به گزارش شهدای ایران، اسفندماه ۱۳۷۰ حضرت آیتالله خامنهای پس از مطالعه کتاب سفرنامهی حج هدایتالله بهبودی با عنوان «سفر به قبله» یادداشت متفاوتی در ابتدای آن نوشتند؛ یادداشتی از جنس از دلتنگی زیارت بیتالله الحرام و مدینةالنبی؛ حال، بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت دیدار دستاندرکاران حج ۱۴۰۴ با رهبر معظم انقلاب، متن و دستخط این تقریظ متفاوت را بازنشر میکند:
این کتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست.
تا به یاد دارم -از سالهای دور جوانی- هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد .. و من نمیتوانستم!
یا بهتر بگویم: هیچ حملهدار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمیتوانست و جرأت نمیکرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود -چه رسد به عنوان روحانی کاروان- بگذارد.
بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود .. و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال ۵۸ که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد ..
در سالهای ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم ..
اما امروز ..؟ شور و اشتیاقی بیسکون و امیدی تقریبا فرو مرده .. تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است که خود بازافزایندهی شوق نیز هست.
این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده!
زیارت قبول.
۱۳۷۰/۱۲/۱۰
معرفی کتاب سفر به قبله سفرنامه حج نوشته هدایتالله بهبودی
سفرنامههای حج از زمانهای قدیم بهعنوان ابزارهای مهمی برای انتقال تجربیات زیارتی، ثبت وقایع تاریخی و غنای ادبی و فرهنگی جوامع اسلامی شناخته شدهاند. اهمیت این متون را میتوان در چند نکته اصلی خلاصه کرد: اولین نکته، ثبت دقیق مناسک و آداب حج است. نویسندگان سفرنامه، با دقت بسیار، به توصیف مناسک مختلف مانند طواف، سعی و وقوف در عرفات پرداختهاند. این توصیفات، برای افرادی که قادر به حضور در سرزمین وحی نیستند یا در آینده میخواهند از جزئیات این اعمال آگاه شوند، منبعی بسیار مفید و معتبر به شمار میرود.
دومین نکته، انعکاس تحولات تاریخی و سیاسی است. سفرنامههای حج، بهویژه در دورههای مختلف، اوضاع سیاسی و اجتماعی حجاز و مناطق اطراف را به تصویر میکشند. این متون، برای پژوهشگران تاریخ، منبعی غنی از اطلاعات درباره حکومتها، روابط بینالمللی و تغییرات اجتماعی محسوب میشوند.
سومین نکته، شناخت جغرافیا و مسیرهای سفر زائران است. توصیف مسیر حرکت زائران از نقاط مختلف مانند ایران و اندلس تا مکه و مدینه همراه با معرفی کاروانسراها و خطرات موجود، به جغرافیدانان کمک میکند تا شبکههای ترابری و تعاملات بینالمللی آن دوران را بازسازی کنند.
نکته چهارم، تنوع فرهنگی و اجتماعی است. سفرنامهها تصویرگر حضور مسلمانان از نقاط مختلف جهان در یک گردهمایی بزرگ هستند. توصیف لباسها، لهجهها و آداب و رسوم مختلف، نشاندهنده تعامل و همزیستی فرهنگهای گوناگون در سایه وحدت دینی است.
پنجمین نکته، ارزش ادبی و سبکی این متون است. بسیاری از سفرنامهها بهخاطر نثر زیبا و توصیفهای هنرمندانه، در ادبیات فارسی و عربی ماندگار شدهاند و تلفیق نثر گزارشی با زبانی شاعرانه، آنها را به آثار برجسته ادبی تبدیل کرده است.
ششمین نکته، نقش آموزشی و تربیتی سفرنامههاست. این متون نهتنها راهنمایی برای مناسکاند، بلکه حاوی اندیشههای اخلاقی و عرفانی هستند که میتوانند خواننده را برای زیارت با نیتی خالص و آمادگی معنوی بیشتر آماده کنند.
در نهایت، سفرنامههای حج بهعنوان منابعی برای مطالعات میانرشتهای و تطبیقی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. محققان در زمینههای انسانشناسی، دینشناسی و گردشگری، از این متون بهعنوان دادههایی غنی برای تحلیل زندگی زائران و تأثیر حج بر توسعه پایدار مناطق میزبانی بهره میبرند.
بهطور کلی، سفرنامههای حج بهعنوان پل ارتباطی میان گذشته و حال، هم بهعنوان اسنادی معتبر از مناسک و ساختارهای اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی و هم بهعنوان آثار ادبی با ارزش، تجربیات زیارتی را از زوایای مختلف عینی، عرفانی، تاریخی و فرهنگی به ما منتقل میکنند. این توضیحات بهانهای است که تا ضمن آن به سفرنامه حج هدایتالله بهبودی بپردازیم.
«سفر به قبله» نام یادداشتهای سفر حج ۱۳۷۰هدایت الله بهبودی است. حج سال ۱۳۷۰ نخستین مراسم حج پس از حادثه برائت از مشرکین حج در سال ۱۳۶۶ در مکه بود و همچنین نخستین سفر حج نویسنده. جمع این دو نخستین، انگیزه بهبودی برای نوشتن این سفرنامه روحانی بوده است. در آغاز نویسنده کمال ناباوری خود از آمدن به این سفر را بیان و روزنههای امید را به قلب انسان باز میکند تا دریابد هنگامی که او (خداوند) بخواهد، سفر حج محقق میشود؛ دقیقا به همین سادگی که این متن را میخوانید.در ادامه بهبودی دیدارش با رهبر معظم انقلاب را شرح میدهد.
نویسنده در «سفر به قبله» با ثبت گزارش روزانه سفرنامهی خود لحظه به لحظه مخاطب را با خود همراه کرده و او را در موقعیتهایی که خودش قرار گرفته، قرار میدهد. بهبودی با ارائه دو نوع نگاه سیاسی و معنوی به این سفرنامه، هم اشاره به برخی رفتارهای سعودیها با ایرانیها و سیاستهایشان در کم اهمیت جلوه دادن جنبههای مذهبی و در عوض رونق دادن بازاریابی محصولات اروپایی و امریکایی و چینی دارد و هم به توصیف لحظههای ناب عرفانی، رنگ باختن متعلقات دنیوی و تساوی انسانها از فقیر و غنی گرفته تا رئیس و مرئوس و زن و مرد، وعدهها و شرطهای با خداوند، وصف جز به جز لحظات احرام، دوری از شیطان و وسوسههایش پرداخته که شما را قطعا مشتاق سفر به آن دیار خواهد کرد.
به گواهی همه اهالی قلمی که به سفر حج مشرف شدهاند فارغ از گرایشهای سیاسی این تکه از زمین در سرزمین حجاز با همه دنیا تفاوتی محسوس دارد. یکی از سفرنامهنویسان شهیر ایرانی در یکی از سفرنامههایش به صراحت نوشته بود هر وقت کسی میگفت فلانی حج و مکه با همه دنیا فرق دارد. با احترام به عقایدشان با خودم میگفتم حتما فرصت نداشتند جاهای دیگر دنیا را ببینند تا زمان سفر حج خودش فرا رسید. او با شرح سفرش در پایان نوشت: حالا من جزء آن دسته از آدمهایی هستم که به دیگرانی که به مکه مشرف نشدهاند مکه چیز دیگری است جای دیگری که باید آن را تجربه کرد.
آن چنان که از شواهد امر یعنی سفرنامه حج نویسندگان مختلف بر میآید در زمان سفر حج چیزی درون نویسنده ناآرام است که برای خود او آشناست و به همین دلیل هم هست که در آن سفر روحانی با دیدن افراد و صحنه ها دست به خلق سفرنامه می زند.
سفرنامه، خود نویسنده است اما هنر این است که خود را پنهان کند. درواقع اگر نویسنده بتواند نقطهای را برای مخاطب شرح دهد که خوانند بتواند آن را تجسم کند، نشان از تسلط و چیرگی نویسنده است. به همین دلیل این سفرنامه بیشتر آئینه شوریدگی نویسنده است و در آن حس معنوی زیادی به چشم نمیخورد. البته باید توجه به اینکه کتاب در دهه هفتاد نوشته شده است و در آن دوره ما با یک شرایط اجتماعی متفاوت و یک نویسنده جوان_هدایتالله بهبودی_روبرو هستیم. فلذا با توجه به این موضوع باید کتاب را مورد بررسی قرار داد. او در صفحات ابتدایی کتاب مینویسد:«دنبال حال گشتم خبری نبود یک چیزی اینجا موج نمیزند. نمیدانم چیست! شاید شور زیارت باشد. شاید هم عشق که مثل پارههای ابر در آسمان حرم پراکندهاند.»(صفحه، ۱۴ نسخه الکترونیکی)
از خصوصیات نثر هدایتالله بهبودی این است که سهل و ممتنع می نویسد و به آسانی اتفاقی را تعریف میکند که به نظر ساده است اما اگر قرار باشد خواننده آن را بنویسد بسیار سخت و دشوار است. جملات کتاب به صورت مستقیم و ساده بیان شدهاند و توصیفها با ایجاز و در عین حال جامعاند. نویسنده با دیدگاه و نگرش خاص خود، انتقاداتش را مطرح میکند. وقتی با نویسنده به حرم نبوی صلوات الله علیه و آله میرسیم، احساس غریبی به ما دست میدهد؛ چرا که او به درستی میگوید «پاسبانهای عرب طرفدار انجماد روح و جسمند.»
معماری حرم نیز حال و هوای خاصی را منتقل میکند و میگوید اگر نه به خاطر نالههای زنان و لرزش شانههای مردان، ممکن بود این مکان را با معبدی دیگر اشتباه بگیریم.
بهبودی در نقد ساختوسازهای ناپسند در مکانهایی چون احد و مسجد قبا، به صراحت نسبت به این رفتار سعودیها واکنش نشان میدهد و میگوید «تیغ سعودیها صورت تاریخ اسلام را خطخطی میکند». او همچنین به خوبی حال و هوای حج را منتقل میکند، بیآنکه گرفتار اطناب شود. رقت قلبهای حاجیان، دشواریهای برخی از اعمال، شوق دیدار نخستین کعبه و غم غربت بقیع، در میان کلماتش به وضوح دیده میشود و خواننده را به یاد سفر حج میاندازد. احساس دلتنگی برای دیدن این مکانهای مقدس در دل خواننده زنده میشود و اگر قبلاً تجربهای از این سفر داشته باشد، «سفر به قبله» اشتیاق او را بیشتر میکند. این احساس برای رهبر انقلاب نیز وجود داشته و به حدی رسیده که در زیر بسمالله کتاب، این جمله را بنویسند. «این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول«.
بهبودی سعی می کند خواننده را در احساسات خود شریک نکند و او را آزاد می گذارد. در کتاب سفر به حلبچه او هم این نثر و هم این روند وجود داشت. در واقع ایشان بر خلاف برخی نویسندگان دیگر که به حضور مداوم جلوی دوربین فرضی خود علاقهمند هستند اشتیاقی به خودنمایی قلمی ندارد. او ما را به حج میبرد و کمک میکند از دریچه چشم او آن مکان مقدس و آن مناسک الهی را ببینیم.