجویان رشته های علوم انسانی در برنامه های اشتغال زایی و بهره وری از دانش ایشان در جامعه هم موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
به عبارت بهتر، اگر سخنان وزیر درباره به سر آمدن عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد را تنها در ارتباط با آن دسته از رشته هایی بدانیم که در پارک های علم و فناوری یا شرکت های دانش بنیان، زمینه همکاری با ایشان فراهم آمده یا خواهد آمد، تنها میتوان از مغفول ماندن سهم دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در برنامه های آتی وزارت علوم گلایه کرد اما اکنون که در سخنان وزیر استثنایی به چشم نمیخورد، چه بسا دانشجویان علوم انسانی حق داشته باشند که گلایه کنند.
از این گلایه و گلایه گذاری که بگذریم، آنچه جا دارد وزارت علوم بدان بپردازد و به نوعی پرداخته نشدن به آن در سالیان گذشته، چه بسا ریشهای ترین عامل بیکاری فراوان در قشر فارغ التحصیل باشد، فراوانی جذب دانشجو در رشته های علوم انسانی به نسبت سایر رشته هاست که یا از نیاز جامعه نشات گرفته و یا اشتباهی است که باید اصلاح شود.
اگر شق اول مساله حاکم باشد و این فراوانی بر اساس نیاز جامعه تدارک دیده شده باشد، جا دارد که تمامی نهادها دست به دست هم داده و برای جبران عقب افتادگی گسترده در ایجاد شغل برای متخصصان رشته های علوم انسانی تلاشی عاجل صورت دهند ولی اگر شق دوم ماجرا درست باشد، جا دارد که از مسئولان وزارت علوم بخواهیم همان گونه که برای ارتباط متخصصان رشته های دیگر، پارک های علم و فناوری را پدید آورده و از شرکت های دانش بنیان حمایت میکنند، در وهله اول برای متخصصان بیکار رشته های علوم انسانی نیز راهکاری جست و جو کرده و در برنامه ای هدفمند و زمان دار، فکری برای کاهش این تعداد جذب سالانه در این دست رشته ها کنند.