فاجعهای از یاد رفته؛ آمریکا چه بر سر کامبوج آورد؟
به گزارش شهدای ایران به نقل ازفارس؛ هنری کیسینجر نام آشنایی برای مردم کامبوج است. نام این مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه دولت نیکسون در تاریخ کامبوج با آمار کشتار ۱۵۰ هزار تا یک میلیون نفر در عملیاتی تحت عنوان «عملیات منو Operation Menu» ثبت شده است.
ایالات متحده در سالهای ۱۹۶۹-۱۹۷۳ همزمان با جنگ خود در ویتنام به بهانه مبارزه با ویتنامیهای مستقر در خاک کامبوج، این کشور را با بمبافکنهای B52خود بمباران کرد.
در این بمبارانهای عظیم و گسترده، حدود ۵۰۰ هزار تُن مهمات، یعنی معادل ۲۵ هزار کامیون پر از مهمات، بر ۱۱۳ هزار و هفتصد و شانزده هدف در خاک بیطرف کامبوج فرو ریخت.
کیسینجر معمار اصلی این کارزار مخفیانه بود. عملیات منو با اسمهای رمز «صبحانه»، «ناهار»، «شام»، «میانوعده»، «دسر» و «شام سبک» برای هدف گرفتن بخشهای مختلفی از کامبوج طراحی شده بود و در ۱۷ مارس ۱۹۶۹ در کاخ سفید و در دولت نیکسون تأیید شد.
در یادداشت روزانه رئیس دفتر نیکسون آمده است: «روز تاریخی. عملیات صبحانه کیسینجر بالاخره ساعت ۲ بعدازظهر به وقت ما اجرا شد. کیسینجر خیلی هیجانزده است، رئیسجمهور هم همینطور.»
وی روز بعد نوشته است: «عملیات صبحانه کیسینجر موفقیت بزرگی بود. با لبخند وارد شد و گزارش داد که بسیار پربار بوده.» این آغاز چهار سال کارزار بمباران «غیرقانونی» کیسینجر در کامبوج بود.
حجم این حملات تا اندازهای زیاد بود که بسیاری آن را اینگونه توصیف کردهاند که «گویی کامبوج با بمب فرش شده بود».
در پی این حملات، هزاران نفر از روستاییان کامبوجی مجبور به مهاجرت از خانه و کاشانه خود شدند؛ جمعیت پایتخت کامبوج یعنی پنوم پن به شدت افزایش یافت، بینظمی و هرجومرج در این کشور گسترش یافت و زمینه به حکومت رسیدن «خِمِرهای سرخ» را ایجاد کرد.
بمبارانهای آمریکا نه تنها صدها هزار نفر از مردم کامبوج را به کام مرگ کشاند، بلکه تا سالیان زیادی آثار تخریبی آن بر اقتصاد، کشاورزی و اذهان و روحیات مردم این کشور باقی ماند.
تا سالیان متمادی کشاورزان کامبوجی، بهخاطر ترس از وجود بمبهای منفجرنشده در خاک این کشور، از خاکهای تیره و به ظاهر حاصلخیز برای کشاورزی، هراس داشتند.
خِمِرهای سرخ؛ قاتلانی که آمریکا شریک جرمشان بود
سرنوشت دردناک مردم بیطرف کامبوج تنها به بمبارانهای چندین ساله واشنگتن ختم نشد. این بمبارانها سرآغاز به حکومت رسیدن گروه کمونیستیای بود که در عمل حتی به بسیاری از اصول کمونیستی هم اعتقاد نداشتند و بین ۱.۶ تا ۳ میلیون کشته، یعنی معادل یک چهارم جمعیت کامبوج را به نام خود ثبت کردهاند.
سوفال ایر، از استادان دانشگاه آریزونای آمریکا که خود اصالتاً اهل کامبوج است؛ تأکید کرده که بمبارانهای آمریکا «کامبوج را بیثبات کرد و راه را برای فاجعههای بعدی هموار ساخت.»
این کارشناس در ادامه افزوده که بمباران آمریکا، اعتماد مردم به دولت را سست کرد و موجب شد بسیاری سیاستهای نوردوم سیهانوک، حاکم وقت کامبوج را زیر سوال ببرند و به چالش بکشند. اعتراضات به حکومت او از همان زمان آغاز شد.
در ۱۸ مارس ۱۹۷۰، سیهانوک در کودتایی سرنگون و لون نول — نزدیک به آمریکا — جایگزین او شد. دخالت مستقیم آمریکا ثابت نشده، اما مخالفان لون نول معتقد بودند که سیا در این ماجرا نقش داشته است.
بمبارانهای کیسینجر و ایجاد نارضایتیهای عمیق در مردم کامبوج فرصت را برای جذب نیروی بیشتر توسط خمرهای سرخ فراهم کرده بود. این گروه خشم مردم را علیه بمباران خارجی شعلهور کردند و خود را ناجی کامبوج در مقابل تجاوز خارجی معرفی کردند.
به اعتقاد ایر، شاید کیسینجر تنها عامل قدرتگیری خمرهای سرخ نبود، اما بیثباتی و خلأ قدرت ایجادشده به آنها کمک کرد تا در ۱۹۷۵ قدرت را به دست گیرند.
پُل پوت و خون میلیونها کامبوجی
بسیاری از مردم کامبوج، بهویژه در مناطق روستایی، از خمرهای سرخ که ترکیبی از ایدئولوژی کمونیستی تندرو و ملیگرایی افراطی کامبوجی بودند؛ به عنوان آزادکنندگانی که وعده بازگرداندن نظم و کرامت را میدادند، استقبال کردند. اما در چهار سال بعد، خمرهای سرخ تحت رهبری فردی به نام «پل پوت»، از طریق پاکسازیهای ایدئولوژیک، کار اجباری، نسلکشی نژادی اقلیتها و سیاستهایی که باعث قحطی گسترده شد؛ وحشت را به کشور آوردند.
پل پوت برخلاف ادعای خود مبنی بر کمونیست بودن، در مقابل افراد معلول و ناتوان از هیچ گونه رفتار خشنی فروگذار نمیکرد. کارشناسان رفتار او را به هیتلر شبیه دانستهاند، زیرا او معتقد بود که «نگهداری تو هیچ نفعی ندارد، نابودی تو نیز هیچ ضرری ندارد.»
پل پوت که نام خود را به عنوان قاتل میلیونها کامبوجی، در تاریخ ثبت کرده است؛ همه چیز را «اشتراکی» میدانست و نیروهای او بارها در رادیوی سراسری کامبوج اعلام کرده بودند که برای برپایی مزارع اشتراکی فقط به یک تا دو میلیون نفر نیاز است و بقیه بیهوده زندگی میکنند. به همین دلیل هر کسی میتوانست مخاطب آن شعار مخوف پل پوت یعنی «نگهداری تو هیچ نفعی ندارد، نابودی تو نیز هیچ ضرری ندارد» باشد.
سقوط قاتلان سرخ
در نهایت حکومت پل پوت با حمله ویتنامیها از هم پاشید و سرنگون شد. پوت به دلیل اختلافات مرزی به ویتنام حمله کرده بود، اما این تجاوز با پاسخ شدید ویتنام مواجه شد و در نهایت پنوم پن، پایتخت کامبوج، به تسخیر نیروهای ویتنام درآمد و خمرهای سرخ در ۱۹۷۹ سقوط کردند.
سرنوشت خونین کامبوج با بمبارانهای آمریکا آغاز شد و تا سالیان متمادی ادامه داشت. این کشور تازه وارد «دوران طلایی» خود شده بود که کیسینجر با بمبهای آمریکایی آن را به سراشیبی کشاند.