یک کارشناس آموزشی با بیان اینکه دانشگاه فرهنگیان تاکنون نتوانسه در جهت اهداف تعیین شده حرکت کند، تاکید کرد: حضور دانشگاه فرهنگیان در کنار دانشکده های علوم تربیتی موازی کاری است و بهتر است آموزش و پرورش برای مدیریت منابع انسانی خود، کار نظارت بر کیفیت آموزش را بر عهده دانشکده های علوم تربیتی بگذارد.
به گزارش شهداي ايران، علی پورسلیمان در گفتگو با مهر گفت: محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش در سالهای ۸۵ و ۸۶ از تجمیع مراکز تربیت معلم، دانشگاه پیامبر اعظم را ایجاد کرد. این وضعیت ادامه یافت و نهایتا با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۹۰ دانشگاه فرهنگیان تاسیس شد .
وی با بیان اینکه دانشگاه فرهنگیان در راستای سند تحول بنیادین و در جهت تامین نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش شکل گرفته است، افزود: در حال حاضر بیش از ۶ هزار دانشجو و ۱۸۰۰ استاد و مدرس در ۹۸ پردیس دانشگاه فرهنگیان مشغول به کار هستند، اما سوال این است که بازخورد این دانشگاه براساس نقشه راه طراحی شده است؟! آیا الگوی مراکز تربیت معلم که در حال حاضر نیز دانشگاه فرهنگیان کم و بیش از همان الگو تبعیت می کند در عملکرد خود موفق و نیز موثر بودند ؟
پورسلیمان صحبتهای خود را اینگونه تکمیل کرد: در پاسخ به این سئوالات و همچنین با استناد به صحبت مسئولان آموزش و پرورش باید گفت که این دانشگاه تاکنون نتوانسته است در جهت اهداف تعیین شده در قانون حرکت کند .
به گفته این کارشناس آموزشی، با این که این دانشگاه زیر مجموعه ای از وزارت آموزش و پرورش است اما تفاوت دریافتی استادان و مدرسان این دانشگاه با افرادی خارج از این مجموعه و با همان مدرک تحصیلی برخی اوقات به بیش از یک میلیون تومان می رسد و این در واقع ، یک تبعیض آشکار میان نیروهای درون آموزش و پرورش است .
وی ادامه داد: تبعیض میان همکاران فرهنگی منجر به این شده است تا تمایل و حتی رقابت شدیدی برای ورود به این دانشگاه حتی میان نیروهای ستادی وزارت آموزش و پرورش شکل بگیرد، تا حدی که علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در اجلاس سراسری سرپرستان پردیس ها ، مراکز آموزش عالی و مسئولان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان عنوان کرد که "دانشگاه فرهنگیان ، پارکینگ آموزش و پرورش نیست" و خطاب به رئیس جدید این دانشگاه تاکید کرد که اجازه ورود افراد بی صلاحیت را ندهد.
پورسلیمان با بیان اینکه باید از تجارب کشورهای دیگر برای تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش کمک گرفت، توضیح داد:از نظر عرف جهانی ، آموزش عالی، عهده دار تربیت معلم از طریق دانشگاه ها و مثلا دانشکده های علوم تربیتی است. در کشورهای صنعتی ، دانشگاه بر آموزش و پرورش اشراف دارد و در رشته های مختلف و مورد نیاز آموزش و پرورش ، کارشناس تربیت می کند و آن را دراختیار آموزش و پرورش و جامعه قرار می دهد.
وی ادامه داد: در این کشورها ، دانشکده های علوم تربیتی ، عهده دار نظارت بر کیفیت آموزشی فارغ التحصیلان هستند و تا ۴ سال معلم فارغ التحصیل خود را از طریق استاد و دانشجوی رشته رهبری و سیاست گزاری آموزشی تحت پوشش قرار می دهند. بدین ترتیب که دانشجوی رشته رهبری و یا مدیریت آموزشی با ارشدیت استاد درس خود ، نیارهای آموزشی ، فنی و ارتباطی معلمان را مورد ارزیابی قرار می دهد و بر اساس این نیازسنجی ، هر ساله در تابستان ، دانشکده علوم تربیتی ، کلاسهای آموزشی در قالب رشد کارکنان برگزار می کند که تنگناهای تخصصی آنها را مرتفع می کند و به همین ترتیب ، ارزشیابی دیگری در سال آینده از آن معلم در مورد کاربست آموزش ها در فرآیند آموزش به عمل می آورد و به همین ترتیب تا ۴ سال ، دانشگاه بر ارزیابی معلم فعلی خود که دانشجوی قبلی خود باشد نظارت دارد و فرآیند کیفیت بخشی آموزش از این طریق به روز می شود .
این کارشناس آموزشی تصریح کرد: ایجاد یک تشکیلات خاص با بودجه نسبتا بالا که به قول خود مسئولان آموزش و پرورش به تدریج در حال تبدیل شدن به پارکینگ وزارت آموزش و پرورش است در کنار حضور دانشکده های علوم تربیتی که سابقه ای طولانی تر ،قابل اتکاتر و تخصصی تر در زمینه های علمی و پژوهشی دارند نوعی موازی کاری و اتلاف بودجه عمومی است .ضمن آن که قانون ، وظیفه وزارت آموزش و پرورش را تربیت نیرو تا پایان دوره متوسطه اعلام کرده است و الزامی برای وزارت آموزش و پرورش برای ورود به مقوله آموزش عالی تعیین نکرده است .
پورسلیمان درباره راهکارهای پیشنهادی برای تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش گفت: به جای راه اندازی یک دانشگاه جداگانه بهتر است تفاهم نامه ای میان آموزش و پرورش و آموزش عالی در زمینه مدیریت منابع انسانی و تامین نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش به تصویب برسد تا کار نظارت بر کیفیت آموزش و یا اصطلاحا کنترل کیفیت بر عهده دانشکده های علوم تربیتی گذاشته شود و وزارت آموزش و پرورش نیز به عنوان کارفرما به کارکردهای نظارتی و کنترل مبادرت ورزد .
به گفته وی، به نظر می رسد با توجه با محدودیت منابع مالی و از آن جا که تنها ۵۰ درصد بودجه مورد نیاز دانشگاه فرهنگیان به آن تزریق می شود ، این یک راه علمی و عملی برای نهادینه کردن یک تعلیم و تربیت تخصصی و مطابق استانداردهای جهانی و روز است.
وی با بیان اینکه دانشگاه فرهنگیان در راستای سند تحول بنیادین و در جهت تامین نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش شکل گرفته است، افزود: در حال حاضر بیش از ۶ هزار دانشجو و ۱۸۰۰ استاد و مدرس در ۹۸ پردیس دانشگاه فرهنگیان مشغول به کار هستند، اما سوال این است که بازخورد این دانشگاه براساس نقشه راه طراحی شده است؟! آیا الگوی مراکز تربیت معلم که در حال حاضر نیز دانشگاه فرهنگیان کم و بیش از همان الگو تبعیت می کند در عملکرد خود موفق و نیز موثر بودند ؟
پورسلیمان صحبتهای خود را اینگونه تکمیل کرد: در پاسخ به این سئوالات و همچنین با استناد به صحبت مسئولان آموزش و پرورش باید گفت که این دانشگاه تاکنون نتوانسته است در جهت اهداف تعیین شده در قانون حرکت کند .
به گفته این کارشناس آموزشی، با این که این دانشگاه زیر مجموعه ای از وزارت آموزش و پرورش است اما تفاوت دریافتی استادان و مدرسان این دانشگاه با افرادی خارج از این مجموعه و با همان مدرک تحصیلی برخی اوقات به بیش از یک میلیون تومان می رسد و این در واقع ، یک تبعیض آشکار میان نیروهای درون آموزش و پرورش است .
وی ادامه داد: تبعیض میان همکاران فرهنگی منجر به این شده است تا تمایل و حتی رقابت شدیدی برای ورود به این دانشگاه حتی میان نیروهای ستادی وزارت آموزش و پرورش شکل بگیرد، تا حدی که علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در اجلاس سراسری سرپرستان پردیس ها ، مراکز آموزش عالی و مسئولان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان عنوان کرد که "دانشگاه فرهنگیان ، پارکینگ آموزش و پرورش نیست" و خطاب به رئیس جدید این دانشگاه تاکید کرد که اجازه ورود افراد بی صلاحیت را ندهد.
پورسلیمان با بیان اینکه باید از تجارب کشورهای دیگر برای تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش کمک گرفت، توضیح داد:از نظر عرف جهانی ، آموزش عالی، عهده دار تربیت معلم از طریق دانشگاه ها و مثلا دانشکده های علوم تربیتی است. در کشورهای صنعتی ، دانشگاه بر آموزش و پرورش اشراف دارد و در رشته های مختلف و مورد نیاز آموزش و پرورش ، کارشناس تربیت می کند و آن را دراختیار آموزش و پرورش و جامعه قرار می دهد.
وی ادامه داد: در این کشورها ، دانشکده های علوم تربیتی ، عهده دار نظارت بر کیفیت آموزشی فارغ التحصیلان هستند و تا ۴ سال معلم فارغ التحصیل خود را از طریق استاد و دانشجوی رشته رهبری و سیاست گزاری آموزشی تحت پوشش قرار می دهند. بدین ترتیب که دانشجوی رشته رهبری و یا مدیریت آموزشی با ارشدیت استاد درس خود ، نیارهای آموزشی ، فنی و ارتباطی معلمان را مورد ارزیابی قرار می دهد و بر اساس این نیازسنجی ، هر ساله در تابستان ، دانشکده علوم تربیتی ، کلاسهای آموزشی در قالب رشد کارکنان برگزار می کند که تنگناهای تخصصی آنها را مرتفع می کند و به همین ترتیب ، ارزشیابی دیگری در سال آینده از آن معلم در مورد کاربست آموزش ها در فرآیند آموزش به عمل می آورد و به همین ترتیب تا ۴ سال ، دانشگاه بر ارزیابی معلم فعلی خود که دانشجوی قبلی خود باشد نظارت دارد و فرآیند کیفیت بخشی آموزش از این طریق به روز می شود .
این کارشناس آموزشی تصریح کرد: ایجاد یک تشکیلات خاص با بودجه نسبتا بالا که به قول خود مسئولان آموزش و پرورش به تدریج در حال تبدیل شدن به پارکینگ وزارت آموزش و پرورش است در کنار حضور دانشکده های علوم تربیتی که سابقه ای طولانی تر ،قابل اتکاتر و تخصصی تر در زمینه های علمی و پژوهشی دارند نوعی موازی کاری و اتلاف بودجه عمومی است .ضمن آن که قانون ، وظیفه وزارت آموزش و پرورش را تربیت نیرو تا پایان دوره متوسطه اعلام کرده است و الزامی برای وزارت آموزش و پرورش برای ورود به مقوله آموزش عالی تعیین نکرده است .
پورسلیمان درباره راهکارهای پیشنهادی برای تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش گفت: به جای راه اندازی یک دانشگاه جداگانه بهتر است تفاهم نامه ای میان آموزش و پرورش و آموزش عالی در زمینه مدیریت منابع انسانی و تامین نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش به تصویب برسد تا کار نظارت بر کیفیت آموزش و یا اصطلاحا کنترل کیفیت بر عهده دانشکده های علوم تربیتی گذاشته شود و وزارت آموزش و پرورش نیز به عنوان کارفرما به کارکردهای نظارتی و کنترل مبادرت ورزد .
به گفته وی، به نظر می رسد با توجه با محدودیت منابع مالی و از آن جا که تنها ۵۰ درصد بودجه مورد نیاز دانشگاه فرهنگیان به آن تزریق می شود ، این یک راه علمی و عملی برای نهادینه کردن یک تعلیم و تربیت تخصصی و مطابق استانداردهای جهانی و روز است.