زنی با نام «ر» با راهاندازی مؤسسهای در شهر قم نسبت به سرکیسهکردن مردم اقدام میکند. گذشته از راهاندازی کلاسهای معنویت کاذب، او مدعی است دارای مدرک دکتری در رشتهای خاص از آمریکا بوده و فارغ التحصیل حوزه علمیه است!
به گزارش شهداي ايران به نقل از فارس ، از دهه پنجاه به بعد میلادی با گسترش فرقه گرایی در نیمکره غربی دنیا اندیشمندان آن دیار به تقسیمبندی فرقهها اقدام کردند.
این متفکرین علوم اجتماعی فرقهها را به انواع تجاری، مذهبی، آموزشی، درمانی و ... تقسیم کردند.
در این میان میتوان گفت که با اینکه درمانگری یکی از ویژگیهای مشترک در میان فرقههایی است که به ایجاد ناهنجاری در اجتماع منجر میشوند، اما به درستی می توان به این نکته اشاره کرد که یکی از خطرناکترین نوع فرقه های انحرافی فرقههایی هستند که مداخله در امور پزشکی میکنند.
زیرا اگر فرد بیمار به خصوص کسانی که دارای بیماریهای صعب العلاج هستند به موقع و در زمان مناسب نتواند از امکانات پزشکی استفاده نماید چه بسا که این تاخیر موجب مرگ بیمار یا سخت تر شدن مراحل درمان شود.
شیادی و حقه بازی در همه زمینه ها و در همه جای دنیا، چه در کشورهای پیشرفته صنتعتی و چه در کشورهای توسعه نیافته، به نسبت های متفاوتی انجام میشود.
از قدیم نیز دانشمندانی مانند رازی و ابن سینا هم هر دو فریادشان در ملامت پزشکان حقهباز و شارلاتان بلند بوده است. مثلا رازی چندان از دست ادعاهای نابجای پزشکان نادان برافروخته بود که سرانجام در کتاب طب المنصوری آنان را محکوم کرد و از شدت تأثر سه رساله در این باره نوشته است.
از جمله اهداف ورود به این عرصه را می توان به صورت فهرست موارد ذیل بیان کرد:
۱ـ فریب بیماران و اخذ پولهای کلان
٢ـ تبلیغات دروغین و بی پایه برای روشهای درمانی و داروها و وسایل پزشکی بی مصرف
طرفداران روشهای غیر علمی و ثابت نشده مانند درمان ناراحتی ها و بیماریهای جدی و خطیر با غذا، سبزیها، املاح معدنی، آب، یا اکسیژن و طرفداران هومئوپاتی و انرژی درمانی و فرا درمانی ممکن است صادق و معتقد باشند اما از آن جایی که این روشها از نظر علمی هنوز ثابت نشده اند یک نوع فریبکاری محسوب میشود. کسانی که برای درمان بیماریها بسوی این دسته افراد می روند معمولا از دانش پزشکی معاصر و کاربردها و تواناییهای آن ناآگاه و بی اطلاع هستند و حیطه و محدودیت درمان و کاربرد این روشها و خطرهای ناشی از آن را نمیدانند.
در همین خصوص مدتی است خانمی با نام «ر» با راه اندازی مؤسسهای در شهر قم اقدام به ترویج معنویت کاذب کرده است.
گذشته از راه اندازی کلاس معنویتهای کاذب، وی مدعی است که دارای مدرک دکتری در رشتهای خاص از آمریکا بوده و فارغ التحصیل حوزه علمیه نیز هست!
وی در کلاسهای خود ضمن آموزش مدیتیشن، ریکی و یوگا به طرح و تبلیغ اعتقاد انحرافی تناسخ پرداخته و برای هر دوره آموزشی 150 هزار تومان از خانمها دریافت میکند.
این در حالی است که کسی که مدعی داشتن مدرک دکتری در علوم پزشکی و طی مدارج علمی در حوزه های علمیه هست هیچ نیازی به ارائه مطالب واهی از مکتبهایی مانند مدیتیشن و ... ندارد.
از سوی دیگر این شخص که حتی در خصوص داشتن مدرک علمی در خصوص پزشکی نیز تشکیک وجود دارد دیگران را به خوددرمانی میکند البته این پزشک سرخود شدن زمانی تحقق پیدا میکند که با حضور در کلاسهای این خانم مقداری از اندوخته های شخصی خود را هزینه کرده باشید!
این شخص در تبلیغات خود ادعای درمانهای معنوی، طب سنتی و اسلامی و کاهش مشکلات روحی را دارد.
این در حالی است که بر اساس بررسیها نشان میدهد تا به حال کسی که دارای مشکلات واقعی و بیماری باشد، از روش این شخص بهبود نیافته است.
نامبرده مدتی در جامعة الزهرای قم تحصیل و سپس به لبنان رفته و در کلاسهای دکتر «م. ن» شرکت کرده و به ایران بازگشته است.
این متفکرین علوم اجتماعی فرقهها را به انواع تجاری، مذهبی، آموزشی، درمانی و ... تقسیم کردند.
در این میان میتوان گفت که با اینکه درمانگری یکی از ویژگیهای مشترک در میان فرقههایی است که به ایجاد ناهنجاری در اجتماع منجر میشوند، اما به درستی می توان به این نکته اشاره کرد که یکی از خطرناکترین نوع فرقه های انحرافی فرقههایی هستند که مداخله در امور پزشکی میکنند.
زیرا اگر فرد بیمار به خصوص کسانی که دارای بیماریهای صعب العلاج هستند به موقع و در زمان مناسب نتواند از امکانات پزشکی استفاده نماید چه بسا که این تاخیر موجب مرگ بیمار یا سخت تر شدن مراحل درمان شود.
شیادی و حقه بازی در همه زمینه ها و در همه جای دنیا، چه در کشورهای پیشرفته صنتعتی و چه در کشورهای توسعه نیافته، به نسبت های متفاوتی انجام میشود.
از قدیم نیز دانشمندانی مانند رازی و ابن سینا هم هر دو فریادشان در ملامت پزشکان حقهباز و شارلاتان بلند بوده است. مثلا رازی چندان از دست ادعاهای نابجای پزشکان نادان برافروخته بود که سرانجام در کتاب طب المنصوری آنان را محکوم کرد و از شدت تأثر سه رساله در این باره نوشته است.
از جمله اهداف ورود به این عرصه را می توان به صورت فهرست موارد ذیل بیان کرد:
۱ـ فریب بیماران و اخذ پولهای کلان
٢ـ تبلیغات دروغین و بی پایه برای روشهای درمانی و داروها و وسایل پزشکی بی مصرف
طرفداران روشهای غیر علمی و ثابت نشده مانند درمان ناراحتی ها و بیماریهای جدی و خطیر با غذا، سبزیها، املاح معدنی، آب، یا اکسیژن و طرفداران هومئوپاتی و انرژی درمانی و فرا درمانی ممکن است صادق و معتقد باشند اما از آن جایی که این روشها از نظر علمی هنوز ثابت نشده اند یک نوع فریبکاری محسوب میشود. کسانی که برای درمان بیماریها بسوی این دسته افراد می روند معمولا از دانش پزشکی معاصر و کاربردها و تواناییهای آن ناآگاه و بی اطلاع هستند و حیطه و محدودیت درمان و کاربرد این روشها و خطرهای ناشی از آن را نمیدانند.
در همین خصوص مدتی است خانمی با نام «ر» با راه اندازی مؤسسهای در شهر قم اقدام به ترویج معنویت کاذب کرده است.
گذشته از راه اندازی کلاس معنویتهای کاذب، وی مدعی است که دارای مدرک دکتری در رشتهای خاص از آمریکا بوده و فارغ التحصیل حوزه علمیه نیز هست!
وی در کلاسهای خود ضمن آموزش مدیتیشن، ریکی و یوگا به طرح و تبلیغ اعتقاد انحرافی تناسخ پرداخته و برای هر دوره آموزشی 150 هزار تومان از خانمها دریافت میکند.
این در حالی است که کسی که مدعی داشتن مدرک دکتری در علوم پزشکی و طی مدارج علمی در حوزه های علمیه هست هیچ نیازی به ارائه مطالب واهی از مکتبهایی مانند مدیتیشن و ... ندارد.
از سوی دیگر این شخص که حتی در خصوص داشتن مدرک علمی در خصوص پزشکی نیز تشکیک وجود دارد دیگران را به خوددرمانی میکند البته این پزشک سرخود شدن زمانی تحقق پیدا میکند که با حضور در کلاسهای این خانم مقداری از اندوخته های شخصی خود را هزینه کرده باشید!
این شخص در تبلیغات خود ادعای درمانهای معنوی، طب سنتی و اسلامی و کاهش مشکلات روحی را دارد.
این در حالی است که بر اساس بررسیها نشان میدهد تا به حال کسی که دارای مشکلات واقعی و بیماری باشد، از روش این شخص بهبود نیافته است.
نامبرده مدتی در جامعة الزهرای قم تحصیل و سپس به لبنان رفته و در کلاسهای دکتر «م. ن» شرکت کرده و به ایران بازگشته است.