شهدای ایران shohadayeiran.com

پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: امروز بخاطر یک غفلت تئوریک، نظریه و تئوری مستقل برای کار تلویزیون و رسانه نداریم، همچنانی که برای اقتصادی این کار را نکرده‌ایم. وظیفه اصلی دانشگاه بود که این کار‌ها را انجام دهد.

شهدای ایران:سرویسی فرهنگی/«شهریار زرشناس» پژوهشگر و استاد دانشگاه، با بیان اینکه هنوز درباره هنر انقلاب پرداخت نظری صورت نگرفته است، اظهار داشت: هنر انقلاب یک پدیده جدید است که نه امتداد هنر مدرنِ قبل از انقلاب ماست و نه امتداد نگارگری ماست که در حوزه نقاشی کاملاً مشخص است؛ لذا یک اتفاق جدیدی است که رخ داده است و باید تئوریزه و برای آن فرمول طراحی شود چراکه یک مکتب است و اسم آن را مکتب هنر انقلاب قرار داده‌ایم درحالی که هنوز کار نظری برای آن انجام نشده است که البته این نکته جای تعجب دارد.  

این استاد دانشگاه که با دفاع پرس گفت و گو می کرد؛   تصریح کرد: درباره موضوع هنر انقلاب اساتید و عزیزانی شاید کمتر از تعداد انگشتان دو دست، کتاب و نوشته دارند، اما به صورت جدی درباره آن کار نشده است. درباره هنر انقلاب غفلت نظری در پرداخت و توضیح و تبیین آن صورت گرفته است لذا رسالت دانشگاه‌ها پرداختن به آن است.  

وی با تاکید بر اینکه خلا نظری درخصوص هنر انقلاب وجود دارد، عنوان کرد: ریشه‌یابی اینکه چرا در خصوص هنر انقلاب نظریه‌پردازی صورت نگرفته است، نیازمند به تامل و مطالعه و پژوهش دارد، اما به نظر می‌رسد انقلاب از لحظه‌ای که متولد می‌شود، یک مشکل و معضلی دارد و آن معضل تئوریک است. انقلاب در حوزه اندیشه سیاسی کاملا یک بدیل برای وضع موجود آن زمان داشت که در مقابل نظام سلطنتی و مدل حکومت سیاسی دست نشانده و وابسطه به نظام امپریالیستی غرب‌زده و غرب‌گرا یک مدل سیاسی داشت و آن تئوری ولایت فقیه بود که ظرفیت تحقق داشت و محقق شد.  

زرشناس ادامه داد: برای اقتصاد زمان شاه که یک اقتصاد وابسته‌ی و سرمایه‌داری بود، ما برای آن بدیل و جایگزین نداشتیم و به خاطر همین بود که همان مدل سرمایه‌داری اقتصادی زمان شاه اجرا شد و نتایج فاجعه‌بار امروز نتیجه ادامه همان مدل است که امتداد پیدا کرد؛ این مسئله ناشی از این بود که ما در این زمینه یک بدیل تئوریک نداشتیم که بتوانیم با آن بدیل تئوریک یک ساخت اقتصادی دیگری را منطبق بر انقلاب جایگزین کنیم؛ همین مسئله در عرصه فرهنگ نیز وجود دارد لذا در عرصه فرهنگ و هنر و رسانه این مشکل تئوریک داشتیم که در عرصه هنر این مشکل فراگیرتر شد.  

این استاد دانشگاه ضعف تئوریک در حوزه فرهنگ و هنر را جدی دانست و خاطرنشان کرد: ما در این عرصه یک جور ضعف و فقدان امر تئوریک را می‌بینیم و از همین‌جا هم ضربه می‌خوریم. یعنی اگر دقت کنید، ما در جا‌هایی ضربه می‌خوریم که اصل بازگشت به خویشتن انقلابی را نتوانسته‌ایم به یک صورت‌بندی تئوریک تبدیل کنیم و آن صورت‌بندی تئوریک را به عنوان مبنای یک نوع نهادسازی، التینیاتوم‌سازی و سیاست‌گذاری قرار دهیم؛ این مسئله در حوزه هنر هم وجود دارد.  

وی ادامه داد: ما امروز بخاطر یک غفلت تئوریک، نظریه و تئوری مستقل برای کار تلویزیون و رسانه نداریم، همچنانی که برای اقتصادی این کار را نکرده‌ایم. اساس نظام دانشگاهی ما در دوره پهلوی اول برپایه‌ی تقلید بنا شده بود و هنوز هم برپایه‌ی تقلید ادامه دارد و ظیفه اصلی دانشگاه بود که این کار‌ها را انجام دهد که نکرده است.  

زرشناس در تشریح تعریف هنر انقلاب عنوان کرد: ما امروز از دیسکورس هنر انقلاب صحبت می‌کنیم و لذا هنر انقلاب ناظر بر یک بازه زمانی نیست؛ البته عمده آثار هنری ذیل این دیسکورس از سال ۱۳۵۷ به بعد رخ داده‌اند و تعداد زیادی از آنها متعلق به دهه ۶۰ هستند ولی این سخن به این معنا نیست که ما بازه زمانی و تقویمی برای هنر انقلاب درنظر بگیریم.  

این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا هنر انقلاب با ویژگی‌های ابتدایی خود استمرار پیدا کرده است، عنوان کرد: هنر انقلاب امروز به صورت‌های دیگری استمرار و ادامه پیدا کرده است؛ هرچند در برخی جا‌ها این هنر تضعیف و یا هویت‌زدایی شده است و تغییرات داشته و وزن آن کاهش پیدا کرده است و البته جا‌هایی به لحاظ کیفی ارتقاع داشته است، اما در نهایت این هنر به صورت یک مکتب جاری و ساری بوده است. باید توجه کرد که هر مکتبی فراز و فرود دارد، رئالیسم ادبی در ۱۸۳۰ در فرانسه متولد می‌شود ولی در سال‌های ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ اوج می‌گیرد و از سال ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰ افول می‌کند. بعد مجدد صورت دیگر آن در قرن بیستم اوج می‌گیرد، این ویژگی مکاتب است که اوج گیری و افول دارند و گاه صورت‌بندی‌های آنها تغییر می‌کند.  

وی ضعف‌های تئوریک را تاثیرگذار در فراز و نشیب‌های مکاتب دانست و تاکید کرد: یکی از بزرگترین ضعف‌های ما در این عرصه نظام دانشگاهیمان در عرصه هنر است که نتوانسته چیزی را به عنوان میراث تئوریک به مکتب هنر انقلاب امتداد ببخشد و نسل‌های بعدی را ساری و جاری کند. البته عوامل اقتصادی و اجتماعی دیگری در این موضوع موثر بوده‌اند و سیاست‌گذاری‌های اقتصادی نئولیبرالی آرمان‌گرایی انقلابی را در جامعه تضعیف کرده است و این امر موجب شده است جریان‌های انقلابی در تمام حوزه‌ها تضعیف شوند که نمونه آن هنر انقلابی است.  

زرشناس با تاکید بر اینکه ما امروز دارای چیزی به عنوان مکتب هنر انقلاب هستیم، ادامه داد: باید ابتدا این مکتب هنری انقلاب را تثبیت کنیم و صورت‌بندی تئوریک و تببین آن را انجام دهیم و سپس فراز و فرود‌های تاریخی آن را مورد بحث قرار دهیم. تئوریزه کردن این مکتب یک کار مبنایی است که موجب تداوم آن می‌شود.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار