موفقیت هیأت ایرانی مذاکره کننده با گروه ۱+۵ در گفتگوهای سه روزه وین، گام مثبت دیگری از تلاشهای دولت برای حل موضوع هستهای در چارچوب منافع ملی است.
به گزارش شهداي ايران به نقل از تسنیم، «پیروزی نهائی در انتظار توافق هستهای»عنوان مطلبیست که روزنامه جمهوری اسلامی به ستون سرمقاله خود اختصاص یافت:
موفقیت هیأت ایرانی مذاکره کننده با گروه 1+5 در گفتگوهای سه روزه وین، گام مثبت دیگری از تلاشهای دولت برای حل موضوع هستهای در چارچوب منافع ملی است.با اینکه در این دور از مذاکرات فقط تعیین دستور کار و محورهای مذاکرات جامع و نهائی مورد نظر بود، با اینحال این گفتگوها با پیچیدگی همراه بود. این پیچیدگی را زیاده خواهی بعضی از اعضاء گروه 1+5 به ویژه آمریکا به وجود آورد. آنها خواستار گنجاندن موضوعات دیگری همچون حقوق بشر و فعالیتهای موشکی ایران در دستور کار مذاکرات بودند ولی هیأت ایرانی حاضر نشد غیر از موضوع هستهای چیز دیگری در دستور کار گنجانده شود. درست به همین دلیل است که باید این مرحله از مذاکرات به عنوان یک موفقیت و یک گام مثبت دیگر در کارنامه هیأت ایرانی ثبت شود.
درباره اصرار آمریکا به گنجاندن موضوعاتی از قبیل حقوق بشر و فعالیتهای موشکی در دستور کار مذاکرات ایران و 1+5 دو نکته را باید مورد توجه قرار داد.اول آنکه اصولاً موضوع هستهای یک مقوله مستقل است و لزومی ندارد در کنار سایر موضوعات که هیچ ارتباطی با آن ندارند مورد مذاکره قرار گیرد. آنچه از ابتدا مورد مناقشه میان ایران و گروه 1+5 بود فعالیت هستهای ایران از یکطرف و تحریمهائی که به همین دلیل علیه ایران وضع شد از طرف دیگر بود. اینکه این تحریمها ظالمانه و غیرقانونی بود، خود میتواند موضوع بحث مفصلی باشد که البته با موضوع هستهای کاملاً مرتبط است، اما اکنون سخن بر سر اینست که طرفین از ابتدا توافق کردند محورهای مذاکرات فیمابین، روشن شدن چگونگی فعالیتهای هستهای ایران به عنوان کاری که طرف ایرانی انجام میدهد و کاهش و لغو تحریمها به عنوان کاری که طرف مقابل انجام میدهد باشند.به همین دلیل، افزودن هر موضوع دیگری به این دستور کار، خلاف توافق اصلی است و قابل قبول نمیباشد.
دوم آنکه هر یک از اعضاء گروه 1+5 به ویژه آمریکا اگر میخواهند درباره حقوق بشر و فعالیتهای موشکی با ایران مذاکره کنند، این موضوعات را میتوان جداگانه و در منظر عام و پیشگاه افکار عمومی مردم جهان به بحث گذاشت بدون آنکه با موضوع هستهای مخلوط شود. البته موضوع هستهای نیز اگر قرار باشد عادلانه و براساس قوانین بینالمللی و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد بحث قرار گیرد در این موضوع هم آمریکا و سایر قدرتهای زیاده خواه در پیشگاه ملتها محکومند. زیرا آنها اولاً زرادخانههای اتمی در اختیار دارند و از نابود ساختن سلاحهای کشتار جمعی خود امتناع میکنند و ثانیاً از رژیم صهیونیستی که هیچیک از مقررات آژانس بینالمللی انرِژی اتمی را رعایت نمیکند و صدها کلاهک اتمی در اختیار دارد حمایت میکنند. قطعاً اگر همین موضوعات در منظر عام مورد بحث قرار گیرند، آمریکا و سایر قدرتهای زیاده خواه در پیشگاه افکار عمومی جهان محکوم خواهند شد.
در موضوعاتی از قبیل حقوق بشر و فعالیتهای موشکی نیز آمریکا و سایر قدرتهای جهانی دچار مشکلات زیادی هستند. اگر داشتن موشک جرم است و این جرم با هرچه پیشرفتهتر بودن موشکها بیشتر است، آمریکا درصدر فهرست مجرمان قراردارد. این چه منطق غلطی است که گفته میشود قدرتهای جهانی حق دارند پیشرفتهترین موشکها و سایر سلاحها را در اختیار داشته باشند ولی کشورهای دیگر از چنین حقی برخوردار نیستند؟! در سایه چنین منطق غلطی است که مسابقات جنون آمیز تسلیحاتی میان قدرتهای جهانی ادامه مییابد، حق وتو برای چند کشور معدود وجود دارد و دولت آمریکا علیرغم گذشت 70 سال از جنایت بزرگ بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ژاپن، هنوز محاکمه نشده است.
قتل عام مردم هیروشیما و ناکازاکی و جنایاتی که ارتش آمریکا در ویتنام مرتکب شد، از بزرگترین مصادیق اقدامات ضد حقوقی بشری هستند که دولت آمریکا مرتکب شده است. در سالهای اخیر، رسوائی زندان گوانتانامو، زندانهای مخفی آمریکا در کشورهای اروپائی، زندان ابوغریب در عراق، زندان بگرام در افغانستان و جنایاتی که به دستور دولتمردان آمریکائی در این زندانها صورت گرفت، فهرست بلندی از اقدامات ضد حقوق بشری آمریکا محسوب میشوند. رسوائی بزرگ شنود مکالمات مردم و حتی مسئولین دولتی و رؤسای کشورهای اروپائی و سایر قارهها، دخالتهای دولت آمریکا در افغانستان که حتی فریاد رئیسجمهور مورد نظر خود آمریکا در این کشور را به آسمان بلند کرده و محدودیتهای فراوانی که دولت آمریکا برای مردم خود آمریکا پدید آورده، از آشکارترین موارد نقض حقوق بشر توسط مسئولان کاخ سفید هستند. با وجود چنین اسناد محکم و روشنی دولتمردان آمریکائی حق ندارند خود را حامی حقوق بشر جا بزنند و دیگران را در این زمینه زیر سؤال ببرند. واقعیت اینست که دولتمردان آمریکائی نه تنها صلاحیت اظهارنظر درباره حقوق بشر را ندارند، بلکه قبل از همه، خود باید به خاطر نقض گسترده حقوق بشر محاکمه شوند.
بدین ترتیب، کاملاً طبیعی است که هیأت ایرانی علاوه بر مستقل بودن موضوع مذاکرات خود با 1+5 به دلایل دیگر نیز اجازه ندهد موضوعاتی از قبیل حقوق بشر و فعالیتهای موشکی در دستور کار این مذاکرات گنجانده شوند. صلابت هیأت مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات وین، ستودنی است و ملت ایران قدردان این موفقیت است و آن را برای ادامه این مسیر، راهگشا میداند.نکته بسیار مهم اینست که هیأت ایرانی باید این واقعیت را نیز مورد توجه قرار دهد که میتواند از تجربه موفق مذاکرات با 1+5 سرنوشت مثبتی برای توافق ژنو رقم بزند. ملت ایران، چیزی بیش از حق قانونی خود مطالبه نکرده و نخواهد کرد و احقاق آنچه قانون برای این ملت در نظر گرفته، کاری است که هیأت ایرانی مذاکره کننده با توجه به کارنامه مثبتی که تا اینجا به دست آورده، میتواند از عهده آن برآید. مسئولان آمریکائی هر چند در چند ماه گذشته مرتکب بداخلاقیهائی شدهاند ولی همه چیز حکایت از این واقعیت دارد که آنها چیزی بیش از طبلهای تو خالی نیستند و بازی را خواهند باخت و پیروزی نهائی از آن ملت ایران است.
موفقیت هیأت ایرانی مذاکره کننده با گروه 1+5 در گفتگوهای سه روزه وین، گام مثبت دیگری از تلاشهای دولت برای حل موضوع هستهای در چارچوب منافع ملی است.با اینکه در این دور از مذاکرات فقط تعیین دستور کار و محورهای مذاکرات جامع و نهائی مورد نظر بود، با اینحال این گفتگوها با پیچیدگی همراه بود. این پیچیدگی را زیاده خواهی بعضی از اعضاء گروه 1+5 به ویژه آمریکا به وجود آورد. آنها خواستار گنجاندن موضوعات دیگری همچون حقوق بشر و فعالیتهای موشکی ایران در دستور کار مذاکرات بودند ولی هیأت ایرانی حاضر نشد غیر از موضوع هستهای چیز دیگری در دستور کار گنجانده شود. درست به همین دلیل است که باید این مرحله از مذاکرات به عنوان یک موفقیت و یک گام مثبت دیگر در کارنامه هیأت ایرانی ثبت شود.
درباره اصرار آمریکا به گنجاندن موضوعاتی از قبیل حقوق بشر و فعالیتهای موشکی در دستور کار مذاکرات ایران و 1+5 دو نکته را باید مورد توجه قرار داد.اول آنکه اصولاً موضوع هستهای یک مقوله مستقل است و لزومی ندارد در کنار سایر موضوعات که هیچ ارتباطی با آن ندارند مورد مذاکره قرار گیرد. آنچه از ابتدا مورد مناقشه میان ایران و گروه 1+5 بود فعالیت هستهای ایران از یکطرف و تحریمهائی که به همین دلیل علیه ایران وضع شد از طرف دیگر بود. اینکه این تحریمها ظالمانه و غیرقانونی بود، خود میتواند موضوع بحث مفصلی باشد که البته با موضوع هستهای کاملاً مرتبط است، اما اکنون سخن بر سر اینست که طرفین از ابتدا توافق کردند محورهای مذاکرات فیمابین، روشن شدن چگونگی فعالیتهای هستهای ایران به عنوان کاری که طرف ایرانی انجام میدهد و کاهش و لغو تحریمها به عنوان کاری که طرف مقابل انجام میدهد باشند.به همین دلیل، افزودن هر موضوع دیگری به این دستور کار، خلاف توافق اصلی است و قابل قبول نمیباشد.
دوم آنکه هر یک از اعضاء گروه 1+5 به ویژه آمریکا اگر میخواهند درباره حقوق بشر و فعالیتهای موشکی با ایران مذاکره کنند، این موضوعات را میتوان جداگانه و در منظر عام و پیشگاه افکار عمومی مردم جهان به بحث گذاشت بدون آنکه با موضوع هستهای مخلوط شود. البته موضوع هستهای نیز اگر قرار باشد عادلانه و براساس قوانین بینالمللی و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد بحث قرار گیرد در این موضوع هم آمریکا و سایر قدرتهای زیاده خواه در پیشگاه ملتها محکومند. زیرا آنها اولاً زرادخانههای اتمی در اختیار دارند و از نابود ساختن سلاحهای کشتار جمعی خود امتناع میکنند و ثانیاً از رژیم صهیونیستی که هیچیک از مقررات آژانس بینالمللی انرِژی اتمی را رعایت نمیکند و صدها کلاهک اتمی در اختیار دارد حمایت میکنند. قطعاً اگر همین موضوعات در منظر عام مورد بحث قرار گیرند، آمریکا و سایر قدرتهای زیاده خواه در پیشگاه افکار عمومی جهان محکوم خواهند شد.
در موضوعاتی از قبیل حقوق بشر و فعالیتهای موشکی نیز آمریکا و سایر قدرتهای جهانی دچار مشکلات زیادی هستند. اگر داشتن موشک جرم است و این جرم با هرچه پیشرفتهتر بودن موشکها بیشتر است، آمریکا درصدر فهرست مجرمان قراردارد. این چه منطق غلطی است که گفته میشود قدرتهای جهانی حق دارند پیشرفتهترین موشکها و سایر سلاحها را در اختیار داشته باشند ولی کشورهای دیگر از چنین حقی برخوردار نیستند؟! در سایه چنین منطق غلطی است که مسابقات جنون آمیز تسلیحاتی میان قدرتهای جهانی ادامه مییابد، حق وتو برای چند کشور معدود وجود دارد و دولت آمریکا علیرغم گذشت 70 سال از جنایت بزرگ بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ژاپن، هنوز محاکمه نشده است.
قتل عام مردم هیروشیما و ناکازاکی و جنایاتی که ارتش آمریکا در ویتنام مرتکب شد، از بزرگترین مصادیق اقدامات ضد حقوقی بشری هستند که دولت آمریکا مرتکب شده است. در سالهای اخیر، رسوائی زندان گوانتانامو، زندانهای مخفی آمریکا در کشورهای اروپائی، زندان ابوغریب در عراق، زندان بگرام در افغانستان و جنایاتی که به دستور دولتمردان آمریکائی در این زندانها صورت گرفت، فهرست بلندی از اقدامات ضد حقوق بشری آمریکا محسوب میشوند. رسوائی بزرگ شنود مکالمات مردم و حتی مسئولین دولتی و رؤسای کشورهای اروپائی و سایر قارهها، دخالتهای دولت آمریکا در افغانستان که حتی فریاد رئیسجمهور مورد نظر خود آمریکا در این کشور را به آسمان بلند کرده و محدودیتهای فراوانی که دولت آمریکا برای مردم خود آمریکا پدید آورده، از آشکارترین موارد نقض حقوق بشر توسط مسئولان کاخ سفید هستند. با وجود چنین اسناد محکم و روشنی دولتمردان آمریکائی حق ندارند خود را حامی حقوق بشر جا بزنند و دیگران را در این زمینه زیر سؤال ببرند. واقعیت اینست که دولتمردان آمریکائی نه تنها صلاحیت اظهارنظر درباره حقوق بشر را ندارند، بلکه قبل از همه، خود باید به خاطر نقض گسترده حقوق بشر محاکمه شوند.
بدین ترتیب، کاملاً طبیعی است که هیأت ایرانی علاوه بر مستقل بودن موضوع مذاکرات خود با 1+5 به دلایل دیگر نیز اجازه ندهد موضوعاتی از قبیل حقوق بشر و فعالیتهای موشکی در دستور کار این مذاکرات گنجانده شوند. صلابت هیأت مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات وین، ستودنی است و ملت ایران قدردان این موفقیت است و آن را برای ادامه این مسیر، راهگشا میداند.نکته بسیار مهم اینست که هیأت ایرانی باید این واقعیت را نیز مورد توجه قرار دهد که میتواند از تجربه موفق مذاکرات با 1+5 سرنوشت مثبتی برای توافق ژنو رقم بزند. ملت ایران، چیزی بیش از حق قانونی خود مطالبه نکرده و نخواهد کرد و احقاق آنچه قانون برای این ملت در نظر گرفته، کاری است که هیأت ایرانی مذاکره کننده با توجه به کارنامه مثبتی که تا اینجا به دست آورده، میتواند از عهده آن برآید. مسئولان آمریکائی هر چند در چند ماه گذشته مرتکب بداخلاقیهائی شدهاند ولی همه چیز حکایت از این واقعیت دارد که آنها چیزی بیش از طبلهای تو خالی نیستند و بازی را خواهند باخت و پیروزی نهائی از آن ملت ایران است.