گفتند آقای مرعشی توی مجلس یک متن استیضاح نوشته و بیش از 15 امضا جمع کرده و به مجلس تقدیم کرده و پیغام داده که اگر مصوبه را همانطور که خواسته بودیم امضا کند، استیضاح را پس میگیرم. اگر نه آن را به جریان میگذارم. داستان را تعریف کردم.
به گزارش شهداي ايران به نقل از جهان، طهماسب مظاهری وزیر اقتصاد در دولت دوم سید محمد خاتمی خاطره جالبی از حمله باج خواهانه و عقب نشینی "حسین مرعشی" عضو ارشد حزب کارگزاران تعریف می کند. وی می گوید:
یک روز در حین برگزاری جلسه هیات دولت، به بنده پیغام دادند که چند دقیقه بیایید بیرون، با شما کار دارند. پرسیدم چه کسی کار دارد؟ گفتند آقای مرعشی که در آن زمان نماینده مجلس بود.
بحث جلسه دولت به نوعی بود که نباید جلسه را ترک کنم. پیغام دادم که الان نمیتوانم از جلسه بیام بیرون. بعد از جلسه (ظهر) همدیگر را میبینیم. متعاقب آن دیدم یک برگ کاغذ از خارج جلسه به داخل آوردند و روی آن امضای تعدادی از اعضای دولت را جمع میکنند. در نهایت آن کاغذ را به آقای دکتر شیبانی، رئیس کل وقت بانک مرکزی، دادند و او امضا کرد. کاغذ را به بیرون جلسه بردند و سپس برای من آوردند که امضای آخر را انجام دهم.
دیدم صورتجلسه هیات امنای حساب ذخیره ارزی است و رقمی حدود 150 میلیون دلار ارز برای خرید 3 هواپیما تخصیص داده شده است. به آقای شیبانی پرسیدم شما در جریان این موضوع هستید؟ پاسخ ایشان منفی بود. پرسیدم چرا امضا کردید؟ ایشان گفتند که چون آقای مرعشی دنبال اون هستند و بقیه هم امضا کردهاند. به آقای شیبانی گفتم این مصوبه 3 تا ایراد اساسی دارد:
اول اینکه مراحل کارشناسی آن در دبیرخانه حساب ذخیره ارزی را طی نکرده و یک راست آمده اند امضای اعضا را بگیرند.
دوم اینکه دستگاه مربوطه و بانک عامل هیچکدام برای اخذ این اعتبار نیامده اند و آقای مرعشی که نماینده مجلس هستند آمده اند این مصوبه را بگیرند. معلوم نیست ایشان چه مسئولیتی در این مصوبه دارند.
سوم اینکه این اعتبار برای خرید 4 هواپیمای دست دوم با عمر حدود 15 سال تقاضا شده، در حالیکه رقم مندرج دراین مصوبه قیمت 4 هواپیمای تقریبا نو است.
آقای شیبانی تصمیم گرفت امضای خود را خط بزند. به ایشان توصیه کردم به جای خط زدن، بالای امضای خود یک توضیح بدهند که این مصوبه باید به کمیسیون حساب ارزی ارجاع و پس از بررسی کارشناسی در هیات امنا مطرح شود. آقای شیبانی این را نوشتند. بنده هم جملهای به همان مضمون در روی مصوبه نوشتم و کاغذ را فرستادم بیرون.
بعد از چند دقیقه آقای شیبانی را به بیرون جلسه دعوت کردند. ایشان رفت و وقتی برگشت، گفت که آقای مرعشی توضیح داد که این هواپیماها تقریبا نو هستند، ولی ما کلک زدهایم و در مصوبه نوشتهایم که تولید 15 سال پیش هستند تا مشمول تحریم نشود و بتوانیم هواپیمای تقریبا نو را بخریم!!
به آقای شیبانی گفتم این اصلا مقدور نیست. هر هواپیما که از کارخانه بیرون میآید، از لحظه اول همه مشخصاتش ثبت میشود. هر پروازی که انجام میدهد و هر قطعهاش که عوض میشود، به هر فرودگاهی که پرواز میکند، ثبت میشود.
در هر پرواز هم نام و مشخصات خلبان و کمک خلبانش ثبت میشود. اصلا نمیتوان تصور کرد که یک هواپیمای 2 ساله را به عنوان هواپیمای 15 ساله بخریم. آقای شیبانی با این توضیح قانع شد و موضوع موکول به بررسی کارشناسی شد. جلسه که به اتمام رسید، آقای مهدی کرباسیان (معاون کل) و آقای مستخدمین حسینی ( معاون امور مجلس) سراسیمه به دفتر آمدند و گفتند چه کار کردهای؟ گفتم هیچی جلسه دولت بودم تمام شد، آمدم دفتر.
گفتند آقای مرعشی توی مجلس یک متن استیضاح نوشته و بیش از 15 امضا جمع کرده و به مجلس تقدیم کرده و پیغام داده که اگر مصوبه را همانطور که خواسته بودیم امضا کند، استیضاح را پس میگیرم. اگر نه آن را به جریان میگذارم. داستان را تعریف کردم.
به آقای کرباسیان گفتم به آقای مرعشی بگو که این فرصت خوبی است که موضوع را در جلسه علنی مجلس که به صورت مستقیم و زنده پخش میشود مورد بحث قرار دهیم. من از این استیضاح استقبال میکنم. فقط بدانید که وقتی موضوع مطرح شود، من همه مطالب را کامل و بدون کم و کاست برای مردم و نمایندگان مردم توضیح میدهم و تشریح میکنم. نتیجه استیضاح هم برام مهم نیست. به دوستان و هم حزبیهای خود بگو که بدانند و بعدا گله نکنند که چرا همه توضیحات را دادی؟ آقای کرباسیان این پیغام را به آقای مرعشی رساند. نیم ساعت بعد خبر آمد که استیضاح را پس گرفته اند.
چند ماه بعد از آقای عرب نژاد، مدیرعامل هواپیمایی ماهان شنیدم که میگفت آن روز ایشان نماینده ماهان نبود و خودشان گفته بودند که این کاغذها را امضا کنید به من بدهید، میروم این ارز را میگیرم و برایتان میآورم.
یک روز در حین برگزاری جلسه هیات دولت، به بنده پیغام دادند که چند دقیقه بیایید بیرون، با شما کار دارند. پرسیدم چه کسی کار دارد؟ گفتند آقای مرعشی که در آن زمان نماینده مجلس بود.
بحث جلسه دولت به نوعی بود که نباید جلسه را ترک کنم. پیغام دادم که الان نمیتوانم از جلسه بیام بیرون. بعد از جلسه (ظهر) همدیگر را میبینیم. متعاقب آن دیدم یک برگ کاغذ از خارج جلسه به داخل آوردند و روی آن امضای تعدادی از اعضای دولت را جمع میکنند. در نهایت آن کاغذ را به آقای دکتر شیبانی، رئیس کل وقت بانک مرکزی، دادند و او امضا کرد. کاغذ را به بیرون جلسه بردند و سپس برای من آوردند که امضای آخر را انجام دهم.
دیدم صورتجلسه هیات امنای حساب ذخیره ارزی است و رقمی حدود 150 میلیون دلار ارز برای خرید 3 هواپیما تخصیص داده شده است. به آقای شیبانی پرسیدم شما در جریان این موضوع هستید؟ پاسخ ایشان منفی بود. پرسیدم چرا امضا کردید؟ ایشان گفتند که چون آقای مرعشی دنبال اون هستند و بقیه هم امضا کردهاند. به آقای شیبانی گفتم این مصوبه 3 تا ایراد اساسی دارد:
اول اینکه مراحل کارشناسی آن در دبیرخانه حساب ذخیره ارزی را طی نکرده و یک راست آمده اند امضای اعضا را بگیرند.
دوم اینکه دستگاه مربوطه و بانک عامل هیچکدام برای اخذ این اعتبار نیامده اند و آقای مرعشی که نماینده مجلس هستند آمده اند این مصوبه را بگیرند. معلوم نیست ایشان چه مسئولیتی در این مصوبه دارند.
سوم اینکه این اعتبار برای خرید 4 هواپیمای دست دوم با عمر حدود 15 سال تقاضا شده، در حالیکه رقم مندرج دراین مصوبه قیمت 4 هواپیمای تقریبا نو است.
آقای شیبانی تصمیم گرفت امضای خود را خط بزند. به ایشان توصیه کردم به جای خط زدن، بالای امضای خود یک توضیح بدهند که این مصوبه باید به کمیسیون حساب ارزی ارجاع و پس از بررسی کارشناسی در هیات امنا مطرح شود. آقای شیبانی این را نوشتند. بنده هم جملهای به همان مضمون در روی مصوبه نوشتم و کاغذ را فرستادم بیرون.
بعد از چند دقیقه آقای شیبانی را به بیرون جلسه دعوت کردند. ایشان رفت و وقتی برگشت، گفت که آقای مرعشی توضیح داد که این هواپیماها تقریبا نو هستند، ولی ما کلک زدهایم و در مصوبه نوشتهایم که تولید 15 سال پیش هستند تا مشمول تحریم نشود و بتوانیم هواپیمای تقریبا نو را بخریم!!
به آقای شیبانی گفتم این اصلا مقدور نیست. هر هواپیما که از کارخانه بیرون میآید، از لحظه اول همه مشخصاتش ثبت میشود. هر پروازی که انجام میدهد و هر قطعهاش که عوض میشود، به هر فرودگاهی که پرواز میکند، ثبت میشود.
در هر پرواز هم نام و مشخصات خلبان و کمک خلبانش ثبت میشود. اصلا نمیتوان تصور کرد که یک هواپیمای 2 ساله را به عنوان هواپیمای 15 ساله بخریم. آقای شیبانی با این توضیح قانع شد و موضوع موکول به بررسی کارشناسی شد. جلسه که به اتمام رسید، آقای مهدی کرباسیان (معاون کل) و آقای مستخدمین حسینی ( معاون امور مجلس) سراسیمه به دفتر آمدند و گفتند چه کار کردهای؟ گفتم هیچی جلسه دولت بودم تمام شد، آمدم دفتر.
گفتند آقای مرعشی توی مجلس یک متن استیضاح نوشته و بیش از 15 امضا جمع کرده و به مجلس تقدیم کرده و پیغام داده که اگر مصوبه را همانطور که خواسته بودیم امضا کند، استیضاح را پس میگیرم. اگر نه آن را به جریان میگذارم. داستان را تعریف کردم.
به آقای کرباسیان گفتم به آقای مرعشی بگو که این فرصت خوبی است که موضوع را در جلسه علنی مجلس که به صورت مستقیم و زنده پخش میشود مورد بحث قرار دهیم. من از این استیضاح استقبال میکنم. فقط بدانید که وقتی موضوع مطرح شود، من همه مطالب را کامل و بدون کم و کاست برای مردم و نمایندگان مردم توضیح میدهم و تشریح میکنم. نتیجه استیضاح هم برام مهم نیست. به دوستان و هم حزبیهای خود بگو که بدانند و بعدا گله نکنند که چرا همه توضیحات را دادی؟ آقای کرباسیان این پیغام را به آقای مرعشی رساند. نیم ساعت بعد خبر آمد که استیضاح را پس گرفته اند.
چند ماه بعد از آقای عرب نژاد، مدیرعامل هواپیمایی ماهان شنیدم که میگفت آن روز ایشان نماینده ماهان نبود و خودشان گفته بودند که این کاغذها را امضا کنید به من بدهید، میروم این ارز را میگیرم و برایتان میآورم.