شهدای ایران:سرویس فرهنگی/ ایران، این سرزمین کهن با هویتی عمیقاً ایرانی-اسلامی، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آگاهی و اتحاد فرزندان خود است. دشمنان این خاک، با ابزارهای گوناگون در پی نابودی این میراث هستند. اکنون زمان آن است که همه ما، فارغ از تفاوتهای فکری و عقیدتی، در برابر این تهاجم فرهنگی بایستیم. ایرانستیزی، نه یک اختلاف ساده، بلکه یک پروژه تمدنی برای نابودی هویت ماست. آگاه باشیم، متحد باشیم و از فرهنگ، دین و تمدن خود پاسداری کنیم.
حجت الاسلام علیرضا مکتبدار، سردبیر نشریه عربی الآفاق در یادداشتی به موضوع تهاجم فرهنگی پرداخت و نوشت:
در دهه اخیر، ایران عزیز ما با دو دشمن سرسخت تمدنی روبهرو بوده است: پانترکیسم و بنیادگرایی سلفی. این دو جریان، با تمام ابزارهای خود اعم از اقتصادی، نظامی، سیاسی، رسانهای و بهویژه فرهنگی، در مسیر تضعیف ایران گام برداشتهاند. آنچه این شرایط را خطرناکتر میکند، هدفگذاری دقیق آنها بر پیکره فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی است؛ عرصهای که ستون هویت تاریخی، دینی و ملی ما را تشکیل میدهد.
تهاجم فرهنگی: از جعل هویت تا سریالهای ضدایرانی
یکی از ابزارهای اصلی دشمن در این جنگ نرم، تحریف هویت مشاهیر ایران و تبلیغ قبیلهگرایی است. آنها تلاش میکنند چهرههای برجسته تاریخ ایران نظیر دانشمندان، هنرمندان و شخصیتهای تاریخی را به نفع هویتهای ساختگی ترکی یا عربی مصادره کنند. این اقدامات، تنها بخشی از پروژهای گستردهتر است که با تولید و پخش سریالهای ضدایرانی و ضدشیعی در میان اعراب و جهان اسلام همراه است. این سریالها، که به طرز آشکاری ضعیف و سطحی ساخته میشوند، اهدافی فراتر از سرگرمی را دنبال میکنند که عبارتند از:
- زیر سؤال بردن جایگاه تمدنی ایران در منطقه و جهان؛
- تضعیف نقش تاریخی و معنوی مکتب تشیع؛
- ایجاد شکافهای قومی و مذهبی در جامعه ایرانی.
اما پرسش اساسی این است: چرا شخصیتهایی نظیر معاویه یا حسن صباح امروز به این شکل در آثار فرهنگی و رسانهای دشمن احضار میشوند؟
پاسخ روشن است: این بازنماییها نه برای یادآوری تاریخ، بلکه برای دستکاری افکار عمومی و تخریب هویت ایرانی-اسلامی است.
نقش حوزههای علمیه در صیانت از فرهنگ ایرانی-اسلامی
در این میان، حوزههای علمیه بهعنوان پاسداران اصیل معارف اسلامی و شیعی، نقشی بیبدیل در مقابله با این جنگ نرم دارند. حوزههای علمیه از دیرباز تا امروز، نهتنها در گسترش آموزههای دینی و اخلاقی، بلکه در حفظ هویت فرهنگی و تمدنی ایران نقشآفرین بودهاند. امروز بیش از هر زمان دیگری، انتظار میرود که حوزههای علمیه در زمینههای زیر، اقدام عملی جدی داشته باشند:
۱. روشنگری عقیدتی و تاریخی: با استفاده از ظرفیتهای عظیم علمی و پژوهشی خود، به شبهات و تحریفهای تاریخی و مذهبی پاسخ دهند.
۲. تولید محتوای فرهنگی-هنری: ورود فعال حوزویان به عرصه تولید آثار هنری، رسانهای و ادبی میتواند پاسخی قاطع به سریالها و تولیدات ضدایرانی باشد.
۳. تقویت وحدت ملی و مذهبی: حوزههای علمیه میتوانند با تأکید بر مشترکات دینی و تمدنی، شکافهای قومی و مذهبی را ترمیم کنند.
حوزه علمیه، بهعنوان نماینده ارزشهای دینی و معنوی در جامعه، میتواند در برابر این تهاجم فرهنگی، سپری محکم و تأثیرگذار باشد.
تهاجم تمدنی: آگاهی، وظیفه همه ماست
در این نبرد همهجانبه، تمامی اقشار جامعه ایرانی هدف قرار گرفتهاند. از قاری قرآن ایرانی گرفته تا فرد غیرمسلمان و حتی مخالف نظام سیاسی ایران، هر یک از ما باید نسبت به این توطئهها هشیار باشیم. مهم نیست که مخاطب این پیامها چه عقیدهای دارد یا در کدام جناح سیاسی ایستاده است؛ مهم این است که ایران و فرهنگ آن، میراث مشترک همه ماست.
این نبرد، نبردی تمدنی است و هدف دشمن، نه فقط خاک این سرزمین، بلکه ریشههای هویتی و فرهنگی ماست. در چنین شرایطی، هر سخن، رفتار یا اقدامی که به سیاستهای ایرانستیزانه دشمنان مشروعیت ببخشد، تنها به تقویت این تهاجم کمک میکند.
چگونه مقابله کنیم؟
۱. تقویت آگاهی عمومی: هر ایرانی باید بداند که این جنگ نرم، تنها یک اختلاف سیاسی نیست، بلکه تلاشی برای فروپاشی هویت ملی و دینی ماست.
۲. حمایت از تولیدات فرهنگی ایرانی: حمایت از آثار هنری و رسانهای که به تقویت هویت و ارزشهای ایرانی-اسلامی میپردازند، امری ضروری است.
۳. پاسخگویی هوشمندانه به تحریفها: در برابر جعل هویت و تاریخ، باید با استفاده از منابع معتبر و زبان منطقی، به افکار عمومی پاسخ داد.
۴. اتحاد ملی: هرگونه تفرقه و قبیلهگرایی، تنها به نفع دشمنانی است که برای اختلافافکنی برنامهریزی کردهاند.
۵. تقویت نهادهای دینی و فرهنگی: از حوزههای علمیه گرفته تا دانشگاهها و نهادهای فرهنگی، همه باید در این مسیر، نقشی فعال و مؤثر ایفا کنند.
در پایان:
ایران، این سرزمین کهن با هویتی عمیقاً ایرانی-اسلامی، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آگاهی و اتحاد فرزندان خود است. دشمنان این خاک، با ابزارهای گوناگون در پی نابودی این میراث هستند. اکنون زمان آن است که همه ما، فارغ از تفاوتهای فکری و عقیدتی، در برابر این تهاجم فرهنگی بایستیم. ایرانستیزی، نه یک اختلاف ساده، بلکه یک پروژه تمدنی برای نابودی هویت ماست. آگاه باشیم، متحد باشیم و از فرهنگ، دین و تمدن خود پاسداری کنیم.