روابط ناسالم میان دختران و پسران/ زیستِ عاطفههای گمشده و بحرانِ خاموشِ فرهنگِ خانوادهی ایرانی
شهدای ایران: سرویس فرهنگی/هادی زارع ،نویسنده و تحلیلگر مسایل سیاسی - فرهنگی و بین الملل طی مطلبی نوشت:
روابط زودرس و ناسالم میان دختران و پسران، پدیدهای است که در دهههای اخیر از خلوتهای پنهان ذهنی، به خیابانها، پیامرسانها و حتی کلاسهای درس راه یافته است. آنچه در ابتدا تجربهای “شیرین و بیخطر” به نظر میرسد، در بسیاری موارد به زنجیرهای از آسیبهای روانی، اخلاقی و اجتماعی منجر میشود که اثر آن تا سالها در روح و زندگی فرد باقی میماند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و تلفیقی، لایههای گوناگون این بحران را میکاود؛ از زخمهای روانی تا سقوط سرمایههای اخلاقی جامعه و راهحلهایی را برای بازسازی ایمان، سلامت روان و بلوغ فرهنگی نسل جوان پیشنهاد میکند.
مقدمه:
انسان در ذات خود موجودی اجتماعی و احساسی است؛ نیاز به ارتباط، فهمیدهشدن و دوستداشتهشدن در ریشهی خلقت او نهفته است. اما هر نیازی اگر بدون هدایت عقل و ارزش، تبدیل به عطش بیمهار شود، میتواند به تخریب ختم گردد.
روابط میان دختر و پسر، اگر بر پایه شناخت و هدف پاک نباشد، بهجای رشد، به مصرف احساسات و فرسایش شخصیت میانجامد. این پدیده دیگر یک موضوع شخصی نیست، بلکه به مسئلهای فرهنگی و امنیت روانی جامعه بدل شده است.
امروز، بسیاری از جوانان در فضای مجازی، با چند پیام ساده وارد چرخهای میشوند که آغازش «هیجان» است و پایانش «افسردگی». جامعه در سکوت، فرزندانش را در میدان بیقیدی احساسی رها کرده است و رسانهها گاهی با نمایشهای اغراقآمیز از عشق و خیانت، درد را عادی جلوه میدهند. از منظر علوم اجتماعی، این وضعیت نوعی "پارگی اخلاقی جمعی" است؛ یعنی آنکه حیا، مرز، ایمان و اصول تبدیل به واژگانی قدیمی شدهاند. و همین فرسایش نرم، اساس خانواده را میساید.
۱. آسیبهای روانشناختی: وقتی احساس، منطق را میبلعد:
در روابط ناسالم، افراد معمولاً درگیر نوعی "وابستگی هیجانی ناایمن" هستند؛ احساسی شبیه عطش، نه عشق. در این مدل، فرد تمام معنا و امنیت خود را بر واکنش طرف مقابل میسازد. یک پیام جوابدادهنشده میتواند روزی را نابود کند، یک نگاه سرد تبدیل به شبهای بیخوابی شود. در مرحلهی شکست، ذهن با احساسهایی همچون بیارزشی، طردشدگی و شرم درگیر میشود.
نمونهی ملموس: دختر جوانی که ماهها در رابطهای مجازی درگیر بوده، پس از ترک ناگهانی طرف مقابل دچار اضطراب شدید میشود، چیزی میان ترس و گمگشتگی؛ گویی بخشی از “هویت” خود را از دست داده است.
پژوهشهای علمی در ایران نشان میدهد که بیش از "۶۰ درصد موارد افسردگی در نوجوانان دختر، ریشه در شکستهای عاطفی زودرس" دارد (دانشگاه تهران، ۱۴۰۰). از دیدگاه درمانگران، این حالت چیزی فراتر از غم معمولی است؛ «غمِ بدون معنا» ست، زیرا رابطهای بدون هدف و ارزش، فروپاشیاش هم بیهدف است و بدتر از همه، وقتی احساس شکست بدون حمایت خانواده یا مشاور همراه باشد، نوجوان به دنبال “تسکین فوری” میگردد: گریه، فرار، خودآزاری، یا اعتیاد به فضای مجازی برای فرار از خویشتن. این همان لحظهای است که روان انسان بهجای فریاد کمک، به سکوت فرو میرود.
۲. فرار و اعتیاد؛ پناهگاههای مصنوعی برای دلِ خسته:
پس از فروپاشی عاطفی، ذهن انسان به دنبال “مرهم فوری” میگردد. نوجوانِ زخمی در پی چیزی است که درد را برای دقایقی خاموش کند. این تسکین گاه در دوستیهای سطحی، گاه در سیگار و مواد مخدر و گاه در شببیداریهای بی معنی شبکههای اجتماعی جستوجو میشود. در پژوهشی میدانی در اصفهان (۱۴۰۲)، ۴۵٪ از جوانانی که تجربه روابط شکستخورده داشتند، پس از آن به مصرف سیگار یا الکل روی آورده بودند. از دیدگاه رواندرمانی، این رفتارها نه از میل به لذت، بلکه از میل به “فراموشی” نشأت میگیرند؛ فراموشیِ احساسی زخمی که با هیچ گفتوگویی التیام نمییابد.
اینجا نقش خانواده بسیار حیاتی است. سکوت والدین، انکار مشکل یا قضاوت تند، تنها دیوار بیاعتمادی را ضخیمتر میکند. در مقابل، گفتوگوی آرام، شنیدن بدون قضاوت و کمک گرفتن از مشاوره حرفهای میتواند چرخهی خودویرانگری را متوقف کند.
۳. آسیبهای جسمی؛ وقتی بیاحتیاطی به بهای سلامت تمام میشود:
روابط جنسی خارج از ازدواج نهتنها برخلاف قانون و شرع، بلکه از دید پزشکی مجموعهای از خطرات جدی دارد. بیماریهایی مانند HPV، HIV، هپاتیت و عفونتهای مزمن تناسلی در میان جوانانی که رفتارهای پرخطر دارند، رو به افزایش است. پژوهش مؤسسه سلامت باروری ایران (۱۴۰۱) بیان میکند: نزدیک به ۱۷٪ از مراجعان زیر ۲۵ سال مبتلا به نوعی بیماری آمیزشی بودهاند، و بیش از نیمی از آنها سابقه رابطه خارج از ازدواج داشتهاند. اما دردناکتر از بیماری، احساس گناهی است که در عمق روان باقی میماند؛ ایمان آسیبدیده، نگاهِ منفی به خود و اضطراب مذهبی طولانیمدت. بسیاری از جوانان پس از خطای اخلاقی، خود را شایسته محبت الهی نمیدانند و این احساس گناه، چرخهی توبهناپذیری را شکل میدهد. نتیجه، یا بیدینی اجباری است، یا خودگریزی.
۴. تضعیف سرمایه اجتماعی؛ از پنهانکاری فردی تا فروپاشی اعتماد عمومی:
جامعه سالم بر سه پایه استوار است: اعتماد، مسئولیت، و حیا. هر رابطهی پنهانی، هر دروغ کوچک درباره ارتباطی در گوشی، در واقع یک آجر از دیوار اعتماد اجتماعی را میکَنَد. در خانوادههایی که روابط پنهانی یکی از اعضا افشا میشود، دیگر گفتوگوهای ساده نیز سرشار از بیاعتمادی است. پدر هر پیام را مشکوک میبیند، مادر هر خروج از خانه را نگرانکننده و فرزند احساس زندانی بودن دارد. به مرور، «کنترل» جایگزین «اعتماد» میشود و این همان لحظهای است که خانواده از درون تهی میشود. در سطح جمعی، بیاعتمادی بین دختران و پسران سبب کاهش میل به ازدواج و افزایش سن تجرد قطعی شده است. بر اساس آمار مرکز آمار ایران، میانگین سن ازدواج دختران از ۱۸ در دهه هفتاد به بیش از ۲۵ در سال ۱۴۰۱ رسیده است. یکی از علل روانی پنهان این بالا رفتن سن، ترس از تکرار خیانت و شکست عاطفی است.
۵. اثر فرهنگی و رسانهای: تصویرسازیِ عشقهای بیتقدس:
رسانهها، بهویژه سریالها و شبکههای اجتماعی، “احساس” را بدون “ارزش” آموزش میدهند. شخصیتهای داستانی عاشق میشوند، میگریند و میبخشند؛ بدون تعهد، بدون مرز، بدون خدا. در سریالهای پرمخاطب، خیانت گاه توجیه میشود با جملهی “او هم حق داشت عاشق شود.” این همان زهر نرمِ فرهنگی است که اندکاندک حریم عشق واقعی "عشق بر پایه ارزش و شناخت" را میکُشد. نوجوانی که هر شب چنین محتوایی میبیند، ذهنش به تدریج رابطه را نه به عنوان مسئولیت، بلکه “تجربهی احساسی” تلقی میکند و وقتی تجربه شکست بخورد، فرد احساس قربانی بودن دارد نه مسئول بودن. اینجا نقش "جنگ نرم دشمن" کاملاً مشهود است؛ تهاجم به احساس، نه عقل و هدف آن است که جامعه ایرانی از درون پوچ شود، بدون ایمان، بدون خانواده، بدون حیا.
۶. نقش مادر؛ عاطفهای که مرزها را میسازد:
مادران ستون تربیتی جامعهاند. اگر نگاه مادر به روابط جوانان، آگاه و مهربان باشد، اصلاح آسانتر میشود. مشکلات امروز ناشی از دو گونه افراطاند: مادرانی که از ترس، همه گفتوگوها را ممنوع میکنند و مادرانی که بهدلیل دریافت غلط از «آزادی»، کنترل تربیتی را کنار گذاشتهاند. تحقیقات جامعهشناسی در دانشگاه علامه طباطبایی (۱۴۰۲) نشان میدهد خانوادههایی که گفتگوهای آزاد درباره احساسات در سنین نوجوانی دارند، "۸۰٪ کمتر درگیر روابط پنهانی فرزندان" هستند. آگاهی مادر یعنی قدرت تربیت در زمانِ قبل از بحران، نه بعد از حادثه.
۷. راهکارهای فعال و پیشگیرانه: بازسازی ایمان و عقل در نسل جدید:
۱. بازنگری نظام آموزشی برای افزودن واحدهایی با محوریت «خودشناسی، مسئولیت احساسی، و سواد رسانهای».
۲. ایجاد مراکز مشاوره خانواده در مدارس و دانشگاهها با روانشناسان مذهبی و تربیتی.
۳. گسترش تولیدات هنری امیدآفرین درباره عشق پاک، نقش خانواده، و ازدواج متعهد.
۴. راهاندازی کمپینهای ملی برای سواد رسانهای والدین: آموزش روش تشخیص محتوای مخرب و تقویت گفتوگو با فرزندان.
5. اجرای قوانین صریح درباره روابط خلاف شرع در فضای عمومی و مجازی به همراه برنامههای فرهنگی مثبت مکمل، نه صرفاً منع.
6. ایجاد فضای ازدواج آسان و محترمانه برای نسل جوان، تا میل به ارتباط در مسیر درست هدایت شود.
7. حمایت از رواندرمانگران متعهد دینی، تا جوانان در فضای امن بتوانند احساسشان را بدون قضاوت بیان کنند.
جمعبندی:
روابط ناسالم میان دختران و پسران نه فقط تخریب یک احساس، بلکه فروپاشی تدریجی بنیانهای فرهنگی و تربیتی جامعه ایرانی است. این آسیب آرام و بیصدا است، اما دامنهاش از مدرسه تا خیابان، از قلب انسان تا ساختار خانواده امتداد دارد. راهِ نجات، نه در تحریم کامل احساس است و نه در آزادسازی بیحد آن؛ بلکه در "هدایت آگاهانه احساس به مسیر رشد و عشق الهی" است.
نوجوان هوشمند میداند که انرژی عشق، سرمایهی مقدس انسان است؛ باید آن را خرج ساختِ خود کرد، نه مصرفِ دیگران. با تصمیمِ درست، صبر و بازگشت به ایمان، انسان از درون بازسازی میشود و جامعه از بحران به سلامت میرسد.
منابع علمی و فرهنگی تکمیلی:
1. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با خانوادهها، موضوع «جنگ نرم و نقش مادر»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری (۱۳۹۸–۱۴۰۳).
2. Bowlby, J. *Attachment and Loss*, Basic Books, 1980.
3. یاسمی، فاطمه و همکاران. «روابط زودرس و اثرات روانی بر نوجوانان»، فصلنامه روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۹.
4. جعفری، مسعود. «اختلالات هیجانی و وابستگی عاطفی در جوانان»، مجله روانپزشکی ایران، ۱۴۰۱.
5. WHO Global Health Report (2022): *Adolescent Sexual Health Risks*.
6. مرکز تحقیقات خانواده، دانشگاه علامه طباطبایی، گزارش پژوهشی «رسانه و فروپاشی مرزهای اخلاقی خانواده»، تهران، ۱۴۰۲.
7. دکتر سید جواد میرشاهی، «تحلیل فرهنگی روابط نامشروع و آسیبشناسی جنگ نرم»، مؤسسه فرهنگی راه، ۱۴۰۰.



