از بس میزان ناهماهنگیها و ضعف مدیریتها بسیار بوده که بارش برف نامش بحران میشود. البته منکر زحمات مسئولان استان در این مدت و شرایط نمیشویم، اما برنامه ریزی خاصی برای حل این موضوع وجود ندارد.
به گزارش شهداي ايران به نقل از صراط: مازندران استانی است که در ناحیه کوهستانی و پربارش کشور واقع شده است و بارش برف، وقوع سیل، زلزله و مسائلی از این دست برای استانی مانند مازندران نه دور از ذهن است و نه بدون سابقه، اما یک برف ساده برای استان بحران ایجاد میکند و آه از نهاد همه مردم برمیآورد.
در روزهای اخیر که با ورود توده هوای سرد، بارشهای سنگینی در اغلب نقاط کشور صورت گرفت بارش سنگین برف در مازندران، مدیران را زمینگیر کرد در حالیکه حتی اگر نگاهمان این باشد که این برف خیلی سنگینتر از سایر دفعات بوده باز هم ضعفهای مدیریتی قابل توجیه نیست زیرا این اولین بار نیست که در مازندران برف میبارد و آخرین دفعه هم نخواهد بود. در کشورهای سردسیر دنیا نه به اندازه مازندران که چند ده برابر این میزان بارش برف و باران گزارش میشود،اما نه برقی به این شکل قطع میشود، نه فشار گاز افت میکند، نه مغازهها گرانفروشی میکنند و نه آب شرب دور از دسترس میشود که علت همه این موارد برنامهریزی و مدیریت صحیح است و این همان چیزی است که نهتنها در استان مازندران بلکه در کشور در زمان وقوع بحران نداریم.
در واقع زیبنده نیست که نام بارش برف را که جزو طبیعت مازندران است، بحران بگذاریم زیرا این نام مناسب جنگ، زلزلههای مهیب و حوادث غیرمترقبهای از این دست است،اما از بس میزان ناهماهنگیها و ضعف مدیریتها بسیار بوده که بارش برف نامش بحران میشود. البته منکر زحمات مسئولان استان در این مدت و شرایط نمیشویم، اما این اقدامات مقطعی است و به صورت پراکنده انجام میگیرد و برنامهریزی خاصی برای آن وجود ندارد. اصولا عادت کردهایم تا قبل از وقوع مسئلهای آن را جدی نگیریم و وقتی مسئله روی داد و بحرانی شد با شتاب بسیار به حل آن مشغول شویم که نتیجه آن همین وضع امروز مازندران بخصوص در غرب آن است. در مدت دو روز بارش برف برق و آب 145 روستا دچار مشکل شده و شهرها فلج شده اند، گاز قطع شده و برای تامین گرمایش منازل صنایع را خوابانده و میلیاردها ریال خسارت به بار آوردهایم زیرا از قبل برنامهای وجود ندارد.
برای چنین وضعیتهایی به معنای واقعی نیازمند یافتن راهکار نیستیم و تنها کافیست در زمان برنامهریزی و اجرای خدمات عمومی و شهری، کارشناسان و مجریان کار خود را به درستی انجام دهند. در طول سال بارها نسبت به هدر رفتن آب،پوسیدگی لولههای آب و سیمهای برق هشدار داده و نامه نگاری کردهایم. امروز نیز این سخنان گفته و شنیده میشود و رسانههای زحمتکش نیز قلمفرسایی میکنند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که فردا دوباره این بحرانها ایجاد نشوند زیرا در سایه مدیریت بیبرنامه نمیتوان اقدامی در خور توجه کرد و برنامهریزیهای اصولی و بلند مدت داشت. جا دارد اکنون که در فصل بررسی بودجه هستیم، مشکلات مازندران را جدیتر ببینیم تا ضمن کاهش مشکلات استان در شرایط فعلی و در همه حال باعث نشویم سفرههای مردم روز به روز کوچکتر شود.
در روزهای اخیر که با ورود توده هوای سرد، بارشهای سنگینی در اغلب نقاط کشور صورت گرفت بارش سنگین برف در مازندران، مدیران را زمینگیر کرد در حالیکه حتی اگر نگاهمان این باشد که این برف خیلی سنگینتر از سایر دفعات بوده باز هم ضعفهای مدیریتی قابل توجیه نیست زیرا این اولین بار نیست که در مازندران برف میبارد و آخرین دفعه هم نخواهد بود. در کشورهای سردسیر دنیا نه به اندازه مازندران که چند ده برابر این میزان بارش برف و باران گزارش میشود،اما نه برقی به این شکل قطع میشود، نه فشار گاز افت میکند، نه مغازهها گرانفروشی میکنند و نه آب شرب دور از دسترس میشود که علت همه این موارد برنامهریزی و مدیریت صحیح است و این همان چیزی است که نهتنها در استان مازندران بلکه در کشور در زمان وقوع بحران نداریم.
در واقع زیبنده نیست که نام بارش برف را که جزو طبیعت مازندران است، بحران بگذاریم زیرا این نام مناسب جنگ، زلزلههای مهیب و حوادث غیرمترقبهای از این دست است،اما از بس میزان ناهماهنگیها و ضعف مدیریتها بسیار بوده که بارش برف نامش بحران میشود. البته منکر زحمات مسئولان استان در این مدت و شرایط نمیشویم، اما این اقدامات مقطعی است و به صورت پراکنده انجام میگیرد و برنامهریزی خاصی برای آن وجود ندارد. اصولا عادت کردهایم تا قبل از وقوع مسئلهای آن را جدی نگیریم و وقتی مسئله روی داد و بحرانی شد با شتاب بسیار به حل آن مشغول شویم که نتیجه آن همین وضع امروز مازندران بخصوص در غرب آن است. در مدت دو روز بارش برف برق و آب 145 روستا دچار مشکل شده و شهرها فلج شده اند، گاز قطع شده و برای تامین گرمایش منازل صنایع را خوابانده و میلیاردها ریال خسارت به بار آوردهایم زیرا از قبل برنامهای وجود ندارد.
برای چنین وضعیتهایی به معنای واقعی نیازمند یافتن راهکار نیستیم و تنها کافیست در زمان برنامهریزی و اجرای خدمات عمومی و شهری، کارشناسان و مجریان کار خود را به درستی انجام دهند. در طول سال بارها نسبت به هدر رفتن آب،پوسیدگی لولههای آب و سیمهای برق هشدار داده و نامه نگاری کردهایم. امروز نیز این سخنان گفته و شنیده میشود و رسانههای زحمتکش نیز قلمفرسایی میکنند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که فردا دوباره این بحرانها ایجاد نشوند زیرا در سایه مدیریت بیبرنامه نمیتوان اقدامی در خور توجه کرد و برنامهریزیهای اصولی و بلند مدت داشت. جا دارد اکنون که در فصل بررسی بودجه هستیم، مشکلات مازندران را جدیتر ببینیم تا ضمن کاهش مشکلات استان در شرایط فعلی و در همه حال باعث نشویم سفرههای مردم روز به روز کوچکتر شود.