به گزارش شهدای ایران؛ وبلاگ بیم موج نوشت: ایام الله دهه فجر، هر ساله فرصتی است برای بازخوانی انقلاب اسلامی و راه رفتهای که امسال 35 ساله گشته است. شناخت آنچه تاکنون حاصل آمده، آنچه باید حاصل میشد و آنچه مغفول مانده، موضوعی است که معمولاً بسیاری از دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی را در این ایام مشغول خود میسازد.
این خود حکایت از آن دارد که انقلاب اسلامی به حقیقتی جاودان در تاریخ ایران زمین تبدیل شده که دوست و دشمن در سالگرد پیروزی آن نمیتوانند بیتوجه از کنار آن بگذرند.
در میان دستاوردهای باشکوه انقلاب شاید یکی از مغفولترینها، دستاوردی باشد که او خود سرمنشاء بسیاری از دستاوردهای دیگر انقلاب اسلامی است؛ دستاوردی که به نشان انقلاب اسلامی در سطح جهانی بدل شده و انقلاب اسلامی بینام او در هیچ کجایی جهان شناخته شده نیست!
تبلور و تجلی شخصیتی بیهمتا همچون «حضرت امام خمینی(ره)» را میتوان یکی از نابترین و باشکوهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی برای انسان عصر جاهلیت ثانی و غرق در فساد و تباهی دانست که نظیر آن را تاریخ کمتر به خود دیده است.
اندیشمندی عمیق، فقیهی عالیقدر، عارفی وارسته، حکیمی صاحب نظر، مجاهدی خودساخته، سیاستمداری بصیر، رهبری محبوب، و پدری مهربان که همه ابعاد شخصیتی، اندیشهای و زندگانی آن برای جهانیان قابل الگوبرداری است.
در مواجهه با الگوی ممتازی چون حضرت امام(ره)، حداقل در سه عرصه؛ اندیشه، سیره سیاسی - اجتماعی و مشی زندگانی خصوصی ایشان میتوان مداقه کرد؛ هر سه بعد این منشور دارای ویژگیها و برجستگیهایی است که شاید در افراد مشابه کمتر بتوان مشاهده کرد و یا آنکه همزمان در فردی جمع کرد.
اندیشه سیاسی حضرت امام (ره)، تحولی در نظریه پردازی سیاسی مبتنی بر دین بود؛ او هژمون جداانگاری دین و سیاست را شکست و مبتنی بر باور خود، الگویی عینی و عملی برای حکومت اسلامی ارائه کرد.
او مفاهیم و کلیدواژههای علم سیاست همچون قدرت، عدالت، آزادی، دموکراسی و ... را مبتنی بر رهیافتی دینی بازخوانی کرد و ادبیاتی جدید در علوم سیاسی خلق کرد که تا قبل از آن کمتر شنیده شده بود؛ این در حالی بود که در عصر هژمون دوقطبی؛ لیبرالیسم-مارکسیسم، مدتها بود که اندیشهای در جهان خلق نمیشد مگر آنکه شرح و بسطی در ذیل همان دوگفتمان اصلی باشد.
به واقع دیدگاه او قرائتی ناب از اسلام ناب محمدی(ص) بود که همزمان مرزبندی های جدی با سه گفتمان اسلام آمریکایی، لیبرالیسم و مارکسیسم داشت.
حتی انقلابی که وی در رأس آن قرار گرفت، تئوریهای انقلاب را به چالش کشاند و صاحبنظران بحث انقلاب را به بازاندیشی در نظریات خود واداشت؛ مشی حکومترانی و تدبیر و سیاست ورزی او نیز بدیلی در پایان قرن بیستم برای خود نیافته بود.
همه چشمهای تیزبین دنیا در حیرت مانده بود که چگونه پیرمردی 90 ساله بر قلبها و روحهای جوانان یک سرزمین دهها میلیونی حاکمیت دارد! چگونه او تصمیم میگیرد و سخن میگوید و ملتی بزرگ با کلام او به جوشش در میآید! چگونه با تدابیر خود تصمیمگیری مراکز تصمیمساز استکبار جهانی را فلج میکند و ترفندهای دشمنان را یکی پس از دیگری ناکام میگذارد! او به پشتوانه کدام قدرت اینچنین در برابر تمامی جبهه باطل میایستد و فریاد بر میآورد.
بزرگ مردی که بینظیرترین انقلاب تاریخ را هدایت کرده بود، در خانهای محقر زندگی میکرد که تمام همتایان خود را به تعجب واداشته بود.
خانهای استیجاری که رنگ و رویی در حد منزل اقشار طبقه متوسط جامعه هم نداشت! و برای بیگانگان این سوال تا ابد باقی ماند که چگونه از جماران میتوان در برابر کاخهای سفید و سیاه استکبار جهانی اینگونه استوار ایستاد و مردمیترین انقلاب تاریخ را راهنمایی و رهبری کرد!
تولد چنین شخصیتی و ارائه چنین الگویی جامع و ممتاز، که هنوز ابعاد و زوایای فراوانی از اندیشه و زندگیاش در حجاب معاصرت گمنام و ناپیدا باقیمانده است، بیشک ممتازترین دستاوردی است که اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید، بیشک زمینه تجلی آن نیز برای انسان در خسران قرن بیستم فراهم نمیآمد؛ به واقع «خمینی (ره) مرد قرن بیست و یکم است، هرچند در قرن بیستم میزیسته است!»
خمینی (ره) بزرگترین ودیعه خداوند به ملت ایران بود که با عشق ورزی و پذیرش و تبعیت از او جوهر و گوهر خود را متجلی یافت تا خالق بزرگترین انقلاب آخرالزمانی تاریخ باشد؛ انقلابی که خود زمینه ساز تحقق آن دولت کریمهای خواهد بود که همه انبیاء و اولیا و مجاهدین و صدیقین تاریخ به شکل گیری آن شهادت دادهاند.
او از سلسله اولیا و اوصیایی بود که خداوند برای آخر الزمانیان به ارث گذاشته است؛ تا چراغ هدایت را در فضای مرده و منجمد قرن پایانی هزاره دوم بر افشاند و با صدای بلند پایان تاریخ تمدن منحط مادی غرب را با ظهور اسلام رهایی بخش فریاد برآورد، تا ملتهای ناآگاه و مستضعف جهان، پایان تاریخ را با دروغ بزرگ تسلط همه جانبه لیبرال-دموکراسی غرب باور نکنند! بهمن ماه بوی شو، حماسه، شهادت، ایثار و انقلاب میدهد؛ بهمن بیش از هر چیز بوی خمینی میدهد!
این خود حکایت از آن دارد که انقلاب اسلامی به حقیقتی جاودان در تاریخ ایران زمین تبدیل شده که دوست و دشمن در سالگرد پیروزی آن نمیتوانند بیتوجه از کنار آن بگذرند.
در میان دستاوردهای باشکوه انقلاب شاید یکی از مغفولترینها، دستاوردی باشد که او خود سرمنشاء بسیاری از دستاوردهای دیگر انقلاب اسلامی است؛ دستاوردی که به نشان انقلاب اسلامی در سطح جهانی بدل شده و انقلاب اسلامی بینام او در هیچ کجایی جهان شناخته شده نیست!
تبلور و تجلی شخصیتی بیهمتا همچون «حضرت امام خمینی(ره)» را میتوان یکی از نابترین و باشکوهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی برای انسان عصر جاهلیت ثانی و غرق در فساد و تباهی دانست که نظیر آن را تاریخ کمتر به خود دیده است.
اندیشمندی عمیق، فقیهی عالیقدر، عارفی وارسته، حکیمی صاحب نظر، مجاهدی خودساخته، سیاستمداری بصیر، رهبری محبوب، و پدری مهربان که همه ابعاد شخصیتی، اندیشهای و زندگانی آن برای جهانیان قابل الگوبرداری است.
در مواجهه با الگوی ممتازی چون حضرت امام(ره)، حداقل در سه عرصه؛ اندیشه، سیره سیاسی - اجتماعی و مشی زندگانی خصوصی ایشان میتوان مداقه کرد؛ هر سه بعد این منشور دارای ویژگیها و برجستگیهایی است که شاید در افراد مشابه کمتر بتوان مشاهده کرد و یا آنکه همزمان در فردی جمع کرد.
اندیشه سیاسی حضرت امام (ره)، تحولی در نظریه پردازی سیاسی مبتنی بر دین بود؛ او هژمون جداانگاری دین و سیاست را شکست و مبتنی بر باور خود، الگویی عینی و عملی برای حکومت اسلامی ارائه کرد.
او مفاهیم و کلیدواژههای علم سیاست همچون قدرت، عدالت، آزادی، دموکراسی و ... را مبتنی بر رهیافتی دینی بازخوانی کرد و ادبیاتی جدید در علوم سیاسی خلق کرد که تا قبل از آن کمتر شنیده شده بود؛ این در حالی بود که در عصر هژمون دوقطبی؛ لیبرالیسم-مارکسیسم، مدتها بود که اندیشهای در جهان خلق نمیشد مگر آنکه شرح و بسطی در ذیل همان دوگفتمان اصلی باشد.
به واقع دیدگاه او قرائتی ناب از اسلام ناب محمدی(ص) بود که همزمان مرزبندی های جدی با سه گفتمان اسلام آمریکایی، لیبرالیسم و مارکسیسم داشت.
حتی انقلابی که وی در رأس آن قرار گرفت، تئوریهای انقلاب را به چالش کشاند و صاحبنظران بحث انقلاب را به بازاندیشی در نظریات خود واداشت؛ مشی حکومترانی و تدبیر و سیاست ورزی او نیز بدیلی در پایان قرن بیستم برای خود نیافته بود.
همه چشمهای تیزبین دنیا در حیرت مانده بود که چگونه پیرمردی 90 ساله بر قلبها و روحهای جوانان یک سرزمین دهها میلیونی حاکمیت دارد! چگونه او تصمیم میگیرد و سخن میگوید و ملتی بزرگ با کلام او به جوشش در میآید! چگونه با تدابیر خود تصمیمگیری مراکز تصمیمساز استکبار جهانی را فلج میکند و ترفندهای دشمنان را یکی پس از دیگری ناکام میگذارد! او به پشتوانه کدام قدرت اینچنین در برابر تمامی جبهه باطل میایستد و فریاد بر میآورد.
بزرگ مردی که بینظیرترین انقلاب تاریخ را هدایت کرده بود، در خانهای محقر زندگی میکرد که تمام همتایان خود را به تعجب واداشته بود.
خانهای استیجاری که رنگ و رویی در حد منزل اقشار طبقه متوسط جامعه هم نداشت! و برای بیگانگان این سوال تا ابد باقی ماند که چگونه از جماران میتوان در برابر کاخهای سفید و سیاه استکبار جهانی اینگونه استوار ایستاد و مردمیترین انقلاب تاریخ را راهنمایی و رهبری کرد!
تولد چنین شخصیتی و ارائه چنین الگویی جامع و ممتاز، که هنوز ابعاد و زوایای فراوانی از اندیشه و زندگیاش در حجاب معاصرت گمنام و ناپیدا باقیمانده است، بیشک ممتازترین دستاوردی است که اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید، بیشک زمینه تجلی آن نیز برای انسان در خسران قرن بیستم فراهم نمیآمد؛ به واقع «خمینی (ره) مرد قرن بیست و یکم است، هرچند در قرن بیستم میزیسته است!»
خمینی (ره) بزرگترین ودیعه خداوند به ملت ایران بود که با عشق ورزی و پذیرش و تبعیت از او جوهر و گوهر خود را متجلی یافت تا خالق بزرگترین انقلاب آخرالزمانی تاریخ باشد؛ انقلابی که خود زمینه ساز تحقق آن دولت کریمهای خواهد بود که همه انبیاء و اولیا و مجاهدین و صدیقین تاریخ به شکل گیری آن شهادت دادهاند.
او از سلسله اولیا و اوصیایی بود که خداوند برای آخر الزمانیان به ارث گذاشته است؛ تا چراغ هدایت را در فضای مرده و منجمد قرن پایانی هزاره دوم بر افشاند و با صدای بلند پایان تاریخ تمدن منحط مادی غرب را با ظهور اسلام رهایی بخش فریاد برآورد، تا ملتهای ناآگاه و مستضعف جهان، پایان تاریخ را با دروغ بزرگ تسلط همه جانبه لیبرال-دموکراسی غرب باور نکنند! بهمن ماه بوی شو، حماسه، شهادت، ایثار و انقلاب میدهد؛ بهمن بیش از هر چیز بوی خمینی میدهد!