جمهوری اسلامی ایران به طور مداوم بر دستیابی به یک راهحل سیاسی برای سوریه تأکید کرده است، راهحلی که دارای ماهیتی سوری و بر اساس رأیگیری و اراده مستقیم مردم سوریه باشد.
به گزارش شهدای ایران؛ امیر عبداللهیان، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه کشورمان در یادداشتی که در پایگاه خبری تحلیلی المانیتور منتشر شد نوشت: جمهوری اسلامی ایران به طور مداوم بر دستیابی به یک راهحل سیاسی برای سوریه تأکید کرده است راهحلی که دارای ماهیتی سوری و بر اساس رأیگیری و اراده مستقیم مردم سوریه باشد. یک تصمیم خارجی برای سوریه تنها زمانی میتواند مشروع و معتبر باشد که توسط مردم سوریه به صورت مستقیم تأیید شده باشد. برخی از گروههایی که از نیروی نظامی برای سرنگونی دولت سوریه استفاده میکنند سعی دارند فشار سیاسی وارد آورده – به شکل راهحلهای سیاسی پیشنهاد شده در ژنو – و برای مردم سوریه تصمیمگیری کنند. این تلاشها بیانگر عدم فهم واقعیتهای جاری و نیز نادیدهگرفتن پیچیدگیهای اجتماعی سوریه است.
دو دور مذاکره بین دولت سوریه و مخالفین، گفتگوهایی بدون ثمر در ژنو، از نقصهایی اساسی در شکل و محتوا رنج میبرد. نقصهایی در شکل از آن جهت که تمام جناحهای سیاسی در این مذاکرات حضور نداشتند، ترکیب شرکتکنندگان منصفانه نبود و برخی حامیان مشخص گروههای تروریستی نیز اجازه حضور یافته بودند. بیتفاوتی نسبت به واقعیتهای میدان سوریه، شامل جنگ علیه تروریسم، بیتوجهی به خواستههای مردم سوریه و تلاش در جهت تحمیل اراده خارجی نیز محتوای این مذاکرات را ناقص ساخته بود.
ژنو 2 در حقیقت یک نمایش فرعی بود که به یافتن راهحلی سیاسی برای بحران سوریه کمکی نکرد زیرا برخی با انتظاراتی غیرواقعی و نیز در یک فضای بسته آزمایشگاهی به دنبال راهحل بودند.
اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه سازمان ملل، درباره نتایج دور اخیر گفتگوها اظهار ناامیدی کرد. وی با اشاره به فضای منفی مذاکرات، اعلام کرد که تنها دستاورد این دیدارها بر سر میز مذاکره آوردن دولت و مخالفین سوری بود. ابراهیمی تلاش کرد تا نقشی بیطرف در این گفتگوها ایفاء کند. اگرچه وی، بر اساس تجربه دیپلماتیکی که داشت، درباره نتایج این مذاکرات خوشبین نبود اما سعی کرد فضای گفتگوهای سیاسی و نیز اظهارات رسانهای متعاقب دو طرف را مدیریت کند. استراتژی ابراهیمی برای مذاکرات بیانگر دعوت به پیشرفتی آهسته به جای دستیابی به نتایجی سریع و شکننده است.
اگرچه آمریکاییها خواهان دستیابی به نتایجی فوری بودند اما بعدها با مشاهده سختی مذاکرات پذیرفتند که نباید انتظارات بالایی از این مذاکرات داشت، و اینکه دیپلماسی نیازمند زمان و صبر برای پایان دادن به مناقشه است. با توجه به این امر، آمریکا – مستقیم یا غیرمستقیم – سعی داشت تا تهدید استفاده از نیروی نظامی را در برنامههایش نگه دارد. این مسأله میتواند تأثیر بالقوه معکوس و مخربی بر تلاشهای سیاسی در جریان برای نیل به یک راهحل داشته باشد.
علیرغم خسارتهای جانی و مالی گسترده در سوریه، آنچه که آمریکا و متحدینش در صحنه این کشور به دنبالش بودند واقعیت نیافت. بار دیگر، در عرصه سیاسی و مذاکرات ژنو، هدف مطلوب آنها برای خلق یک اجماع جهانی علیه دولت سوریه و تضمین سرنگونی سریع آن رخ نداد. هماکنون، آنها سعی دارند تا توجه شورای امنیت سازمان ملل را به تشدید وضعیت انسانی در سوریه جلب کرده، این مسأله را سیاسی ساخته و به دولت سوریه فشار آورند.
راهحل سیاسی باید بر اساس ملاحظاتی چند تدوین شود:
1. همه اکنون این نتیجه حاصل شده که سوریه در حال نبرد با تروریسم تکفیری است. بدین ترتیب، جامعه جهانی باید اولویت را به جنگ علیه تروریسم در سوریه بدهند.
2. تدارک کمکهای بشردوستانه وظیفه مذهبی و انسانی جامعه بینالمللی است.
3. تقویت مسیر سیاسی و تسهیل گفتگوهای جامع مناسبترین روش برای دستیابی به راهحل سیاسی است.
4. در کنار گفتگوهای ملی در سوریه، پیشبرد مذاکرات راستین در سطح منطقهای و بینالمللی بسیار مهم است. در این حوزه، نقش بیطرف سازمان ملل بسیار مهم است.
دو دور مذاکره بین دولت سوریه و مخالفین، گفتگوهایی بدون ثمر در ژنو، از نقصهایی اساسی در شکل و محتوا رنج میبرد. نقصهایی در شکل از آن جهت که تمام جناحهای سیاسی در این مذاکرات حضور نداشتند، ترکیب شرکتکنندگان منصفانه نبود و برخی حامیان مشخص گروههای تروریستی نیز اجازه حضور یافته بودند. بیتفاوتی نسبت به واقعیتهای میدان سوریه، شامل جنگ علیه تروریسم، بیتوجهی به خواستههای مردم سوریه و تلاش در جهت تحمیل اراده خارجی نیز محتوای این مذاکرات را ناقص ساخته بود.
ژنو 2 در حقیقت یک نمایش فرعی بود که به یافتن راهحلی سیاسی برای بحران سوریه کمکی نکرد زیرا برخی با انتظاراتی غیرواقعی و نیز در یک فضای بسته آزمایشگاهی به دنبال راهحل بودند.
اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه سازمان ملل، درباره نتایج دور اخیر گفتگوها اظهار ناامیدی کرد. وی با اشاره به فضای منفی مذاکرات، اعلام کرد که تنها دستاورد این دیدارها بر سر میز مذاکره آوردن دولت و مخالفین سوری بود. ابراهیمی تلاش کرد تا نقشی بیطرف در این گفتگوها ایفاء کند. اگرچه وی، بر اساس تجربه دیپلماتیکی که داشت، درباره نتایج این مذاکرات خوشبین نبود اما سعی کرد فضای گفتگوهای سیاسی و نیز اظهارات رسانهای متعاقب دو طرف را مدیریت کند. استراتژی ابراهیمی برای مذاکرات بیانگر دعوت به پیشرفتی آهسته به جای دستیابی به نتایجی سریع و شکننده است.
اگرچه آمریکاییها خواهان دستیابی به نتایجی فوری بودند اما بعدها با مشاهده سختی مذاکرات پذیرفتند که نباید انتظارات بالایی از این مذاکرات داشت، و اینکه دیپلماسی نیازمند زمان و صبر برای پایان دادن به مناقشه است. با توجه به این امر، آمریکا – مستقیم یا غیرمستقیم – سعی داشت تا تهدید استفاده از نیروی نظامی را در برنامههایش نگه دارد. این مسأله میتواند تأثیر بالقوه معکوس و مخربی بر تلاشهای سیاسی در جریان برای نیل به یک راهحل داشته باشد.
علیرغم خسارتهای جانی و مالی گسترده در سوریه، آنچه که آمریکا و متحدینش در صحنه این کشور به دنبالش بودند واقعیت نیافت. بار دیگر، در عرصه سیاسی و مذاکرات ژنو، هدف مطلوب آنها برای خلق یک اجماع جهانی علیه دولت سوریه و تضمین سرنگونی سریع آن رخ نداد. هماکنون، آنها سعی دارند تا توجه شورای امنیت سازمان ملل را به تشدید وضعیت انسانی در سوریه جلب کرده، این مسأله را سیاسی ساخته و به دولت سوریه فشار آورند.
راهحل سیاسی باید بر اساس ملاحظاتی چند تدوین شود:
1. همه اکنون این نتیجه حاصل شده که سوریه در حال نبرد با تروریسم تکفیری است. بدین ترتیب، جامعه جهانی باید اولویت را به جنگ علیه تروریسم در سوریه بدهند.
2. تدارک کمکهای بشردوستانه وظیفه مذهبی و انسانی جامعه بینالمللی است.
3. تقویت مسیر سیاسی و تسهیل گفتگوهای جامع مناسبترین روش برای دستیابی به راهحل سیاسی است.
4. در کنار گفتگوهای ملی در سوریه، پیشبرد مذاکرات راستین در سطح منطقهای و بینالمللی بسیار مهم است. در این حوزه، نقش بیطرف سازمان ملل بسیار مهم است.