ماجرای امتناع علما برای نماز بر جنازه رضاشاه

شهدای ایران: چهارم مردادماه، سالروز مرگ رضاشاه بوده که به این مناسبت به انتشار ماجرای امتناع علما برای نماز بر جنازه او خواهیم پرداخت.
روزی که درباریان جنازهی او را در قم تشییع کردند، شب برایش خیرات دادند. مأموران دربار غذاها را به مدرسهی فیضیهی قم آوردند تا بین طلاب توزیع کنند، اما هیچ کسی از طلبهها درِ حجرهاش را باز نکرد. همه گفتند: «این غذاها را ببرید جای دیگر! ما شام خوردهایم».
سال ۱۳۲۹ بود. محمدرضا پهلوی پس از ۶ سال که از مرگ پدرش، رضا میگذشت، جنازهی او را به ایران بازگردانده و قصد کرده بود آن را در شهر قم و حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها دفن کند تا بلکه برای پدرش، وجههی دینداری دست و پا کند؛ اما علما و مراجع و خصوصاً جمعیت فدائیان اسلام اجازهی چنین کاری ندادند. پس محمدرضاشاه تصمیم گرفت جنازه را در قم فقط تشییع کنند و بعد، آن را به ری ببرند و در حرم حضرت شاهعبدالعظیم حسنی علیهالسلام دفن کنند.
محمدرضا فرستادهای پیش آیتالله حجت کوهکمرهای فرستاد تا بر جنازهی پدرش نماز میت بخواند، اما فرستادهی شاه هر چه تکرار کرد، چیزی جز «نمیشنوم» نشنید. همان موقع معروف بود که آیتالله حجت وقتی میخواهد به چیزی بیاعتنایی کند، میگوید: «نمیشنوم!».
فرستاده پیش آیتالله سیدصدرالدین صدر رفت. آیتالله صدر با همان لهجهی غلیظ عربی فرمود: «قبیح است! قبیح است!»
فرستاده پیش آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، مجاهدی که هنوز زخم جنگیدن با انگلیسیها را در پای خود داشت، رفت. آیتالله خوانساری به خادم خود گفت: «بیا به این آقا بگو برو بیرون!»
فرستادهی شاه با گروهی پیش آیتاللهالعظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی، مرجع عالیقدر وقت جهان تشیع، رفت. ایشان فرمود: «من کارهایش را فراموش نکردم، تشریف ببرید»، و آن گروه سه بار درخواستشان را تکرار کردند و آیتالله بروجردی نپذیرفت و در آخر گفت: «مگر به شما نگفتم بروید و اینجا ننشینید؟!»
بدین ترتیب، فرستادهی شاه بدون گرفتن نتیجه از نزد مراجع چهارگانهی قم، دست از پا درازتر بازگشت.
علما و طلاب هم از مدرسهها و خانهها بیرون نیامدند و در تشییع شرکت نکردند؛ بهقدری که موقع آوردن جنازهی رضاشاه، حتی یک عمامهبهسر و حتی یک نفر آدم متدین در مسیر طولانی ایستگاه راهآهن تا صحن مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها دیده نشد.
هنگام طواف در حرم بر سر تعدادی از خدام عمامه گذاشتند که وانمود کنند روحانیت هم شرکت داشته است (!)، ولی حقیقت چیز دیگری بود.
در مجلس ختم هم جز یک سید روحانی که برای سخنرانی رفته بود، هیچ یک از روحانیون و وعاظ و خطبا حضور پیدا نکردند؛ زیرا که با چشم خود دیده بودند وقتی شیخ محمدتقی بافقی یزدی به بیحجابی زن و دختران رضاشاه در حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها اعتراض کرده بود، همین رضاشاه برای دستگیری شیخ با چکمه وارد حرم شد و آن عالم را مورد ضرب و شتم قرار داد و مأمورانش او را با خود به تبعیدگاه بردند.
--------------------------------
جنازه رضا شاه پهلوی پس از مرگ در ژوهانسبورگ، ابتدا به مصر منتقل و در مسجد رفاعی به امانت گذاشته شد. سپس در اردیبهشت ۱۳۲۹ به ایران منتقل و در آرامگاهی که در شهر ری، در کنار حرم شاه عبدالعظیم ساخته شده بود، دفن شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تخریب شد.
منابع:
برگرفته از خاطرات محمدمهدی عبدخدایی، مهدی حسینی، صص۵۲-۵۰.
آیتالله سیدعبدالجواد علمالهدی، در گفتوگو با خبرگزاری حوزه؛ برگرفته از نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج ۲، ص ۴۳۸؛ برگرفته از خاطرات آیتالله صابری همدانی، مصطفی صادقی.