شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۳۰۲۶۱
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۵
بسیاری از نمایندگان و فعالان اصولگرا معتقدند این دولت در عمل تحمل انتقاد کمتری از خود نشان داده است و از آنسو هم نیروهایی را به‌کار گرفته که دارای سوابق تندروی چپ‌گرایانه هستند.
به گزارش شهدای ایران و به نقل از تهران امروز؛ حسن روحانی با شعار ‌اعتدال بر سر کار آمد؛‌ شعاری که هر چند در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری برای مردم تعریف نشد،‌اما تصور افکار عمومی آن بود که رئیس‌جمهور بر آمده از این شعار حداقل به سمت چپ و راست متمایل نخواهد شد و میانه‌روی را در پیش خواهد گرفت.

امروز که 6ماه از عمر دولت یازدهم گذشته است،شعار اعتدال یکی از مباحث اصلی برای سنجش رفتار دولتمردان تدبیر و امید شده است. چراکه بسیاری از نمایندگان و فعالان اصولگرا معتقدند این دولت در عمل تحمل انتقاد کمتری از خود نشان داده است و از آن‌سو هم نیروهایی را به‌کار گرفته که دارای سوابق تندروی چپ‌گرایانه هستند. اگرچه مقامات دولت به این انتقادات واکنش مستقیم نشان ندادند اما طرح مباحثی از سوی آنان مبنی‌بر تندرو خواندن منتقدان این تصور را ایجاد کرده که دولت فعلی هم می‌خواهد با وارد کردن اتهامات تند و تیز به منتقدان زبان آنان را ببندد.

کارنامه عملکرد 6ماهه دولت روحانی موضوعی است که آن را با امیر محبیان از تحلیلگران و فعالان رسانه‌‌ای اصولگرا به بحث گذاشته‌ایم.

دکتر امیرمحبیان ریشه اختلاف دولت با اصولگرایان را بیشتر از اختلاف مجلس اصولگرا با دولت اعتدالگرا می‌داند. موسس و دبیر کل حزب نواندیشان تاکید می‌کند: «دولت از ذهنیت توده‌های مردم فاصله زیادی گرفته است.» از این رو محبیان به دولت هشدار می‌دهد که «حتی شخص رئیس‌جمهور نیز در حال از دست دادن تصویر میانه روانه خویش است.»

گفت‌وگوی تهران‌امروز با امیرمحبیان روزنامه‌نگار و فعال اصولگرا را در ادامه می‌خوانید:

این روزها شاهدیم از تریبون‌های مختلف از جمله مجلس شورای اسلامی،‌نسبت به عملکرد دولت ابراز نارضایتی می‌شود. اصولگرایان معتقدند عملکرد دولت با شعارهای معتدلانه‌ای که داده متفاوت بوده و دولت در بسیاری مواضع خود به اصلاح‌طلبان نزدیک شده است. ارزیابی شما از آنچه به عنوان عدم تعامل دولت و اصولگرایان نامیده می‌شود،‌ چیست؟ رفتار دولت چقدر در این عدم تعامل نقش دارد؟

اصولگرایان دارای کلیت واحدی نیستند که حکمی واحد را در مورد رفتار آنها با دولت روا‌داریم،بدنه اصلی اصولگرایان که اکثریت مجلس را تشکیل می‌دهند رابطه خوبی با دولت برقرار کرده‌اند و اگر دقت کنیم حتی نرمش اکثریت و همراهی آنها با دولت بیش از همراهی دولتیان با آنها بوده است.علی لاریجانی و محمدرضا باهنر سمبل این گروه به‌شمار می‌روند؛اما طبعا اصولگرایان تندرو مثل جبهه پایداری انتقادات جدی نسبت به دولت داشته و پیشتازی خود در جناح را مرهون حملات خویش به دولت می‌دانند.البته گفتنی است که دولتیان هم سوژه لازم را برای آنها فراهم می‌کنند، این سوژه‌ها گاهی تاحدی غیرقابل دفاع است که اصولگرایان معتدل را در برابر تندروها خلع سلاح می‌کند.

از شما به عنوان یک تئوریسین اصولگرا نام برده می‌شود. بالاخره آقای روحانی که هم‌‌اکنون سکان ریاست‌جمهوری را به دست گرفته سال‌ها عضو جامعه روحانیت مبارز از طیف اصولگرایان سنتی بود ولی این روزها به نظر می‌رسد فاصله زیادی از اصولگرایان گرفته است. سوال من این است علت فاصله زودهنگامی که بین اصولگرایان و دولت ایجاد شده چیست؟

اصولگرایان راهشان با دولت هیچ‌گاه کاملا یکی نبود که راهشان را جدا کنند،دولت فعلی دو وجهه دارد؛یکی به عنوان اداره‌کننده کشور که رئیس‌جمهور هم طبعا رئیس‌جمهور همه است،در این حالت اصولگرایان از سربازان خط نخست مدیریت اجرایی دفاع می‌کنند ولی وجهه خطی و جناحی آن فاصله‌های بیشتری را با اصولگرایان نشان می‌دهد.دولت روحانی هرچند قصد بر آن داشت که دولتی میانه نشان دهد ولی واقعیت آن است که رفتار‌ها و شعارهایش نشان می‌دهد که بیشتر دغدغه‌هایش را با اصلاح‌طلبان تطبیق می‌دهد تا اصولگرایان!

بنا براین مشخص است که اصولگرایان معتدل، سیاست حمایتی مراقبتی را در قبال دولت پیش گرفته‌اند و تندرو‌ها از همان روز نخست صف‌بندی کرده‌اند.

دولت به رغم شعارهایی که درباره اعتدالگرایی مطرح کرده بود در چینش کابینه آنچنان که باید این موضع را رعایت نکرد و اکثریت کرسی‌های کابینه را به اصلاح‌طلبان داد که البته بخشی از این اصلاح‌طلبان نتوانستند از مجلس اصولگرا رای اعتماد لازم برای حضور در دولت را بگیرند. اما همچنان یکی از پاشنه‌های آشیل مجلس،‌ورود برخی اصلاح‌طلبان تندرو در بدنه دولت است. به عقیده شما چنانچه ترکیب کابینه دولت یازدهم با آنچه امروز است متفاوت بود،‌اصولگرایان با دولت همراه‌تر می‌شدند؟

طبیعی است که هرچه دغدغه‌های دولت به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر می‌شود،از اصولگرایان فاصله می‌گیرد. از سوی مقابل هم همین‌گونه است،اگر دولت به اصولگرایان نزدیک شود اصلاح‌طلبان با آن صف‌بندی می‌کنند،هنردولت باید آن باشد که از عقلا و معتدلین دو جناح یارگیری کند و الا غلطیدن به یکسو بدون تردید با گفتمان و مسیر دولت اعتدال در تعارض خواهد بود.

امروزه شاهدیم بدنه اجتماعی جریان اصلاحات نیز از عملکرد دولت بخصوص در بخش سیاست داخلی ناراضی هستند. اما رهبران اصلاح‌طلب مقابل این نارضایتی‌ها سکوت ورزیده‌اند. سوال این است که سکوت امروز اصلاح‌طلبان نسبت به عملکرد دولت یا به عبارت دیگر ائتلاف اصلاح‌طلبان با دولت تا کی ادامه خواهد یافت؟

تا زمانی که بقای دولت بر ضرر آن برایشان برتری داشته باشد به حمایتشان ادامه خواهند داد.می دانیم که اصلاح‌طلبان عاشق و شیفته روحانی نیستند، آنها از سر ناچاری با او همراهی می‌کنند.به گمان ما اصلاح‌طلبان به حکم محاسبات عقلانی و بر حسب منافع یا برای دفع ضرر با دولت روحانی همراهی مصلحتی دارند،اصلاح‌طلبان خوب می‌دانند که دولت روحانی فاقد بدنه اجتماعی فعال یا شبکه رسانه‌ای قدرتمند است.همپوشانی شبکه اجتماعی و رسانه‌ای دولتی‌ها با اصلاح‌طلبان تا حدی است که اگر اصلاح‌طلبان از دولت کناره‌گیری کنند در دست دولتیان امکان جدی باقی نمی‌ماند.لذا اصلاح‌طلبان از فقردولتی‌ها و غنای خود در این زمینه باخبرند،دولتی‌ها هم اگر تصور می‌کنند با ژست‌ها و شعارهای اصلاح‌طلبی قادرند بدنه اصلاح‌طلبان را جذب خود کنند،اشتباه می‌کنند آنها اصولگرایان را با خود دشمن می‌کنند در حالی که بدنه اصلاح‌طلبان را هیچ‌گاه به‌ دست نخواهند آورد،آنها باید بتوانند راه میانه را با درایت ترسیم کنند به‌گونه‌ای که هم اصلاح‌طلبان و هم اصولگرایان عقلا نتوانند جز بر راه آنها گام زنند،ولی متاسفانه تاکنون هرج و مرج شعاری و عملکردی بر آنها حاکم بوده است.

ناظران سیاسی معتقدند یکی از چالش‌های دولت،‌کابینه ناهماهنگ و غیریکدست است. این موضوع چقدر برای دولت مسئله ساز خواهد شد؟

مشکل دولت،ناهماهنگی اعضای کابینه با هم نیست،مشکل آنها از نظر من آن‌ است که از ذهنیت توده‌های مردم فاصله زیادی گرفته‌اند،بعضی از وزرای دولت متاسفانه به شکل عجیبی در تعامل با افکار عمومی اشتباهات واضح می‌کنند،آنها به سرعت در حال دادن شعارهای غلطی هستند که تصویر میانه رو آنها را مخدوش می‌کند،حتی به گمانم شخص دکتر روحانی هم در حال از دست دادن تصویر میانه روانه خویش است.گزارش صد روزه رئیس‌جمهور یک نمونه کامل از اشتباه کلاسیک در تصویر‌سازی از دولت بود. گفت‌وگوی دوم رئیس‌جمهور هم بی‌هدف بود،من نمی‌دانم کدامین مشاوره‌ها به این اشتباهات می‌انجامد،به عنوان دوستدار بقا و موفقیت دولت، نگران تصویر مدبرانه و معتدلانه دولت هستم.دولت به دلیلی که نمی‌دانم با اصرار ویژه در مواردی پا را روی خطوط قرمز ذهنی کلیت اصولگرایان می‌گذارد،معلوم نیست این سیگنال‌ها به کجا ارسال می‌شود،تاکنون اصولگرایان معتدل به‌رغم نگرانی‌ها سیاست صبر و انتظار پیشه کرده‌اند و به‌دلیل موضع انتقادی نسبت به رفتار اصولگرایان تند رو نخواسته‌اند با آنها هم موضع شوند ولی نگران زمانی هستم که صبر معتدلین اصولگرا هم از اشتباهات دولتی‌ها به پایان رسد در آن زمان تردیدی ندارم افول دولت سریع‌تر از آنکه تصور شود فرامی‌رسد،ولی بنا بر مصالح بسیار به‌ویژه مصالح کشور باید کمک کنیم دولتی‌ها کمتر اشتباه کنند.

از چندی قبل شایعه‌ای منتشر شده مبنی بر استعفای معاون اول رئیس‌جمهور. این شایعه هر بار که تکذیب می‌شود بیشتر قوت می‌گیرد. چرا که پیش‌تر شایعه استعفای نجفی از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز بارها تکذیب شده بود. سوالم از شما این است آیا تغییراتی که از چندی قبل در کابینه روحانی شاهد آن هستیم متاثر از عدم هماهنگی یا غیریکدستی اعضای دولت است؟ پیش‌بینی شما درباره تکرار این تغییرات چیست؟

دولت به صورت آزمون و خطا پیش می‌رود،هم در چینش نیروها و هم در دادن شعارها و هم در پاره‌ای رفتارهای سیاسی و اقتصادی!

چرا باید به‌گونه‌ای مشورت دهند که رئیس‌جمهور رسما مجبور به عذرخواهی شود؟ عذرخواهی رئیس‌جمهور اشکالی ندارد و اقدامی ارزشمند هم بود ولی باید مشاوران ایشان پاسخ دهند که چرا نباید به‌گونه‌ای سخنان و نظرات را پخته سازند که عذر خواهی محصول آن نباشد.فکر می‌کنم رئیس‌جمهور به‌جای تغییر مدیران اجرایی کمی هم دغدغه تیم مشورتی خویش را داشته باشد،این دولت مهم‌ترین سرمایه‌اش نظر مثبت مردم نسبت به خود بود،حالا ارزیابی کنند چه میزان از آن نگاه مثبت برجا مانده است؟

ابراز گلایه از «چوب لای چرخ دولت گذاشتن»‌ها موضوع تکراری تمام دولت‌هاست که حداقل در دولت‌های خاتمی که می‌گفت هر 10روز یک بحران برای دولت می‌آفریدند یا دولت احمدی‌نژاد که همواره از یک جریان مرموز سیاسی سخن می‌گفت،‌تکرار شده است. اخیرا نیز شاهد بودیم دکتر روحانی رئیس‌جمهور در جمع دانشگاهیان گلایه‌ای مطرح می‌کند مبنی بر اینکه اجازه دهید وزیر علوم کارش را انجام دهد، چرا دولت آنقدر زود گلایه‌های خود را آغاز کرده است؟

سرمایه اجتماعی دولت همانگونه که گفتم برآمده از نظر منفی بخشی از مردم به تدبیر دولت قبل بود،این نظر منفی،فضایی مثبت را برای دولت فعلی ایجاد کرد.این سرمایه بسیار سیال و فرار است،وظیفه مشاوران رئیس‌جمهور طراحی مدلی برای حفظ،تثبیت و حتی تقویت این سرمایه اجتماعی است.تاکنون این عمل رخ نداده است،دولت فاقد مدل روشنی است،آشوب رفتاری در مواجهه با افکار عمومی موج می‌زند،دولت سرمایه حمایت مراجع،روحانیت،اصولگرایان معتدل و نیروهای ارزشی را تا چه حد حفظ کرده است؟نمی دانم آنها خود باید ارزیابی کنند.دولت اعتدال و تدبیر نباید کاریکاتور دولت اصلاحات باشد،روحانی شخصیت مستقل و دارای اندیشه‌ای است،او باید حتی اگر شعارهای اصلاح‌طلبانه می‌دهد عمیق‌تر و کاربردی‌تر سخن بگویند،به‌گونه‌ای که نظام آن را خردمندانه بشمرد.من عملی را که تاکنون از دولت دیده‌ام،با عمق فکری روحانی که از گذشته سراغ داشته‌ام همخوانی ندارد.روحانی این هشدار را از سوی یک دوست بداند و آن را جدی بگیرد.


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار