به گزارش شهدای ایران، جملات بالا بخشی از گفتههای حجتالاسلام رمضان آراسته است. وی در جبهه جنوب بر اثر عوامل شیمیایی و در جبهه غرب بر اثر اصابت تركش به بدنش مجروح شده است.
حجتالاسلام آراسته میگوید: در سال 1363 به عنوان رزمنده تبلیغاتی به جبهه جنوب و بعد از آن نیز به غرب كشور و منطقه عملیاتی «مهران و چنگوله» اعزام شدم.
در طول 30 ماه حضورم در جبهه در شش عملیات شركت كردم. یكی یا دو تا از عملیاتها در نزدیكی ماه مبارك رمضان انجام شد. برخی از رزمندگان در آن شرایط كه هوا نیز گرم بود روزه میگرفتند و شرایط دشوار عملیاتی را هم تحمل میكردند. در یكی از روزهای آخر ماه رمضان در سنگری كه سقف آن چوبی بود و روی آن را با لایهای از كیسه شن پوشانده بودیم نماز جماعت خواندیم و بعد از آن نیز حدود 40 تن از رزمندگان برای دعا خواندن در سنگر ماندند اما دشمن منطقهای را كه ما در آنجا بودیم مورد هدف خمپارههایش قرار داد. یك گلوله خمپاره به سقف سنگر تبلیغات اصابت كرد. نفس تمامی بچهها در سینههایشان حبس شد. اما خدا ما را مورد رحمت خود قرار داد و منفجر نشد. پس از پایان یافتن آتش دشمن چند تن از رزمندگان آن گلوله خمپاره را خنثی كردند.
من در گردان تبلیغاتی شهید محلاتی مستقر در منطقه مهران بودم كه یكی از وظایف آن پخش دعاهای توسل،كمیل و اذان بود و روحانیون تبلیغاتی گاهی با خطابههای عربی عراقیها را به اسلام دعوت میكردند و از آنها میخواستند كه از صدام حمایت نكنند. افسران عراقی از این كار واحد تبلیغات به ستوه آمده و منطقهای كه بلندگوها را در آنجا پنهان كرده بودیم بمباران میكردند تا سیم بلندگوها قطع شود.
یكی از خطرناكترین كارهای واحد تبلیغات تعمیر و اتصال مجدد دو سر سیمهای قطع شده به یكدیگر بود چرا كه شبانه انجام میشد. همچنین به دلیل اینكه صدای بلندگوها به خوبی شنیده شود مجبور بودیم تا آنها را در نزدیكترین موقعیت به دشمن كارگزاری كنیم. به همین دلیل شبانه برای اتصال سر سیمها میرفتیم. این كار بسیار وقتگیر بود چون تا سیمها را پیدا كنیم باید گاهی حدود 300 متر تا یك كیلومتر پیادهروی میكردیم. یكی از مناطقی كه طول این سیمها طولانی بود «چنگوله» بود و موقعیت مناسبی هم نداشت چرا كه بلندگوها را در میان شیارهای كوه پنهان كرده بودیم.
ایسنا