زلزله «جنگ ۱۲ روزه» در «اسرائیل»
به گزارش شهدای ایران ،سعید شهرابی فراهانی، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل؛ در پی پاسخ کوبنده و چندلایه جمهوری اسلامی ایران به تجاوزات نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، اکنون اخبار ویژه حاکی از آن است که این رژیم جعلی و غاصب با فجایعی سهمگین در سطح منابع انسانی راهبردی خود مواجه شده است؛ فجایعی که نهتنها در ابعاد نظامی، بلکه در سطح هستیشناسی امنیتی، اطلاعاتی و علمی آن نیز نمود یافته است.
«جنگ دوازدهروزه» و زلزله در قلب سامانههای فرماندهی و اطلاعاتی «اسرائیل»
طبق گزارشهای موثق و بررسیهای متقاطع از سامانههای آشکار و پنهان رصد اطلاعاتی محور مقاومت، ساختار قدرت رژیم صهیونیستی دچار شکستی شدید در سطح نخبگان میدانی، اطلاعاتی و فناورانه شده است:
تلفات کلیدی ثبتشده در این تحلیل به شرح زیر است:
۶ ژنرال ارشد ارتش اسرائیل که مسئول طراحی و فرماندهی عملیاتهای رزمی منطقهای بودهاند، کشته شدهاند. این سطح از تلفات در رأس فرماندهی نظامی، در تاریخ نظامی این رژیم بیسابقه تلقی میشود.
۳۲ نفر از افسران اطلاعاتی موساد، مأمور پروندههای ایران، سوریه، لبنان و عراق، هدف قرار گرفته و نابود شدهاند.
۷۸ نفر از عناصر شاباک (سازمان امنیت داخلی اسرائیل) که مسئول کنترل لایههای امنیتی داخلی سرزمینهای اشغالی بودند، کشته شدهاند.
۲۷ تن از فرماندهان و پرسنل عملیات دریایی اسرائیل از میان رفتهاند؛ عناصری که نقش عملیاتی در ناوگان شرق مدیترانه و سامانه دفاع ساحلی داشتند.
۱۹۸ افسر نیروی هوایی شامل خلبانان، مهندسان پروازی و تحلیلگران حملات هوشمند، در پی هدفگیری دقیق مواضع و مراکز پروازی کشته شدهاند.
۴۶۲ نفر از نیروهای فنی–عملیاتی ارتش شامل متخصصان لجستیک، مهندسی جنگ، فرماندهان میانی، و افسران میدانی در مناطق درگیری از بین رفتهاند.
۴۲۳ سرباز پیادهنظام و نیروهای عملیاتی مرزی که در مأموریتهای مرزی یا یورشهای شبانه علیه مقاومت فعال بودند، جان باختهاند.
۱۱ نفر از دانشمندان هستهای مرکز وایزمن که از ارکان پروژههای علمی–امنیتی رژیم محسوب میشدند، در عملیات ویژه هدف قرار گرفته و کشته شدهاند.
در مجموع، آمار ثبتشده این عملیاتها نشاندهنده کشته شدن ۱٬۲۳۷ نفر از نخبگان کلیدی رژیم صهیونیستی در سطوح نظامی، اطلاعاتی و علمی است؛ آماری که عمق نفوذ، دقت اطلاعاتی و توان ضربت جمهوری اسلامی ایران را در مواجهه با تهدیدات چندبعدی آشکار میسازد.
تحلیل راهبردی:
این ضربه عظیم، واجد سه بُعد کلیدی است:
فروپاشی تدریجی مرکز فرماندهی درونی رژیم صهیونیستی که از طریق حذف لایههای تصمیمسازی و فرماندهی، امکان بازتولید قدرت نظامی را مختل میسازد.
در هم شکستن امنیت اطلاعاتی و اشراف میدانی اسرائیل در منطقه که به واسطه آسیب جدی به موساد و شاباک، توازن عملیاتهای پنهان در منطقه را به نفع محور مقاومت تغییر داده است.
ایجاد خلأ در حلقههای فناورانه و علمی حیاتی رژیم که با از میان رفتن دانشمندان و مهندسان سطح بالا، روند پروژههای بلندمدت نظامی–هستهای دچار اختلال پایدار شده است.
جمعبندی دیپلماتیک:
جمهوری اسلامی ایران، در این نبرد نابرابر، بار دیگر نشان داد که نهتنها توان دفاع از حاکمیت ملی و مرزهای ژئوپلیتیک خود را داراست، بلکه قادر به طراحی و اجرای عملیاتهایی با عمق استراتژیک و دقت اطلاعاتی بالا علیه هر متجاوز خارجی است؛ عملیاتی که نه به تقابل تاکتیکی، بلکه به تغییر توازن راهبردی در سطح منطقهای و بینالمللی منجر شده است.
هشدار روشن این رویداد برای تمامی محافل امنیتی غربی آن است که دوران مصونیت ساختارهای رژیم صهیونیستی به پایان رسیده و میدان نبرد آینده، نه در مرزها، بلکه در عمق مراکز فرماندهی متجاوزان خواهد بود.
اما نکته مهم اینکه جامعه اطلاعاتی کشور و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران باید برای نقطه رهایی (پیش بینی و پیشگیری اطلاعاتی) نباید گرفتار بازی دیپلماسی غرب گرا و نیروهای نفوذی، ستون ۵ سمپاتهای فعال در بدنه مختلف نظام در عرصه غافلگیری رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی و حامیان غربی و عربی شوند.