شهدای ایران shohadayeiran.com

شاید بتوان این فیلم را نوعی درجا زدن برای کارگردانش تلقی کرد و اینکه حجازی برعکس فیلم قبلی‌اش این بار به جریان روشنفکری امتیاز‌هایی داده است تا شاید بتواند موافقت و همراهی آنها را جلب کند.
به گزارش شهداي ايران به نقل از خبرگزاری فارس-کیوان امجدیان:زندگی مشترک آقا و خانم محمودی فیلم افتتاحیه جشنواره سی و دوم بود و چراغ جشنواره با فیلمی روشن شد که سال گذشته با وجود آماده بودنش موفق به راهیابی در جشنواره نشد.

اینکه این فیلم چرا در همان دوره از جشنواره نمایش داده نشد و کلی آسمان و ریسمان به هم بافته شد تا عدم نمایشش توجیه شود حکایت جداگانه‌ای دارد و محور بحث ما نیست اما فیلمی تا این اندازه معمولی و ساده با این نوع از برخورد تبدیل به فیلمی شده بود که خیلی‌ها گمان داشتند قرار است شاهکار یا پدیده این دوره خواهد بود.گمانی که خیلی زود و شاید بعد از دیدن 20 دقیقه از فیلم بیهوده بودنش مشخص شد.

داستان فیلم

ماجرای فیلم در مورد ورود دختر و پسری با روحیات مدرن و عدم تقید به مناسبات سنتی به خانواده‌ای کاملا سنتی است. آقای محمودی و بانو و دخترشان خانواده‌ای کاملا سنتی هستند. مرد بازاری است و زن که به شدت روحیات سنتی دارد مدام در آشپزخانه غذا می‌پزد به امور خانه می‌رسد و مشغول کارهایی از این دست است.

این خانواده علی‌رغم انبوه مشکلاتی که با هم دارند به اجبار با این مشکلات کنار آمده‌اند و در آرامش با یکدیگر زندگی می‌کنند اما ورود خواهر‌زاده زن و مردی که قرار است شوهرش باشد به خانه آنها زندگی‌شان را به هم می‌ریزد و مشکلات این زندگی دهان باز می‌کند و در نهایت دختر این خانواده می‌ماند و دریایی از مشکلات که تازه پیش چشمش ظهور و بروز یافته است.

دوباره همان کلیشه ها

اگرچه این فیلم را می‌توان ادامه فیلم قبلی حجازی(آقا و خانم میم) دانست اما برخلاف آن فیلم اساسش بر کلیشه‌ای استوار است که در بسیاری از فیلم‌های شبه روشنفکری نمونه آن دیده می‌شود.

کلیشه ای که اساسا برای زیر سوال بردن جوامع سنتی وو مذهبی طراحی شده است.مرد خانواده سنتی حاجی‌بازاری است و به قول شخصیت‌های فیلم تنبانش شل است، روزگاری سر و سری هم با زن رفوگری داشته است. حرف حرف اوست و حتی در مورد لباس دخترش بسیار سختگیر است و موارد دیگری از این دست که کلیشه تیپ مردهای سنتی را نشان می‌دهد. زن هم مقید به عرف و شرع است و خانه دار است و به زعم روایت،عمرش را تباه شده می‌بیند. 23 سال است که در خانه شوهرش خانه‌داری می‌کند و در به در به دنبال عشقی می‌گردد که شاید گمشده اوست. حتی اگر این عشق در حد چند کلام هم‌صحبتی با مردی باشد که اعتقادی به رفتارش ندارد.

دختر که سرگشته است و حیران از یک سو نمی‌خواهد مخالف پدر و مادر باشد و از سوی دیگر عاشق زرق و برق رفتار‌های دنیای مدرن است.

خانواده مدرن(ساناز و شوهرش) هم علی‌رغم تمام ساختار‌شکنی‌ها و انجام رفتار‌های نامناسب طوری پردازش می‌شوند که برای مخاطب دوست داشتنی جلوه می‌کند. رویکردی که حتی می‌شود در انتخاب بازیگران و نوع گریم‌ها هم وجه آن را جست.

اگرچه روح‌الله حجازی مدعی عدم قضاوت است و ظاهرا تنها از منظر یک شخص بی‌طرف تبادل این دو گونه نگاه را به تصویر کشیده است اما نوع پلان‌بندی و شخصیت‌پردازی او به صورتی است که چربش قضاوت در لایه زیرین و به صورتی غیرمستقیم به نفع خانواده مدرن است به گونه‌ای که حتی شخصیت ساناز (ترانه علیدوستی) با وجود تمام ولنگاری‌ها و دربه‌دری‌ها و مثل کولی وارد شدنش به زندگی‌های مختلف باز هم نه تنها منفی نیست که حتی قربانی و مفلوک هم به نظر نمی‌رسد.

او در انتخاب خود بسیاری از گزینه‌ها را عامدانه برمی‌گزیند. به دنبال گرفتن حق خود در زندگی است و تمام برنامه‌هایش آگاهانه، عامدانه و با طرح و نقشه قبلی شکل می‌گیرد. او بدون عقد با مردی همراه شده است که هنوز از زن قبلی‌اش جدا نشده و حالا با دوست این مرد هم رابطه برقرار کرده و قرار است با او هم دوست شود و حتی همین شوهر نصفه و نیمه‌اش را هم دور بزند. او حتی برای خاله‌اش که بعضی وقت‌ها در حقش مادری می‌کند طرح و نقشه می‌چیند و سعی می‌کند با اغواگری شوهرخاله‌اش را مجاب کند که اگرچه روزگاری خاله او را به همسری برگزیده اما حالا اجباری برای ادامه زندگی با او ندارد و جالب اینکه دختری با این روحیات در نهایت با ابزارهایی که کارگردان در اختیار دارد موفق می‌شود حس مثبتی را در مخاطب ایجاد کند و حتی حس هم‌ذات‌پنداری او را برانگیزد.

این شخصیت نه تنها تبدیل به شخصیت منفی یا خاکستری فیلم نمی‌شود که حتی در بسیاری از لحظات رول نقش مثبت را بازی می‌کند.

با همه اینها و حرف و حدیث‌هایی که درباره فیلم می‌شود زد آنچه بیش از همه در این فیلم به چشم می‌آید متوسط و معمولی بودن فیلم روح‌الله حجازی است و شاید بتوان آن را نوعی درجا زدن برای کارگردانش تلقی کرد و اینکه حجازی برعکس فیلم قبلی‌اش این بار تا می‌توانسته به جریان روشنفکری امتیاز‌هایی داده است تا شاید بتواند موافقت و همراهی آنها را جلب کند. امتیاز‌هایی که بعید است حتی جریان روشنفکری هم آنها را بپذیرد و به واسطه آنها خود را مجاب کند تا تمام‌قد پشت فیلم حجازی بایستد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار