۲۸ ربیعالاول مصادف با سالروز تولد سیدعلی طباطبایی از فقهای تاثیرگذار و از نوابغ قرن سیزدهم هجری است.
به گزارش شهدای ایران؛ در تاریخ زندگی سیدعلی طباطبایی حوادث
عظیمی رخ داد که به این مناسبت به تعدادی از آنها اشاره میشود:
صاحب کتاب مشهور "ریاض المسائل"
سیدعلی طباطبایی، صاحب کتاب مشهور فقهی «ریاض المسائل» از بزرگترین عالمان شیعه در چنین روزی در سال ۱۱۶۰ هجری قمری در کاظمین قدم به عرصه گیتی نهاد. از دیگر کتب ارزنده ایشان میتوان به شرحی بر مفاتیح فیض کاشانی؛ شرحی بر مختصر النافع محقق اول و حاشیه بر مدارک اشاره کرد. مادر وی، خواهر وحید بهبهانی و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی (ره) هم خواهرزاده وحید بهبهانی است و هم داماد او.
ماجرای ترک نماز جماعت به خاطر ناراحتی همسر
وی در تقوا، رعایت حق الناس و به ویژه حقوق خانواده اهتمام ویژهای داشت. آوردهاند که «وی روزی از رفتن به نماز جماعت خودداری کرد. نمازگزاران نزد وی آمدند و علت ترک نماز جماعت را از ایشان جویا شدند. ایشان در جواب گفت: من امروز در عدالت خود اشکال دارم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم. آنها از علت اشکال ایشان نسبت به عدالت خود پرسیدند. وی گفت: همسرم حرفهایی به من زد که من کنترل خود را از دست دادم و به او گفتم: هر چه به من گفتی، به خودت برگردد. به همین جهت من در عدالت خود اشکال میکنم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم صاحب ریاض امامت جماعت را ترک گفت و دیگر نماز را با جماعت اقامه نکرد تا اینکه همسرش از او راضی شد و او را حلال نمود.
سیدعلی طباطبایی زعامت شهر کربلا را بر عهده داشت. در سال ۱۲۱۶ (یعنی ۲۲۰ سال قبل) وهابیون پس از حمله به مدینه منوره و مکه مکرمه، با تجهیزات کامل به سوی کربلا حمله ور شدند. مردم غافلگیر شده و شهر به تصرف وهابیون در آمد.
وهابیون بخشهایی از حرم مطهر، ضریح و رواق را ویران و اموال و نفایس حرم مطهر را ربودند. تعداد زیادی از مردم بیدفاع به شهادت رسیدند. آنان برای دستگیری صاحب ریاض به خانه ایشان حمله ور شدند. وی در حالی که با نوزاد شیرخوارش تنها بود، به مخفیگاه منزل پناه برد. مهاجمان خانه را آتش زدند ولی سید را نیافتند. از کرامات این حادثه این بوده که نوزاد شیرخوار در این مدت ساکت مانده بود. پس از مدتی صاحب ریاض به کمک شاگردش از منزل خارج و نجات مییابد.
عالمی که تربت کربلا در دستش خون شد
ایشان به حرم مطهر سیدالشهدا(ع) میرود و میبیند دیوارهای قبر تخریب شده است. پس از زیارت، مقداری تربت اصل را برداشته و در دستمال سپیدی قرار میدهند. ناگهان، دستمال و خاک قرمز رنگ و خون آلود میشود.
صاحب ریاض پس از این واقعه بالافاصله اقدام به بازسازی شهر کربلا کرده و دیواری مستحکم به دور شهر کربلا ساخت. برای حفظ نظم و دفاع از شهر، دست به تأسیس نیروی انتظامی زد.
صاحب کتاب مشهور "ریاض المسائل"
سیدعلی طباطبایی، صاحب کتاب مشهور فقهی «ریاض المسائل» از بزرگترین عالمان شیعه در چنین روزی در سال ۱۱۶۰ هجری قمری در کاظمین قدم به عرصه گیتی نهاد. از دیگر کتب ارزنده ایشان میتوان به شرحی بر مفاتیح فیض کاشانی؛ شرحی بر مختصر النافع محقق اول و حاشیه بر مدارک اشاره کرد. مادر وی، خواهر وحید بهبهانی و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی (ره) هم خواهرزاده وحید بهبهانی است و هم داماد او.
ماجرای ترک نماز جماعت به خاطر ناراحتی همسر
وی در تقوا، رعایت حق الناس و به ویژه حقوق خانواده اهتمام ویژهای داشت. آوردهاند که «وی روزی از رفتن به نماز جماعت خودداری کرد. نمازگزاران نزد وی آمدند و علت ترک نماز جماعت را از ایشان جویا شدند. ایشان در جواب گفت: من امروز در عدالت خود اشکال دارم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم. آنها از علت اشکال ایشان نسبت به عدالت خود پرسیدند. وی گفت: همسرم حرفهایی به من زد که من کنترل خود را از دست دادم و به او گفتم: هر چه به من گفتی، به خودت برگردد. به همین جهت من در عدالت خود اشکال میکنم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم صاحب ریاض امامت جماعت را ترک گفت و دیگر نماز را با جماعت اقامه نکرد تا اینکه همسرش از او راضی شد و او را حلال نمود.
سیدعلی طباطبایی زعامت شهر کربلا را بر عهده داشت. در سال ۱۲۱۶ (یعنی ۲۲۰ سال قبل) وهابیون پس از حمله به مدینه منوره و مکه مکرمه، با تجهیزات کامل به سوی کربلا حمله ور شدند. مردم غافلگیر شده و شهر به تصرف وهابیون در آمد.
وهابیون بخشهایی از حرم مطهر، ضریح و رواق را ویران و اموال و نفایس حرم مطهر را ربودند. تعداد زیادی از مردم بیدفاع به شهادت رسیدند. آنان برای دستگیری صاحب ریاض به خانه ایشان حمله ور شدند. وی در حالی که با نوزاد شیرخوارش تنها بود، به مخفیگاه منزل پناه برد. مهاجمان خانه را آتش زدند ولی سید را نیافتند. از کرامات این حادثه این بوده که نوزاد شیرخوار در این مدت ساکت مانده بود. پس از مدتی صاحب ریاض به کمک شاگردش از منزل خارج و نجات مییابد.
عالمی که تربت کربلا در دستش خون شد
ایشان به حرم مطهر سیدالشهدا(ع) میرود و میبیند دیوارهای قبر تخریب شده است. پس از زیارت، مقداری تربت اصل را برداشته و در دستمال سپیدی قرار میدهند. ناگهان، دستمال و خاک قرمز رنگ و خون آلود میشود.
صاحب ریاض پس از این واقعه بالافاصله اقدام به بازسازی شهر کربلا کرده و دیواری مستحکم به دور شهر کربلا ساخت. برای حفظ نظم و دفاع از شهر، دست به تأسیس نیروی انتظامی زد.