به گزارش شهدای ایران؛ در حال حاضر یکی از عوامل مهم فتنهگری در منطقه جریان تکفیری است که در لباس دفاع از سنت، عملا در مسیر منافع غربیان گام بر میدارند. حضور این افراد در محافل و جوامع و انتشار آثار و فرآوردههای فرهنگی آن در برخی از مراکز، باعث جلب توجه برخی از جوانان پرشور شده که از اقدامات سرکوبگرانه اشغالگران به ستوه آمدهاند. گسترش گروههای تکفیری که آثار حضور آنان در افغانستان، لبنان، سوریه، عراق و یمن دیده شده، ضمن بروز روحیه ایستادگی گروههای مقاومت، برخی را در منطقه بر آن داشته تا با مقابله فرهنگی به مبارزه با آنها روی بیاورند و البته یکی از گروههای فعال در این مقاومت، شاعران هستند.
چندی پیش توسط شاعری عرب زبان و لبنانی شعری زیبا در سالروز میلاد پیامبر(ص) در مذمت تکفیریها سروده و اجرا شد. این سروده عقاید ناهنجار تکفیریها را مغایر با تفکر پیامبر اسلام(ص) میداند و آن را در تقابل با ارزشهای اسلام معرفی میکند. شعر «تو کجا و دین محمد کجا» توسط «محمد نایف» سروده شده است. متن این شعر عربی به همراه ترجمه فارسی آن در ادامه میآید:
تحیی الدمعةُ ذکری حبیب
اشک یاد محبوب را زنده می کند
مولد نور الله الأمجد
در میلاد نور امجد خدا
لو لم أُحببه لما ذُرفت
اگر دوستش نداشتم اشکم نمیریخت
هو عشقی والبارئ یشهد
او محبوب من است و خدا شاهد آن است
لکن العین غدت حرى
اما چشم مشتاق او شد درحالیکه
وترى دین الله مشرد
دین خدا را میبیند که پاره پاره شده
أین علیٌ أین الزهرا
علی کجاست؟ زهرا کجاست؟
ما بال القربة من أحمد
اهل بیت احمد چه شدند
أین کتاب الله وحکمه
کتاب خدا و حکم او کجاست؟
أین رسول الله محمد
محمد(ص) رسول خدا کجاست؟
أین نبی أرسل رحمة
کجاست پیامبری که برای رحمت مبعوث شد؟
ما بال الرحمة تتبدد
چه شده که رحمت رنگ باخته
فی شرق الأرض وفی الغرب
در شرق زمین و در غرب
رای ترفع لا تتوحد
پرچمهایی نامتحد برافراشته شده
ذاک یعربد ذاک یُکفر
یکی عربده میکشد و یکی تکفیر میکند
کیف یُکفَر من یتشهد
چگونه کسی که شهادتین میگوید تکفیر میشود؟
یا من تقتل کل مغایر
ای که هر مخالفی را میکشی
یرفض حکمک وبه یجحد
اگر حکم تو را قبول نکند و از آن سر باز زند
تفسد باسم نبی الرحمة
به نام پیامبر رحمت فساد میکنی
أینک أنت ودین محمد
تو کجا و دین محمد(ص) کجا
اصرف نظراً أنی شیعی
فکر کن من شیعه نیستم
دعنی أستشرق أو أُلحد
بگذار شرق شناس یا ملحد باشم
قل لی عن دینک یا هذا
از دینت برای من بگو
أقنعنی إن کنت المنجد
مرا قانع کن اگر منجی عالم هستی
ماذا تقول بأنثى اُغتصبت
چه میگویی در مورد دختری که به او تجاوز شد
و صلیبها فی فمها عُمّد
و صلیبش را در دهانش فرو کردند
ماذ تقول بقوم جُمعوا
چه میگویی در مورد قومی که جمعشان کردند
أشعلو فی نار تتوقد
در آتشی که شعله میکشید سوزانده شدند
من یُحرق حیٌّ ما ذنبه
کسی که زنده سوزانده میشود گناهش چیست؟
أیُّ إله قلبک یعبد
قلبت کدامین خدای را میپرستد؟
أی صراط أنت علیه
در کدامین صراط هستی؟
أی نبی منک تودد
کدامین پیامبر تو را دوست دارد؟
إن قلت محمد، إنک کاذب
اگر بگویی محمد(ص)، دروغگو هستی
أینک أنت ودین محمد
تو کجا و دین محمد(ص) کجا
عذرا مولای من الوصف
مولایم از این توصیف عذر میخواهم
هذا الوصف الیوم تحقق
چون این توصیف امروز به حقیقت پیوسته
عذرا إن سآألته باسمک
ببخشید اگر به اسم تو از او سوال میپرسم
جُرمه باسمک بات معلق
جرم وی به اسم شما آویزان شده
هل کان محمد سفاحاً ؟
آیا محمد(ص) خونریز بود؟
هل فوق الأجساد تملق !
آیا بر روی اجساد ژست میگرفت؟
هل أحرق نجران بنار
آیا مسیحیان نجران را با آتش سوزاند؟
أم أنه بالآل تفوق
یا با اهل بیتش بر آنان پیروز شد؟
هل حز الرأس لمن یهذی
آیا سر کسی را که هذیان میگوید قطع کرد؟
أنت فعلتها یاذا الأحمق
تو چنین کردی ای احمق
تقتل فرداً بات بوکرک
کسی را که در آشیانه ات است میکشی
باسم حسین غافٍ ینطق
آنکه در غفلت اش زمزمه حسین(ع) گفت
إنی أعلم ماذا دهاک
من میدانم چه مرگت است
اسم حسین یرعب عقلک
اسم حسین(ع) عقلت را میترساند
یرعب قلبک یرعب روحک
عقلت و روحت را وحشتزده میکند
یرعب صحبک یرعب أهلک
دوستان و فامیلت را هراسان میکند
تعلم أن دماه ستبقى
میدانی که خونش باقی خواهد ماند
توقد ناراً وغداً تحرق
آتش برخواهد افروخت و فردا می سوزاند
تحرق جدک فی تربته
جدت را در قبرش خواهد سوزاند
تحرق کل غراب ینعق
هر نحسی را که حرفی بزند خواهد سوزاند
إن قام المهدی ونادى
وقتی مهدی(عج) قیام کرد و ندا سر داد
یاللثأر ورفع البیرق
یا لثارات و پرچم را برافراشت
أخبره بأنک جند الشام
به او بگو که جند الشام هستی
أنک داعش أنک فیلق
که داعش هستی و در لشکر دشمنی
أنک تابع آل سعود
که تابع آل سعود هستی
ترجو الجنة والاستبرق
بهشت و نعمتهای بهشت را میخواهی
تقتل نفسک وقت الظهر
که خودت را ظهر هنگام میکشی
تحمل فی جعبتک الملعق
در جیب خشابت قاشق میگذاری
ترجو الغِدوة من والده
که ناهار جدش را خواستاری
مائدة لعیونک تزهق
سفره ای که به خاطر تو پهن میشود
حور تصطف لک زهواً
که حوریهایی که با افتخار در انتظارت نشستهاند
تباً أفکارک یا أخرق
گند به افکارت ای دیوانه
أینک أنت من الفردوس
تو کجا و بهشت کجا؟
أینک من ذکر یتخلد
تو کجا و آوازه جاودانه کجا؟
یا من تزعم أنک ناجٍ
ای که تصور میکنی نجات مییابی
أینک أنت ودین محمد
تو کجا و دین محمد(ص) کجا
أنت فصیل قل وجوده
تو دستهای هستی که کمیاب شده
ملک الغاب بوصفک حار
سلطان جنگل هم از وصف تو حیران است
شکلک قرد قرنک ثور
قیافه میمون و شاخ گاو داری
فی رأسک مخ لحمار
در سرت مغز خر است
کیف جمعت الکل بفرد
چگونه همه اینها را با هم جمع کردی
کیف قتلت أریج الغار
چگونه عطر برگ بو را نابود کردی
ریحک أقسى کل عبیر
بوی تو هر عطری را خراب میکند
آه کم أفرحت النار
آه چقدر جهنم را شاد کردی
أنت وقودٌ لا یتبدل
تو هیزمی هستی که جایگزینی ندارد
تحرق ذاتک والکفار
خودت و کفار جهنم را می سوزانی
تُشعل من عینیک جهنم
از چشمانت جهنم روشن میشود
وهی لمثلک نعم الدار
و جهنم برای امثال تو بهترین جایگاه است
لستُ أبالغ فلک ذنب
مبالغه نمیکنم چرا که گناهی داری
تفتی للنسوة بالعار
به زنان فتواهای شرم آور میدهی
هل کانت فی وقعة بدر
آیا در واقعه جنگ بدر
تُنکِح أعداد الثوار
یک زن با تعدادی از انقلابیون نکاح میکرد؟
هل درت ثدیا لکبیر
آیا مرد بالغ را شیر داد
لیحل لها دون ستار
تا بر او حلال شود و بدون حجاب باشد
أمنا أشرف منها وأنقى
مادر ما شریف تر و پاک تر از او است
أمنا مشکاة الأنوار
مادر ما مشکات الانوار است
أنت حفید الرجس وإنا
تو نواده پلیدی هستی
أحفاد علی الکرار
و ما نوادگان علی کراریم
أحفاد علی الکرار
نوادگان علی کراریم
چندی پیش توسط شاعری عرب زبان و لبنانی شعری زیبا در سالروز میلاد پیامبر(ص) در مذمت تکفیریها سروده و اجرا شد. این سروده عقاید ناهنجار تکفیریها را مغایر با تفکر پیامبر اسلام(ص) میداند و آن را در تقابل با ارزشهای اسلام معرفی میکند. شعر «تو کجا و دین محمد کجا» توسط «محمد نایف» سروده شده است. متن این شعر عربی به همراه ترجمه فارسی آن در ادامه میآید:
تحیی الدمعةُ ذکری حبیب
اشک یاد محبوب را زنده می کند
مولد نور الله الأمجد
در میلاد نور امجد خدا
لو لم أُحببه لما ذُرفت
اگر دوستش نداشتم اشکم نمیریخت
هو عشقی والبارئ یشهد
او محبوب من است و خدا شاهد آن است
لکن العین غدت حرى
اما چشم مشتاق او شد درحالیکه
وترى دین الله مشرد
دین خدا را میبیند که پاره پاره شده
أین علیٌ أین الزهرا
علی کجاست؟ زهرا کجاست؟
ما بال القربة من أحمد
اهل بیت احمد چه شدند
أین کتاب الله وحکمه
کتاب خدا و حکم او کجاست؟
أین رسول الله محمد
محمد(ص) رسول خدا کجاست؟
أین نبی أرسل رحمة
کجاست پیامبری که برای رحمت مبعوث شد؟
ما بال الرحمة تتبدد
چه شده که رحمت رنگ باخته
فی شرق الأرض وفی الغرب
در شرق زمین و در غرب
رای ترفع لا تتوحد
پرچمهایی نامتحد برافراشته شده
ذاک یعربد ذاک یُکفر
یکی عربده میکشد و یکی تکفیر میکند
کیف یُکفَر من یتشهد
چگونه کسی که شهادتین میگوید تکفیر میشود؟
یا من تقتل کل مغایر
ای که هر مخالفی را میکشی
یرفض حکمک وبه یجحد
اگر حکم تو را قبول نکند و از آن سر باز زند
تفسد باسم نبی الرحمة
به نام پیامبر رحمت فساد میکنی
أینک أنت ودین محمد
تو کجا و دین محمد(ص) کجا
اصرف نظراً أنی شیعی
فکر کن من شیعه نیستم
دعنی أستشرق أو أُلحد
بگذار شرق شناس یا ملحد باشم
قل لی عن دینک یا هذا
از دینت برای من بگو
أقنعنی إن کنت المنجد
مرا قانع کن اگر منجی عالم هستی
ماذا تقول بأنثى اُغتصبت
چه میگویی در مورد دختری که به او تجاوز شد
و صلیبها فی فمها عُمّد
و صلیبش را در دهانش فرو کردند
ماذ تقول بقوم جُمعوا
چه میگویی در مورد قومی که جمعشان کردند
أشعلو فی نار تتوقد
در آتشی که شعله میکشید سوزانده شدند
من یُحرق حیٌّ ما ذنبه
کسی که زنده سوزانده میشود گناهش چیست؟
أیُّ إله قلبک یعبد
قلبت کدامین خدای را میپرستد؟
أی صراط أنت علیه
در کدامین صراط هستی؟
أی نبی منک تودد
کدامین پیامبر تو را دوست دارد؟
إن قلت محمد، إنک کاذب
اگر بگویی محمد(ص)، دروغگو هستی
أینک أنت ودین محمد
تو کجا و دین محمد(ص) کجا
عذرا مولای من الوصف
مولایم از این توصیف عذر میخواهم
هذا الوصف الیوم تحقق
چون این توصیف امروز به حقیقت پیوسته
عذرا إن سآألته باسمک
ببخشید اگر به اسم تو از او سوال میپرسم
جُرمه باسمک بات معلق
جرم وی به اسم شما آویزان شده
هل کان محمد سفاحاً ؟
آیا محمد(ص) خونریز بود؟
هل فوق الأجساد تملق !
آیا بر روی اجساد ژست میگرفت؟
هل أحرق نجران بنار
آیا مسیحیان نجران را با آتش سوزاند؟
أم أنه بالآل تفوق
یا با اهل بیتش بر آنان پیروز شد؟
هل حز الرأس لمن یهذی
آیا سر کسی را که هذیان میگوید قطع کرد؟
أنت فعلتها یاذا الأحمق
تو چنین کردی ای احمق
تقتل فرداً بات بوکرک
کسی را که در آشیانه ات است میکشی
باسم حسین غافٍ ینطق
آنکه در غفلت اش زمزمه حسین(ع) گفت
إنی أعلم ماذا دهاک
من میدانم چه مرگت است
اسم حسین یرعب عقلک
اسم حسین(ع) عقلت را میترساند
یرعب قلبک یرعب روحک
عقلت و روحت را وحشتزده میکند
یرعب صحبک یرعب أهلک
دوستان و فامیلت را هراسان میکند
تعلم أن دماه ستبقى
میدانی که خونش باقی خواهد ماند
توقد ناراً وغداً تحرق
آتش برخواهد افروخت و فردا می سوزاند
تحرق جدک فی تربته
جدت را در قبرش خواهد سوزاند
تحرق کل غراب ینعق
هر نحسی را که حرفی بزند خواهد سوزاند
إن قام المهدی ونادى
وقتی مهدی(عج) قیام کرد و ندا سر داد
یاللثأر ورفع البیرق
یا لثارات و پرچم را برافراشت
أخبره بأنک جند الشام
به او بگو که جند الشام هستی
أنک داعش أنک فیلق
که داعش هستی و در لشکر دشمنی
أنک تابع آل سعود
که تابع آل سعود هستی
ترجو الجنة والاستبرق
بهشت و نعمتهای بهشت را میخواهی
تقتل نفسک وقت الظهر
که خودت را ظهر هنگام میکشی
تحمل فی جعبتک الملعق
در جیب خشابت قاشق میگذاری
ترجو الغِدوة من والده
که ناهار جدش را خواستاری
مائدة لعیونک تزهق
سفره ای که به خاطر تو پهن میشود
حور تصطف لک زهواً
که حوریهایی که با افتخار در انتظارت نشستهاند
تباً أفکارک یا أخرق
گند به افکارت ای دیوانه
أینک أنت من الفردوس
تو کجا و بهشت کجا؟
أینک من ذکر یتخلد
تو کجا و آوازه جاودانه کجا؟
یا من تزعم أنک ناجٍ
ای که تصور میکنی نجات مییابی
أینک أنت ودین محمد
تو کجا و دین محمد(ص) کجا
أنت فصیل قل وجوده
تو دستهای هستی که کمیاب شده
ملک الغاب بوصفک حار
سلطان جنگل هم از وصف تو حیران است
شکلک قرد قرنک ثور
قیافه میمون و شاخ گاو داری
فی رأسک مخ لحمار
در سرت مغز خر است
کیف جمعت الکل بفرد
چگونه همه اینها را با هم جمع کردی
کیف قتلت أریج الغار
چگونه عطر برگ بو را نابود کردی
ریحک أقسى کل عبیر
بوی تو هر عطری را خراب میکند
آه کم أفرحت النار
آه چقدر جهنم را شاد کردی
أنت وقودٌ لا یتبدل
تو هیزمی هستی که جایگزینی ندارد
تحرق ذاتک والکفار
خودت و کفار جهنم را می سوزانی
تُشعل من عینیک جهنم
از چشمانت جهنم روشن میشود
وهی لمثلک نعم الدار
و جهنم برای امثال تو بهترین جایگاه است
لستُ أبالغ فلک ذنب
مبالغه نمیکنم چرا که گناهی داری
تفتی للنسوة بالعار
به زنان فتواهای شرم آور میدهی
هل کانت فی وقعة بدر
آیا در واقعه جنگ بدر
تُنکِح أعداد الثوار
یک زن با تعدادی از انقلابیون نکاح میکرد؟
هل درت ثدیا لکبیر
آیا مرد بالغ را شیر داد
لیحل لها دون ستار
تا بر او حلال شود و بدون حجاب باشد
أمنا أشرف منها وأنقى
مادر ما شریف تر و پاک تر از او است
أمنا مشکاة الأنوار
مادر ما مشکات الانوار است
أنت حفید الرجس وإنا
تو نواده پلیدی هستی
أحفاد علی الکرار
و ما نوادگان علی کراریم
أحفاد علی الکرار
نوادگان علی کراریم